اصلاح اقتصادی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
←یک. شناسایی بسترهای فساد اقتصادی و مقابله مجدانه با مفسدان
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
بازگرداندن [[اموال]] به یغما رفته حق مسلم ملتها بر دولتهاست که هیچ گاه نمیتوانند از آن سرباز زنند و شانه از زیر بار این [[مسئولیت]] بزرگ خدایی و مردمی تهی کنند: {{متن حدیث|وَلا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقالاً فی حَقٍّ قیل لی، وَلَا الْتِمَاسَ إِعْظَامِ لِنَفْسِی، فَإِنَّهُ مَنِ اسْتَنْقَلَ الْحَقَّ أَنْ یُقَالَ لَهُ، أَوِ الْعَدْلَ أَنْ یُعْرَضَ عَلَیْهِ، کانَ الْعَمَلُ بِهِمَا أثقَلَ عَلَیْهِ، فَلَا تَکَفُّوا عَنْ مَقالَةٍ بِحَقِّ، أَوْ مَشُورَةِ بِعَدْلٍ}}، و چنان گمان نکنید که درباره سخن حقی که به من گفته شود، [[احساس]] سنگینی میکنم؛ یا [[فکر]] کنید در بند آنم که مرا بزرگ شمارید، چه هر کس از حقی که به او گفته میشود یا عدالتی که بر او عرضه میگردد، احساس سنگینی کند، عمل کردن به آنها برای او سنگینتر است بنابراین از گفتن سخن حق یا اظهار نظر عادلانه خودداری کنید<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۱۰۳ ـ ۱۰۵.</ref>. | بازگرداندن [[اموال]] به یغما رفته حق مسلم ملتها بر دولتهاست که هیچ گاه نمیتوانند از آن سرباز زنند و شانه از زیر بار این [[مسئولیت]] بزرگ خدایی و مردمی تهی کنند: {{متن حدیث|وَلا تَظُنُّوا بِی اسْتِثْقالاً فی حَقٍّ قیل لی، وَلَا الْتِمَاسَ إِعْظَامِ لِنَفْسِی، فَإِنَّهُ مَنِ اسْتَنْقَلَ الْحَقَّ أَنْ یُقَالَ لَهُ، أَوِ الْعَدْلَ أَنْ یُعْرَضَ عَلَیْهِ، کانَ الْعَمَلُ بِهِمَا أثقَلَ عَلَیْهِ، فَلَا تَکَفُّوا عَنْ مَقالَةٍ بِحَقِّ، أَوْ مَشُورَةِ بِعَدْلٍ}}، و چنان گمان نکنید که درباره سخن حقی که به من گفته شود، [[احساس]] سنگینی میکنم؛ یا [[فکر]] کنید در بند آنم که مرا بزرگ شمارید، چه هر کس از حقی که به او گفته میشود یا عدالتی که بر او عرضه میگردد، احساس سنگینی کند، عمل کردن به آنها برای او سنگینتر است بنابراین از گفتن سخن حق یا اظهار نظر عادلانه خودداری کنید<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۱۰۳ ـ ۱۰۵.</ref>. | ||
[[فساد]] و [[خیانت]] [[کارگزاران]] | |||
این موضوع در [[سخنان امام]]{{ع}} بارها آمده است و آن حضرت از [[نفوذ]] فساد در شبکه [[دولت]] به فراوانی سخن گفته و به [[مدیران]] هشدار داده است که این شیوهها را [[شناسایی]] کنید و در برابر آن بایستید، و ریشههای آن را بخشکانید: {{متن حدیث|خُنته (أی خُنْتَ امیرالمؤمنین) مَعَ الْحَائِنِینَ... وَکَأَنَّکَ إِنَّمَا کُنْتَ تَکِیدُ هَذِهِ الْأُمَّةَ عَنْ دُنْیَاهُمْ، وَتَنْوی غِرَّتَهُمْ عَنْ فَیْئهِمْ، فَلَمَّا أَمْکَنَتْکَ الشِّدَّةُ فِی خِیانَةِ الْأُمَةِ أَسْرَعْتَ الکرةَ، وَعاجَلْتَ الْوَثْبَةَ، وَاخْتَطَفْتَ مَا قَدَرْتَ عَلَیْهِ مِنْ أَمْوَالِهِمُ الْمَصُونَةِ لِأَرَامِلِهِمْ وَأَبْنَامِهِمْ، اخْتِطَافَ الذَّنْبِ الْأَزْلِ دامِیَّةَ الْمِعْزَی الْکَسِیرَةِ، فَحَمَلْتَهُ إِلَی الْحِجَازِ رَحِیبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ، غَیْرَ منَاثم مِنْ أَخْذِهِ، کَأَنَّکَ ـ لا أبا لِغَیْرِکَ - حَدَرْتَ إِلی أَهْلِکَ تُرَاثکَ مِنْ أَبِیکَ وَأَمِّکَ، فَسُبْحَانَ الله! أما تُؤْمِنُ بِالْمَعَادِ؟ أَوَ ما تَخافُ نِقاشَ الْحِسابِ}}؛ از نامهای به یکی از کارگزاران خویش... تو نیز با خائنان دیگر همسو شدی و خیانت کردی... گویا میخواستی [[مسلمانان]] را به منظور [[سوء]] استفاده بفریبی و آنان را از [[اموال]] مسلم خودشان غافلسازی و چون در کار خیانت [[چیرگی]] جستی، با [[شتاب]] جَستی و خیانت به خیانت پیوستی و از [[اموال عمومی]] که از آن بیوهزنان و [[یتیمان]] بود آنچه توانستی ربودی و بربَستی ـ چنان که گرگ تیز پا [[بزاز]] پا افتاده را برباید ـ پس آن [[مال]] را با [[خیال]] [[آسوده]] به [[حجاز]] بردی و از خیانتی که کردی بیمی به خود راه ندادی گویا تو ـ دیگری بیپدر باد ـ [[ارث]] پدری خویش را به نزد خانوادهات آوردهای. [[سبحان الله]]! آیا [[معاد]] و [[قیامت]] را [[باور]] نداری؟ و یا از حسابرسیهای خدایی نمیهراسی؟!<ref>نهج البلاغه، ص۹۵۶ ـ ۹۵۷.</ref> | |||
همچنین در نامهای دیگر به کارگزاران تأکید میکند: {{متن حدیث|إِنَّ لَکَ فی هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصیباً مَفْرُوضَاً، وَحَفَاً مَعْلُوماً، وَ شُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَةٍ، وَضُعَفَاءَ ذَوی فاقَةٍ، وَإِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ، فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ؛ وَإِلَّا تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرٍ الناسِ خُصُوماً یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَبُؤْساً لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ وَالْمَسَاکِینُ، وَالسَّائِلُونَ وَ الْمَدْفُوعُونَ، وَالْغارِمُ، وَابْنُ السَّبِیلِ}}، از [[نامه]] وی به یکی از مأموران [[گردآوری زکات]]: تو را در این [[زکات]] سهمی است معین و [[قطعی]] و شریکانی داری [[مسکین]] و [[ناتوان]] و نادار، ما [[حق]] تو را به تمام میپردازیم، تو هم [[حقوق]] ایشان را تمام بده، اگر چنین نکنی در [[روز بازپسین]] بیشترین [[دشمنان]] را خواهی داشت و وای بر حال کسی که مدعیان او نزد [[خدای متعال]] [[فقیران]] و [[مسکینان]] و بینوایان و راندهشدگان و وامداران و [[در راه ماندگان]] باشند<ref>نهج البلاغه، ص۴۸۸؛ الحیاة، ج۴، ص۴۹۸.</ref>. | |||
[[امام]] در [[بازپسگیری اموال]] تودههای [[مردم]] به ویژه [[تهیدستان]]، قاطعیتی بیمانند داشت و با تمام [[قدرت]] و بدون هیچ ملاحظهای حقوق [[مردمان]] را از [[زمامداران]] بازپس میگرفت: {{متن حدیث|الذّلیلُ عِندِی عَزِیزٌ حَتَّی آخُذَ الحَقَّ لَه والقوی عِندَی ضَعِیفٌ حَتَّی آخُذ الحقَّ منه}}، [[انسان]] [[ضعیف]] نزد من نیرومند است؛ بدان سان که حق او را (از [[توانگران]] و [[قدرتمندان]]) خواهم گرفت و [[انسان]] [[قدرتمند]] در نزد من ضعیف است، بدان سان که حق ([[محرومان]] و [[ضعیفان]]) را از او خواهم ستاند<ref>نهج البلاغه، ص۱۲۱.</ref>. | |||
ماجرای [[برخورد امام]] با [[برادر]] خود و تقاضای بسیار اندک او سیاستی [[جاودانه]] است که [[تکلیف]] را در برابر همه وابستگان [[حاکمان]] روشن میسازد و از هرگونه [[نفوذ]] در بدنه [[دولتها]] برای [[رانتخواری]] و [[چپاولگری]] مانع میگردد؛ البته اگر [[علوی]] میاندیشند و اگر [[أموی]] میاندیشند دست [[خویشان]] خود را برای دست اندازی به منابع [[ثروت عمومی]] باز میگذارند و راههای چپاولگری را هموار میسازند: {{متن حدیث|بَلَغَنِی أَنَّکَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَاخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَیْکَ، وَأَکَلْتَ مَا تحْتَ یَدَیْکَ، فَارْفَعْ إِلَی حِسَابَکَ، وَاعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسابِ النَّاسِ وَالسَّلامُ}}، در نامهای به یکی از کارگزارانش: از تو به من خبر رسیده است که اگر چنان باشد پروردگارت را [[خشمگین]] ساختهای و از امام خود [[نافرمانی]] کردهای و در [[امانت]] [[خیانت]] روا داشتهای، به من گزارش دادند که [[زمین]] را از محصول تهی ساختهای و هرچه زیر پایت بوده گرفتهای و آنچه از [[بیت المال]] نزدت بوده [[چپاول]] کردهای؟! [[حساب و کتاب]] خود را نزد من بفرست و بدان که [[حسابرسی]] [[خداوند]] از بازپرسی [[آدمیان]] دشوارتر است؛ والسلام<ref>نهج البلاغه، ص۹۵۵.</ref>.<ref>[[محمد حکیمی|حکیمی، محمد]]، [[اقتصاد در نهج البلاغه (کتاب)|اقتصاد در نهج البلاغه]]، ص۱۱۵ ـ ۱۱۸.</ref> | |||
==== دو. بازپسگیری زمینهای شخصیسازی شده در زمان خلیفه سوم ==== | ==== دو. بازپسگیری زمینهای شخصیسازی شده در زمان خلیفه سوم ==== |