پرش به محتوا

عصمت حضرت ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۸: خط ۷۸:
'''پاسخ: نگاه به [[ترک اولی]] در حد [[لغزش]]''': این اعتراف [[پیامبران الهی]] به لغزش، حاکی از لغزش به معنای متعارف آن نیست؛ بلکه [[پیامبران]]، کوچک‌ترین ترک اولی را برای خود، لغزش می‌دانند و بابت آن به درگاه الهی [[توبه]] می‌کنند: {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌}}. پس این ترک اولی در مورد [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} این گونه [[تفسیر]] شده است که [[انسان]] با پرداختن به کارهای [[زندگی]] چون خوردن، آشامیدن و خوابیدن، از توجه کامل و [[خالص]] به [[خداوند]] باز می‌ماند؛ گرچه این [[کارها]] هیچ نوع تخلفی را در بر ندارد<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۱۸.</ref>
'''پاسخ: نگاه به [[ترک اولی]] در حد [[لغزش]]''': این اعتراف [[پیامبران الهی]] به لغزش، حاکی از لغزش به معنای متعارف آن نیست؛ بلکه [[پیامبران]]، کوچک‌ترین ترک اولی را برای خود، لغزش می‌دانند و بابت آن به درگاه الهی [[توبه]] می‌کنند: {{متن حدیث|حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِينَ‌}}. پس این ترک اولی در مورد [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} این گونه [[تفسیر]] شده است که [[انسان]] با پرداختن به کارهای [[زندگی]] چون خوردن، آشامیدن و خوابیدن، از توجه کامل و [[خالص]] به [[خداوند]] باز می‌ماند؛ گرچه این [[کارها]] هیچ نوع تخلفی را در بر ندارد<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۴۷؛ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۲۸۵.</ref>.<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۱۸.</ref>


=== آیات 24 الی 37 سوره ذاریات ===
=== آیات ۲۴ الی ۳۷ سوره ذاریات ===
'''تبیین شبهه'''
{{اصلی|آیا آیه ۲۴ الی ۳۷ سوره ذاریات با عصمت حضرت ابراهیم منافات دارد؟ (پرسش)}}
از [[شبهات]] [[عصمت]]، ماجرای [[ترس]] ابراهیم{{ع}}، هنگام مهمان شدن دو [[ملک]] در جریان [[عذاب]] [[قوم لوط]] است. برخی بر اساس مبانی نقلی، شبهه‌ای را در مورد عصمت حضرت ابراهیم{{ع}} مطرح نموده‌اند که اگر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} [[معصوم]] بوده، پس چرا دچار ترس شده است؟ [[خداوند]] در [[آیات شریفه]] ۲۴ الی ۳۷ در سوره مبارکه ذاریات می‌فرماید: {{متن قرآن|هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ * فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ}}<ref>«آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟» سوره ذاریات، آیه ۲۴و۲۸.</ref>.


از [[شبهات]] [[عصمت]]، ماجرای [[ترس]] ابراهیم{{ع}}، هنگام مهمان شدن دو [[ملک]] در جریان [[عذاب]] [[قوم لوط]] است. برخی بر اساس مبانی نقلی، شبهه‌ای را در مورد عصمت حضرت ابراهیم{{ع}} مطرح نموده‌اند که اگر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} [[معصوم]] بوده، پس چرا دچار ترس شده است؟ [[خداوند]] در [[آیات شریفه]] ۲۴ الی ۳۷ در سوره مبارکه ذاریات می‌فرماید: {{متن قرآن|هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ * فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ}}<ref>«آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟» سوره ذاریات، آیه ۲۴و۲۸.</ref>
اولاً، مگر حضرت ابراهیم{{ع}} با [[علم]] [[نبوت]] خود نمی‌دانست که اینها [[ملائکه]] [[الهی]] هستند که به شکل [[انسان]] در آمده‌اند تا از آنها نترسد: {{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؟ بنابراین طبق این [[آیات]] حضرت ابراهیم{{ع}} دچار ترس شده است که این موضوع با عصمت ایشان منافات دارد. ثانیا، [[مقام نبوت]] ملازم با [[عصمت از گناه]] و منافی باصفات ناپسند از جمله ترسی است که [[مقاومت]] نفس را گرفته، توان [[تدبیر]] را از [[آدمی]] سلب می‌کند، عصمت در [[انبیا]]، ملازم با [[شجاعت]] است.
اولاً، مگر حضرت ابراهیم{{ع}} با [[علم]] [[نبوت]] خود نمی‌دانست که اینها [[ملائکه]] [[الهی]] هستند که به شکل [[انسان]] در آمده‌اند تا از آنها نترسد:{{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؟ بنابراین طبق این [[آیات]] حضرت ابراهیم{{ع}} دچار ترس شده است که این موضوع با عصمت ایشان منافات دارد.


ثانیا، [[مقام نبوت]] ملازم با [[عصمت از گناه]] و منافی باصفات ناپسند از جمله ترسی است که [[مقاومت]] نفس را گرفته، توان [[تدبیر]] را از [[آدمی]] سلب می‌کند و [در کتابهای [[اخلاق]]] از آن به «جبن» که تفریط در به‌کارگیری [[قوه غضبیه]] است، تعبیر می‌شود، چنانکه «تهور» یعنی عدم تأثر از مشاهده [[مکروه]] به طور مطلق، [[افراط]] در به‌کارگیری قوه غضبیه و در شمار [[رذایل اخلاقی]] است. عصمت در [[انبیا]]، ملازم با [[شجاعت]] است و آن [[اعتدال]] در به‌کارگیری قوه غضبیه به شمار می‌رود و شجاعت صفتی در برابر جبن است، نه [[خوف]].
پاسخ این است که ابراهیم{{ع}} تصور می‌‌کرد آنها از جنس بشرند: «و هنگامی که دید دست به سوی غذا نمی‌برند، در [[دل]] [[احساس]] [[وحشت]] کرد: {{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؛ زیرا در آن [[زمان]] ـ و امروز هم در میان بسیاری از اقوام که پایبند به [[اخلاق]] سنتی هستند ـ هرگاه کسی از غذای دیگری بخورد به او آزاری نمی‌رساند و خیانتی نمی‌کند، و آنجا که نمک خورند، نمکدان را نمی‌شکنند و از این رو اگر میهمان دست به غذا [[نبرد]]، این [[گمان]] پیدا می‌شود که او برای کار خطرناکی آمده است. این ضرب المثل نیز در [[عرب]] معروف است که می‌گویند: {{عربی|من لم یأکل طعامک، لم یحفظ ذمامک}}؛ «کسی که غذای تو را، نخورد، به [[پیمان]] تو [[وفا]] نخواهد کرد».


'''پاسخ به شبهه'''
در هر حال ترس [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از این بود که نکند آنها در پی شر و طرح خصومتی به [[منزل]] او آمده باشند؛ این [[شر]] می‌توانست مربوط به [[مردم]] باشد؛ چراکه آنها از [[اهل]] آن [[دیار]] نبودند. توضیح اینکه حضرت ابراهیم{{ع}} وقتی برای آنها غذا آماده کرد، آنها دست به غذا نبردند و این در [[فرهنگ]] آنان و بسیاری از فرهنگهای [[روزگار]] ما معنای خوبی نداشته و ندارد و نشان دهنده [[خصومت]] و [[ناراحتی]] است. حضرت از این نوع برخورد احساس کرد آنها در پی طرح خصومتی به منزل او آمده‌اند که با شناختن آنها [[نگرانی]] او برطرف شد<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]]، ص ۳۰۸.</ref>.
 
پاسخ این است که ابراهیم{{ع}} تصور می‌‌کرد آنها از جنس بشرند: «و هنگامی که دید دست به سوی غذا نمی‌برند، در [[دل]] [[احساس]] [[وحشت]] کرد. {{متن قرآن|فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً}}؛ زیرا در آن [[زمان]] ـ و امروز هم در میان بسیاری از اقوام که پایبند به [[اخلاق]] سنتی هستند ـ هرگاه کسی از غذای دیگری بخورد به او آزاری نمی‌رساند و خیانتی نمی‌کند، و آنجا که نمک خورند، نمکدان را نمی‌شکنند، و از این رو اگر میهمان دست به غذا [[نبرد]]، این [[گمان]] پیدا می‌شود که او برای کار خطرناکی آمده است. این ضرب المثل نیز در [[عرب]] معروف است که می‌گویند: {{عربی|من لم یأکل طعامک، لم یحفظ ذمامک}}؛ «کسی که غذای تو را، نخورد، به [[پیمان]] تو [[وفا]] نخواهد کرد».
 
«ایجاس» از ماده «وجس» (بر وزن مکث) در اصل به معنای صدای مخفی است؛ به همین مناسبت «ایجاس» به معنای [[احساس]] پنهانی و درونی آمده، گویی [[انسان]] صدایی را از درون خود می‌شنود و هنگامی که با «خیفه» همراه شود، به معنای احساس [[ترس]] است. در اینجا میهمانان - همان گونه که در [[سوره هود]] [[آیه]] ۷۰ آمده است - «به او گفتند: نترس» و به او [[اطمینان]] خاطر دادند {{متن قرآن|قَالُوا لَا تَخَفْ}}<ref>«و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم» سوره هود، آیه ۷۰.</ref>. سپس می‌‌افزاید: {{متن قرآن|وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ}}<ref>«آنگاه در دل از آنان ترسی یافت، گفتند: نترس و او را به پسری دانا مژده دادند» سوره ذاریات، آیه ۲۸.</ref>.
 
در هر حال ترس [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از این بود که نکند آنها در پی شری و طرح خصومتی به [[منزل]] او آمده باشند؛ این [[شر]] می‌توانست مربوط به [[مردم]] باشد؛ چراکه آنها از [[اهل]] آن [[دیار]] نبودند. توضیح این که حضرت ابراهیم{{ع}} وقتی برای آنها غذا آماده کرد، آنها دست به غذا نبردند و این در [[فرهنگ]] آنان و بسیاری از فرهنگهای [[روزگار]] ما معنای خوبی نداشته و ندارد و نشان دهنده [[خصومت]] و [[ناراحتی]] است. حضرت از این نوع برخورد احساس کرد آنها در پی طرح خصومتی به منزل او آمده‌اند که با شناختن آنها [[نگرانی]] او برطرف شد»<ref>[[مهدی سازندگی|سازندگی، مهدی]]، [[عصمت پیامبران اولوالعزم در دائرةالمعارف قرآن لیدن (کتاب)|عصمت پیامبران اولوالعزم]] ص ۳۰۸.</ref>.


=== آیات 62 و 63 سوره انبیاء ===
=== آیات 62 و 63 سوره انبیاء ===
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش