اثبات ضرورت امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
===== [[حدیث]] {{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ یَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ}} =====
===== [[حدیث]] {{متن حدیث|مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ یَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ}} =====
در این حدیث، [[معرفت امام]]، به عنوان یک [[تکلیف دینی]]، بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] شده تا آنجا که نشناختن او، اصل [[ایمان]] را خدشه‌دار می‌سازد و چنین [[حکم قطعی]]، مستلزم آن است که [[زمان]]، هیچ گاه از امام خالی نباشد. [[سیره مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[وجوب امامت]] را امری مسلم می‌دانستند. از این رو، پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}}، بی‌درنگ به این مسئله پرداختند. تا جایی که برخی از آنان به دلیل شدت [[اشتغال]] به مسأله [[تعیین خلیفه]] پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، حتی از [[شرکت در مراسم]] [[تشییع]] و [[تدفین]] [[پیامبر]] نیز [[غافل]] شدند؛ آنان که شرکت نکرده بودند، [[دلایل]] دیگری داشتند. [[اختلاف]] میان [[صحابه]] درباره [[امامت]]، مربوط به مصداق آن بود نه [[وجوب]] آن. [[متکلمان معتزلی]] نیز به [[اجماع صحابه]]، بر وجوب امامت [[استدلال]] کرده‌اند، اما سیره مسلمانان یا اجماع صحابه بر وجوب امامت، [[دلیل شرعی]] مستقلی به شمار نمی‌رود<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۱۹۷ ـ ۲۰۳.</ref>.
در این حدیث، [[معرفت امام]]، به عنوان یک [[تکلیف دینی]]، بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] شده تا آنجا که نشناختن او، اصل [[ایمان]] را خدشه‌دار می‌سازد و چنین [[حکم قطعی]]، مستلزم آن است که [[زمان]]، هیچ گاه از امام خالی نباشد. [[سیره مسلمانان]] [[صدر اسلام]]، [[وجوب امامت]] را امری مسلم می‌دانستند. از این رو، پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}}، بی‌درنگ به این مسئله پرداختند. تا جایی که برخی از آنان به دلیل شدت [[اشتغال]] به مسأله [[تعیین خلیفه]] پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، حتی از [[شرکت در مراسم]] [[تشییع]] و [[تدفین]] [[پیامبر]] نیز [[غافل]] شدند؛ آنان که شرکت نکرده بودند، [[دلایل]] دیگری داشتند. [[اختلاف]] میان [[صحابه]] درباره [[امامت]]، مربوط به مصداق آن بود نه [[وجوب]] آن. [[متکلمان معتزلی]] نیز به [[اجماع صحابه]]، بر وجوب امامت [[استدلال]] کرده‌اند، اما سیره مسلمانان یا اجماع صحابه بر وجوب امامت، [[دلیل شرعی]] مستقلی به شمار نمی‌رود<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی ج۲]]، ص۱۹۷ ـ ۲۰۳.</ref>.
== دلیل نقلی ==
[[دلایل نقلی]] بسیاری از خاصّه و عامّه درباره [[لزوم وجود امام]] ذکر شده است که ما تنها در این [[مقام]] به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:
۱. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند:
{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}؛
هر کس بمیرد و [[امام زمان]] خویش را نشناسد، به [[مرگ جاهلیت]] از [[دنیا]] رفته است.
این [[حدیث]]، مورد اتّفاق [[شیعه]]<ref>کافی، ج۱، ص۳۷۶؛ کمال الدین، ج۲، ص۴۱۲؛ غیبت نعمانی، ص۲۳۰؛ بحار الانوار، ج۲۳، ص۹۲؛ الغدیر، ج۱۰، ص۳۵۹.</ref> و [[مخالفین]] است و حُمَیْدی که از معاریف و مشاهیر علمای عامّه است آن را در کتاب خود «الجمع بین الصحیحَیْن، یعنی [[صحیح مسلم]] و [[بخاری]]» نقل کرده است<ref>رواه فی کنزالعمّال، ج۱، ص۱۸۶ ط حیدر آباد؛ شرح مقاصد، تفتازانی، ج۲، ص۲۷۵؛ مجمع الزوائد، ج۵، ص۲۱۸؛ مسند احمد، ج۴، ص۹۶؛ حلیة الأولیاء، ج۳، ص۲۲۴؛ شیخ علی قاری صاحب کتاب مرقاه در خاتمه کتاب الجواهر المضیئه، ج۲، ص۵۰۹.</ref>.
[[فقیه]] بزرگوار [[میرزای قمی]] در ذیل این [[حدیث شریف]] نوشته است: «مشهور است که علمای [[اهل]] [[سنّت]] [[وصیّت]] کرده‌اند که با شیعه در این حدیث گفت و گو نکنند مگر به کارد و خنجر»<ref>اصول دین، میرزای قمی، ج۶۶.</ref>. و به همین مضمون [[حاکم نیشابوری]] از [[ابن عمر]] [[حدیثی]] را نقل کرده و آن را صحیح شمرده که رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ إِمَامٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}} و [[ابن مردویه]] از [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل کرده که فرمودند: {{متن حدیث|قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> قَالَ يُدْعَى كُلُّ قَوْمٍ بِإِمَامِ زَمَانِهِمْ وَ كِتَابِ رَبِّهِمْ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِمْ‌}}<ref>عیون الأخبار، ص۲۰۱؛ مناقب، ج۲، ص۲۶۳؛ کشف الغمه، ج۳، ص۶۳؛ اثبات الهداه، ج۱، ص۱۲۷ حدیث ۱۰۴؛ العمده، ج۳۵۲ حدیث ۶۷۷، از تفسیر ثعلبی.</ref>؛ روزی که هر گروهی با [[امام زمان]] خود و کتاب [[پروردگار]] خویش و [[سنّت]] پیامبرشان خوانده شوند».
۲. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۹، {{عربی|باب أنّه لو لم یبق فی الأرض إلا رجلان لکان أحدهما الحجه}}، حدیث ۱.</ref>؛
اگر روی [[زمین]] غیر از دو نفر باقی نماند، یکی از آنها [[حجّت خدا]] خواهد بود.
۳. امام صادق {{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|لَوْ بَقِيَ اثْنَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجَّةَ عَلَى صَاحِبِهِ‌}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۹، {{عربی|باب أنّه لو لم یبق فی الأرض إلا رجلان لکان أحدهما الحجه}}، حدیث ۲.</ref>؛
اگر دو نفر باقی بمانند یکی از آنها [[حجّت]] [[خداوند]] بر آن دیگری خواهد بود.
۴. امام صادق {{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|لَوْ كَانَ النَّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ وَ قَالَ إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْهِ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۹، {{عربی|باب أنّه لو لم یبق فی الأرض إلا رجلان لکان أحدهما الحجه}}، حدیث ۳.</ref>؛
اگر تعداد [[مردم]] منحصر در دو نفر شود حتماً یکی از آنها [[امام]] خواهد بود، و فرمود: آخرین کسی که می‌میرد امام خواهد بود تا هیچ کس در مقابل پروردگار ادعا نکند که مرا بدون حجّت و [[راهنما]] - که مرا به سوی تو [[دعوت]] کند - گذاردی.
۵. [[حسین بن ابی العلاء]] می‌گوید:
{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} تَكُونُ الْأَرْضُ لَيْسَ فِيهَا إِمَامٌ قَالَ لَا قُلْتُ يَكُونُ إِمَامَانِ قَالَ لَا إِلَّا وَ أَحَدُهُمَا صَامِتٌ}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۸، {{عربی|باب أنّ الأرض لا تخلو من حجه}}، حدیث ۱.</ref>؛
به امام صادق {{ع}} عرض کردم: آیا می‌شود در زمین امام نباشد؟ فرمود: نه. گفتم: آیا می‌شود در روی زمین دو امام باشد؟ فرمود نه، مگر آنکه یکی از آنها ساکت باشد.
۶. [[ابی حمزه]] می‌گوید:
{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ فَقَالَ لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ‌}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۸، {{عربی|باب أنّ الأرض لا تخلو من حجه}}، حدیث ۱۰.</ref>؛
از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال کردم آیا [[زمین]] بدون [[امام]] باقی خواهد بود؟ فرمود: اگر زمین بدون امام باشد فرو خواهد رفت.
۷. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند:
{{متن حدیث|لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَةً لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا كَمَا يَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ}} <ref>اصول کافی، ج۱، ص۱۷۸، {{عربی|باب أنّ الأرض لا تخلو من حجه}}، حدیث ۱۲.</ref>؛
اگر امام لحظه ای از روی زمین برداشته شود، زمین مانند موجی که در دریا پدید آید (و همه مسافران کشتی‌ها را [[غرق]] کند) به موج در آمده و تمام افراد ساکن روی خود را هلاک خواهد نمود.
[[علامه مجلسی]] [[قدس سره]] [[روایات]] بسیاری درباره [[ضرورت وجود امام]] و نیاز عالم [[خلقت]] به ایشان در کتاب [[شریف]] [[بحار الانوار]] در {{عربی|باب الاضطرار إلی الحجّه و أنّ الأرض لا تخلو من حجّه}} جمع‌آوری کرده است<ref>بحار الانوار، ج۲۳، ص۱ - ۵۶، {{عربی|باب ۱ الاضطرار إلی الحجه و أنّ الأرض لاتخلو من حجه}}. علامه مجلسی در این باب ۱۱۸ حدیث ذکر نموده است.</ref><ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]] ص ۱۰۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش