پرش به محتوا

عصمت حضرت یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۹۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۸۰: خط ۸۰:
'''پاسخ: تلازم نداشتن بهتر بودن چیزی، با خوب بودن طرف دیگر''': معنای جمله این است که اقامت در [[زندان]] برای من آسان‌تر است و هرگز بدان معنا نیست که زندان، مورد علاقه من است. در عرف هم این‌گونه [[سخن گفتن]] کاربرد دارد و در [[انتخاب]] دو کار سخت و ناگوار، کار آسان‌تر با عنوان «این بهتر است» برگزیده می‌شود؛ یعنی اگر من در انتخاب میان دو گزینه زندان و [[گناه]]، [[آزاد]] باشم، گزینه زندان را بر می‌گزینم تا در دام گناه گرفتار نشوم<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۳۴؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. این پاسخ با ظاهر هماهنگ و با فهم [[عرفی]] همخوان‌تر است<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۸.</ref>.
'''پاسخ: تلازم نداشتن بهتر بودن چیزی، با خوب بودن طرف دیگر''': معنای جمله این است که اقامت در [[زندان]] برای من آسان‌تر است و هرگز بدان معنا نیست که زندان، مورد علاقه من است. در عرف هم این‌گونه [[سخن گفتن]] کاربرد دارد و در [[انتخاب]] دو کار سخت و ناگوار، کار آسان‌تر با عنوان «این بهتر است» برگزیده می‌شود؛ یعنی اگر من در انتخاب میان دو گزینه زندان و [[گناه]]، [[آزاد]] باشم، گزینه زندان را بر می‌گزینم تا در دام گناه گرفتار نشوم<ref>ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۳؛ محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۳۴؛ محمد رشید رضا، المنار، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref>. این پاسخ با ظاهر هماهنگ و با فهم [[عرفی]] همخوان‌تر است<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۴۸.</ref>.


=== آیه 42 سوره یوسف ===
=== آیه ۴۲ سوره یوسف ===
یکی از آیاتی که توهم عدم [[عصمت حضرت یوسف]]{{ع}} را برای برخی به وجود آورده، [[آیه]] ۴۲ [[سوره یوسف]] است آنجا که جناب [[یوسف]] در [[زندان]] خطاب به آن [[زندانی]] که در حال [[آزاد]] شدن بود گفت: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}} <ref>«و به آن یکی از آن دو نفر، که می‌دانست رهایی می‌یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند». سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>.
{{اصلی|آیا آیه ۴۲ سوره یوسف بر عدم عصمت حضرت یوسف دلالت می‌کند؟ (پرسش)}}
یکی از آیاتی که توهم عدم عصمت حضرت یوسف{{ع}} را برای برخی به وجود آورده، [[آیه]] ۴۲ [[سوره یوسف]] است آنجا که جناب [[یوسف]] در [[زندان]] خطاب به آن [[زندانی]] که در حال [[آزاد]] شدن بود گفت: {{متن قرآن|وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ}}<ref>«و به آن یکی از آن دو نفر، که می‌دانست رهایی می‌یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند». سوره یوسف، آیه ۴۲.</ref>. گفته شده بر اساس این [[آیه]]، [[حضرت یوسف]] به جای آنکه [[آزادی]] خویش را از [[خدای متعال]] طلب کند، [[دست]] به دامن یک [[زندانی]] شده تا [[آزادی]] او را از [[فرعون]] [[مصر]] بخواهد و این خود نوعی [[غفلت]] از [[خدای متعال]] و [[قدرت]] بی‌انتهای او و توجه به غیر است که برای [[انبیا]] [[لغزش]] به شمار می‌آید. [[شاهد]] اینکه [[خدای متعال]] نیز به جزای این [[لغزش]]، موجبات [[فراموشی]] این درخواست را فراهم آورد و [[یوسف]] را چند سال دیگر در [[زندان]] نگه داشت. روشن است که [[غفلت]] از [[یاد خدا]] و درخواست از غیر، [[لغزش]] و خطاست و حتی برای یک لحظه نیز از [[انبیا]] پذیرفته نیست و با [[عصمت]] آنها منافات دارد.


گفته شده بر اساس این [[آیه]]، [[حضرت یوسف]] به جای آنکه [[آزادی]] خویش را از [[خدای متعال]] [[طلب]] کند،[[ دست]] به دامن یک [[زندانی]] شده تا [[آزادی]] او را از [[فرعون]] [[مصر]] بخواهد و این خود نوعی [[غفلت]] از [[خدای متعال]] و [[قدرت]] بی‌انتهای او و توجه به غیر است که برای [[انبیا]] [[لغزش]] به شمار می‌آید.[[ شاهد]] اینکه [[خدای متعال]] نیز به جزای این [[لغزش]]، موجبات [[فراموشی]] این درخواست را فراهم آورد و [[یوسف]] را چند سال دیگر در [[زندان]] نگه داشت. روشن است که [[غفلت]] از [[یاد خدا]] و درخواست از غیر، [[لغزش]] و خطاست و حتی برای یک لحظه نیز از [[انبیا]] پذیرفته نیست و با [[عصمت]] آنها منافات دارد.
'''پاسخ نخست: سازگاری بهره‌بری از وسیله، با [[توکل بر خدا]]''': از آنجا که [[زندانی]] بودن حضرت کاری ناشایست بوده است، پس استفاده از وسیله و سبب برای [[نجات]] از آن، کاری بایسته بود. البته نباید استفاده از وسیله، او را از [[توکل]] بر [[خداوند]] باز می‌داشت و تمام اعتمادش را بر وسیله قرار می‌داد<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم، تحقیق احمد قدسی، ج۶، ص۱۱۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۹؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۱۸۱؛ عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۷، ص۲۰۲.</ref>. به بیانی دیگر، تظلم و [[دادخواهی]]، منافی [[توحید ربوبی]] نیست؛ زیرا هیچ مظلومی نباید زیر [[سلطه]] [[ظالم]] برود و [[وظیفه]] دارد دادخواهی خود را وسیله [[رفع ظلم]] قرار دهد. [[اعتقاد]] [[توحیدی]] هرگز به معنای [[انظلام]] و سکوت در برابر ظلم مستبدان نیست<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم، تحقیق احمد قدسی، ج۶، ص۱۱۹.</ref>. این پاسخ متین و مقبول است<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۵۱.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۵۱.</ref>
 
'''پاسخ به شبهه'''
 
«'''پاسخ نخست: سازگاری بهره‌بری از وسیله، با [[توکل بر خدا]]''': از آنجا که [[زندانی]] بودن [[حضرت]] کاری [[ناشایست]] بوده است، پس استفاده از وسیله و سبب برای [[نجات]] از آن، کاری بایسته بود. البته نباید استفاده از وسیله، او را از [[توکل]] بر [[خداوند]] باز می‌داشت و تمام اعتمادش را بر وسیله قرار می‌داد<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم، تحقیق احمد قدسی، ج۶، ص۱۱۹؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۹؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۱۸۱؛ عبدالحسین طیب، اطیب البیان، ج۷، ص۲۰۲.</ref>. به بیانی دیگر، تظلم و [[دادخواهی]]، منافی [[توحید ربوبی]] نیست؛ زیرا هیچ مظلومی نباید زیر [[سلطه]] [[ظالم]] برود و [[وظیفه]] دارد دادخواهی خود را وسیله [[رفع ظلم]] قرار دهد. [[اعتقاد]] [[توحیدی]] هرگز به معنای [[انظلام]] و [[سکوت در برابر ظلم]] مستبدان نیست<ref>ر.ک: عبدالله جوادی آملی، تسنیم، تحقیق احمد قدسی، ج۶، ص۱۱۹.</ref>.
این پاسخ [[متین]] و مقبول است.
 
'''پاسخ دوم: توجه به غیر [[خدا]] کاری [[فروتر]] از [[شأن]] آن حضرت''': بهره گرفتن از وسیله کار ناروایی نیست، اما برای [[اولیای الهی]] چون یوسف [[صدیق]]، [[شایسته]] آن بود که تنها به خداوند رو آورد و از غیر او روی‌گردان باشد<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۹، ص۴۱۴.</ref>. آن حضرت می‌بایست جدش، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} را الگوی خود قرار می‌داد که در منجنیق در پاسخ [[جبرئیل]] که پرسید: {{متن حدیث|هَلْ مِنْ حَاجَةٍ}}، فرمود: {{متن حدیث|أَمَّا إِلَيْكَ فَلَا}}، و همچون او به مخلوق توجهی نمی‌داشت؛ اما همین توجه [[حضرت یوسف]] {{ع}} به غیر خداوند سبب شد سالیانی در [[زندان]] بماند. با اینکه خود در گفتارش ارباب متفرق را مردود دانسته و فرموده است: {{متن قرآن|أَأَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«ای دو یار زندان! آیا خدایان پراکنده بهتر است یا خداوند یگانه دادفرما؟» سوره یوسف، آیه ۳۹.</ref>، در این مورد از ربی غیر از خدا سخن گفت. البته باید توجه داشت که کلمه [[رب]] در اینجا به معنای [[اله]] نیست، بلکه به معنای صاحب است. پس نمی‌توان به کار بردن آن را بر حضرتش خرده گرفت.
وجه دیگری که در [[ناشایست]] بودن گفتار آن [[حضرت]] گفته شده، این است که چرا حضرت از «ان‌شاءالله» و «قدرالله» در کلامش استفاده نکرده است<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محی الدین المیس، ج۹، جزء ۱۸، ص۱۴۸.</ref>.
در [[نقد]] این گفتار می‌توان گفت اگر توجه به وسیله هیچ‌گونه خللی در [[اعتقاد]] [[راستین]] [[انسان]] ایجاد نکند و او همچنان [[خداوند]] را سبب همه اسباب بداند، بهره گرفتن از این سبب، محذوری در پی نخواهد داشت.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]] ص ۲۵۱.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش