بحث:صبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۹۵: | خط ۵۹۵: | ||
البته گاه [[غفلت]] [[انسان]] از [[معصیت]] به سبب آنکه مجذوب امری میشود. این گونه است که بیتوجه به این که کجا پا میگذارد حرکت میکند و برخی از معصیتها و خطایا را انجام میدهد. بنابراین، لازم است انسان هماره مراقب باشد و [[احتیاط]] کند و گرفتار غفلت نشود؛ زیرا توجه بیش از اندازه نسبت به [[هدف]] و مجذوب شدن موجب میشود تا شخص نسبت به رفتارش به ویژه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[گناه]] کم توجه یا بیتوجه باشد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|موارد سه گانه صبر در قرآن]].</ref> | البته گاه [[غفلت]] [[انسان]] از [[معصیت]] به سبب آنکه مجذوب امری میشود. این گونه است که بیتوجه به این که کجا پا میگذارد حرکت میکند و برخی از معصیتها و خطایا را انجام میدهد. بنابراین، لازم است انسان هماره مراقب باشد و [[احتیاط]] کند و گرفتار غفلت نشود؛ زیرا توجه بیش از اندازه نسبت به [[هدف]] و مجذوب شدن موجب میشود تا شخص نسبت به رفتارش به ویژه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[گناه]] کم توجه یا بیتوجه باشد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|موارد سه گانه صبر در قرآن]].</ref> | ||
==[[معیت]] قیومی [[خدا]] در هستی== | |||
از نظر [[آموزههای وحیانی قرآن]]، خدا در همه سطوح و مراتب از ایجاد و بقای هر امری حضور مستقیم دارد. این امری [[حقیقی]] است؛ زیرا هر چیزی در هستی چیزی جز ظهور و تجلیات [[انوار]] صفات و [[اسماء الله]] نیست.<ref>نور، آیه ۳۵</ref> | |||
از نظر [[قرآن]]، خدا با هر چیزی انواع نسبتها را دارد که از جمله آنها معیت است؛ البته معیت [[الهی]] با امور هستی خود به چند نوع تقسیم میشود که از جمله آنها میتوان به معیت [[ولایتی]] و نصرتی نسبت به [[مؤمنان]] اشاره کرد که خدا میفرماید: {{متن قرآن|لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا}}<ref>«مهراس که خداوند با ماست و خداوند آرامش خود را بر او فرو فرستاد و وی را با سپاهی که آنان را نمیدیدید پشتیبانی کرد و سخن کافران را فروتر نهاد و سخن خداوند است که فراتر است و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۴۰.</ref> | |||
همچنین از انواع معیت میتوان به معیت قیومی اشاره کرد: هو معکم؛ او با شماست<ref>حدید، آیه ۴</ref> این معیت قیومی به این معنا است که خدا قوام بخش [[حقیقت]] وجودی هر چیزی از جمله [[انسان]] است؛ زیرا هستی جز [[شئون]] و ظهورات و تجلیات [[اسماءالله]] و انوار [[الله]] نیست. بر همین اساس، [[نسیان]] خدا به معنای نسیان حقیقت نفس است.<ref>حشر، آیه ۱۹</ref> و همچنین بر همین اساس است که خدا از رگهای گردن به انسان نزدیکتر است: نحن [[اقرب]] الیه من حبل الورید.<ref>ق، آیه ۱۶</ref> | |||
به هر حال، از نظر آموزههای وحیانی قرآن، هر چیزی جز تجلیات انوار اسماء الله نیست. بنابراین، نسبت هر چیزی با خدا نسبت [[نور]] با مظهرش است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|صبر در سایه توفیق الهی]].</ref> | |||
==محدودیت تاثیر علل در [[سایه]] [[اذن الهی]]== | |||
همچنین از نظر قرآن، تحقق هر چیزی در هستی بر اساس [[مشیت]] [[حکیمانه]] الهی است. این مشیت حکیمانه که از آن به مشیت کلی یاد میشود، موجب میشود تا [[اراده]] کلی الهی نیز در قالب قدر و قضای کلی شکل بگیرد؛ زیرا برای هر چیزی اندازه و مقدر کلی است که آن اندازه و قدر نیز مربوط به ساحت مقاصدی است که برای هر چیزی در نظر گرفته شده است. | |||
از نظر [[قرآن]]، پس از این مراتب و موارد، [[مشیت]] و [[اراده]]، قدر و قضای جزیی قرار دارد؛ یعنی هر مورد خاصی که تحقق مییابد در میبایست این مراتب را به شکل خاص بگذراند تا تحقق یابد. پس تا زمانی که مشیت و اراده و قدر و قضای جزئی [[الهی]] بدان تعلق نگرفته باشد، چیزی وقوع خارجی و تحقق وجودی در خارج [[علم]] [[الله]] نمییابد؛ زیرا [[قوانین]] کلی که در قالب بخش نخست کلی به امری تعلق گرفته، نمیتواند [[حاکم]] بر [[خدا]] شود و خدا مجبور باشد تا تابع قوانین [[تکوینی]] وضعی خودش باشد، بلکه خدا هماره حاکم بر قوانین تکوینی و غیر تکوینی است و هیچ چیز او را مجبور و محدود نمیکند. بنابراین، هرگاه خدا بخواهد و اراده کند، امری که طبق قوانین بخش نخست میبایست تحقق یابد، به سبب [[حاکمیت]] [[اراده الهی]] بر همه هستی در همه سطوح و مراتب، ممکن است تحقق نیابد؛ زیرا تحقق هر چیزی منوط و متوقف بر بخش دوم است. از همین روست که در [[آموزههای وحیانی]] مسأله «[[اذن]]» مطرح شده است تا این معنا دانسته شود اگر چیزی بر اساس [[سنتها]] و [[قوانین الهی]] در جریان است، تاثیرات آن زمانی خواهد بود که اذن باقی باشد؛ و هر گاه اذن به امری دیگر تعلق بگیرد، آن چیز تاثیرات خودش را نخواهد داشت؛ چنان که [[قانون]] [[سوزاندن]] [[آتش]]، هر چند ماذون به [[اذن الهی]] است، ولی اگر مشیت و اراده الهی به چیزی بر خلاف آن باشد، آتش نمیسوزاند؛ چنان که درباره [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} اتفاق افتاد و خدا [[فرمان]] میدهد: یا [[نار]] کونی بردا و سلاما علی ابراهیم؛ ای آتش بر ابراهیم سرد و [[سلامت]] باش! <ref>انبیاء، آیه ۶۹</ref> | |||
[[خدا]] به صراحت درباره تاثیر [[سحر]] و [[جادو]] و تعلیمات [[هاروت و ماروت]] به این نکته توجه میدهد و میفرماید: و ما هم بالضارین به من [[احد]] الا [[باذن الله]]؛ و آنان با این امر، [[زیان]] و ضرر رسان به کسی نیستند، مگر آنکه به [[اذن الهی]] باشد.<ref>بقره، آیه ۱۰۲</ref> | |||
بنابراین، علل امور در زمانی خواهد بود که افزون بر [[مشیت]] و [[اراده]] و قدر و قضای کلی، تعلق جزیی [[الهی]] نیز به آن وجود داشته باشد، و گرنه علل تاثیری نخواهد داشت و معلول به تحقق علتی تحقق نمییابد؛ چنان که درباره تاثیر [[آتش]] و سحر و جادو بیان شد. | |||
بر اساس آن چه بیان شده دانسته شد که امور در هستی زمانی تحقق مییابد که در یک کلمه [[اذن]] کلی و جزیی وجود داشته باشد، وگرنه چیزی تحقق نخواهد یافت. پس از نظر [[آموزههای وحیانی]] این حقیقتی درعالم [[تکوین]] است که [[ایمان]] و [[باور]] و عدم ایمان بدان هیچ تاثیری در [[واقعیت]] و [[حقیقت]] بودن آن ایجاد نمیکند؛ هر چند که از نظر [[قرآن]] باور و ایمان بدان از سوی [[انسان]] موجب میشود تا شخص با چنین حقیقتی گامهای مطمئنی در [[سایه]] [[معیت]] ولایی بردارد و از [[نصرت الهی]] برخوردار شود؛ چنان که از نظر قرآن فقدان چنین باور و [[ایمانی]] در شخص موجب میشود تا قدرتمندترین افراد، [[شکست]] بخورد؛ زیرا اگر خدا نخواهد و مشیت و اراده نسبت به تحقق چیزی نداشته باشد، همان چیزی که به ظاهر امری عادی و معمولی است و میبایست با تحقق علت، معلول نیز تحقق یابد، تحقق نخواهد نیافت؛ زیرا تحقق هر چیزی افزون بر مشیت کلی، نیازمند اراده و قدر و قضای جزیی است و اذن الهی است که گاه چنین اذنی نیست و شخص با آنکه اراده کرده و [[عزم]] [[قوی]] داشته است بدان نمیرسد؛ خدا به صراحت به [[پیامبر]]{{صل}} گوشزد میکند که توجه به این امر در هر کاری بسیار مهم است؛ زیرا اگر تنها به علل و اسباب ظاهری توجه شود و علت اصلی یعنی [[مشیت]] و [[اذن الهی]] در کاری دیده نشود، ممکن است که [[خدا]] مشیتی دیگر داشته باشد و آن چیز تحقق نیابد. | |||
به عنوان نمونه [[انسان]] بر اساس [[سنتها]] و [[قوانین]] [[حاکم]] بر هستی، مشیت و [[اراده]] میکند تا کاری را انجام دهد که بر اساس تجربیات مکرر دانسته شد که این چیز علت آن چیز است و نسبت میان آن دو علت و معلولی است؛ اما باید توجه داشت که اصل حاکم بر هستی، همان مشیت و اذن الهی به تحقق چیزی است؛ از همین روست که خدا میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}}<ref>«و هرگز در هیچ کار مگو: «من فردا انجام دهنده آن خواهم بود. * مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref> | |||
بنابراین، اصل حاکم بر همه اسباب و علل خلقتی، [[حاکمیت]] مشیت و اذن الهی است. این بدان معنا خواهد که انسان از جهات گوناگونی با محدودیتهای بسیاری مواجه است؛ از همین روست که خدا به عنوان یک اصلی کلی به انسان گوشزد میکند و میفرماید: {{متن قرآن|مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}؛ شما چیزی را مشیت نمیکنید مگر آنکه خدا [[پروردگار]] جهانیان پیش از آن مشیت کرده باشد.<ref>تکویر، آیه ۲۹؛ انسان، آیه ۳۰</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|صبر در سایه توفیق الهی]].</ref> | |||
==[[توفیق الهی]] در تحقق [[صبر]]== | |||
بر اساس این [[قوانین الهی]] میبایست گفت که از نظر [[آموزههای وحیانی]] حتی انجام سادهترین و [[صالحترین]] کار و کسب موفیقت در هر چیزی، جز در [[سایه]] توفیق الهی نیست؛ بنابراین، حتی اگر [[پیامبری]] مکرّم و معظّم چون [[محمد مصطفی]]{{صل}} باشی، میبایست با [[توکل بر خدا]] و [[توفیق]] خواهی در هر کاری و امری وارد شوی؛ زیرا این [[خدا]] است که به [[انسان]] توفیق میدهد تا کاری را انجام دهد و موفقیتی کسب کند؛ حتی اگر به ظاهر بر اساس [[سنتها]] و [[قوانین]] کلی [[الهی]]، نسبت میان دو چیز نسبت علت و معلولی است؛ چراکه وقتی [[مشیت]] و [[اذن الهی]] به چیزی تعلق نگیرد، با وجود تحقق علت، معلول تحقق نمییابد. | |||
خدا در [[آیات]] بسیاری از [[پیامبر]]{{صل}} و [[مؤمنان]] خواسته تا هماره در هر کاری [[ذکر الهی]] را در نظر داشته و خدا را در هیچ دم و لحظه و کاری و امری فراموش نکنند و بدانند که اگر خدا نخواهد و مشیت نکند؛ چیزی تحقق نمییابد هر چند که نسبت میان آنها علت و معلولی باشد. از همین روست که خدا به پیامبرش [[فرمان]] میدهد تا هر کاری که وارد میشود خدا را یابد کند و از خدا بخواهد تا او را در کارش موفق کند. این که خدا پس از فرمان به آن حضرت{{صل}} جهت «ان شاء [[الله]]» گفتن میفرماید: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ}}..؛ و خدا را دمی فراموش مکن و او را یاد کن و بگو که [[امید]] است که پروردگارم مرا [[هدایت]] کند به امر رشیدی که بهتر این است.<ref>کهف، آیه ۲۴</ref> برای این منظور است که اگر خدا در [[مقام]] [[ربوبیت]] نخواهد چیزی تحقق نمییابد و انسان به [[موفقیت]] و رشدی که مطلوب است دست نمییابد. | |||
این که گفته میشود حتی پیامبر{{صل}} میبایست ان شاء الله بگوید، [[باور]] و [[ایمان]] به این [[حقیقت]] است که اگر [[مشیت الهی]] به امری تعلق نگیرد آن تحقق نمییابد حتی اگر امری [[نیک]] و رشدی باشد و مطلوب خدا؛ زیرا گاه مشیت الهی بر این است تا شخص [[شکست]] بخورد حتی اگر همه امکانات برای موفقیت و [[پیروزی]] فراهم باشد؛ چنان که با همه امکانات و [[جمعیت]] به ظاهر عامل پیروزی، شکست سنگین برای [[مسلمانان]] در [[جنگ حنین]] رخ داد؛ زیرا چیزی نمیتواند جایگزین [[خدا]] و [[مشیت]] او باشد و [[انسان]] را از خدا [[بینیاز]] و [[غنی]] سازد.<ref>توبه، آیه ۲۵</ref> | |||
پس از نظر [[قرآن]]، [[پیروزی]] و [[موفقیت]] در هر کاری زمانی رخ میدهد که انسان بر خدا [[توکل]] کند و [[توفیق]] از او بخواهد تا [[مشیت الهی]] به آن تعلق گیرد. | |||
خدا گزارش میکند که [[حضرت شعیب]]{{ع}} با همه امکانات و بهرهگیری از توان و [[استطاعت]] خویش به دنبال [[اصلاح]] رفت، ولی به این نکته توجه داشت که تحقق آن جز به [[توفیق الهی]] نخواهد بود: {{متن قرآن|وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref>«گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.</ref> پس اسباب را در نظر میگیرد، ولی میداند که این اسباب تنها در [[سایه]] توفیق الهی خواهد بود؛ زیرا توفیق به معنای موافقت میان دو امر است؛ خواه این دو امر نسبت علت و معلولی داشته باشد، یا این گونه نباشد؛ چنان که زمانی که علت و معلولی میان [[آتش]] بود، آتش نسوزاند؛ زیرا خدا [[اراده]] و مشیت نکرده بود تا توفیقی میان علت و معلول ایجاد کند؛ این گونه است که نه تنها با وجود علت آتش، سوختن تحقق نیافت، بلکه فضایی خنک و سالم در درون شعلههای عظیم آتش برقرار شد.<ref>انبیاء، آیه ۶۹</ref> | |||
خدا به پیامبرش [[فرمان]] میدهد که هر گاه اراده کاری داشته و [[عزم]] جدی بر انجام باشد، باید توکل را از یاد [[نبرد]] و با [[توکل بر خدا]] به آن [[اقدام]] کند؛ یعنی از خدا بخواهد تا نسبت علت و معلولی را میان دو چیز ایجاد و [[تأیید]] کند.<ref>آل عمران، آیه ۱۵۹</ref> | |||
از نظر قرآن، کسب [[فضایل]] و توفیق در آن از جمله کسب [[صبر]] و توفیق در آن تنها در سایه [[معیت]] خدا و [[اذن الهی]] خواهد بود. از همین روست که خدا به پیامبرش فرمان داده و میفرماید: اصبر و ما صبرک الا بالله؛ [[صبر]] کن و صبر تو جز به [[خدا]] نیست.<ref>نحل، آیه ۱۲۷</ref> | |||
کلمه «باء» در «بالله» به معنای سببیت وعلیت است؛ به این معنا که صبر تنها با خدا ایجاد میشود و این خداست که منشاء و خاستگاه صبر است و اگر [[فرمان]] صبر به [[پیامبر]] داده میشود، به این نکته نیز توجه داده میشود که [[توفیق]] در صبر و کسب آن تنها زمانی است که خدا بخواهد؛ زیرا خدا علت هر چیزی از جمله علت صبر است؛ هر چند که در ظاهر اسباب طولی باشد که نقش علیت را [[بازی]] میکند، ولی باید توجه داشت که علیت چیزی زمانی است که خدا بخواهد و اگر نخواهد نسبت علیت میان دو چیز ایجاد نمیشود. | |||
به سخن دیگر، خدا علت العلل است و امور دیگر چیزی جز اسباب یا همان علت ناقصه طولی نیست. پس اگر [[مشیت]] خدا نباشد، علتی وجود ندارد تا معلولی باشد. این سببیتی که در قالب «باء» مطرح میشود، بیان علت [[واقعی]] و [[حقیقی]] کامل هر چیزی از جمله صبری است که میبایست در پیامبر تحقق یابد. | |||
از نظر [[قرآن]] [[معیت]] [[الهی]] با [[اهل تقوا]] و [[محسنین]] یک معیت ولایی است که موجب میشود تا خدا در قالب علت تامه به [[یاری]] آنان برود و آنان را در امورشان موفق دارد.<ref>نحل، آیه ۱۲۸</ref> | |||
همچنین خدا میفرماید که پیامبر{{صل}} و مؤمنانی که تنها [[وجه الله]] را طالب هستند، میتوانند صبر ورزند و خدا توفیق صبر و [[موفقیت]] را به آنان خواهد داد.<ref>کهف، ایه ۲۸</ref> | |||
[[مؤمنان]] به [[توفیق الهی]] میتوانند بر هر آن چه از [[خیر و شر]] به ایشان میرسد، صبر ورزند و در [[مقام علم]] و عمل به [[آموزههای وحیانی]] از جمله [[امر به معروف و نهی از منکر]] عمل کنند و در [[کارها]] با [[عزم]] وارد شده و موفقیت را به دست آورند.<ref>لقمان، آیه ۱۷؛ احقاف، آیه ۳۵</ref> | |||
وقتی توفیق الهی باشد [[انسان]] می تواند در برابر هر گونه فشار درونی و بیرونی [[صبر]] ورزد و [[استقامت]] نماید و به [[هدف]] برسد و [[احکام الهی]] را به [[راحتی]] عمل و براساس آن [[رفتار]] کند.<ref>ص، آیه ۱۷؛ طور، آیه ۴۸؛ مزمل، آیه ۱۰</ref> | |||
از [[خدا]] [[توفیق]] [[صبر جمیل]] را خواست <ref>معارج، آیه ۱۵</ref> در [[کارها]] [[عجول]] نبود و درخواست عاجلانه نداشت<ref>احقاف، آیه ۳۵</ref>؛ زیرا برای هر چیزی زمانی است که در آن تحقق مییابد.<ref>روم، آیه ۶۰</ref> | |||
به هر حال، از نظر [[آموزههای وحیانی قرآن]] هر کاری از جمله صبرورزی نیازمند [[توفیق الهی]] است و [[انسان]] میبایست تنها به او [[امید]] داشته باشد تا بتواند کاری که مورد [[رضایت]] خداست را انجام دهد؛ یعنی این گونه نیست که انسان کاری را برای خدا انجام دهد و حتما به دلیل این که برای خدا انجام میدهد، توفیق یابد، بلکه ممکن است که انسان برای پروردگارش کاری از جمله صبر را پیشه کند<ref>مدثر، آیه ۷</ref> ولی توفیق نیابد که [[صبوری]] کند و در امر صبر موفق باشد و از کوره در نرود و [[عجله]] نداشته باشد؛ زیرا [[یونس]] [[پیامبر]]{{ع}} با این که [[مأموریت]] داشته و برای خدا عمل میکرد، ولی به سبب عدم توجه به اموری از جمله عدم [[انتظار]] برای رسیدن [[دستور الهی]]، اقداماتی کرد که موفقیتی برایش نداشت بلکه او را گرفتار [[خشم]] و [[غضب الهی]] کرد. از همین روست که خدا به پیامبرش [[فرمان]] میدهد که هم چون یونس{{ع}} عمل نکند، بلکه به انتظار [[حکم الهی]] باشد و تا حکم الهی نرسیده کاری نکند.<ref>قلم، آیه ۴۸</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|صبر در سایه توفیق الهی]].</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۰۹: | خط ۶۵۲: | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش تابآوری در آزمونها و ابتلائات الهی (مقاله)|'''نقش تابآوری در آزمونها و ابتلائات الهی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش تابآوری در آزمونها و ابتلائات الهی (مقاله)|'''نقش تابآوری در آزمونها و ابتلائات الهی''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|'''موارد سه گانه صبر در قرآن''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[موارد سه گانه صبر در قرآن (مقاله)|'''موارد سه گانه صبر در قرآن''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[صبر در سایه توفیق الهی (مقاله)|'''صبر در سایه توفیق الهی''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |