شکرگزاری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←دین و بعثت انبیا
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
[[شکرگزاری از خدا]] همیشه در برابر نعمتهای اوست. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> بنابراین در آیاتی که در آنها از [[نعمت]] یادی نشده، مانند {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> واژه «نعمتی» مقدّر است.<ref>التبیان، ج۲، ص۳۱ - ۳۲.</ref> البته هرچند [[انسان]] برای [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] میکند، مشکورٌله باید خدا باشد، نه نعمت او.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> گرچه برشماری [[نعمتهای خدا]] ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>« اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> و از همین رو شکر همه نعمتهای او نیز ناشدنی است،<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج۷، ص۱۴۷؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج۳، ص۳۱۹.</ref> [[انسان]] باید در حدّ توان سپاسگزار [[نعمتهای الهی]] باشد، چنانکه [[خداوند]]، ابراهیم{{ع}} را اینگونه [[ستوده]] است: {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ}}<ref>«سپاسگزار نعمتهای او بود» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> و به کار رفتن واژه «أنعُم» به صیغه جمع قلّت، بیانگر آن دانسته شده که وی شکر نعمتهای خُرد و اندک را نیز نادیده نمیگرفت؛ چه رسد به نعمتهای بزرگ و فراوان؛<ref>تفسیر المظهری، ج۵، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۸۳ - ۴۸۴.</ref> همچنین نوح{{ع}} را بندهای [[شکور]] معرفی کرده: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بندهای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> که سبب آن بر اساس برخی [[روایات]] و گزارشها این بود که وی در [[صبح و شام]] [[اقرار]] میکرد همه [[نعمتها]] از خدایند و او را برای آنها میستود،<ref>تفسیر ابوحمزه، ص۲۳۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰.</ref> یا آنکه هر گاه لباسی میپوشید، غذایی میخورد یا آبی مینوشید، خدا را [[ستایش]] و شکر میکرد و در آغاز [[غذا خوردن]] یا آب [[نوشیدن]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} و در پایان آن {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} میگفت.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۲.</ref> البته برخی این وصف را اشاره به [[موسی]]{{ع}}دانستهاند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> از برخی [[آیات]] برداشت میشود که انسان افزون بر نعمتهایی که خدا به وی داده، [[شایسته]] است برای نعمتهایی که خدا به پدر و مادر او داده نیز وی را [[سپاس]] گوید، چنانکه سلیمان{{ع}} [[توفیق]] چنین شکرگزاریای را از خدا طلبید: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref><ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۱؛ روح البیان، ج۶، ص۳۳۵.</ref> و دیگر [[مؤمنان]] نیز پس از رسیدن به سنّ [[چهل سالگی]] که [[زمان]] کامل شدن [[عقل آدمی]] است،<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۰.</ref> همین توفیق را از خدا میخواهند<ref>فتح القدیر، ج۵، ص۲۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۰۲.</ref> بر اساس برخی [[روایات]] [[شیعی]]، این [[آیه]] درباره [[امام حسین]]{{ع}} نازل شده است.<ref>البرهان، ج۵، ص۳۹ - ۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] از نعمتهای فراوانی یاد کرده که [[شکرگزاری]] در برابر آنها [[وظیفه]] انسانهاست. این [[نعمتها]] را میتوان در ۴ محور جمعبندی کرد: | [[شکرگزاری از خدا]] همیشه در برابر نعمتهای اوست. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ}}<ref>«پس، از آنچه خداوند روزی شما کرده است حلال و پاکیزه بخورید و نعمت خداوند را سپاس بگزارید اگر تنها او را میپرستید» سوره نحل، آیه ۱۱۴.</ref>، {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و به آدمی سپردهایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشتهام و من از فرمانبردارانم» سوره احقاف، آیه ۱۵.</ref> بنابراین در آیاتی که در آنها از [[نعمت]] یادی نشده، مانند {{متن قرآن|وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref> واژه «نعمتی» مقدّر است.<ref>التبیان، ج۲، ص۳۱ - ۳۲.</ref> البته هرچند [[انسان]] برای [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] میکند، مشکورٌله باید خدا باشد، نه نعمت او.<ref>تسنیم، ج۷، ص۵۲۵.</ref> گرچه برشماری [[نعمتهای خدا]] ممکن نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>« اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref> و از همین رو شکر همه نعمتهای او نیز ناشدنی است،<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵؛ روح البیان، ج۷، ص۱۴۷؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج۳، ص۳۱۹.</ref> [[انسان]] باید در حدّ توان سپاسگزار [[نعمتهای الهی]] باشد، چنانکه [[خداوند]]، ابراهیم{{ع}} را اینگونه [[ستوده]] است: {{متن قرآن|شَاكِرًا لِأَنْعُمِهِ}}<ref>«سپاسگزار نعمتهای او بود» سوره نحل، آیه ۱۲۱.</ref> و به کار رفتن واژه «أنعُم» به صیغه جمع قلّت، بیانگر آن دانسته شده که وی شکر نعمتهای خُرد و اندک را نیز نادیده نمیگرفت؛ چه رسد به نعمتهای بزرگ و فراوان؛<ref>تفسیر المظهری، ج۵، ص۳۸۷؛ روح المعانی، ج۷، ص۴۸۳ - ۴۸۴.</ref> همچنین نوح{{ع}} را بندهای [[شکور]] معرفی کرده: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْدًا شَكُورًا}}<ref>«(ای) فرزندان کسانی که (آنان را در کشتی) با نوح برداشتیم؛ (بدانید که) او بندهای سپاسگزار بود» سوره اسراء، آیه ۳.</ref> که سبب آن بر اساس برخی [[روایات]] و گزارشها این بود که وی در [[صبح و شام]] [[اقرار]] میکرد همه [[نعمتها]] از خدایند و او را برای آنها میستود،<ref>تفسیر ابوحمزه، ص۲۳۰؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۰.</ref> یا آنکه هر گاه لباسی میپوشید، غذایی میخورد یا آبی مینوشید، خدا را [[ستایش]] و شکر میکرد و در آغاز [[غذا خوردن]] یا آب [[نوشیدن]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ}} و در پایان آن {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ}} میگفت.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۶۱۲.</ref> البته برخی این وصف را اشاره به [[موسی]]{{ع}}دانستهاند.<ref>تفسیر بیضاوی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> از برخی [[آیات]] برداشت میشود که انسان افزون بر نعمتهایی که خدا به وی داده، [[شایسته]] است برای نعمتهایی که خدا به پدر و مادر او داده نیز وی را [[سپاس]] گوید، چنانکه سلیمان{{ع}} [[توفیق]] چنین شکرگزاریای را از خدا طلبید: {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref><ref>تفسیر قشیری، ج۳، ص۳۱؛ روح البیان، ج۶، ص۳۳۵.</ref> و دیگر [[مؤمنان]] نیز پس از رسیدن به سنّ [[چهل سالگی]] که [[زمان]] کامل شدن [[عقل آدمی]] است،<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۰.</ref> همین توفیق را از خدا میخواهند<ref>فتح القدیر، ج۵، ص۲۲؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۰۲.</ref> بر اساس برخی [[روایات]] [[شیعی]]، این [[آیه]] درباره [[امام حسین]]{{ع}} نازل شده است.<ref>البرهان، ج۵، ص۳۹ - ۴۳.</ref> [[قرآن کریم]] از نعمتهای فراوانی یاد کرده که [[شکرگزاری]] در برابر آنها [[وظیفه]] انسانهاست. این [[نعمتها]] را میتوان در ۴ محور جمعبندی کرد: | ||
===[[دین]] و [[بعثت انبیا]]=== | ===[[دین]] و [[بعثت انبیا]]=== | ||
[[خداوند]] پس از آنکه به [[موسی]]{{ع}} اعلام کرد تو را با رسالتهایم و سخن گفتنم با تو، بر [[مردم]] [[برتری]] دادم، به او [[فرمان]] داد [[تورات]] را بگیرد و از سپاسگزاران باشد: | [[خداوند]] پس از آنکه به [[موسی]]{{ع}} اعلام کرد تو را با رسالتهایم و سخن گفتنم با تو، بر [[مردم]] [[برتری]] دادم، به او [[فرمان]] داد [[تورات]] را بگیرد و از سپاسگزاران باشد: {{متن قرآن|قَالَ يَا مُوسَى إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«فرمود: ای موسی! بیگمان من با پیامهایم و با سخنم تو را بر مردم برگزیدهام پس آنچه به تو دادهام بگیر و از سپاسگزاران باش!» سوره اعراف، آیه ۱۴۴.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج۲، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۴، ص۷۳۳.</ref> مردم نیز باید در برابر [[نعمت]] [[فرستادن پیامبران]] برای [[تلاوت آیات]] [[الهی]] و [[تزکیه]] و [[تعلیم]] آنان، [[خدا]] را [[شکر]] کنند: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>، {{متن قرآن|فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ}}<ref>«پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس بگزارید و با من ناسپاسی نورزید» سوره بقره، آیه ۱۵۲.</ref>.<ref>تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۱۰۴.</ref> در آیاتی، پس از بیان [[حکم]] شکستن سوگندهای [[واقعی]]، [[تبیین احکام]] [[شرعی]] از سوی خدا نعمتی در خور شکر دانسته شده: {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن میگرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۶۹.</ref> و گاه بیان شده که خدا [[احکام شرعی]] را آسان و دستیافتنی قرار داده تا [[مؤمنان]] سپاسگزار او باشند: {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستادهاند؛ به رهنمودی برای مردم و برهانهایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی میخواهد و برایتان دشواری نمیخواهد و (میخواهد) تا شمار (روزهها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنماییتان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>.<ref>الصافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref> بنابر اقوالی، [[شکرگزاری]] در این [[آیه]] [[غایت]] برای [[نعمت]] [[هدایت]] <ref>المحرر الوجیز، ج ۱، ص۲۵۵.</ref> یا نعمت [[واجب]] کردن [[روزه]] - که وسیلهای برای نیل به درجات والاست <ref>تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> - یا [[رخصت]] [[افطار]] برای مسافر و [[بیمار]] است.<ref>روح البیان، ج۱، ص۲۹۴؛ تفسیر المظهری، ج۱، ص۱۹۹.</ref> آیه {{متن قرآن|مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref> نیز به [[مؤمنان]] میآموزد [[خدا]] را بر نعمت [[طهارت]] و آسانی [[احکام]] [[شکر]] کنند،<ref>البحر المحیط، ج۴، ص۱۹۵.</ref> زیرا [[پاک]] شدن [[انسان]] از [[حدث]] و [[گناه]] با [[وضو]] و [[غسل]] و [[تیمم]]، نعمتی [[شایسته]] شکرگزاری است.<ref>لباب التأویل، ج۲، ص۲۰.</ref> | ||
===نعمتهای [[معنوی]] و [[اخروی]]=== | ===نعمتهای [[معنوی]] و [[اخروی]]=== | ||
از نعمتهای بزرگ معنوی که شایسته است انسان سپاسگزار آن باشد، [[علم]] است. [[نفس انسان]] در [[آغاز آفرینش]] از همه معلوماتی که از راه [[حسّ]]، [[خیال]] و [[عقل]] به دست میآیند تهی است و [[خداوند]] برای او گوش و چشم - که عمدهترین مبادی علم [[تصوری]] هستند - و [[دل]] که مبدأ [[فکر]] است قرار داد تا خدا را [[سپاس]] گوید: «واللّهُ اَخرَجَکُم مِن بُطُونِ اُمَّهـتِکُم لاتَعلَمونَ شیئاً و جَعَلَ لَکُمُ السَّمعَ و الاَبصـرَ و الاَفـئدَةَ لَعَلَّکُم تَشکُرون». (نحل / ۱۶، ۷۸؛ نیز مؤمنون / ۲۳، ۷۸؛ [[سجده]] / ۳۲، ۹؛ [[ملک]] / ۶۷، ۲۳)(۱) به گفته برخی، شکر گوش آن است که تنها برای خدا بشنود و [[شکر]] چشم آن است که تنها برای خدا و از روی [[عبرت]] بنگرد و شکر [[قلب]]، پالایش آن از [[اخلاق ناپسند]] و قطع علاقه آن از هر دو [[جهان]] برای [[مشاهده]] [[حق]] است.(۲) همچنین خداوند به [[لقمان]]{{ع}} [[حکمت]] عطا فرمود که به عقل، علم، عمل به آن، [[شناخت]] [[حقایق]] یا [[نبوّت]] [[تفسیر]] شده و به وی [[فرمان]] داد که برای این [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] کند: «و لَقَد ءاتَینا لُقمـنَ الحِکمَةَ اَنِ اشکُر للّهِ.»... ([[لقمان]] / ۳۱، ۱۲)(۳) البته بنابر قولی، [[شکر]] در این [[آیه]] تفسیر[[حکمت]] و از بارزترین مظاهر آن است؛ زیرا شکر، صَرفِ نعمتِ خدا در جایی است که مُنعِم بدان امر میکند و این کار مستلزم شناخت [[خدای سبحان]] و شناخت [[حلال و حرام]] [[الهی]] و این بخشی از [[حکمت]] است.(۴) [[فضل الهی]] بر [[گنهکاران]] که در [[عذاب]] آنان [[شتاب]] نمیکند، بلکه به آنان مهلت میدهد تا [[توبه]] کنند، از دیگر نعمتهای [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است: «قُل عَسی اَن یَکونَ رَدِفَ لَکُم بَعضُ الَّذی تَستَعجِلون * و اِنَّ رَبَّکَ لَذو فَضلٍ عَلَی النّاسِ و لـکِنَّ اَکثَرَهُم لا یَشکُرون» (نمل / ۲۷، ۷۲ - ۷۳)،(۵) چنانکه در آیهای، درگذشتن [[خداوند]] از [[بنیاسرائیل]] پس از [[گناه]] [[گوسالهپرستی]]، موهبتی در خور [[سپاس]] دانسته شده است: «ثُمَّ عَفَونا عَنکُم مِن بَعدِ ذلِکَ لَعَلَّکُم تَشکُرون» (بقره / ۲، ۵۲)(۶) و بر پایه آیهای دیگر، به [[قوم سبأ]] فرمان داده شد که به جهت داشتن سرزمینی [[پاک]] و پروردگاری [[آمرزنده]]، خدا را شکر کنند: «... و اشکُروا لَهُ بَلدَةٌ طَیِّبَةٌ و رَبٌّ [[غَفور]]». ([[سبأ]] / ۳۴، ۱۵)(۷) از دیگر نعمتهای [[معنوی]]، وجود کسانی است که [[انسان]] را در راه انجام رسالتهای الهی [[یاری]] رسانند، چنانکه [[امام صادق]]{{ع}}در [[تفسیر آیه]] «بَلِاللّهَ فَاعبُد و کُن مِنَ الشّـکِرین» (زمر / ۳۹، ۶۶) فرمود: یعنی ای [[پیامبر]]! خدا را با [[اطاعت]] او بپرست و بدان جهت که تو را با برادرت علی{{ع}} کمک کرد، از سپاسگزاران باش.(۸) در [[آخرت]] نیز [[بهشتیان]] خدا را بر [[موهبت]] گذر از [[صراط]] و ورود به [[بهشت]] (۹) و [[توفیق]] [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}} (۱۰) سپاس میگویند و [[ستایش]] میکنند: «و قالوا الحَمدُ للّهِ الَّذی هَدنا لِهـذا و ما کُنّا لِنَهتَدِی لَولا اَن هَدنَا اللّهُ» ([[اعراف]] / ۷، ۴۳؛ نیز زمر / ۳۹، ۷۳ - ۷۴)، چنانکه در [[بهشت]] پس از هر [[کلام]] و درخواستی [[خدا]] را میستایند: «و ءاخِرُ دَعوهُم اَنِ الحَمدُ للّهِ رَبِّ العـلَمین» ([[یونس]] / ۱۰، ۱۰)(۱۱) و او را برای آرامشی که به آنان داده و انواع غمها را از آنان زدوده است میستایند: «الحَمدُ للّهِ الَّذی اَذهَبَ عَنَّا الحَزَنَ اِنَّ رَبَّنا لَغَفورٌ [[شَکور]]». ([[فاطر]] / ۳۵، ۳۴)(۱۲) | از نعمتهای بزرگ معنوی که شایسته است انسان سپاسگزار آن باشد، [[علم]] است. [[نفس انسان]] در [[آغاز آفرینش]] از همه معلوماتی که از راه [[حسّ]]، [[خیال]] و [[عقل]] به دست میآیند تهی است و [[خداوند]] برای او گوش و چشم - که عمدهترین مبادی علم [[تصوری]] هستند - و [[دل]] که مبدأ [[فکر]] است قرار داد تا خدا را [[سپاس]] گوید: «واللّهُ اَخرَجَکُم مِن بُطُونِ اُمَّهـتِکُم لاتَعلَمونَ شیئاً و جَعَلَ لَکُمُ السَّمعَ و الاَبصـرَ و الاَفـئدَةَ لَعَلَّکُم تَشکُرون». (نحل / ۱۶، ۷۸؛ نیز مؤمنون / ۲۳، ۷۸؛ [[سجده]] / ۳۲، ۹؛ [[ملک]] / ۶۷، ۲۳)(۱) به گفته برخی، شکر گوش آن است که تنها برای خدا بشنود و [[شکر]] چشم آن است که تنها برای خدا و از روی [[عبرت]] بنگرد و شکر [[قلب]]، پالایش آن از [[اخلاق ناپسند]] و قطع علاقه آن از هر دو [[جهان]] برای [[مشاهده]] [[حق]] است.(۲) همچنین خداوند به [[لقمان]]{{ع}} [[حکمت]] عطا فرمود که به عقل، علم، عمل به آن، [[شناخت]] [[حقایق]] یا [[نبوّت]] [[تفسیر]] شده و به وی [[فرمان]] داد که برای این [[نعمت]]، [[خدا]] را [[شکر]] کند: «و لَقَد ءاتَینا لُقمـنَ الحِکمَةَ اَنِ اشکُر للّهِ.»... ([[لقمان]] / ۳۱، ۱۲)(۳) البته بنابر قولی، [[شکر]] در این [[آیه]] تفسیر[[حکمت]] و از بارزترین مظاهر آن است؛ زیرا شکر، صَرفِ نعمتِ خدا در جایی است که مُنعِم بدان امر میکند و این کار مستلزم شناخت [[خدای سبحان]] و شناخت [[حلال و حرام]] [[الهی]] و این بخشی از [[حکمت]] است.(۴) [[فضل الهی]] بر [[گنهکاران]] که در [[عذاب]] آنان [[شتاب]] نمیکند، بلکه به آنان مهلت میدهد تا [[توبه]] کنند، از دیگر نعمتهای [[شایسته]] [[شکرگزاری]] است: «قُل عَسی اَن یَکونَ رَدِفَ لَکُم بَعضُ الَّذی تَستَعجِلون * و اِنَّ رَبَّکَ لَذو فَضلٍ عَلَی النّاسِ و لـکِنَّ اَکثَرَهُم لا یَشکُرون» (نمل / ۲۷، ۷۲ - ۷۳)،(۵) چنانکه در آیهای، درگذشتن [[خداوند]] از [[بنیاسرائیل]] پس از [[گناه]] [[گوسالهپرستی]]، موهبتی در خور [[سپاس]] دانسته شده است: «ثُمَّ عَفَونا عَنکُم مِن بَعدِ ذلِکَ لَعَلَّکُم تَشکُرون» (بقره / ۲، ۵۲)(۶) و بر پایه آیهای دیگر، به [[قوم سبأ]] فرمان داده شد که به جهت داشتن سرزمینی [[پاک]] و پروردگاری [[آمرزنده]]، خدا را شکر کنند: «... و اشکُروا لَهُ بَلدَةٌ طَیِّبَةٌ و رَبٌّ [[غَفور]]». ([[سبأ]] / ۳۴، ۱۵)(۷) از دیگر نعمتهای [[معنوی]]، وجود کسانی است که [[انسان]] را در راه انجام رسالتهای الهی [[یاری]] رسانند، چنانکه [[امام صادق]]{{ع}}در [[تفسیر آیه]] «بَلِاللّهَ فَاعبُد و کُن مِنَ الشّـکِرین» (زمر / ۳۹، ۶۶) فرمود: یعنی ای [[پیامبر]]! خدا را با [[اطاعت]] او بپرست و بدان جهت که تو را با برادرت علی{{ع}} کمک کرد، از سپاسگزاران باش.(۸) در [[آخرت]] نیز [[بهشتیان]] خدا را بر [[موهبت]] گذر از [[صراط]] و ورود به [[بهشت]] (۹) و [[توفیق]] [[پذیرش ولایت اهل بیت]]{{عم}} (۱۰) سپاس میگویند و [[ستایش]] میکنند: «و قالوا الحَمدُ للّهِ الَّذی هَدنا لِهـذا و ما کُنّا لِنَهتَدِی لَولا اَن هَدنَا اللّهُ» ([[اعراف]] / ۷، ۴۳؛ نیز زمر / ۳۹، ۷۳ - ۷۴)، چنانکه در [[بهشت]] پس از هر [[کلام]] و درخواستی [[خدا]] را میستایند: «و ءاخِرُ دَعوهُم اَنِ الحَمدُ للّهِ رَبِّ العـلَمین» ([[یونس]] / ۱۰، ۱۰)(۱۱) و او را برای آرامشی که به آنان داده و انواع غمها را از آنان زدوده است میستایند: «الحَمدُ للّهِ الَّذی اَذهَبَ عَنَّا الحَزَنَ اِنَّ رَبَّنا لَغَفورٌ [[شَکور]]». ([[فاطر]] / ۳۵، ۳۴)(۱۲) |