پرش به محتوا

عصمت حضرت یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۹۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۷۴: خط ۷۴:
'''پاسخ دوم: [[آزمایش الهی]] بودن این ماجرا''': «[[رفتار]] [[حضرت یوسف]] {{ع}} برگرفته از [[وحی الهی]] بوده است تا [[حضرت یعقوب]] {{ع}} را بیازماید؛ همان‌گونه که [[خداوند]] سالیان متمادی خبر حضرت یوسف {{ع}} را از او پنهان فرمود<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۵.</ref>. [[قرآن]] از این ماجرا به عنوان [[کید]] [[الهی]] یاد می‌کند: {{متن قرآن|كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ...}}<ref>«بدین‌گونه برای یوسف چاره‌گری کردیم» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref> یعنی این کید از سوی خداوند انجام شد؛ از این رو به او نسبت داده شد. خداوند از کیدی که دربردارنده [[ظلم]] باشد، [[منزه]] است؛ اما این کید در راستای به دست آوردن [[مصلحت]] تحقق یافت. اگر آنان [[بنیامین]] را می‌بردند، دیگر راهی برای آمدن حضرت یعقوب {{ع}} به [[مصر]] پیدا نمی‌شد و [[مصالح]] مترتب بر آن تحقق نمی‌یافت<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۰.</ref>.
'''پاسخ دوم: [[آزمایش الهی]] بودن این ماجرا''': «[[رفتار]] [[حضرت یوسف]] {{ع}} برگرفته از [[وحی الهی]] بوده است تا [[حضرت یعقوب]] {{ع}} را بیازماید؛ همان‌گونه که [[خداوند]] سالیان متمادی خبر حضرت یوسف {{ع}} را از او پنهان فرمود<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۵.</ref>. [[قرآن]] از این ماجرا به عنوان [[کید]] [[الهی]] یاد می‌کند: {{متن قرآن|كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ...}}<ref>«بدین‌گونه برای یوسف چاره‌گری کردیم» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref> یعنی این کید از سوی خداوند انجام شد؛ از این رو به او نسبت داده شد. خداوند از کیدی که دربردارنده [[ظلم]] باشد، [[منزه]] است؛ اما این کید در راستای به دست آوردن [[مصلحت]] تحقق یافت. اگر آنان [[بنیامین]] را می‌بردند، دیگر راهی برای آمدن حضرت یعقوب {{ع}} به [[مصر]] پیدا نمی‌شد و [[مصالح]] مترتب بر آن تحقق نمی‌یافت<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۰.</ref>.


=== آیه 33 سوره یوسف ===
=== آیه ۳۳ سوره یوسف ===
یکی از آیاتی که توهم عدم [[عصمت حضرت یوسف]] را برای برخی ایجاد کرده [[آیه]] ۳۳ [[سوره یوسف]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ}} <ref>«یوسف گفت: ای خدا، مرا رنج زندان خوشتر از این کار زشتی است که اینان از من تقاضا دارند و اگر تو حیله این زنان را از من دفع نفرمایی به آنها میل کرده و از اهل جهل (و شقاوت) گردم».. سوره یوسف، آیه ۳۳</ref>.
{{اصلی|آیا آیه ۳۳ سوره یوسف بر عدم عصمت حضرت یوسف دلالت می‌کند؟ (پرسش)}}
یکی از آیاتی که توهم عدم عصمت حضرت یوسف را برای برخی ایجاد کرده [[آیه]] ۳۳ [[سوره یوسف]] است که می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«یوسف گفت: ای خدا، مرا رنج زندان خوشتر از این کار زشتی است که اینان از من تقاضا دارند و اگر تو حیله این زنان را از من دفع نفرمایی به آنها میل کرده و از اهل جهل (و شقاوت) گردم».. سوره یوسف، آیه ۳۳</ref>. بر اساس این [[آیه]] [[حضرت یوسف]]، [[ زندان]] را نزد خود محبوب‌تر از [[دعوت]] به عمل حرام و ارتکاب آن دانسته و روشن است که واژه «أحب» افعل تفضیل و به معنای [[برتری]] یک طرف بر طرف دیگر در عین محبوب بودن هر دو است. علاوه بر اینکه خود جناب [[یوسف]]{{ع}} اعتراف کرده که اگر [[خدای متعال]] [[حیله]] [[زنان]] را از او دفع نکند، به آنها میل پیدا کرده و در شمار [[جاهلان]] قرار می‌گیرد. روشن است که بر این اساس آن حضرت امکان [[گرایش]] به [[لغزش]] و افتادن در آن را در خود ممکن دانسته و محال نمی‌دیده است و این با [[عصمت]] منافات دارد.


بر اساس این [[آیه]] [[حضرت یوسف]]، [[ زندان]] را نزد خود محبوب‌تر از [[دعوت]] به [[عمل حرام]] و ارتکاب آن دانسته و روشن است که واژه «أحب» افعل [[تفضیل]] و به معنای [[برتری]] یک طرف بر طرف دیگر در عین [[محبوب]] بودن هر دو است. علاوه بر اینکه خود جناب [[یوسف]]{{ع}} اعتراف کرده که اگر [[خدای متعال]] [[حیله]] [[زنان]] را از او دفع نکند، به آنها میل پیدا کرده و در شمار [[جاهلان]] قرار می‌گیرد. روشن است که بر این اساس آن [[حضرت]] امکان [[گرایش]] به [[لغزش]] و افتادن در آن را در خود ممکن دانسته و محال نمی‌دیده است و این با [[عصمت]] منافات دارد.
'''پاسخ: تلازم نداشتن بهتر بودن چیزی، با خوب بودن طرف دیگر''': معنای جمله این است که اقامت در [[زندان]] برای من آسان‌تر است و هرگز بدان معنا نیست که زندان، مورد علاقه من است. در عرف هم این‌گونه [[سخن گفتن]] کاربرد دارد و در [[انتخاب]] دو کار سخت و ناگوار، کار آسان‌تر با عنوان «این بهتر است» برگزیده می‌شود؛ یعنی اگر من در انتخاب میان دو گزینه زندان و [[گناه]]، [[آزاد]] باشم، گزینه زندان را بر می‌گزینم تا در دام گناه گرفتار نشوم<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۳۴؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. این پاسخ با ظاهر هماهنگ و با فهم [[عرفی]] همخوان‌تر است<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۸.</ref>.
 
«'''پاسخ نخست: تلازم نداشتن بهتر بودن چیزی، با خوب بودن طرف دیگر''': معنای این جمله این است که اقامت در [[زندان]] برای من آسان‌تر است و هرگز بدان معنا نیست که زندان، مورد علاقه من است. در عرف هم این‌گونه [[سخن گفتن]] کاربرد دارد و در [[انتخاب]] دو کار سخت و ناگوار، کار آسان‌تر با عنوان «این بهتر است» برگزیده می‌شود؛ یعنی اگر من در انتخاب میان دو گزینه زندان و [[گناه]]، [[آزاد]] باشم، گزینه زندان را بر می‌گزینم تا در دام گناه گرفتار نشوم<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۳۴؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. افزون بر آن، به کار رفتن لفظ «احب» و «خیر» و دیگر الفاظ [[تفضیل]] و [[برتری]]، دلیل بر آن نیست که هر دو طرف برتری، [[محبوب]] و خوب باشند؛ مانند [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ...}}<ref>«بگو: آیا این بهتر است یا بهشت جاودان، موعود پرهیزگاران که پاداش و پایانه‌ای برای آنان است؟» سوره فرقان، آیه ۱۵.</ref><ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۳.</ref>. این پاسخ با ظاهر هماهنگ، و با [[فهم]] [[عرفی]] همخوان‌تر است. [[علامه طباطبایی]] در بحث [[ادب]] [[پیامبران]]، در وصف [[حضرت یوسف]] {{ع}} به اموری چند اشاره می‌کند که در معرفی [[شخصیت]] آن [[حضرت]] خالی از فایده نخواهد بود: «او هنگامی که از سوی [[همسر]] [[عزیز مصر]] [[تهدید]] شد، زندان را برگزید تا از صحنه گناه همچنان دور بماند.... او انجام نهایی کار را به [[خداوند]] وانهاد. خداوند هم دعای او را [[مستجاب]] کرد و [[کید]] آنان را از او برگرداند.... او در همه کارهای خود همچنان خداوند را عامل اصلی معرفی می‌کند.»..<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۶، ص۲۷۵.</ref>.
 
'''پاسخ دوم: [[زندانی]] کردن نفس و بازداشتن آن از گناه''': اینکه نفس خود را در زندان قرار دهم، برای من از ورود در [[وادی]] گناه محبوب‌تر است.
این پاسخ برخلاف ظاهر است؛ زیرا ظاهر لفظ «[[سجن]]» همان [[زندان]] متعارف و معمولی است؛ اما با توجه به اینکه [[حضرت]] هرگز خواستار [[زندانی]] شدن نبوده است، پذیرش این خلاف ظاهر، ضروری است<ref>ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۸۳.</ref>.
ایراد این پاسخ در این است که نیازی به پذیرش این خلاف ظاهر نیست. پس [[تفسیر]] نخست از این جهت ترجیح دارد»<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۸.</ref>.


=== آیه 42 سوره یوسف ===
=== آیه 42 سوره یوسف ===
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش