ویژگی امام: تفاوت میان نسخهها
←صفات باطنی و معنوی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
خداوند [[اولوالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا هنگام دریافت گزارشها به اولوا الامر به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>. مقصود از [[اولوالامر]] در این [[آیه]] همان کسانی هستند که در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> به آنان اشاره شده و [[حکم]] ایشان در [[عصمت]] و وجوبِ [[اطاعت]] مانند [[رسول]] خداست<ref>المیزان، ج۵، ص۲۲؛ ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱.</ref>. و مصادیق آن براساس [[روایات]]، [[امامان معصوم]] {{عم}}اند<ref>روضالجنان، ج۶، ص۳۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱؛ ج۵، ص۲۳-۲۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|امامت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref> | خداوند [[اولوالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا هنگام دریافت گزارشها به اولوا الامر به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>. مقصود از [[اولوالامر]] در این [[آیه]] همان کسانی هستند که در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> به آنان اشاره شده و [[حکم]] ایشان در [[عصمت]] و وجوبِ [[اطاعت]] مانند [[رسول]] خداست<ref>المیزان، ج۵، ص۲۲؛ ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱.</ref>. و مصادیق آن براساس [[روایات]]، [[امامان معصوم]] {{عم}}اند<ref>روضالجنان، ج۶، ص۳۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۷-۳۹۱؛ ج۵، ص۲۳-۲۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفیپور|مصطفیپور، محمد رضا]]، [[امامت (مقاله)|امامت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref> | ||
==== ۳. عصمت ([[معصوم]]) ==== | ==== ۳. عصمت ([[معصوم]]) ==== | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
{{اصلی|افضلیت|افضلیت امام}} | {{اصلی|افضلیت|افضلیت امام}} | ||
معنای این صفت آن است که [[امام]] معصوم {{ع}} باید در صفات کمال ـ مانند [[دانایی]] و [[پارسایی]] و [[دادگری]] ـ از دیگر [[انسانها]] [[برتر]] باشد. [[منصب امامت]]، به دست خداست و او کسی را به این مقام نمیگمارد مگر از دیگران برتر باشد. دانشمندان شیعه، دلایل محکم [[نقلی]] و [[عقلی]] متعددی بر [[لزوم افضلیت امام]] اقامه کردهاند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۲؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۵۴۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۵ و ج۹۳، ص۶۴۰؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۴۱؛ غیبت نعمانی، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۲۴.</ref> [[امام]] [[برترین]] [[انسانها]] در عصر خود است؛ بدین بیان که به طور، طبیعی، برای اداره جامعه تنها یک نفر میبایست در رأس هرم قرار گیرد وگرنه بروز اخلال در اداره جامعه امری اجتنابناپذیر است. اگرچه ممکن است در هر دوره چند [[پیامبر]] در این عالم وجود داشته باشند، روشن است که [[خداوند حکیم]] شایستهترین آنها را برای [[اجرای احکام]] برمیگزیند. [[امام]] در ادبیات [[قرآنی]]، آنگاه که مقصود از آن [[امامت]] [[حق]] باشد، بر افراد گوناگونی در رتبههای تشکیکی متفاوتی اطلاق میشود. بالاترین مرتبه [[امامت]]، از آنِ کسی است که [[منصوب]] از طرف [[خداوند]]، [[برترین]] [[انسانها]] و دارای [[مقام عصمت]] است و با [[علمی]] که [[خدا]] بدو داده، افزون بر [[وظیفه]] [[هدایت مردم]]، مأموریت [[اجرای احکام]] و [[احکام دین]] را نیز دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۱۰-۱۲۳.</ref>. | معنای این صفت آن است که [[امام]] معصوم {{ع}} باید در صفات کمال ـ مانند [[دانایی]] و [[پارسایی]] و [[دادگری]] ـ از دیگر [[انسانها]] [[برتر]] باشد. [[منصب امامت]]، به دست خداست و او کسی را به این مقام نمیگمارد مگر از دیگران برتر باشد. دانشمندان شیعه، دلایل محکم [[نقلی]] و [[عقلی]] متعددی بر [[لزوم افضلیت امام]] اقامه کردهاند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۰۲؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۵۴۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۵ و ج۹۳، ص۶۴۰؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۴۱؛ غیبت نعمانی، ص۲۲۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۲۴.</ref> [[امام]] [[برترین]] [[انسانها]] در عصر خود است؛ بدین بیان که به طور، طبیعی، برای اداره جامعه تنها یک نفر میبایست در رأس هرم قرار گیرد وگرنه بروز اخلال در اداره جامعه امری اجتنابناپذیر است. اگرچه ممکن است در هر دوره چند [[پیامبر]] در این عالم وجود داشته باشند، روشن است که [[خداوند حکیم]] شایستهترین آنها را برای [[اجرای احکام]] برمیگزیند. [[امام]] در ادبیات [[قرآنی]]، آنگاه که مقصود از آن [[امامت]] [[حق]] باشد، بر افراد گوناگونی در رتبههای تشکیکی متفاوتی اطلاق میشود. بالاترین مرتبه [[امامت]]، از آنِ کسی است که [[منصوب]] از طرف [[خداوند]]، [[برترین]] [[انسانها]] و دارای [[مقام عصمت]] است و با [[علمی]] که [[خدا]] بدو داده، افزون بر [[وظیفه]] [[هدایت مردم]]، مأموریت [[اجرای احکام]] و [[احکام دین]] را نیز دارد<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۱۰-۱۲۳.</ref>. | ||
==== ۵. نصب الهی ([[منصوب من عند الله]]) ==== | |||
{{اصلی|نصب الهی امام}} | |||
[[مقام امامت]]، یعنی همان [[پیشوایی]] بر [[مردم]]، تنها با جعل الهی به کسی داده میشود: {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ چنانکه وقتی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} خواستار اعطای این مقام به [[فرزندان]] خود شدند، [[خداوند متعال]] درخواست ایشان را به طور مشروط پذیرفت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۱۰-۱۲۳.</ref>. | |||
از دیدگاه [[شیعه]]، تعیین [[امام]] و [[جانشین]] [[پیامبر]] تنها به [[دستور خدا]] و [[انتخاب]] او انجام میگیرد و [[پیامبر]]، [[امام]] پس از خود را معرفی میکند. بنابراین هیچ فرد یا گروهی [[حق]] دخالت در این امر را ندارند. ضرورت نصب [[امام]] از سوی [[خداوند]] دلیلهایی دارد؛ از جمله: | |||
# به فرموده [[قرآن]]، [[حاکم]] مطلق بر همه چیز [[خداوند]] است و همه باید تنها از او [[اطاعت]] کنند. بدیهی است این [[حاکمیت]] میتواند از سوی [[خداوند]] به هر کسی که شایستگی دارد، داده شود. بنابراین، همان گونه که [[پیامبر]] به وسیله [[خدا]] [[انتخاب]] میشود، [[امام]] نیز به تعیین [[الهی]]، بر [[مردم]] [[ولایت]] مییابد. | |||
# پیش از این برای [[امام]]، ویژگیهایی را از قبیل [[عصمت]]، [[علم]] و... بیان کردیم. روشن است که یافتن و شناختن کسی که دارای این صفات ـ آن هم در عالیترین [[درجه]] ـ باشد تنها به وسیله خداوندِ دانای به آشکار و [[نهان]]، امکانپذیر است. همان گونه که [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به [[ابراهیم]] میفرماید: "من تو را پیشوای [[مردم]] قرار دادم"<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. از سیرۀ [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] استفاده میشود که آن حضرت [[امامت]] را امری [[الهی]] دانسته و [[انتخاب]] [[امام]] را در [[اختیار]] [[خدا]] میدانست. در سیرۀ [[ابن هشام]] آمده است: "[[بنی عامر بن صعصعه]] خدمت [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} رسیدند. حضرت آنان را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] کرد. در این هنگام یک نفر از آن گروه به نام بحیرة بن فراس گفت: اگر با تو بر [[اسلام]] [[بیعت]] کردیم و [[خداوند]] تو را بر مخالفینت [[غلبه]] داد، آیا ما در [[خلافت]] بعد از تو سهمی داریم؟ [[پیامبر]] فرمود: امر [[خلافت]] به دست خداست و هر جا بخواهد، قرار میدهد. در این هنگام بحیرة گفت: آیا ما [[جان]] خود را برای [[دفاع]] از تو بدهیم؛ ولی وقتی [[خداوند]] تو را بر [[دشمنان]] [[غلبه]] داد، [[خلافت]] به غیر ما برسد؟ ما احتیاجی به [[اسلام]] تو نداریم<ref>سیره ابن هشام، ج ۲، ص ۱۳۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۸۴؛ سیره ابن کثیر، ج ۲، ص ۱۵۸.</ref>.<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref> | |||
=== [[ریاست]] فراگیر === | |||
ولی [[امام]] ریاستی عام، در حوزههای [[تبلیغی]] و [[حکومتی]] دارد که همچون [[ابراهیم خلیل]] [[الله]] {{ع}} افزون بر بُعد [[هدایتگری]]، [[شأن]] [[اجرای احکام]] را نیز داراست؛ از اینرو، [[امام]] در این رتبه صرفاً به [[زعیم]] [[سیاسی]] گفته نمیشود. به دیگر سخن، [[مقام امامت]] هنگامی به [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} اعطا شد که وی [[شأن]] [[هدایتگری]] را داشت؛ آنگاه با [[حفظ]] این [[مسئولیت]]، [[شأن]] و [[وظیفه]] [[اجرای احکام]] و تشکیل حکومت نیز به حضرت داده شد. از اینرو، [[امام]] کسی است که پیشوای [[مردم]]، هم در امر [[تبلیغ دین]] و هم در [[اجرای دین]] و تشکیل حکومت است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۱۰-۱۲۳؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref>. | |||
==== قریشی بودن امام ==== | ==== قریشی بودن امام ==== | ||
خط ۵۳: | خط ۶۳: | ||
[[اهل سنت]] پایینترین مرتبه ای که برای [[عدالت امام]] مطرح کردهاند این است که شهادتش قبول بشود<ref>بغدادی، عبد القاهر ابن طاهر، أصول الإیمان، ص۲۲۰.</ref>. اما [[شیعه]] [[اسماعیلیه]] و [[زیدیه]]، [[معتزله]] و مشهور [[اشاعره]]: این دو [[فرقه]] عدالت و پارسایی را از [[صفات لازم امام]] دانستهاند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱؛ الزیدیه، ص۳۳۸- ۳۳۹، المغنی، ج۱، ص۲۰۱- ۲۰۲، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۰؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۷؛ الإقتصاد فی الاإعتقاد، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref> | [[اهل سنت]] پایینترین مرتبه ای که برای [[عدالت امام]] مطرح کردهاند این است که شهادتش قبول بشود<ref>بغدادی، عبد القاهر ابن طاهر، أصول الإیمان، ص۲۲۰.</ref>. اما [[شیعه]] [[اسماعیلیه]] و [[زیدیه]]، [[معتزله]] و مشهور [[اشاعره]]: این دو [[فرقه]] عدالت و پارسایی را از [[صفات لازم امام]] دانستهاند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۱؛ الزیدیه، ص۳۳۸- ۳۳۹، المغنی، ج۱، ص۲۰۱- ۲۰۲، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۰؛ اصول الدین بغدادی، ص۱۴۷؛ الإقتصاد فی الاإعتقاد، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۴۱۲ ـ ۴۱۳.</ref> | ||
=== منصوص بودن === | === منصوص بودن === | ||
خط ۶۶: | خط ۶۸: | ||
[[نص]] در کاربرد اصطلاحیاش در بحث [[امامت]]، به معنای یکی از [[راههای شناخت امام]] و [[جانشین پیامبر]] است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۳۸.</ref>. کسانی که [[نصب]] و [[تعیین امام]] را [[واجب]] دانستهاند، در چگونگی و راه تعیین و نصب با هم [[اختلاف]] دارند. [[امامیه]]، تنها راه تعیین و نصب را نص و تصریح از سوی [[خداوند]] یا [[پیامبر]] یا امامی میداند که امامتش با نص [[اثبات]] شده است<ref>علامه حلی در کشف المراد، اقوال چهارگانه در این مسئله و از جمله قول امامیه و اهل سنت را طبق تقریر فوق بیان کرده است، اما او خود در کتاب نهج الحق وکشف الصدق در بیان دیدگاه امامیه علاوه بر نص، ظهور معجزه (کرامت) به دست امام را نیز راه تعیین امام میداند (نک: نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۸).</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۱۳-۲۱۷.</ref> | [[نص]] در کاربرد اصطلاحیاش در بحث [[امامت]]، به معنای یکی از [[راههای شناخت امام]] و [[جانشین پیامبر]] است<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۳۸.</ref>. کسانی که [[نصب]] و [[تعیین امام]] را [[واجب]] دانستهاند، در چگونگی و راه تعیین و نصب با هم [[اختلاف]] دارند. [[امامیه]]، تنها راه تعیین و نصب را نص و تصریح از سوی [[خداوند]] یا [[پیامبر]] یا امامی میداند که امامتش با نص [[اثبات]] شده است<ref>علامه حلی در کشف المراد، اقوال چهارگانه در این مسئله و از جمله قول امامیه و اهل سنت را طبق تقریر فوق بیان کرده است، اما او خود در کتاب نهج الحق وکشف الصدق در بیان دیدگاه امامیه علاوه بر نص، ظهور معجزه (کرامت) به دست امام را نیز راه تعیین امام میداند (نک: نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۶۸).</ref>.<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۱۳-۲۱۷.</ref> | ||
=== | === دوم: صفات مرتبط با کمالات اخلاقی === | ||
{{اصلی|مکارم اخلاق|سیره اخلاقی امام|اخلاق امام}} | |||
[[امام]] که [[پیشوا]] و [[راهبر]] [[جامعه]] است باید از همه بدیها و [[رذائل اخلاقی]] دور باشد و در مقابل، همه [[کمالات]] [[اخلاقی]] را در عالیترین حدّ آن دارا باشد؛ زیرا او به عنوان [[انسان کامل]] [[بهترین]] [[الگو]] برای [[پیروان]] خود به شمار میرود. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: "برای [[امام]] نشانههایی است: او [[داناترین]]،... پرهیزکارترین، بردبارترین، شجاعترین، سخاوتمندترین و عابدترینِ [[مردم]] است<ref>تفسیر المیزان، ذیل آیۀ ۱۲۴ سوره بقره.</ref>. به علاوه او در مقام [[جانشینی]] [[پیامبر]] {{صل}}، در پی [[تعلیم و تربیت]] انسانهاست. بنابراین خود باید پیش از همگان و بیشتر از [[مردمان]]، به اخلاق الهی آراسته باشد. [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}}میفرماید: "کسی که خود را [[امام]] [[مردم]] قرار داده است، بر اوست که پیش از [[تعلیم]] دیگران به [[تعلیم]] خود [[همّت]] گمارد، و باید دیگران را به وسیله [[رفتار]] خود [[تربیت]] کند پیش از آنکه با گفتار [[تربیت]] کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ] فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم}}؛ نهج البلاغه، (صبحی صالح)، حکمت ٧٣.</ref>.<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref> | [[امام]] که [[پیشوا]] و [[راهبر]] [[جامعه]] است باید از همه بدیها و [[رذائل اخلاقی]] دور باشد و در مقابل، همه [[کمالات]] [[اخلاقی]] را در عالیترین حدّ آن دارا باشد؛ زیرا او به عنوان [[انسان کامل]] [[بهترین]] [[الگو]] برای [[پیروان]] خود به شمار میرود. [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: "برای [[امام]] نشانههایی است: او [[داناترین]]،... پرهیزکارترین، بردبارترین، شجاعترین، سخاوتمندترین و عابدترینِ [[مردم]] است<ref>تفسیر المیزان، ذیل آیۀ ۱۲۴ سوره بقره.</ref>. به علاوه او در مقام [[جانشینی]] [[پیامبر]] {{صل}}، در پی [[تعلیم و تربیت]] انسانهاست. بنابراین خود باید پیش از همگان و بیشتر از [[مردمان]]، به اخلاق الهی آراسته باشد. [[امام علی|امیرالمؤمنین]] {{ع}}میفرماید: "کسی که خود را [[امام]] [[مردم]] قرار داده است، بر اوست که پیش از [[تعلیم]] دیگران به [[تعلیم]] خود [[همّت]] گمارد، و باید دیگران را به وسیله [[رفتار]] خود [[تربیت]] کند پیش از آنکه با گفتار [[تربیت]] کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً- [فَعَلَيْهِ أَنْ يَبْدَأَ] فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِم}}؛ نهج البلاغه، (صبحی صالح)، حکمت ٧٣.</ref>.<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)| نگین آفرینش ج۱]]، ص ۳۲ - ۳۸.</ref> | ||
=== | ==== ۱. تنزه از نقایص اخلاقی ==== | ||
{{اصلی|تنزه از نقایص اخلاقی}} | |||
امام باید از [[عیوب خَلقی]]، [[رذایل خُلقی]] و [[نقائص عملی]] [[منزّه]] باشد<ref>آملی، عزالدین، رساله حسنیه، ص۵۵۸.</ref>؛ زیرا وجود نقائص در او موجب [[نفرت]] و عدم رغبت به او میشود و این با [[وجوب اطاعت از امام]] و [[انقیاد]] در برابر او تنافی دارد و موجب نقض غرض است<ref>لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان، ص۱۱۵.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۲۴۶.</ref> | |||
=== | ==== ۲. شجاعت (شجاع) ==== | ||
{{اصلی|شجاعت|شجاعت امام}} | |||
[[شجاعت]] از دیگر [[فضیلتهای اخلاقی]] است که [[هشام بن حکم]] آن را از [[شرایط امام]] دانسته، بلکه [[معتقد]] است امام باید شجاعترین افراد باشد. او بر این مدعا چنین [[استدلال]] کرده است: امام [[قیّم]] [[مسلمانان]] است که آنان در [[جنگ]] به وی متوسّل میشوند. پس اگر فرار کند، به [[غضب الهی]] گرفتار میشود و ممکن نیست [[حجت خداوند]] بر خلقش به [[غضب]] او گرفتار آید<ref>[[علی رضا اسعدی|اسعدی، علی رضا]]، [[هشام بن حکم (کتاب)|هشام بن حکم]]، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref>. | |||
== تعدادی دیگر از ویژگیهای امام == | == تعدادی دیگر از ویژگیهای امام == |