پرش به محتوا

مقام نور الهی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۲: خط ۳۲:
| پاسخ = آیت الله '''[[سید احمد خاتمی]]''' در کتاب ''«[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = آیت الله '''[[سید احمد خاتمی]]''' در کتاب ''«[[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«دیگر ویژگی که [[امامان معصوم]] {{عم}} را در [[زیارت جامعه کبیره]] به آن می‌ستاییم، ویژگی "نور" است. در فرازهای متعدّدی در این زیارت، [[امامان معصوم]] {{عم}} به وصف فوق، ستوده شده‌اند: {{عربی|" نُورُهُ‏ وَ بُرْهَانُهُ‏ عِنْدَكُم‏"}}، {{عربی|"انْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ"}}، {{عربی|" خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً "}}، {{عربی|"وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ "}}، {{عربی|"تَمَامَ نُورِكُمْ "}}، {{عربی|"وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ "}}، {{عربی|"كَلَامُكُمْ نُورٌ "}}، {{عربی|"وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ "}} و {{عربی|"مَصَابِيحِ الدُّجَى‏"}}. واژه "نور" واژه‌ای است روشن که نیاز به توضیح ندارد؛ روشن و روشنگر. در قرآن کریم واژه "نور"، هم در نور حسّی به کار رفته و هم در نور معنوی، نور حسّی مانند روشنایی روز: {{متن قرآن| وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ }} <ref> و تاریکی‌ها و نور قرار داد؛ سوره انعام، آیه: ۱.</ref>؛ روشنایی ماه: {{متن قرآن| هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا }} <ref> او خدایی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور قرار داد؛ سوره یونس، آیه: ۵.</ref>.
«دیگر ویژگی که [[امامان معصوم]] {{عم}} را در [[زیارت جامعه کبیره]] به آن می‌ستاییم، ویژگی "نور" است. در فرازهای متعدّدی در این زیارت، [[امامان معصوم]] {{عم}} به وصف فوق، ستوده شده‌اند: {{متن حدیث|نُورُهُ‏ وَ بُرْهَانُهُ‏ عِنْدَكُم‏}}، {{متن حدیث|انْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ}}، {{متن حدیث|خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً}}، {{متن حدیث|وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ}}، {{متن حدیث|تَمَامَ نُورِكُمْ}}، {{متن حدیث|وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ}}، {{متن حدیث|كَلَامُكُمْ نُورٌ}}، {{متن حدیث|وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ}} و {{متن حدیث|مَصَابِيحِ الدُّجَى‏}}. واژه "نور" واژه‌ای است روشن که نیاز به توضیح ندارد؛ روشن و روشنگر. در قرآن کریم واژه "نور"، هم در نور حسّی به کار رفته و هم در نور معنوی، نور حسّی مانند روشنایی روز: {{متن قرآن|وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ}}<ref> و تاریکی‌ها و نور قرار داد؛ سوره انعام، آیه: ۱.</ref>؛ روشنایی ماه: {{متن قرآن| هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا }} <ref> او خدایی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور قرار داد؛ سوره یونس، آیه: ۵.</ref>.


"نور" در عرصه نور معنوی، بر مصادیقی اطلاق شده است:
"نور" در عرصه نور معنوی، بر مصادیقی اطلاق شده است:
خط ۳۸: خط ۳۸:
۱. ذات مقدس ربوبی جلّ شأنه: {{متن قرآن| اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ }} <ref> خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref>. او پدید آورنده جهان هستی و روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زنده‌اند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند و اگر لحظه‌ای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد، همگی در ظلمات فنا و نیستی فرو می‌روند و هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب می‌کند.
۱. ذات مقدس ربوبی جلّ شأنه: {{متن قرآن| اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ }} <ref> خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است؛ سوره نور، آیه: ۳۵.</ref>. او پدید آورنده جهان هستی و روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زنده‌اند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند و اگر لحظه‌ای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد، همگی در ظلمات فنا و نیستی فرو می‌روند و هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب می‌کند.


۲. قرآن کریم: {{متن قرآن| قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ }} <ref> از سوی خداوند، نور و کتاب آشکاری برای شما آمد؛ سوره مائده، آیه: ۱۵.</ref>.
۲. قرآن کریم: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ}}<ref> از سوی خداوند، نور و کتاب آشکاری برای شما آمد؛ سوره مائده، آیه: ۱۵.</ref>.


۳. ایمان: {{متن قرآن| اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ }} <ref> خداوند، ولیّ مؤمنان است، آنان را از ظلمت‌های (شرک و کفر) به سوی نور ایمان، رهبری می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۷.</ref>.
۳. ایمان: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ}}<ref> خداوند، ولیّ مؤمنان است، آنان را از ظلمت‌های (شرک و کفر) به سوی نور ایمان، رهبری می‌کند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۷.</ref>.


۴. هدایت الهی و روشن بینی: {{متن قرآن| أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا }} <ref> آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد؛ سوره الانعام، آیه: ۱۲۲.</ref>.
۴. هدایت الهی و روشن بینی: {{متن قرآن|أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا}}<ref> آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد؛ سوره الانعام، آیه: ۱۲۲.</ref>.


۵. آیین اسلام: {{متن قرآن| وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ }} <ref> و خداوند اِبا دارد جز این‌که نور اسلام را کامل کند، هرچند کافران نخواهند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.</ref>.
۵. آیین اسلام: {{متن قرآن|وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> و خداوند اِبا دارد جز این‌که نور اسلام را کامل کند، هرچند کافران نخواهند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.</ref>.


۶. شخص [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن| وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا }} <ref> و ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن او و چراغی روشن قرار داده‌ایم؛ سوره احزاب، آیه: ۴۶.</ref>.
۶. شخص [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا}}<ref> و ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن او و چراغی روشن قرار داده‌ایم؛ سوره احزاب، آیه: ۴۶.</ref>.


۷. علم: در حدیث عنوان بصری آمده است که حضرت [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "علم، نوری است که خدا در قلب هرکس که بخواهد می‌افکند"<ref>{{عربی|"الْعِلْمُ‏ نُورٌ يَقْذِفُهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ قَلْبِ‏ مَنْ‏ يَشَاءُ "}} مصباح الشریعه،ص:۱۶؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۵.</ref>.
۷. علم: در حدیث عنوان بصری آمده است که حضرت [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "علم، نوری است که خدا در قلب هرکس که بخواهد می‌افکند"<ref>{{متن حدیث|الْعِلْمُ‏ نُورٌ يَقْذِفُهُ‏ اللَّهُ‏ فِي‏ قَلْبِ‏ مَنْ‏ يَشَاءُ}} مصباح الشریعه،ص:۱۶؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۵.</ref>.


۸. در این [[زیارت جامعه کبیره]] نیز [[امامان معصوم]] {{عم}} «نور» نامیده شده‌اند: {{عربی|وَ نُورُه‏"}}.
۸. در این [[زیارت جامعه کبیره]] نیز [[امامان معصوم]] {{عم}} «نور» نامیده شده‌اند: {{متن حدیث|وَ نُورُه‏}}.


"نور" دارای خواص و ویژگی‌های ذیل است:
"نور" دارای خواص و ویژگی‌های ذیل است:
خط ۶۸: خط ۶۸:
۷. "نور آفتاب" نابودکننده انواع میکروب‌ها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین تبدیل به بیمارستان بزرگی می‌شد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند<ref>تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۲ به بعد (ذیل تفسیر آیه ۳۵ از سوره نور).</ref>.
۷. "نور آفتاب" نابودکننده انواع میکروب‌ها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین تبدیل به بیمارستان بزرگی می‌شد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند<ref>تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۲ به بعد (ذیل تفسیر آیه ۳۵ از سوره نور).</ref>.


تمام این ویژگی‌ها را در حوزه معنوی، در [[پیامبر]] {{صل}} و دیگر [[معصومان]] {{عم}} می‌بینیم؛ آنان لطیف‌ترین مخلوق ذات مقدّس ربوبی‌اند، خلقتشان خلقت نوری است. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} فرمود: "من و محمّد یک نور بودیم که از نور خداوند عزّوجلّ خلق شدیم، آنگاه خداوند به این نور فرمان داد که دو نیم شود، به نصف آن گفت: [[محمد]] {{صل}} باش و به نصف دیگر گفت: علی باش، از این جهت است که [[رسول خدا]] {{صل}} "در آغاز ماجرای سوره برائت" فرمود: علی از من است و من از علی و مأموریّت مرا کسی جز علی انجام نمی‌دهد"<ref>{{عربی|كُنْتُ‏ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ‏ نُورِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ذَلِكَ النُّورَ أَنْ يُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ عَلِيّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا عَلِيٌّ ‏"}}؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳.</ref>. "مسافت نوری" ضرب‌المثل است. گسترش این انوار تابناک الهی و معارف بلندشان شایسته این ضرب‌المثل است. معارف ارزشمند [[اهل بیت]] {{عم}} آن‌چنان است که هرجا مطرح شود، به سرعت نور، جای خود را باز می‌کند که خود فرمودند: "اگر مردم زیبایی‌های کلام ما را بفهمند، از ما تبعیّت خواهند کرد"<ref>{{عربی|"فَإِنَ‏ النَّاسَ‏ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ‏ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا‏"}}.</ref>. نور، ظاهر و مُظهر است، معارف دین جز از طریق آنان گرفتنی نیست، علم مفید فقط در مکتب آنان است. [[امام باقر]] {{ع}} به [[سلمة بن کهیل]] و [[حکم بن عتیبه]] فرمود: "شرق عالم بروید، غرب آن بروید، علم صحیح را جز در مکتب ما نمی‌یابید"<ref>{{عربی|شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ‏ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ‏"}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۹، ح ۳.</ref>. "نور" رمز بقای موجودات زنده است، رمز بقای جهان هستی هم حجّت است. [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: "اگر ما نبودیم، زمین اهلش را نابود می‌کرد"<ref>{{عربی|"لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ‏ بِأَهْلِهَا ‏"}}؛ امالی (صدوق)، ص۱۵۷.</ref>. رنگ‌ها مدیون نورند، اگر امروز رنگ سعادت {{عربی|" صِبْغَةَ اللَّهِ‏ ‏"}} در جهان هست و نام اسلام پر آوازه است، به برکت تلاش‌های طاقت‌فرسای این انوار تابناک الهی است. ماندگاری مکتب حق که "اسلام" است، مدیون فداکاری‌های آنان است و اگر آنان نبودند، معارف بلندشان نبود، در حوزه معرفت، جهان، بیمارستانی بزرگ از جهالت بود. "افتخار می‌کنیم که این انوار تابناک، [[امامان معصوم]] {{عم}} هستند. براین اساس است که در روایاتِ فراوان، از مصادیق نور، [[امامان معصوم]] {{عم}} ذکر شده‌اند. مرحوم [[شیخ کلینی]] در کتاب کافی، بابی تحت این عنوان آورده است: {{عربی|" باب‏ أنّ‏ الأئمّة نور اللَّه‏ عزّ وجلّ ‏"}}<ref>اصول کافی، ج۱ ص:۱۹۴.</ref>. در این باب، شش روایت آمده است. در قرآن کریم چنین می‌خوانیم: {{متن قرآن| فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ }}<ref> به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده‌ایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.</ref> در روایات فراوانی، [[امامان معصوم]] {{عم}} مصداق "نور" در این آیه شریفه معرّفی شده‌اند. در روایتی نقل شده که [[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]] {{ع}} تفسیر آیه را پرسید، حضرت فرمود: "ای ابا خالد! به خدا سوگند! که مقصود از نور، [[ائمه]] {{عم}} از آل محمد {{صل}} می‌باشند تا روز قیامت. به خدا! آنان همان نور خدا هستند که خداوند فرو فرستاده. به خدا! آنان نور خدا در آسمان‌ها و زمین‌اند. به خدا! ای ابا خالد! نور [[امام]] در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشن‌تر است. به خدا! که [[ائمه]] {{عم}} دل‌های مؤمنین را منوّر می‌سازند و خدا از هرکس خواهد نور آنان را پنهان دارد و در پی آنان دل‌های آنان تاریک می‌گردد. به خدا! ای ابا خالد! بنده‌ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمی‌کند تا زمانی که خداوند دلش را پاکیزه گرداند و خداوند دل بنده‌ای را پاکیزه نمی‌گرداند تا آن‌که تسلیم ما بوده و با ما در آشتی باشد و هرگاه چنین شد، خداوند او را از حساب سخت نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت در امانش دارد"<ref>{{عربی|" يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ‏ نُورُ الْأَئِمَّةِ مِنْ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ {{صل}} إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ لَا يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدَائِدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛اصول کافی، ج۱، ص۱۹۴، ح ۱.</ref>.  
تمام این ویژگی‌ها را در حوزه معنوی، در [[پیامبر]] {{صل}} و دیگر [[معصومان]] {{عم}} می‌بینیم؛ آنان لطیف‌ترین مخلوق ذات مقدّس ربوبی‌اند، خلقتشان خلقت نوری است. [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} فرمود: "من و محمّد یک نور بودیم که از نور خداوند عزّوجلّ خلق شدیم، آنگاه خداوند به این نور فرمان داد که دو نیم شود، به نصف آن گفت: [[محمد]] {{صل}} باش و به نصف دیگر گفت: علی باش، از این جهت است که [[رسول خدا]] {{صل}} "در آغاز ماجرای سوره برائت" فرمود: علی از من است و من از علی و مأموریّت مرا کسی جز علی انجام نمی‌دهد"<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ‏ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ‏ نُورِ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ذَلِكَ النُّورَ أَنْ يُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ عَلِيّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا عَلِيٌّ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳.</ref>. "مسافت نوری" ضرب‌المثل است. گسترش این انوار تابناک الهی و معارف بلندشان شایسته این ضرب‌المثل است. معارف ارزشمند [[اهل بیت]] {{عم}} آن‌چنان است که هرجا مطرح شود، به سرعت نور، جای خود را باز می‌کند که خود فرمودند: "اگر مردم زیبایی‌های کلام ما را بفهمند، از ما تبعیّت خواهند کرد"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَ‏ النَّاسَ‏ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ‏ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا‏}}.</ref>. نور، ظاهر و مُظهر است، معارف دین جز از طریق آنان گرفتنی نیست، علم مفید فقط در مکتب آنان است. [[امام باقر]] {{ع}} به [[سلمة بن کهیل]] و [[حکم بن عتیبه]] فرمود: "شرق عالم بروید، غرب آن بروید، علم صحیح را جز در مکتب ما نمی‌یابید"<ref>{{متن حدیث|شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ‏ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ‏}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۹، ح ۳.</ref>. "نور" رمز بقای موجودات زنده است، رمز بقای جهان هستی هم حجّت است. [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: "اگر ما نبودیم، زمین اهلش را نابود می‌کرد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ‏ بِأَهْلِهَا}}؛ امالی (صدوق)، ص۱۵۷.</ref>. رنگ‌ها مدیون نورند، اگر امروز رنگ سعادت {{عربی|" صِبْغَةَ اللَّهِ‏ ‏"}} در جهان هست و نام اسلام پر آوازه است، به برکت تلاش‌های طاقت‌فرسای این انوار تابناک الهی است. ماندگاری مکتب حق که "اسلام" است، مدیون فداکاری‌های آنان است و اگر آنان نبودند، معارف بلندشان نبود، در حوزه معرفت، جهان، بیمارستانی بزرگ از جهالت بود. "افتخار می‌کنیم که این انوار تابناک، [[امامان معصوم]] {{عم}} هستند. براین اساس است که در روایاتِ فراوان، از مصادیق نور، [[امامان معصوم]] {{عم}} ذکر شده‌اند. مرحوم [[شیخ کلینی]] در کتاب کافی، بابی تحت این عنوان آورده است: {{عربی|" باب‏ أنّ‏ الأئمّة نور اللَّه‏ عزّ وجلّ ‏"}}<ref>اصول کافی، ج۱ ص:۱۹۴.</ref>. در این باب، شش روایت آمده است. در قرآن کریم چنین می‌خوانیم: {{متن قرآن| فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref> به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده‌ایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.</ref> در روایات فراوانی، [[امامان معصوم]] {{عم}} مصداق "نور" در این آیه شریفه معرّفی شده‌اند. در روایتی نقل شده که [[ابو خالد کابلی]] از [[امام باقر]] {{ع}} تفسیر آیه را پرسید، حضرت فرمود: "ای ابا خالد! به خدا سوگند! که مقصود از نور، [[ائمه]] {{عم}} از آل محمد {{صل}} می‌باشند تا روز قیامت. به خدا! آنان همان نور خدا هستند که خداوند فرو فرستاده. به خدا! آنان نور خدا در آسمان‌ها و زمین‌اند. به خدا! ای ابا خالد! نور [[امام]] در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشن‌تر است. به خدا! که [[ائمه]] {{عم}} دل‌های مؤمنین را منوّر می‌سازند و خدا از هرکس خواهد نور آنان را پنهان دارد و در پی آنان دل‌های آنان تاریک می‌گردد. به خدا! ای ابا خالد! بنده‌ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمی‌کند تا زمانی که خداوند دلش را پاکیزه گرداند و خداوند دل بنده‌ای را پاکیزه نمی‌گرداند تا آن‌که تسلیم ما بوده و با ما در آشتی باشد و هرگاه چنین شد، خداوند او را از حساب سخت نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت در امانش دارد"<ref>{{متن حدیث|يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ‏ نُورُ الْأَئِمَّةِ مِنْ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ {{صل}} إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ لَا يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدَائِدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ اصول کافی، ج۱، ص۱۹۴، ح ۱.</ref>.  


همان‌گونه که تلاش‌ها کردند تا جلو برجسته نور حقّ آیین اسلام را خاموش کنند، ولی ناکام ماندند، در رابطه با [[اهل بیت]] {{عم}} هم چنین شد، عداوت‌ها و دشمنی‌ها با آنان شد، تلاش‌های فراوانی جهت خاموش کردن این انوار تابناک صورت گرفت، ولی به فضل و عنایت خداوند، ناکام ماندند و می‌بینیم هر روز نام آنان و مکتبشان پرآوازه‌تر می‌گردد. سخن جاودانه [[امام علی|علی]] {{ع}} در پیروی از [[اهل بیت]] {{عم}}؛ کسی که در پی بر گرفتن نور است، باید سراغ آن رفته آن را فرا روی خود قرار دهد، نباید جلو افتاد و نه عقب ماند. حضرت [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} فرمود: "به [[اهل بیت]] پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام بر می‌دارند، بروید، قدم به جای قدمشان بگذارید. آنان شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی‌برند و به پستی و هلاکت بازنمی‌گردانند، اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنان پیشی نگیرید که گمراه می‌شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می‌گردید"<ref>{{عربی|"انْظُرُوا أَهْلَ‏ بَيْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ‏، وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا‏‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۷.</ref>. [[نبیّ اعظم]] {{صل}} فرمود: "از [[اهل بیت]] {{عم}} پیشی نگیرید که نابود خواهید شد"<ref>{{عربی|" فَلَا تَسْبِقُوهُمْ‏ فَتَهْلِكُوا‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}؛ اصول کافی؛ ج۱، ص۲۹۴.</ref>»<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۲، ص ۱۱۵ تا ۱۲۳.</ref>.
همان‌گونه که تلاش‌ها کردند تا جلو برجسته نور حقّ آیین اسلام را خاموش کنند، ولی ناکام ماندند، در رابطه با [[اهل بیت]] {{عم}} هم چنین شد، عداوت‌ها و دشمنی‌ها با آنان شد، تلاش‌های فراوانی جهت خاموش کردن این انوار تابناک صورت گرفت، ولی به فضل و عنایت خداوند، ناکام ماندند و می‌بینیم هر روز نام آنان و مکتبشان پرآوازه‌تر می‌گردد. سخن جاودانه [[امام علی|علی]] {{ع}} در پیروی از [[اهل بیت]] {{عم}}؛ کسی که در پی بر گرفتن نور است، باید سراغ آن رفته آن را فرا روی خود قرار دهد، نباید جلو افتاد و نه عقب ماند. حضرت [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} فرمود: "به [[اهل بیت]] پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام بر می‌دارند، بروید، قدم به جای قدمشان بگذارید. آنان شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی‌برند و به پستی و هلاکت بازنمی‌گردانند، اگر سکوت کردند، سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنان پیشی نگیرید که گمراه می‌شوید و از آنان عقب نمانید که نابود می‌گردید"<ref>{{متن حدیث|انْظُرُوا أَهْلَ‏ بَيْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ‏، وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا‏‏‏‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۷.</ref>. [[نبیّ اعظم]] {{صل}} فرمود: "از [[اهل بیت]] {{عم}} پیشی نگیرید که نابود خواهید شد"»<ref>{{متن حدیث|فَلَا تَسْبِقُوهُمْ‏ فَتَهْلِكُوا‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ اصول کافی؛ ج۱، ص۲۹۴.</ref>.<ref>[[سید احمد خاتمی|خاتمی سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم ج۲]]؛ ص ۱۱۵ تا ۱۲۳.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۸: خط ۷۸:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌ ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌]]''' در کتاب ''«[[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌ ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌]]''' در کتاب ''«[[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«{{عربی|"وَ نُورِهِ"}} کلمه نور و انوار، نُه مرتبه در زیارت جامعه به خاندان [[رسالت]] {{عم}} نسبت داده شده که هر کدام خصوصیّتی دارد و در جای مناسب خودش خواهیم گفت. ظاهر عبارت نوره این است که خاندان رسالت {{عم}} نور خدایند، و چون ظاهر این جمله قابل فهم و پذیرش نیست باید با توجه به سایر آثار و گفتارهای رسیده از حضراتشان معنای مناسبی برای آن جستجو نمود و چنین گفت: این خاندان مخلوق از نور عظمت پروردگارند. در حدیثی که از ذخائر روایات است، [[امام کاظم|حضرت کاظم]] {{ع}} فرمود: به درستی که خدای تبارک و تعالی نور [[محمد]] {{صل}} را از نوری که از نور عظمت و جلالت خودش اختراع و ایجاد نمود بود آفرید، و آن نوری بود لاهوتی که برای موسی {{ع}} در طور سیناء تجلّی نمود و کوه قرار نگرفت و موسی {{ع}} متحمل دیدارش نگردید و ثباتش را از دست داده از هوش رفت و به خاک افتاد، و این نور نور محمد {{صل}} بود. وقتی خداوند متعال خواست حضرتش را از آن نور بیافریند آن نور را دو بخش نموده، از قسمت نخستش نقطه ختمیّه رسالت محمد {{صل}} را آفرید و از بهره دیگرش علی {{ع}} را خلق نمود. آن‌گاه از نور حضرت ختمی مرتبت دختر گرامی‌اش فاطمه {{س}} را ایجاد نمود همان گونه که از نور او و نور [[فاطمه]] و [[علی]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} را اقتباس نمود مانند اقتباس و روشن کردن چراغ‌ها از یکدیگر، اینانند که مخلوق از انوارند. .<ref>إنّ الله تبارک و تعالی خلق نور محمد من نور اخترعه من نور عظمته و جلاله، و هو نور لا هوتیته الذی تبدی و تجلی لموسی بن عمران {{ع}} فی طور سیناء فما استقر له و لا اطاق موسی لرؤیته و لا ثبت له حتی خر صعقا مغشیا علیه، و کان ذلک النور محمد {{صل}}، فلما اراد ان یخلق محمدا منه قسم ذلک النور شطرین فخلق من الشطر الاول محمدا و من الشطر الآخر علی بن ابی طالب {{ع}}... ثم اقتبس من نور محمد فاطمه ابنته کما اقتبس من نوره، و اقتبس من نور فاطمه و علی الحسن و الحسین کاقتباس المصابیح، هم خلقوا من الانوار... تفسیر تأویل الآیات ۱ / ۳۹۷.</ref>
«{{متن حدیث|وَ نُورِهِ}} کلمه نور و انوار، نُه مرتبه در زیارت جامعه به خاندان [[رسالت]] {{عم}} نسبت داده شده که هر کدام خصوصیّتی دارد و در جای مناسب خودش خواهیم گفت. ظاهر عبارت نوره این است که خاندان رسالت {{عم}} نور خدایند، و چون ظاهر این جمله قابل فهم و پذیرش نیست باید با توجه به سایر آثار و گفتارهای رسیده از حضراتشان معنای مناسبی برای آن جستجو نمود و چنین گفت: این خاندان مخلوق از نور عظمت پروردگارند. در حدیثی که از ذخائر روایات است، [[امام کاظم|حضرت کاظم]] {{ع}} فرمود: به درستی که خدای تبارک و تعالی نور [[محمد]] {{صل}} را از نوری که از نور عظمت و جلالت خودش اختراع و ایجاد نمود بود آفرید، و آن نوری بود لاهوتی که برای موسی {{ع}} در طور سیناء تجلّی نمود و کوه قرار نگرفت و موسی {{ع}} متحمل دیدارش نگردید و ثباتش را از دست داده از هوش رفت و به خاک افتاد، و این نور نور محمد {{صل}} بود. وقتی خداوند متعال خواست حضرتش را از آن نور بیافریند آن نور را دو بخش نموده، از قسمت نخستش نقطه ختمیّه رسالت محمد {{صل}} را آفرید و از بهره دیگرش علی {{ع}} را خلق نمود. آن‌گاه از نور حضرت ختمی مرتبت دختر گرامی‌اش فاطمه {{س}} را ایجاد نمود همان گونه که از نور او و نور [[فاطمه]] و [[علی]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} را اقتباس نمود مانند اقتباس و روشن کردن چراغ‌ها از یکدیگر، اینانند که مخلوق از انوارند<ref>إنّ الله تبارک و تعالی خلق نور محمد من نور اخترعه من نور عظمته و جلاله، و هو نور لا هوتیته الذی تبدی و تجلی لموسی بن عمران {{ع}} فی طور سیناء فما استقر له و لا اطاق موسی لرؤیته و لا ثبت له حتی خر صعقا مغشیا علیه، و کان ذلک النور محمد {{صل}}، فلما اراد ان یخلق محمدا منه قسم ذلک النور شطرین فخلق من الشطر الاول محمدا و من الشطر الآخر علی بن ابی طالب {{ع}}... ثم اقتبس من نور محمد فاطمه ابنته کما اقتبس من نوره، و اقتبس من نور فاطمه و علی الحسن و الحسین کاقتباس المصابیح، هم خلقوا من الانوار... تفسیر تأویل الآیات ۱ / ۳۹۷.</ref>.


همین حقیقت نسبت به همه خاندان رسالت {{عم}} در حدیثی از حضرت سجّاد {{ع}} رسیده است که فرمود: {{عربی|"إنّ الله عزّوجل خلق محمدا و علیا و الائمه الاحد عشر من نور عظمته ارواحا فی ضیاء نوره."}}<ref>«به درستی که خدای عزوجل آفرید محمّد و علیّ و امامان یازده‌گانه را از نور عظمت خودش به صورت ارواحی که در پرتو فروغ نور او بودند». بحار الانوار ۲۵ / ۱۵.</ref> و یا بگوییم حضراتشان مرکز تعلق نور حق تعالی هستند، که از خطبه نفیسی که مورّخ مشهور و سترگ، واقعه نویس معروف، مسعودی حدود صد سال قبل، از امیرالمؤمنین {{ع}} آورده است، این حقیقت استفاده می‌شود. حضرتش فرمود: خداوند قبل از گسترش زمین و برافراشتن آسمان، خلق را به صورت ذراتی پراکنده هستی بخشید  آن‌گاه خدا نوری از نور خودش را آماده نمود و آن نور به لمعان و درخشش آمده، شعله‌اش از فروغش جلوه‌گری نمود و سرانجام آن نور در میان آن صورت‌های پنهانی قرار گرفت و به صورت پیامبر ما حضرت محمّد {{صل}} توافق و تعلّق پیدا کرد.<ref>فَاَتاح نورا من نوره فلمع، و نزع قبسا من ضیائه فسطع ثم؟؟؟ النور فی وسط تلک الخفیه فوافق ذلک صورة نبیا محمد {{صل}}.</ref> آن‌گاه آن نور به ما خاندان منتقل شد و در ائمّه و پیشوایان دودمان ما درخشش گرفت، پس ماییم انوار آسمان و انوار زمین، و نجات فقط به وسیله ماست و دانش‌های پنهانی فقط در نزد ما و از ناحیه ماست و مصیر امور و بازگشت کارها فقط به سوی ماست، و به مهدیّ ما حجّت‌ها بریده و منقطع گردد، همان که آخرین پیشوایان و نجات بخش امّت است، و غایت و نهایت نور است و مصدر امور است، پس ماییم برترین خلایق و شریف‌ترین یکتا پرستان و حجت‌های پروردگار جهانیان، پس هر کس به ولایت ما متمسّک شده، دست بر دستاویز مهر ما آویخته، گوارا باشد این نعمت برای او.<ref>ثم انتقل النور الی غرائزنا و لَمَع فی ائمّتنا فنحن انوار السماء و انوار الارض، فبنا النجاة و منا مکنون العلم و الینا مصیر الامور و بمهدینا تنقطع الحجج، خاتمه الائمه و منقذ الامه و غایه النور و مصدر الامور، فنحن افضل المخلوقین و اشرف الموحدین و حجج رب العالمین، فلیهنا بالنعمه من تمسک بولایتنا و قبض علی عروقنا. مروج الذهب ۱ / ۴۲.</ref>
همین حقیقت نسبت به همه خاندان رسالت {{عم}} در حدیثی از حضرت سجّاد {{ع}} رسیده است که فرمود: {{عربی|"إنّ الله عزّوجل خلق محمدا و علیا و الائمه الاحد عشر من نور عظمته ارواحا فی ضیاء نوره."}}<ref>«به درستی که خدای عزوجل آفرید محمّد و علیّ و امامان یازده‌گانه را از نور عظمت خودش به صورت ارواحی که در پرتو فروغ نور او بودند». بحار الانوار ۲۵ / ۱۵.</ref> و یا بگوییم حضراتشان مرکز تعلق نور حق تعالی هستند، که از خطبه نفیسی که مورّخ مشهور و سترگ، واقعه نویس معروف، مسعودی حدود صد سال قبل، از امیرالمؤمنین {{ع}} آورده است، این حقیقت استفاده می‌شود. حضرتش فرمود: خداوند قبل از گسترش زمین و برافراشتن آسمان، خلق را به صورت ذراتی پراکنده هستی بخشید  آن‌گاه خدا نوری از نور خودش را آماده نمود و آن نور به لمعان و درخشش آمده، شعله‌اش از فروغش جلوه‌گری نمود و سرانجام آن نور در میان آن صورت‌های پنهانی قرار گرفت و به صورت پیامبر ما حضرت محمّد {{صل}} توافق و تعلّق پیدا کرد.<ref>فَاَتاح نورا من نوره فلمع، و نزع قبسا من ضیائه فسطع ثم؟؟؟ النور فی وسط تلک الخفیه فوافق ذلک صورة نبیا محمد {{صل}}.</ref> آن‌گاه آن نور به ما خاندان منتقل شد و در ائمّه و پیشوایان دودمان ما درخشش گرفت، پس ماییم انوار آسمان و انوار زمین، و نجات فقط به وسیله ماست و دانش‌های پنهانی فقط در نزد ما و از ناحیه ماست و مصیر امور و بازگشت کارها فقط به سوی ماست، و به مهدیّ ما حجّت‌ها بریده و منقطع گردد، همان که آخرین پیشوایان و نجات بخش امّت است، و غایت و نهایت نور است و مصدر امور است، پس ماییم برترین خلایق و شریف‌ترین یکتا پرستان و حجت‌های پروردگار جهانیان، پس هر کس به ولایت ما متمسّک شده، دست بر دستاویز مهر ما آویخته، گوارا باشد این نعمت برای او<ref>ثم انتقل النور الی غرائزنا و لَمَع فی ائمّتنا فنحن انوار السماء و انوار الارض، فبنا النجاة و منا مکنون العلم و الینا مصیر الامور و بمهدینا تنقطع الحجج، خاتمه الائمه و منقذ الامه و غایه النور و مصدر الامور، فنحن افضل المخلوقین و اشرف الموحدین و حجج رب العالمین، فلیهنا بالنعمه من تمسک بولایتنا و قبض علی عروقنا. مروج الذهب ۱ / ۴۲.</ref>.


و یا بگوییم مقصود از نور این است که این خاندان رهمنونان به توریت و نورانیت آن ذات نور مطلق و مطلق نور هستند.
و یا بگوییم مقصود از نور این است که این خاندان رهمنونان به توریت و نورانیت آن ذات نور مطلق و مطلق نور هستند.
خط ۸۸: خط ۸۸:
و یا وسائط افاضه نورند از مبدء فیّاضِ نورِ علی الاطلاق به همه مخلوقات، مطلقا ابتداء و استمراراً.
و یا وسائط افاضه نورند از مبدء فیّاضِ نورِ علی الاطلاق به همه مخلوقات، مطلقا ابتداء و استمراراً.


در هر حال کُمیت سخن در چنین وادی لنگ است و سمند تند پای بیان و بنان، گفتار و نوشتار در این بادیه از تک و تاز می‌افتد و راه به جایی نمی‌برد. به همین جهت هر کدام از بزرگان به گونه‌ای از ظاهر کلام عدول نموده‌اند. مرحوم مجلسی اوّل گفته است: {{عربی|"وَ نُورِهِ"}} یا به معنی هادی و هدایت‌کننده است، و یا به معنی علم، و یا به معنای هدایت‌یافتگان به هدایت خاصه خدایی، و یا جمعی که خدا عالم را به خاطر آنان به نور وجود و روشنی هستی منوّر نموده است.<ref>روضه المتقین ۵ / ۴۶۷.</ref> خوب است با نقل این روایت که می‌تواند در این زمینه تا حدودی راه گشا و روشن‌گر باشد، توضیح این جمله را خاتمه دهیم. [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} به ابی خالد کابلی فرمود: ای ابا خالد، مقصود از نور خدا قسم، نور [[ائمه]] آل محمد {{صل}} است تا روز قیامت، به خدا قسم، ایشان نور خدایند که فرو فرستاده، و به خدا سوگند، آنانند نورخدا در آسمان‌ها و زمین، قسم به خدا، ای اباخالد، که نور امام {{ع}} در دل اهل ایمان روشن‌تر و نورانی‌تر است از پرتو خورشید تابان در روز روشن، و هم آنان به خدا سوگند، دل‌های اهل ایمان را نور و روشنی می‌بخشند.<ref>یا ابا خالد، النور و الله، نور الائمه من آل محمد الی یوم القیامه، هم والله الذی انزل، و هم والله، نور الله فی السماوات و فی الارض والله، یا ابا خالد، لنور الامام فی قلوب المومنین انور من الشمس المضیئه بالنهار، و هم والله، ینورون قلوب المؤمنین... .اصول کافی، کتاب الحجّه، باب انّ الائمّة {{عم}} نور الله عزّوجلّ حدیث ۱.</ref>
در هر حال کُمیت سخن در چنین وادی لنگ است و سمند تند پای بیان و بنان، گفتار و نوشتار در این بادیه از تک و تاز می‌افتد و راه به جایی نمی‌برد. به همین جهت هر کدام از بزرگان به گونه‌ای از ظاهر کلام عدول نموده‌اند. مرحوم مجلسی اوّل گفته است: {{عربی|"وَ نُورِهِ"}} یا به معنی هادی و هدایت‌کننده است، و یا به معنی علم، و یا به معنای هدایت‌یافتگان به هدایت خاصه خدایی، و یا جمعی که خدا عالم را به خاطر آنان به نور وجود و روشنی هستی منوّر نموده است.<ref>روضه المتقین ۵ / ۴۶۷.</ref> خوب است با نقل این روایت که می‌تواند در این زمینه تا حدودی راه گشا و روشن‌گر باشد، توضیح این جمله را خاتمه دهیم. [[امام باقر|حضرت باقر]] {{ع}} به ابی خالد کابلی فرمود: ای ابا خالد، مقصود از نور خدا قسم، نور [[ائمه]] آل محمد {{صل}} است تا روز قیامت، به خدا قسم، ایشان نور خدایند که فرو فرستاده، و به خدا سوگند، آنانند نورخدا در آسمان‌ها و زمین، قسم به خدا، ای اباخالد، که نور امام {{ع}} در دل اهل ایمان روشن‌تر و نورانی‌تر است از پرتو خورشید تابان در روز روشن، و هم آنان به خدا سوگند، دل‌های اهل ایمان را نور و روشنی می‌بخشند<ref>یا ابا خالد، النور و الله، نور الائمه من آل محمد الی یوم القیامه، هم والله الذی انزل، و هم والله، نور الله فی السماوات و فی الارض والله، یا ابا خالد، لنور الامام فی قلوب المومنین انور من الشمس المضیئه بالنهار، و هم والله، ینورون قلوب المؤمنین... .اصول کافی، کتاب الحجّه، باب انّ الائمّة {{عم}} نور الله عزّوجلّ حدیث ۱.</ref>.


در بیان این حدیث شریف مرحوم مجلسی سخنی دارد. گوید: چون که نور در اصل چیزی است که سبب ظهور اشیا می‌شود، لذا وجود و هستی را نور گویند؛ زیرا وجود موجب ظهور اشیا در خارج می‌گردد، و علم و آگاهی نور است؛ چون سبب ظهور اشیا در نزد عقل می‌شود، و هر کمالی نور است؛ زیرا سبب ظهور صاحبش می‌گردد، و انوار خورشید و ماه و ستارگان نیز نور است؛ چون موجبات ظهور اجسام و روشن شدن صفات و خصوصیات آن‌ها را فراهم می‌آورد، و به همین جهات به پروردگار تعالی نیز اطلاق نور و نور الانوار شده است؛ زیرا منبع وجود و هستی و علم و آگاهی و همه کمالات است، و اطلاق آن بر [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} از این جهت است که آنان اسباب هدایت خلق و علم و کمال آن‌هایند، بلکه حتّی سبب وجود و هستی‌شان؛ چون حضراتشان علل غایی و اسباب نهایی وجود همه اشیااند... و اطلاق نور الله بر آنان مانند اطلاق کتاب الله و کلام الله است، که امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرمود: {{عربی|"اَنَا کِتابُ الله الناطِق"}}<ref>«من کتاب گویای خدایم».</ref> از این جهت که حامل علم کتاب و حافظ آن بوده و مستکمل و موصوف به آن گردیده و اتّحاد با او یافته گویا او گردیده {{عربی|"فکانّه هو"}}.<ref>مرآت العقول ۲ / ۳۵۳.</ref>» <ref>ر. ک. [[سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌ ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌|ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌، سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص:۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>
در بیان این حدیث شریف مرحوم مجلسی سخنی دارد. گوید: چون که نور در اصل چیزی است که سبب ظهور اشیا می‌شود، لذا وجود و هستی را نور گویند؛ زیرا وجود موجب ظهور اشیا در خارج می‌گردد، و علم و آگاهی نور است؛ چون سبب ظهور اشیا در نزد عقل می‌شود، و هر کمالی نور است؛ زیرا سبب ظهور صاحبش می‌گردد، و انوار خورشید و ماه و ستارگان نیز نور است؛ چون موجبات ظهور اجسام و روشن شدن صفات و خصوصیات آن‌ها را فراهم می‌آورد، و به همین جهات به پروردگار تعالی نیز اطلاق نور و نور الانوار شده است؛ زیرا منبع وجود و هستی و علم و آگاهی و همه کمالات است، و اطلاق آن بر [[انبیا]] و [[ائمه]] {{عم}} از این جهت است که آنان اسباب هدایت خلق و علم و کمال آن‌هایند، بلکه حتّی سبب وجود و هستی‌شان؛ چون حضراتشان علل غایی و اسباب نهایی وجود همه اشیااند... و اطلاق نور الله بر آنان مانند اطلاق کتاب الله و کلام الله است، که امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرمود: {{متن حدیث|اَنَا کِتابُ الله الناطِق}}<ref>«من کتاب گویای خدایم».</ref> از این جهت که حامل علم کتاب و حافظ آن بوده و مستکمل و موصوف به آن گردیده و اتّحاد با او یافته گویا او گردیده {{متن حدیث|فکانّه هو}}»<ref>مرآت العقول ۲ / ۳۵۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌ ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌|ب‍ح‍ری‍ن‍ی‌، سید م‍ج‍ت‍ب‍ی‌]]، [[جامعه در حرم (کتاب)|جامعه در حرم]]؛ ص۲۳۵ تا ۲۳۹.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
۱۱۶٬۰۹۹

ویرایش