پرش به محتوا

اثبات عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
برخی از متکلمان از این برهان بر اثبات عصمت امام نیز استفاده کرده‌ و در تقریر خود از این برهان امام را محور قرار داده‌اند هر چند بر پیامبران هم صادق است. در توضیح این [[برهان]] چنین آمده است: "از آنجا که پیامبر طریق وصول عباد به [[رحمت]] رحیمیّه [[پروردگار]] است، او می‌باید [[منزّه]] از همه آلودگی‌ها باشد. در غیر این صورت، [[امّت]] محتاج پیامبری دیگر برای [[اصلاح]] خطاهای اوّلی خواهد بود و اگر دومی هم [[معصوم]] نباشد، [[تسلسل]] لازم می‌آید که [[باطل]] است<ref>{{عربی|انه یجب أن یکون الإمام معصوما، و یدل علیه وجهان: (احدهما) لولم یکن معصوما للزم وجوب اثبات ائمة لا نهایه لها، لکن اللازم باطل فالملزوم کذلک. بیان الملازمة: انه لولم یکن معصوما فبتقدیر صدور المعصیه عنه نفتقر الی امام آخر یؤد به علیها و یثقفه عند الاعوجاج عن سبیل الله، و الا لم یکن ملطوفا له، و هو باطل علی ما مر، و یکون الکلام فی ذلک الأمام کالکلام فیه، و یلزم التسلسل. و اما بطلان اللازم فظاهر}}، بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[ابن‌میثم بحرانی]] در اثبات عصمت امام چنین موضعی اتخاذ نموده است: از آنجا که امام طریق وصول عباد به رحمت رحیمیّه پروردگار است، او می‌باید منزّه از همه آلودگی‌ها باشد. در غیر این صورت، امّت محتاج امامی دیگر برای اصلاح خطاهای اوّلی خواهد بود و اگر دومی هم معصوم نباشد، تسلسل لازم می‌آید که باطل است. در نتیجه، امامت بر امّت می‌باید به شخصی معصوم ختم شود. عبارت ابن‌میثم بحرانی چنین است: {{عربی|انه يجب أن يكون الإمام معصوما، و يدل عليه وجهان: (احدهما) لولم يكن معصوما للزم وجوب اثبات ائمة لا نهایه لها، لكن اللازم باطل فالملزوم كذلك. بيان الملازمة: انه لولم يكن معصوما فبتقدير صدور المعصيه عنه نفتقر الی امام آخر یؤد به عليها و يثقفه عند الاعوجاج عن سبیل الله، و الا لم یكن ملطوفا له، و هو باطل على ما مر، و يكون الكلام في ذلك الأمام كالكلام فيه، و يلزم التسلسل. و اما بطلان اللازم فظاهر}}، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۳.</ref>
برخی از متکلمان از این برهان بر اثبات عصمت امام نیز استفاده کرده‌ و در تقریر خود از این برهان امام را محور قرار داده‌اند هر چند بر پیامبران هم صادق است. در توضیح این [[برهان]] چنین آمده است: "از آنجا که پیامبر طریق وصول عباد به [[رحمت]] رحیمیّه [[پروردگار]] است، او می‌باید [[منزّه]] از همه آلودگی‌ها باشد. در غیر این صورت، [[امّت]] محتاج پیامبری دیگر برای [[اصلاح]] خطاهای اوّلی خواهد بود و اگر دومی هم [[معصوم]] نباشد، [[تسلسل]] لازم می‌آید که [[باطل]] است<ref>{{عربی|انه یجب أن یکون الإمام معصوما، و یدل علیه وجهان: (احدهما) لولم یکن معصوما للزم وجوب اثبات ائمة لا نهایه لها، لکن اللازم باطل فالملزوم کذلک. بیان الملازمة: انه لولم یکن معصوما فبتقدیر صدور المعصیه عنه نفتقر الی امام آخر یؤد به علیها و یثقفه عند الاعوجاج عن سبیل الله، و الا لم یکن ملطوفا له، و هو باطل علی ما مر، و یکون الکلام فی ذلک الأمام کالکلام فیه، و یلزم التسلسل. و اما بطلان اللازم فظاهر}}، بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[ابن‌میثم بحرانی]] در اثبات عصمت امام چنین موضعی اتخاذ نموده است: از آنجا که امام طریق وصول عباد به رحمت رحیمیّه پروردگار است، او می‌باید منزّه از همه آلودگی‌ها باشد. در غیر این صورت، امّت محتاج امامی دیگر برای اصلاح خطاهای اوّلی خواهد بود و اگر دومی هم معصوم نباشد، تسلسل لازم می‌آید که باطل است. در نتیجه، امامت بر امّت می‌باید به شخصی معصوم ختم شود. عبارت ابن‌میثم بحرانی چنین است: {{عربی|انه يجب أن يكون الإمام معصوما، و يدل عليه وجهان: (احدهما) لولم يكن معصوما للزم وجوب اثبات ائمة لا نهایه لها، لكن اللازم باطل فالملزوم كذلك. بيان الملازمة: انه لولم يكن معصوما فبتقدير صدور المعصيه عنه نفتقر الی امام آخر یؤد به عليها و يثقفه عند الاعوجاج عن سبیل الله، و الا لم یكن ملطوفا له، و هو باطل على ما مر، و يكون الكلام في ذلك الأمام كالكلام فيه، و يلزم التسلسل. و اما بطلان اللازم فظاهر}}، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۱۹۲-۲۰۳.</ref>


==== دوم: برهان [[لزوم هدایت بشر]] ====
==== دوم: برهان لزوم هدایت بشر ====
[[پیامبران]] برای [[هدایت]] و [[ارشاد]] [[مردم]] [[مبعوث]] می‌شوند، به همین دلیل، باید مردم آنها را [[باور]] داشته و به عنوان [[هادی]] بپذیرند، و برای این امر باید [[پیغمبر]] مورد [[وثوق]] و [[اطمینان]] مردم باشد، تا به حرف او گوش فرادهند و به آن عمل کنند. حال اگر پیامبر [[مرتکب گناه]] یا [[اشتباه]] شود، اعتماد مردم از او سلب می‌شود و هر چه بگوید، احتمال می‌دهند اشتباه باشد و هر کار کند، [[گمان]] می‌کنند [[گناه]] و [[انحراف]] است، در این صورت، دیگر برای وجود پیامبر حکمتی باقی نمی‌ماند، و غرض از [[ارسال رسل]] منتفی می‌شود. خلاصه اگر در [[انبیا]] عصمت نباشد، [[نقض غرض]] پیش می‌آید.
[[پیامبران]] برای [[هدایت]] و [[ارشاد]] [[مردم]] [[مبعوث]] می‌شوند، به همین دلیل، باید مردم آنها را [[باور]] داشته و به عنوان [[هادی]] بپذیرند، و برای این امر باید [[پیغمبر]] مورد وثوق و [[اطمینان]] مردم باشد، تا به حرف او گوش فرادهند و به آن عمل کنند. حال اگر پیامبر [[مرتکب گناه]] یا [[اشتباه]] شود، اعتماد مردم از او سلب می‌شود و هر چه بگوید، احتمال می‌دهند اشتباه باشد و هر کار کند، [[گمان]] می‌کنند [[گناه]] و [[انحراف]] است، در این صورت، دیگر برای وجود پیامبر حکمتی باقی نمی‌ماند، و غرض از [[ارسال رسل]] منتفی می‌شود. خلاصه اگر در [[انبیا]] عصمت نباشد، [[نقض غرض]] پیش می‌آید.


==== سوم: [[برهان]] [[وجوب اطاعت از معصوم]]====
==== سوم: [[برهان]] [[وجوب اطاعت از معصوم]]====
۱۱۳٬۱۶۰

ویرایش