←برخورد با تخلف و ظلم اقتصادی
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
=== برخورد با تخلف و ظلم اقتصادی === | === برخورد با تخلف و ظلم اقتصادی === | ||
از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده [[سعد بن | از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده [[سعد بن عمرو انصاری]] است، او بخشی از خراجی که جمعآوری میکرد را به دست امام نمیرساند. امام او را به ستون [[مسجد]] بست و او را وادار کرد که [[اموال]] [[بیتالمال]] را برگرداند. [[سرپیچی]] کارگزاران از [[ادای امانت]] به این مسئله برمیگردد که آنها [[گمان]] میکردند مانند دوره خلفای پیشین میتوانند بخشی از اموال بیتالمال را برای خود بردارند. [[عثمان بن حنیف]] یکی دیگر از این افراد بود. او در زمان خلیفه دوم مسئول جمعآوری مالیات [[عراق]] بود و مساحت [[زمینها]] را اندازهگیری و مشخص میکرد هر فرد چه مقدار باید [[جزیه]] بدهد. [[عثمان]] در مجلس مهمانی اشرافی شرکت میکند، گزارش این مهمانی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میرسد، [[امام]] طی نامهای او را [[نهی]] میکنند که چرا در [[مجلسی]] شرکت کردی که در آن فقط اشراف بودند و [[فقرا]] را در آن مهمانی راهی نبود و سپس او را عزل میکنند. | ||
[[یزید بن غیث ارحبی]] نیز مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] مینویسد و میفرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمیدانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] میکنم و تو را بر حذر میدارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار میدهد. | [[یزید بن غیث ارحبی]] نیز مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] مینویسد و میفرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمیدانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] میکنم و تو را بر حذر میدارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار میدهد. |