←نیاز شرع به مفسر
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
===== نیاز شرع به مفسر ===== | ===== نیاز شرع به مفسر ===== | ||
از دیگر [[دلایل]] [[اثبات]] [[ضرورت عقلی]] [[امامت]]، [[برهان]] [[لزوم]] [[مفسر]] و [[مبین]] برای [[احکام]] و [[معارف اسلامی]] است که بر چهار مقدمه [[استوار]] است: | از دیگر [[دلایل]] [[اثبات]] [[ضرورت عقلی]] [[امامت]]، [[برهان]] [[لزوم]] [[مفسر]] و [[مبین]] برای [[احکام]] و [[معارف اسلامی]] است که بر چهار مقدمه [[استوار]] است: | ||
# [[نبی اکرم]]{{صل}}، [[خاتم پیامبران]] است و احکام ایشان، برای همیشه باقی خواهد ماند. | |||
# [[قرآن کریم]]، [[معجزه]] جاویدان نبی اکرم{{صل}} است و برای همیشه، پرتو افشان رهپویان طریق [[سعادت]] و کمال خواهد بود. | |||
# [[آیات قرآن کریم]]، نیازمند تبیین و توضیح است و یکی از [[وظایف]] [[رسول اکرم]]{{صل}} نیز همین بود. | |||
# بدون تردید، در [[حیات]] رسول اکرم{{صل}} [[تبیین احکام]] و معارف اسلامی و [[تفسیر]] و توضیح [[آیات قرآنی]] به گونهای که [[مردم]] را در طول [[تاریخ]] و پس از پایان دوره [[رسالت]] از [[هدایت]] هدایتگران [[الهی]] بینیاز کند، انجام نشد. بهترینشاهد بر این مدعا، پیدایش فرقههای متعددی است که علیرغم اینکه همه، خود را [[مسلمان]] میپندارند، بین بسیاری از آنها حتی در [[اصول اعتقادی]]، وجوه [[اختلاف]]، بیش از موارد اشتراک است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز از این امر [[آگاه]] بود و میفرمود: «[[امت]] من هفتاد و سه [[فرقه]] خواهد شد»<ref>شهرستانی، عبد الکریم، الملل و النحل، ج۱، ص۳.</ref>. حال، [[براهین]] [[لزوم]] [[نبوت]] که بر اساس [[حکمت الهی]]، اقامه میشد، در اینجا نیز جاری است، با این تفاوت که در آنجا برای [[اثبات]] لزوم نبوت بود، اما در اینجا برای اثبات لزوم مرجعی است که بتواند [[احکام]] و [[دستورات]] نازل شده توسط [[خداوند]] به واسطه [[رسول اکرم]]{{صل}} را برای [[مردم]] تبیین کند و بدین ترتیب راه [[سعادت]] و [[نیک فرجامی]] را برای مردم آشکار سازد؛ زیرا تا وقتی که [[معارف]] آسمانی برای مردم ناشناخته باقی بماند، نمیتواند نقش [[روشنگری]] داشته باشد و مورد استفاده آنها قرار گیرد و این با حکمت الهی سازگار نیست<ref>شریف مرتضی، الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۶۳؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی؛ ج۱، ص۲۷۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالکریم رضایی|رضایی، عبدالکریم]]، [[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، (بررسی دیدگاههای امامیه، معتزله واشاعره)، ص۱۴۸.</ref> نکتۀ دیگر اینکه، در [[عصر پیامبر خاتم]]{{صل}} با وجود همه فشارها و [[جنگها]]، [[مشکلات]] عدیده و فقدان [[آمادگی]] و نیاز [[جامعه اسلامی]]، بیان همه احکام و [[معارف اسلامی]] و [[تفسیر]] تمامی [[آیات]] مقدور نبوده است؛ چگونه ممکن است پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} مفسری عمیق و آگاه به رموز و [[اسرار]]، [[ضرورت]] نداشته باشد؟. بنابراین، برای [[حفظ دین]] و تبیین آن، چارهای جز [[وجود امام]] نداریم<ref>بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام فی علم الکلام، العتبه الحسینیه المقدسه، کربلای معلی، چاپ اول، ۱۴۳۵ق. ص۴۲۱.</ref>. برخی [[پژوهشگران]] نیز معتقدند، تشریح و شفافسازی [[مبانی دینی]]، [[نظارت]] بر اجرای [[مقررات اسلامی]] و تبیین اصول و [[فروع]] و بیان بیکم و کاست آنها، تنها به [[دست امام]] (با تمامی شرایطش) شکل میگیرد، تا [[انحراف]] و [[بدعت]] در [[اسلام]] رخ ندهد<ref>[[محمد باقر شریعتی سبزواری|شریعتی سبزواری، محمد باقر]]، [[امامت و رهبری در نگاه عقل و دین (کتاب)|امامت و رهبری در نگاه عقل و دین]]، ص۷۴ ـ ۷۷.</ref>. | |||
===== [[قانون]] [[هدایت عمومی]] ===== | |||
در هستی سلسله قوانینی وجود دارد که [[نظام آفرینش]] بر اساس آن اداره میشود و هیچ موجودی یا امری یا حادثهای بیرون از این [[قوانین]] که از آن تعبیر به «[[سنتهای الهی]]» میشود قرار نمیگیرد. یکی از آن [[سنتها]] «[[قانون علیت]]» است. سراسر هستی بر اساس این قانون و [[سنت الهی]] اداره میشود، که هیچ معلولی بدون پیدایش علت تامه [[جامه]] هستی به خود نمیپوشاند. قانون علیت [[جهان شمول]] است و همه موجودات و مراتب آنها و [[سیر]] [[نزول]] و صعود آنها را در بر میگیرد و هرگز قابل نقض نیست؛ زیرا قانون علیت به وسیله [[خداوند]] در درون [[آفرینش]] قرار داده شده است. | |||
یکی دیگر از قوانین و سنتهای [[تغییر]] ناپذیر [[الهی]]، «قانون هدایت عمومی» است. مقصود از آن این است که خداوند همه موجودات را به سمت [[کمال وجودی]] آنان [[راهنمایی]] و [[هدایت]] میکند؛ اما کمال وجودی هر موجودی نسبت به موجود دیگر مختلف و متفاوت است و بر این اساس کیفیت [[هدایت]] و چگونگی آن نیز برای هر موجودی ساختار خاصی را میطلبد. از این رو این [[قانون]] هدایت را میتوان بر دو قسم تقسیم کرد. | |||
# [[هدایت تکوینی]]: این هدایت شامل تمام موجودات و [[مخلوقات]] حتی [[انسان]] میشود و مقصود از آن ایجاد و [[خلق]] قوا و نیرو در موجودات برای رسیدن به تمام استعدادها و نیروهای بالقوه آنها است به گونهای که موفق شوند تمام آن استعدادها را به ظهور برسانند. | |||
# [[هدایت تشریعی]]: برای برخی از موجودات که دارای [[اختیار]] هستند تنها هدایت تکوینی کافی نیست و به خودی خود نمیتوانند راه درست هدایت و کمال را بپیمایند، از این رو نیازمند نوع ویژهای از هدایت هستند که به آن «هدایت تشریعی» گفته میشود و مقصود از آن، هدایت به وسیله [[قانونگذاری]] و قراردادن [[شریعت]] است. این هدایت اختصاص به انسان و برخی موجودات دیگر دارد. | |||
'''کیفیت [[استدلال]] به قانون [[هدایت عمومی]] بر [[وجوب نصب امام]]''' | |||
گفته شد که انسان نیازمند هدایت تشریعی است؛ زیرا هدایت تکوینی محض برای او کافی نیست و این هدایت تشریعی به وسیله [[پیامبر]]{{صل}} [[ابلاغ]] میشود. اما چنین [[هدایتی]] باید مستمر باشد و [[عمر شریف پیامبر]]{{صل}} محدود است؛ از این رو میبایست شخصی بعد از ایشان [[مسئولیت]] هدایت تشریعی، ابلاغ و [[حفظ شریعت]] را به عهده گیرد و چنین شخصی جز [[امام]] نخواهد بود. | |||
اگر چنین فردی در هستی وجود نداشته باشد، به هدایت تشریعی خلل وارد خواهد شد و اختلال در هدایت تشریعی موجب [[نقض قانون]] هدایت عمومی موجودات میشود و گذشت که چنین قانونی عمومی دارد و قابل نقض نیست؛ پس وجود فردی که هدایت تشریعی را محفوظ نگه دارد و ما او را «امام» مینامیم ضروری است<ref>هادی نجفی، ولایت و امامت، ص۲۸- ۲۹.</ref>.<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۵۶ ـ ۵۷.</ref> | |||
==== دلایل عقلی محض ==== | ==== دلایل عقلی محض ==== |