پرش به محتوا

معرفت و شناخت امام مهدی چه ضرورتی دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]]  
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]]
| مدخل اصلی = [[شناخت امام مهدی]]
| مدخل اصلی = [[شناخت امام مهدی]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته =  
خط ۱۰: خط ۱۰:


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
=== [[ضرورت شناخت امام]] ===
=== اصل ضرورت شناخت امام ===
از مهم‌ترین تکالیف مؤمنان، پس از [[معرفت به خدا]] و [[رسول]] او، [[معرفت]] و [[شناخت امام مهدی]] {{ع}} است چون [[شناخت امام]]، اساس [[خداشناسی]] است و بدون [[معرفت امام]]، [[شناخت خدای متعال]] ممکن نیست، در همین راستا [[امام حسین]] {{ع}} می‌‌فرماید: «[[معرفت خدا]] این است که [[مردم]] هر عصر و [[زمان]]، [[امام]] و [[رهبر]] دوران خود را [[شناسایی]] کرده، [[فرمان برداری]] و [[پیروی]] او را [[واجب]] بدانند»<ref>{{متن حدیث|مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ}}؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹.</ref>.
[[امام]]، [[حجت]] [[خدا]] بر [[مردم]] است. قول و فعل او برای امّت سند است. [[امام]] [[حق]]، [[هادی]] [[مردم]] است و [[شناخت]] [[امام]] و [[حجت]] الهی یک [[تکلیف]] است. این یک وظیفۀ مسلمانی در هر زمان است و بدون آن، نه اعمال پذیرفته است، نه راه بی‌امام، به [[حق]] و [[سعادت]] می‌رساند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>. عدم [[شناخت امام]] موجب [[گمراهی]] است. چنانچه در روایات اهل بیت {{عم}}، راز  اصلاح زمین و اهل آن را وابسته به وجود [[امام]] [[معصوم]] دانسته و مهمترین نیاز هر [[مسلمان]] را [[شناخت]] [[امام]] و رهبر دینی بیان فرمود‌اند<ref> [[اسحاق عارفی|عارفی، اسحاق]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۹۴ - ۹۸.</ref>. [[وجود امام]] و [[خلیفه]] [[پیغمبر]] و [[امام]] [[مسلمین]]، مورد قبول همه مذاهب اسلامی اعم از [[شیعه]] و [[سنی]] و [[اشعری]] و [[ماتریدیه]] و... است. این مسئله به قدری اهمیت دارد که وقتی به [[اهل سنت]] درباره [[ماجرای سقیفه]] [[اعتراض]] شود که چرا عده‌ای از [[صحابه]] و از جمله [[خلیفه اول]] و دوم هنوز بدن [[پیامبر]] {{صل}} را [[غسل]] و کفن و [[دفن]] نکرده، به مسئله [[جانشینی]] پرداختند، می‌گویند به [[دلیل]] اهمیت [[امامت]] و [[رهبری]]. مسئله [[امت اسلامی]]، مهم‌تر از تجهیز و کفن و دفن پیامبر است. پس مسئله [[ضرورت امامت]]، مسئله‌ای بسیار جدی است. [[اهل سنت]] در اینکه [[امامت]] امری لازم و قطعی است، گاهی به [[دلیل عقلی]] [[استدلال]] می‌کنند و گاهی به [[دلیل نقلی]]<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص۸۲.</ref>.


به عبارت دیگر شناخت، زمینه‌‏ساز [[اعتقاد]] و [[ایمان]] و در نتیجه عمل و [[تعهّد]] است. شناخت امام و اعتقاد به او، از اهمیتی ویژه برخوردار بوده و امری واجب برای هرشخص [[مؤمن]] و [[متدین]] دانسته شده است که پیوندی ناگسستنی با معرفت خدا و [[معرفت پیامبر|پیامبر]] دارد و زمینه‏‌ساز بینش عمیق در [[دین]] و [[منش]] درست و پسندیده در [[زندگی]] است. همان‏گونه که [[اطاعت]] و تبعیت از امام و [[دوستی]] او، بایسته و واجب است، شناخت شخصیت و ویژگی‌‏های او نیز ضروری است.
=== ضرورت شناخت امام مهدی {{ع}} ===
[با توجه به آنچه گذشت، از آنجا که امام زمان {{ع}} نیز در شمار امامان معصوم و بلکه آخرین ذخیره الهی است]، شناختن و شناساندن آخرین حجت [[معصوم]] {{ع}} و اهداف ظهور او از مهم‌ترین بایسته‌های انتظار است، زیرا بی‌شناخت او [[اندیشه]] [[انتظار]] صبغه [[علمی]] ندارد<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۷۳-۳۷۷.</ref>.


[[ایمان حقیقی]]، در سایۀ [[شناخت خدا]] و [[شناخت رسول|رسول]] و [[شناخت امامان|امامان]] و [[شناخت امام زمان|امام زمان]] {{ع}} و [[تسلیم]] بودن در برابر ایشان است<ref>"لا یکون العبد مؤمنا حتّی یعرف اللّه و رسوله و الأئمّة کلّهم و إمام زمانه و یردّ إلیه و یسلّم له"؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: «به [[درستی]] [[بهترین]] و واجب‌ترین فریضه‌ها بر [[انسان]]، [[شناخت پروردگار]] و اقرار به بندگی او و پس از آن [[شناخت فرستاده خدا]] می‌باشد و گواهی دادن به پیامبری او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال [[سختی]] و راحتی به او [[اقتدا]] می‌نمایی»<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۵، ۴۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶؛ [[اسحاق عارفی|عارفی، اسحاق]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۸۵؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۴؛ [[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۶۰، ۶۲.</ref>
=== مراد از معرفت امام مهدی {{ع}} ===
بایستگی معرفت امام {{ع}} که تکلیفی همگانی است، تنها [[شناخت]] ظاهری و شناسنامه‌ای (تبارشناسی) نیست، بلکه [[اعتقاد قلبی]] به همسان بودن امام {{ع}} با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است<ref>ر.ک: کفایة الأثر، ص۲۶۳؛ بحار الأنوار، ج۴، ص۵۵.</ref>. بدین معنا که انسان بداند [[مقام امامت]]، ویژه [[دوازده امام]] [[معصوم]] {{ع}} است و آن وجودهای قدسی در شئون تکوینی و [[تشریعی]] جز در [[مقام نبوت]]، همطراز [[پیامبر اکرم]] {{صل}}اند؛ این کمترین [[درجه]] [[شناخت امام]] {{ع}} است؛ اما [[معرفت]] [[حقیقت]] [[مقام امام]] {{ع}} برای افراد عادی‌شدنی نیست، چنان‌که [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ! ضَلَّتِ الْعُقُولُ وَ تَاهَتِ الْحُلُومُ وَ حَارَتِ الْأَلْبَابُ وَ خَسَأَتِ الْعُيُونُ وَ تَصَاغَرَتِ الْعُظَمَاءُ وَ تَحَيَّرَتِ الْحُكَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الْحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الْخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الْأَلِبَّاءُ وَ كَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الْأُدَبَاءُ وَ عَيِيَتِ الْبُلَغَاءُ عَنْ وَصْفِ شَأْنٍ مِنْ شَأْنِهِ أَوْ فَضِيلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ}}<ref>الکافی، ج۱، ص۲۰۱.</ref>. [[معرفت امام عصر]] {{ع}} بدون توجه به جایگاه [[تکوینی]] [[امام]] در [[جهان هستی]] به دست نمی‌آید، زیرا تا [[انسان]] جایگاه محوری امام {{ع}} در نظام هستی را [[درک]] نکند، خود را [[نیازمند]] به راهبری پیشوای الهی نمی‌بیند؛ اما هرگاه به این [[باور قلبی]] برسد که امام {{ع}} دارای مقام ولایی و آسمانی است، خود را از روی‌آوری به [[امام]] {{ع}} ناگزیر می‌داند؛ سپس [[عطش]] درونی‌اش ناچار وی را سوی امام {{ع}} می‌کشاند. با چنین نگاهی روشن می‌شود که [[امام عصر]] {{ع}} پیش از آنکه رهبر دینی و [[سیاسی]] [[جامعه]] باشند، به [[اذن خدا]] [[زمامدار]] عالم [[تکوین]] است، زیرا او نه تنها [[ولیّ]] [[نعمت]] و [[واسطه فیض]] الاهی و [[برکات]] زمینی و آسمانی است، بلکه مایه دوام [[حیات]] و بقای [[جهان هستی]] به شمار می‌رود: {{متن حدیث|الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ الْمُرْجَى الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ وَ بِهِ يَمْلَأُ اللَّهُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً}}<ref>زاد المعاد، ص۴۲۳؛ مفاتیح الجنان، «دعای عدیله». آن امام قائم که چشم‌ها در انتظار اوست و امیدها به آمدنش دوخته شده، کسی است که جهان هستی به برکت وجودش، باقی و برقرار است.</ref>.<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۷۳-۳۷۷.</ref>


=== دلایل ضرورت شناخت امام زمان {{ع}} ===
در روایات آمده که "کمترین حد [[معرفت]] به [[امام]] آن است که [[امام]]، همسنگ و مساوی با [[پیامبر]] {{صل}} است، مگر در درجه [[نبوت]]"<ref>البرهان، ج ۲، ص ۳۴.</ref>. از آن‌جا که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود، [[معرفت]] از ساخته‌های [[خداوند]] است<ref>کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.</ref>، [[انسان]] باید حصول آن را از [[خداوند متعال]] طلب کند و با [[دعا]]، آن را از [[خداوند]] بخواهد. در این زمینه و برای حصول [[معرفت]] به آن حضرت، خواندن این [[دعا]] مناسب است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ...}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۴.</ref>.
==== [[دلیل عقلی]] ====
ادلۀ عقلی ضرورت شناخت امام عبارت است از:
# '''[[شناخت امام]] مقدمه [[اطاعت]]''': [[امامت]] نقش اساسی در [[حفظ نظام]] و کمال بشر و حرکت او به سوی [[خدا]] و [[اجرای احکام الهی]] دارد و [[اطاعت امر امام]]، از نظر [[شرع]] و [[عقل]] [[واجب]] است. ازاین‌رو در [[وجوب شناخت امام]] ـ بر حسب [[حکم عقل]] و شرع ـ جای هیچ‌گونه تردید و شبهه‌ای نیست؛ زیرا مقدمۀ اطاعت است و بدون وجوب آن، [[اطاعت امام|اطاعت]] و [[نصب امام]]، [[بیهوده]] خواهد بود<ref>ر.ک: [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹.</ref>.
# '''شناخت امام عامل [[شناخت]] شخص''': به حکم عقل [[شناخت امام مهدی]] {{ع}} لازم و ضروری است، زیرا آن حضرت امامی است که اطاعتش واجب است و کسی که اطاعتش واجب است، صفاتش را باید شناخت تا با شخص دیگری که مقام او را به [[دروغ]] و [[کذب]] ادعا می‌کند [[اشتباه]] نگردد. بنابراین بر همۀ [[معتقدان]] به امامت خصوصاً [[منتظران]] لازم است تا شناخت صحیحی از [[امام مهدی]] {{ع}} پیدا کنند<ref>ر.ک: [[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۴۷؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۵، ۴۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶.</ref>.


==== ادله نقلی شناخت امام ====
در پرتو چنین [[معرفتی]]، [[انسان]] همواره با [[خدا]] و [[پیامبر]] {{صل}} و امام عصر {{ع}} پیوندی [[استوار]] دارد و چون به ریسمان [[هدایت]] ([[حبل الله]]) چنگ زده، پیوسته از خدا می‌خواهد که این ارتباط را ناگسستنی گرداند، آن‌گونه که [[حضرت صادق]] {{ع}} به [[زراره]] سفارش فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي!}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ الغیبه، نعمانی، ص۱۶۶. (بار خدایا! خودت، خودت را بر من بشناسان که اگر خودت را برایم نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را بر من بشناسان، وگرنه حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را بر من بشناسان که اگر حجتت را بر من نشناسانی، دینم را رها می‌کنم و گمراه خواهم شد!)</ref>. از میان این سه خواسته معرفتی، تکیه اصلی [[انسان منتظر]] بر [[معرفت]] [[حجت]]، یعنی امام عصر {{ع}} است، چون سر رشته [[دیانت]] و هدایت انسان در دست حجت عصر است و دو معرفت پیشین نیز در معرفت حجت تکمیل می‌شود، زیرا [[امامت]]، نماد کامل [[توحید]] و [[نبوت]] است و دستیابی به [[معرفت]] تمام و کامل [[توحیدی]]، تنها از مجرای معرفت [[پیشوای معصوم]] {{ع}} شدنی است. هنگامی که از [[امام حسین]] {{ع}} درباره [[خداشناسی]] پرسیده شد: {{متن حدیث|فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟}} آن حضرت در پاسخ چنین فرمود: {{متن حدیث|مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۹؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۳۱۲.</ref>؛ [[معرفت خدا]] همان [[شناخت]] [[اهل]] هر [[زمان]] به امامی است که [[خدای سبحان]] اطاعتش را بر همگان [[واجب]] شمرده است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۷۳-۳۷۷.</ref>.
ادلۀ نقلی ضرورت شناخت امام عبارت است از:
# '''شناخت امام، عامل شناخت و [[اطاعت از خداوند]]''': هدف از آفرینش، [[بندگی خداوند متعال]] است‌ و اساس و پایه بندگی، شناخت خداست. عالی‌ترین تبلور این [[معرفت]]، [[شناخت پیامبر]] {{صل}} و اوصیای اوست. [[امام حسین]] {{ع}} به [[اصحاب امام حسین|اصحاب خود]] فرمود: «ای [[مردم]]! همانا خداوند متعال [[بندگان]] را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند. پس در آن هنگام که او را شناختند، بندگی او را خواهند کرد. و آن هنگام که او را [[بندگی]] کردند، با [[عبادت]] او از عبادت غیر او بی‌نیاز می‌گردند". شخصی‌ پرسید: "ای [[پسر رسول خدا]]! پدر و مادرم به فدایت، معنای [[شناخت خدا]] چیست؟" ایشان فرمود: "[[معرفت خدا]] عبارت است از اینکه [[اهل]] هر [[زمان]] امامی را که اطاعتش بر آنان [[واجب]] است، بشناسد»<ref>{{متن حدیث|أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِیَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ... مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ}}؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ج ۱، ص ۹.</ref>.
# '''[[جلوگیری از انحراف]] و گمراهی''': [[ضرورت شناخت حضرت مهدی]] {{ع}} زمانی [[احساس]] می‌شود که [[انسان‌ها]] در اثر فاصله گرفتن از [[امام]] به [[فساد]] و گمراهی کشیده می‌شوند و برای [[رهایی]] از این دام خطرناک، راهی جز پیروی از امام نخواهد بود. [[امام کاظم]] {{ع}} می‌فرماید: «امام، [[حجت]] [[بندگان]] است، هر که او را رها کند، [[گمراه]] می‌شود و هر که همراه او باشد، [[نجات]] می‌یابد و [[رستگار]] می‌شود»<ref>معجم احادیث الإمام المهدی، ج ۴، ص ۱۴۸.</ref>.
# '''[[شناخت امام]] مقدمۀ سایر [[معرفت‌ها]]''': تاکید ویژۀ [[روایات]] بر [[معرفت امام]] بدین سبب است که شناخت امام، کلید باقی معرفت‌ها حتی [[توحید]] است؛ زیرا اگرچه [[معرفت الهی]] اساس دیگر معارف است، اما تبیین حقایق توحیدی نیز در گرو شناخت امام و پیوند با اوست. به همین [[دلیل]]، [[امام صادق]] {{ع}} توصیه فرمود در [[زمان غیبت قائم]]، این [[دعا]] را زیاد بخوانید: «خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت. خدایا! رسولت را به من بشناسان و گرنه حجتت را نخواهم شناخت. خدایا! حجتت را به من بشناسان و گرنه، از [[دین]] خود گمراه خواهم شد»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ، فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ، فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ. اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ، فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی}}؛ الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۳؛ مصباح الزائر، ص ۳۱۲.</ref>. اگرچه این [[دعا]]، [[معرفت خدا]]، [[معرفت پیامبر|پیامبر]] و [[معرفت امام|امام]] را در پیوندی ناگسستنی معرفی کرده، اما تمرکز اصلی [[انسان منتظر]] را بر خواستۀ سوم، یعنی [[کسب معرفت امام عصر]] {{ع}} معطوف نموده است؛ زیرا رشتۀ [[دیانت]] و [[هدایت]] [[انسان]] در گرو [[معرفت حجت عصر]] است و آن دو معرفت نیز در سایۀ [[معرفت امام]] هستند، با اینکه از نظر رتبه، [[توحید]] و [[نبوت]]، مقدم بر [[امامت]] و ریشۀ آن به شمار می‌روند.
# '''جلوگیری از بطلان [[عمل]] (قبولی اعمال)''': پذیرش و قبولی اعمال و جلوگیری از بطلان عمل، در گرو [[پذیرفتن ولایت امامان معصوم]] {{ع}} است. [[امام باقر]] {{ع}} به [[زراره]] فرمود: «[[اسلام]] بر پنج چیز بنا نهاده شده: [[نماز]]، [[زکات]]، [[حج]]، [[روزه]] و ولایت. زراره می‌گوید عرض کردم: کدام یک از آنها [[برتر]] است؟ امام {{ع}} فرمود: "ولایت؛ زیرا کلید و [[حاکم]] و راهنمای آنها است (...) اگر مردی شب تا صبح را به نماز و [[روز]] خود را به روزه سپری کند و تمام [[ثروت]] خود را [[صدقه]] بدهد و همه ساله به حج برود، اما [[ولی خدا]] را نشناخته باشد تا از او [[پیروی]] نماید، و تمام کارهایش به [[راهنمایی]] او نباشد، هرگز نزد [[خداوند]] [[اجر]] و ثوابی ندارد و از [[اهل ایمان]] نخواهد بود»<ref>{{متن حدیث|بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسَةِ أَشْیَاءَ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَیُّ شَیْ‏ءٍ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَایَةُ أَفْضَلُ... أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَیْلَهُ وَ صَامَ نَهَارَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یَعْرِفْ وَلَایَةَ وَلِیِّ اللَّهِ فَیُوَالِیَهُ وَ یَکُونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیْهِ مَا کَانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ حَقٌّ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ ثُمَّ قَالَ أُولَئِکَ الْمُحْسِنُ مِنْهُمْ یُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ}}؛ اصول کافی، ج ۲، ص ۱۸.</ref>.
# '''فرار از [[مرگ جاهلیت]]''': در روایاتی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است، تصریح شده هر کس [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] می‌رود. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمود: «هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد، [[مرگ]] او مرگ جاهلیت است و هیچ کس در این جهت معذور نیست تا [[امام]] خود را بشناسد»<ref>{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمَوْتُهُ مِیتَةٌ جَاهِلِیَّةٌ وَ لَا یُعْذَرُ النَّاسُ حَتَّی یَعْرِفُوا إِمَامَهُم}}؛‏ محاسن برقی، ص ۱۵۵.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «هر کس منکر [[قائم]] از فرزندانم در [[زمان]] غیبتش بشود و در همان حال بمیرد، قطعاً به مرگ جاهلیت مرده است»<ref>"مَنْ أَنْکَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِی فِی زَمَانِ غَیْبَتِهِ فَمَاتَ فَقَدْ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً"؛ کمال الدین،ج ۲، ص ۴۱۲.</ref>.
# '''[[شناخت امام]] معیار [[کفر]] و [[نفاق]]''': از نگاه شیعه، این [[معرفت]] چنان با اهمیت است که بود و نبود آن، معیار [[ایمان]] و کفر شناخته شده و کوتاهی نسبت به آن، مساوی با [[ضلالت]] و [[گمراهی]] است. امام باقر {{ع}} به [[محمد بن مسلم]] فرمود: «هر کس از این [[امت]] صبح کند و تحت [[ولایت]] امامی از سوی [[خدا]] نباشد، در [[سرگردانی]] و [[تحیر]] و گمراهی به سر برده است و اگر در آن حالت بمیرد، به مرگ کفر و نفاق از دنیا رفته است»<ref>{{متن حدیث|یَا ابْنَ مُسْلِمٍ مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْبَحَ تَائِهاً مُتَحَیِّراً ضَالًّا إِنْ مَاتَ عَلَی هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِیتَةَ کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ}}؛ الغیبة، نعمانی، ص۱۲۸.</ref>.
# '''شناخت امام عامل ورود به [[بهشت]]''': [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} در این‌باره فرمود: «[[پیشوایان]]، مدیران الهی بر مردمند و رؤسای بندگان او هستند. هیچ‌کس ـ مگر شخصی که آنها را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند ـ وارد بهشت نخواهد شد. و کسی ـ جز آنکه آنها را [[انکار]] کند و آنان نیز او را انکار کنند ـ داخل [[دوزخ]] نگردد»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا اَلْأَئِمَّةُ قُوَّامُ اَللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ عُرَفَاؤُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ عَرَفَهُمْ وَ عَرَفُوهُ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلنَّارَ إِلاَّ مَنْ أَنْکَرَهُمْ}}؛ نهج البلاغه، ص ۲۱۲، خطبه ۱۵۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۲۹-۳۲؛ [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۸ – ۵۳؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۹۶؛ [[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۷۴؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹.</ref>


=== نتیجه‌گیری ===
=== ادله ضرورت شناخت امام ===
در مجموع، اهمیت [[شناخت امام زمان]] در موارد زیر خلاصه می‌شود:
در کتاب‌های [[کلامی]] شیعه و اهل سنت بر [[ضرورت امامت]] با استناد به احادیث «من مات» [[استدلال]] و استناد شده است. با این حال اصل [[وجود امام]] ضروری است و مقید به قید زمان هم نیست. اصل [[ضرورت وجود امام]]، اگر [[عقلی]] است تخصیصی ندارد. ملاک [[حکم عقلی]] عام است و اگر مستندش [[حدیث]] مذکور و مانند آن باشد، عموم و اطلاق دارد؛ مقید به زمان نیست؛ پس زمان ما را هم شامل می‌شود<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان (مقاله)|بررسی ادله عقلی اثبات وجود امام زمان]]، [[گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم (کتاب)|گفتمان مهدویت سخنرانی‌های گفتمان سوم]]، ص۸۲.</ref>.
# شرط اسلام واقعی‏: براساس [[روایات]] مختلف، [[معرفت امام عصر]]، شرط اسلام است و اگر کسی بدون [[شناخت امام]] از [[دنیا]] برود، گویا از اسلام واقعی و اصیل بی‌‏بهره بوده است. و شناخت امام زمان، زمانی می‌‏تواند [[انسان]] را از [[مرگ جاهلی]] دور کند که بتواند به [[دستورات]] او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت‏‌های او بهره‏‌مند شود.
 
# رسیدن به هدایت واقعی‏: [[شناخت امام عصر]] {{ع}}، چراغ هدایت و رمز [[دین‏داری]] است و نتیجه آن، دستیابی به [[صراط مستقیم]]، [[خداشناسی]]، [[حق‌‏شناسی]] و راه کمال و [[سعادت]] است.
=== ادله ضرورت شناخت امام مهدی {{ع}} ===
# رسیدن به [[ثواب]] [[یاری]] او: براساس بعضی از روایات، شناخت امام زمان و [[باور قلبی]] به او، باعث نزدیکی هرچه بیشتر انسان به او می‏‌شود. اگر با این [[معرفت]] از دنیا برود، از پاداش‌‏های بی‌شماری برخوردار خواهد شد که یکی از آنها [[درک]] ثواب [[یاری امام عصر]] {{ع}} در [[زمان ظهور]] است؛ یعنی، چنین شخصی، همچون کسی است که در [[لشکر]] آن حضرت بوده و یا زیر [[پرچم]] او نشسته است<ref>[[رحیم کارگر|کارگر، رحیم]]، [[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۶۰، ۶۲.</ref>.
==== دلیل عقلی ====
[[امامت]] نقش اساسی در [[حفظ نظام]] و کمال [[بشر]] و حرکت او به سوی [[خدا]] و [[اجرای احکام الهی]] دارد از این رو [[اطاعت]] امر [[امام]]، به حکم عقل [[واجب]] بوده و در [[وجوب]] [[شناخت]] امام مهدی {{ع}}- بر حسب [[حکم عقل]] جای هیچ‌گونه [[تردید]] و شبهه‌ای نیست؛ چرا که مقدمه [[اطاعت]] است و بدون [[وجوب]] آن، [[اطاعت]] و [[نصب امام]] بیهوده خواهد بود<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام {{ع}}، ص ۶۹.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹.</ref> روشن است که برای [[اطاعت]] از او نیز باید صفات و ویژگی‌هایش را [[شناخت]] تا با شخص دیگری اشتباه نشود<ref>موسوی اصفهانی، محمدتقی، مکیال المکارم، ج۲، ص۱۶۶.</ref>. بنابراین بر همه معتقدان به [[امامت]] خصوصاً [[منتظران]] لازم است تا [[شناخت]] صحیحی از [[امام مهدی]] {{ع}} پیدا کنند؛ زیرا [[امامت]] و [[ولایت]] آن حضرت بابی است که [[مردم]] از راه آن می‌توانند به [[عبودیت]] و [[بندگی]] [[خداوند]] بپردازند و [[ایمان]] از طریق آن استکمال می‌یابد. [[اطاعت از خداوند]] و [[رسول]] او [[واجب]] است؛ پس [[اطاعت از امام]] [[واجب]] است<ref>[[محمود ملکی راد|ملکی راد، محمود]]، [[خانواده و زمینه‌سازی ظهور (کتاب)|خانواده و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۴۷؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب|موسوی‌نسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۵، ۴۶؛ [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]]، ص۱۱۷-۱۴۲.</ref>.
 
==== ادله روایی ====
بر پایه [[روایات]]، جوهر و [[حقیقت انتظار]]، [[معرفت امام عصر]] {{ع}} است، به گونه‌ای که با وجود چنین [[معرفتی]]، کسانی نیز که [[توفیق]] [[ادراک]] [[روزگار]] [[ظهور]] را نیابند، در زمره همراهان پا در رکاب [[حضرت مهدی]] {{ع}} شمرده شده و [[پاداش]] همسانی با آنان دارند<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۷۳-۳۷۷.</ref>.
 
روایات بسیاری در خصوص لزوم شناخت امام مهدی {{ع}} وارد شده است به عنوان نمونه :
# از [[امام باقر]] {{ع}} یا [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "[[بنده خدا]] [[مؤمن]] نخواهد بود مگر اینکه [[خدا]] و [[رسول]] و همه [[امامان]] را بشناسد و نیز [[امام]] زمانش را بشناسد و در تمام امور خود به او مراجعه کند و [[تسلیم]] [[امر]] وی باشد سپس فرمود: چگونه می‌شود که [[آخرین امام]] را بشناسد در صورتی که اولین امام را نشناخته باشد؟<ref>{{متن حدیث|لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ ثُمَّ قَالَ كَيْفَ يَعْرِفُ الْآخِرَ وَ هُوَ يَجْهَلُ الْأَوَّلَ}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۰.</ref>.
# به سند صحیح از [[زراره]] [[روایت]] شده که گفت: به حضرت [[امام باقر]] {{ع}} گفتم:به من خبر بده از [[شناخت امام]] از شما [[خاندان]]، آیا [[شناخت]] او بر همه [[مردم]] [[واجب]] است؟ فرمود: [[خداوند عزوجل]] [[حضرت محمد]] {{صل}} را بر همه [[مردم]] [[جهان]] به عنوان [[رسول]] و [[حجت الهی]] بر همه خلائق در [[زمین]] برانگیخت پس هرآن‌که به [[خداوند]] و [[حضرت محمد]] {{صل}} [[رسول خدا]] [[ایمان]] آورد و از او [[پیروی]] نمود و رسالتش را [[تصدیق]] کرد، [[واجب]] است بر او که [[امام]] از ما را بازشناسد و هر آن‌که ایمان به خدا و [[رسول]] او نیاورده و از وی [[تبعیت]] نکرده و او را [[تصدیق]] ننموده و [[حق]] [[خدا]] و [[رسول]] او را نشناخته، چگونه براو [[واجب]] باشد [[شناخت امام]] درحالی‌ که هنوز ایمان به خدا و [[رسول]] او نیاورده و [[حق]] آنها را نشناخته؟<ref>{{متن حدیث|أَخْبِرْنِي عَنْ مَعْرِفَةِ الْإِمَامِ مِنْكُمْ وَاجِبَةٌ عَلى جَمِيعِ الْخَلْقِ؟ قال: إِنَّ اللَّهَ -عَزَّ وَ جَلَّ- بَعَثَ مُحَمَّداً {{صل}} إِلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ رَسُولًا وَ حُجَّةً لِلَّهِ عَلى جَمِيعِ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ، فَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ، وَ اتَّبَعَهُ، وَ صَدَّقَهُ، فَإِنَّ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ مِنَّا وَاجِبَةٌ عَلَيْهِ؛ وَ مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ لَمْ يَتَّبِعْهُ وَ لَمْ يُصَدِّقْهُ وَ يَعْرِفْ حَقَّهُمَا، فَكَيْفَ يَجِبُ عَلَيْهِ مَعْرِفَةُ الْإِمَامِ وَ هُوَ لَايُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ يَعْرِفُ حَقَّهُمَا؟!}}؛ کافی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. منظور این است که [[وجوب]] [[معرفت]] و [[شناخت خدا]] و [[رسول]] از نظر رتبه مقدم است بر [[وجوب]] [[شناخت امام]] نه اینکه نفی [[وجوب]] [[امام]] شده باشد از کسی که [[خدا]] ورسول را نمی‌شناسد. به عبارت دیگر: بر هرکس در مرحله اول لازم و [[واجب]] است که [[خدا]] و [[رسول]] را بشناسد و در مرحله دوم نسبت به [[امام]] که [[خداوند]] برای او تعیین فرموده [[شناخت]] و [[معرفت]] پیدا کند.
# در خبر صحیح از [[محمد بن مسلم]] [[روایت]] شده که گفت: شنیدم [[حضرت باقر]] {{ع}} می‌‌فرمود: "هرکه برای [[خدا]] [[عبادت]] و [[دین‌داری]] کند در حالی که خود را در آن به [[رنج]] اندازد و بکوشد ولی [[امام]] [[منصوب]] از طرف [[خدا]] برای او نباشد، سعی او پذیرفته نیست و [[گمراه]] و سرگردان است، و [[خداوند]] [[کردار]] او را بد می‌‌شمارد، او به مانند گوسفندی است که از چوپان و گله خود گم شده و شب و روز می‌‌جهد و می‌‌دود و می‌‌رود و می‌‌آید و شب گله غریبی ببیند و بدان [[دل]] نهد و [[فریب]] آن را بخورد و با آن در آغلش شب را بگذراند و چون چوپان گله خود را ببیند آن چوپان و آن گله را نشناسد و سرگردان بجهد و چوپان و گله خود را بطلبد و گله‌ای با چوپانش ببیند و بدان [[دل]] نهد و فریفته گردد و چوپان به او بانگ زند که تو به چوپان و گله خودت بپیوند زیرا تو گم شده و [[سرگردانی]] و از چوپانت و گله‌ات برکناری و آن گوسفند گمشده هراسان و سرگردان و تنها بجهد و چوپانی ندارد که او را به چراگاه خودش [[رهبری]] کند و یا او را برگرداند، درهمین اثنا که حیوان است بناگاه گرگ از گم شدنش استفاده کرده و او را بخورد. به [[خدا]] قسم حال کسی که دراین [[امت]] به دامن امامی که آشکار [[پاک]] [[منصوب]] از طرف او بوده باشد دست نزند گمشده و سرگردان است و اگر براین حال بمیرد در [[کفر]] و یا [[نفاق]] مرده است. ای [[محمد]]، بدان که [[امامان]] [[جور]] و پیروانشان از [[دین خدا]] برکنارند، مسلما [[گمراه]] می‌‌باشند و [[گمراه کننده]] و همه کارهایشان چون خاکستری است در مقابل گردباد در روز طوفانی، به هیچ وجه برآن‌چه کسب کرده‌اند دسترسی ندارند، این است همان [[گمراهی]] دور و دراز<ref>{{متن حدیث|كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ وَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ شَاةٍ ضَلَّتْ عَنْ رَاعِيهَا وَ قَطِيعِهَا فَهَجَمَتْ ذَاهِبَةً وَ جَائِيَةً يَوْمَهَا فَلَمَّا جَنَّهَا اللَّيْلُ بَصُرَتْ بِقَطِيعٍ مَعَ غَيْرِ رَاعِيهَا فَحَنَّتْ إِلَيْهَا وَ اغْتَرَّتْ بِهَا فَبَاتَتْ مَعَهَا فِي رَبْضَتِهَا فَلَمَّا أَنْ سَاقَ الرَّاعِي قَطِيعَهُ أَنْكَرَتْ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَهَجَمَتْ مُتَحَيِّرَةً تَطْلُبُ رَاعِيَهَا وَ قَطِيعَهَا فَبَصُرَتْ بِغَنَمٍ مَعَ رَاعِيهَا... وَ كَذَلِكَ وَ اللَّهِ يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَصْبَحَ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ ظَاهِراً عَادِلًا أَصْبَحَ ضَالًّا تَائِهاً وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ اعْلَمْ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَئِمَّةَ الْجَوْرِ وَ أَتْبَاعَهُمْ لَمَعْزُولُونَ عَنْ دِينِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فَأَعْمَالُهُمُ الَّتِي يَعْمَلُونَهَا {{متن قرآن|كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ}}}}</ref>.<ref>کافی، ج۱، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[داوود الهامی|الهامی، داوود]]، [[آخرین امید (کتاب)|آخرین امید]]، ص ۱۱-۱۴</ref>
 
===== علل ضرورت شناخت امام مهدی {{ع}} در روایات =====
# '''جلوگیری از [[انحراف]] و [[گمراهی]]''': [[ضرورت]] [[شناخت]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} وقتی احساس می‌شود که [[انسان‌ها]] در اثر فاصله گرفتن از [[امام]] خود، به [[فساد]] و [[گمراهی]] کشیده شوند که برای رهایی از این دام خطرناک، راهی جز [[پیروی]] از [[امام]] نخواهد بود<ref>ر.ک: معجم احادیث الإمام المهدی، ج ۴، ص ۱۴۸؛ مصباح الزائر، ص ۳۱۲.</ref>.<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۲۹-۳۲؛ [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]]، ص۱۱۷-۱۴۲.</ref>
# '''جلوگیری از بطلان عمل (قبولی اعمال)''': پذیرش و قبولی اعمال و جلوگیری از بطلان عمل، در گرو پذیرفتن [[ولایت]] [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} است.<ref>ر.ک: اصول کافی، ج ۲، ص ۱۸.</ref>.<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۲۹-۳۲.</ref> برخی از این علت با این عنوان که معرفت امام زمان، شرط [[اسلام]] واقعی است، تعبیر کرده و گفته‌اند: براساس [[روایات]] مختلف (از جمله [[حدیث]] {{متن حدیث|من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة جاهلیة}})، [[معرفت امام عصر]]، شرط [[اسلام]] است و اگر کسی بدون [[شناخت امام]] از [[دنیا]] برود، گویا از [[اسلام]] واقعی و اصیل بی‌‏بهره بوده است. پس [[شناخت امام زمان]]، آن‏گاه می‌‏تواند [[انسان]] را از [[مرگ جاهلی]] دور کند که بتواند به [[دستورات]] او پاینده بوده و از ارشادات و هدایت‏‌های او بهره‏‌مند شود.
# '''رسیدن به حیات معنوی''': [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: "ای [[مردم]]! هرکه بخواهد در [[زندگی]] همانند من باشد و مانند من بمیرد، [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} را بپذیرد و از [[امامان]] پس از او [[پیروی]] کند"<ref>مناقب، ال ابی طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.</ref>.<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۲۹-۳۲.</ref>
# '''فرار از [[مرگ جاهلیت]]''': در روایاتی که مورد پذیرش [[شیعه]] و [[اهل سنت]] است، تصریح شده که هر کس [[امام]] زمان خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] می‌رود.<ref>محاسن برقی،ص ۱۵۵، الثقات ابن حبان، ج ۷، ص ۴۹؛ کمال الدین ،ج ۲، ص ۴۱۲.</ref>.منظور از [[مرگ جاهلیت]] این است که آنها نیز همانند افرادی که پیش از [[اسلام]] در حال [[شرک]] و [[کفر]] مُردند، می‌میرند<ref>[[محمد جواد مروجی طبسی|مروجی طبسی، محمد جواد]]، [[بامداد بشریت (کتاب)|بامداد بشریت]]، ص ۲۹-۳۲؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۹ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ص۳۷۳-۳۷۷؛ [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[بایسته‌های ظهور (مقاله)|بایسته‌های ظهور]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]]، ص۱۱۷-۱۴۲.</ref>.
# '''رسیدن به [[هدایت]] واقعی‏''': [[شناخت امام عصر]] {{ع}}، چراغ هدایت و رمز دین‏داری است و نتیجه آن، دستیابی به [[صراط مستقیم]]، [[خداشناسی]]، حق‌‏شناسی و راه کمال و [[سعادت]] است. یکی از دعاهای مهم در عصر غیبت، این [[دعا]] است که می‌‏گوییم: خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم [[شناخت]]. خداوندا! رسولت را به من بشناسان که اگر [[رسول]] خود را، به من نشناسانی، حجّتت را نخواهم [[شناخت]]. خداوندا! [[حجّت]] خودت را به من بشناسان که اگر حجّتت را به من نشناسانی، از [[دین]] خود [[گمراه]] خواهم شد<ref>{{متن حدیث|اللّهم عرّفنی نفسک فانّک ان لم تعرّفنی نفسک لم اعرف رسولک، اللّهم عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک؛ اللّهم عرّفنی حجّتک فانّک ان لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی}}؛ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۴۳.</ref>.
# '''رسیدن به [[ثواب]] [[یاری]] او''': براساس بعضی از [[روایات]]، [[شناخت امام زمان]] و [[باور]] قلبی به او، باعث نزدیکی هرچه بیشتر [[انسان]] به او می‏‌شود. اگر با این [[معرفت]] از [[دنیا]] برود، از پاداش‌‏های بی‌شماری برخوردار خواهد شد که یکی از آنها [[درک]] [[ثواب]] یاری امام عصر {{ع}} در [[زمان ظهور]] است؛ یعنی، چنین شخصی، همچون کسی است که در [[لشکر]] آن حضرت بوده و یا زیر [[پرچم]] او نشسته است‏<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۶۰، ۶۲.</ref>.


== پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه ==
== پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه ==
خط ۲۰۴: خط ۲۱۱:
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اس): پرسش‌هایی با 12 پاسخ]]
[[رده:(اس): پرسش‌های مهدویت با 12 پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به ضرورت شناخت امام مهدی]]
۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش