پرش به محتوا

آیه اکمال دین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۲: خط ۴۲:
با ذکر این مقدمه می‌‌توان دریافت دلالت [[آیه]] نمی‌تواند چیزی غیر از [[اثبات امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} باشد چراکه توصیف [[آیه]] از [[پیام]] ابلاغی به [[یأس]] [[کفار]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] با حمل [[پیام غدیر]]، [[اثبات]] کنندۀ چیزی غیر از [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نخواهد بود.
با ذکر این مقدمه می‌‌توان دریافت دلالت [[آیه]] نمی‌تواند چیزی غیر از [[اثبات امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} باشد چراکه توصیف [[آیه]] از [[پیام]] ابلاغی به [[یأس]] [[کفار]]، [[اکمال دین]] و [[اتمام نعمت]] با حمل [[پیام غدیر]]، [[اثبات]] کنندۀ چیزی غیر از [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نخواهد بود.


همچنین از آنجا که هر [[مکتب]]، هر اندازه اندیشه‌های [[قوی]] و [[الهی]] داشته باشد، به [[تنهایی]] نمی‌تواند خودش را [[حفظ]] کند، بلکه باید یک پاسدار [[حقیقی]] به نام [[رهبر]] در آن [[جامعه]] وجود داشته باشد که با [[معرفت]] و [[ایمان]] والای خود، [[حافظ]] و بیان کنندۀ [[احکام دین]] باشد و بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} در صورتی که [[حضرت]] [[جانشینی]] بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکان به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه [[تمام دین]] به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید [[رهبر]] و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان [[دینی]] به سمت [[انحطاط]] و [[تباهی]] کشیده شود. در واقع نقش [[رهبری]] در [[دین]]، مانند نقش ستون فقرات در [[بدن]] است که بدون آن، جز پوسته‌ای از [[دین]] ظاهر نخواهد شد. بنابراین این صفات عظیمی که در [[آیه]] وجود دارد قطعاً بر اساس امر کلیدی و مهمی بنا شده که تنها فرضیۀ موجود در روزهای آخر [[عمر]] [[پیامبر]] {{صل}} همان مسئلۀ [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بوده است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>.
همچنین از آنجا که هر [[مکتب]]، هر اندازه اندیشه‌های [[قوی]] و [[الهی]] داشته باشد، به [[تنهایی]] نمی‌تواند خودش را [[حفظ]] کند، بلکه باید یک پاسدار [[حقیقی]] به نام [[رهبر]] در آن [[جامعه]] وجود داشته باشد که با [[معرفت]] و [[ایمان]] والای خود، [[حافظ]] و بیان کنندۀ [[احکام دین]] باشد و بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} در صورتی که حضرت [[جانشینی]] بعد از خودش مشخص نکند نه تنها بیان احکام به صورت تام و کامل بیان نمی‌شود، بلکه [[تمام دین]] به سمت نابودی پیش خواهد رفت. باید [[رهبر]] و امامی وجود داشته باشد که نگذارد جریان [[دینی]] به سمت [[انحطاط]] و [[تباهی]] کشیده شود. در واقع نقش [[رهبری]] در [[دین]]، مانند نقش ستون فقرات در [[بدن]] است که بدون آن، جز پوسته‌ای از [[دین]] ظاهر نخواهد شد. بنابراین این صفات عظیمی که در [[آیه]] وجود دارد قطعاً بر اساس امر کلیدی و مهمی بنا شده که تنها فرضیۀ موجود در روزهای آخر [[عمر]] [[پیامبر]] {{صل}} همان مسئلۀ [[امامت]] و [[ولایت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بوده است<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۲۱۳ - ۲۲۲. </ref>.


این دلالت از نگاه [[روایات]] هم [[تأیید]] شده است چنانکه [[رسول خدا]] {{صل}} دربارۀ [[روز غدیر]] [[خم]] فرمود: «[[غدیر خم]] [[برترین]] عیدهای [[امّت]] من است، روزی است که [[خداوند]] به من [[فرمان]] داد برادرم [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان [[علم]] و نشانه‌ای برای امّتم [[نصب]] کنم تا به وسیلۀ او پس از من [[هدایت]] شوند و این روزی است که [[خداوند]]، [[دین]] را در آن کامل ساخت و [[نعمت]] را بر امّتم به اتمام رسانید و [[اسلام]] را به عنوان [[دینی]] [[برتر]] برای آنان پسندید»<ref>{{متن حدیث|یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْیَادِ أُمَّتِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَمَرَنِیَ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِیهِ بِنَصْبِ أَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَماً لِأُمَّتِی یَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ فِیهِ الدِّینَ وَ أَتَمَّ عَلَی أُمَّتِی فِیهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِیَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً}}؛ بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهوش السادات علوی|علوی، مهوش السادات]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۷۱ - ۷۲.</ref>
این دلالت از نگاه [[روایات]] هم [[تأیید]] شده است چنانکه [[رسول خدا]] {{صل}} دربارۀ [[روز غدیر]] [[خم]] فرمود: «[[غدیر خم]] [[برترین]] عیدهای [[امّت]] من است، روزی است که [[خداوند]] به من [[فرمان]] داد برادرم [[علی بن ابی طالب]] را به عنوان [[علم]] و نشانه‌ای برای امّتم [[نصب]] کنم تا به وسیلۀ او پس از من [[هدایت]] شوند و این روزی است که [[خداوند]]، [[دین]] را در آن کامل ساخت و [[نعمت]] را بر امّتم به اتمام رسانید و [[اسلام]] را به عنوان [[دینی]] [[برتر]] برای آنان پسندید»<ref>{{متن حدیث|یَوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْیَادِ أُمَّتِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَمَرَنِیَ اللَّهُ تَعَالَی ذِکْرُهُ فِیهِ بِنَصْبِ أَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَماً لِأُمَّتِی یَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللَّهُ فِیهِ الدِّینَ وَ أَتَمَّ عَلَی أُمَّتِی فِیهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِیَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً}}؛ بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهوش السادات علوی|علوی، مهوش السادات]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص ۷۱ - ۷۲.</ref>
۱۱۲٬۰۵۷

ویرایش