اصلاح اقتصادی در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


====(۲): سخت‎گیری نسبت به والیان و کارگزاران دولتی====
====(۲): سخت‎گیری نسبت به والیان و کارگزاران دولتی====
===== تخلف سعد بن عمرو انصاری =====
[[نامه‌ها]] و نقل‌‎های رسیده از شیوه [[جزایی امام علی]]{{ع}} حاکی از این است که مجازات‌‎های شدیدی را که [[امام]]، در مورد [[کارگزاران]] و [[کارکنان دولتی]] اتخاذ می‌کردند، برای اشخاص غیردولتی در نظر نمی‌گرفتند.
از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده [[سعد بن عمرو انصاری]] است، او بخشی از خراجی که جمع‌آوری می‌کرد را به دست امام نمی‌رساند. امام او را به ستون [[مسجد]] بست و او را وادار کرد که [[اموال]] [[بیت‌المال]] را برگرداند. [[سرپیچی]] کارگزاران از [[ادای امانت]] به این مسئله برمی‌گردد که آنها [[گمان]] می‌کردند مانند دوره خلفای پیشین می‌توانند بخشی از اموال بیت‌المال را برای خود بردارند. [[عثمان بن حنیف]] یکی دیگر از این افراد بود. او در زمان خلیفه دوم مسئول جمع‌آوری مالیات [[عراق]] بود و مساحت [[زمین‌ها]] را اندازه‌گیری و مشخص می‌کرد هر فرد چه مقدار باید [[جزیه]] بدهد. [[عثمان]] در مجلس مهمانی اشرافی شرکت می‌کند، گزارش این مهمانی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌رسد، [[امام]] طی نامه‌ای او را [[نهی]] می‌کنند که چرا در [[مجلسی]] شرکت کردی که در آن فقط اشراف بودند و [[فقرا]] را در آن مهمانی راهی نبود و سپس او را عزل می‌کنند.  


===== تخلف یزید بن غیث ارحبی =====
آن‎گاه که گزارشی از [[تخلف]] [[کارگزاری]]، به امام{{ع}} می‌رسید، حضرت{{ع}} در ابتدا نامه‌ای به فرد می‌‎نوشت و از او توضیح می‌‎خواست و چون جرمش به [[اثبات]] می‌رسید، در نامه‌ای جرمش را شرح می‌داد و او را احضار می‌نمود یا فرد امینی را برای [[مجازات]] او می‌فرستاد.<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>
[[یزید بن غیث ارحبی]] مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] می‌نویسد و می‌فرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمی‌دانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] می‌کنم و تو را بر حذر می‌دارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار می‌دهد.


===== تخلف یزید بن حجیه تیمی =====
===== تخلف [[زیاد ابن ابیه]] =====
[[یزید بن حجیه تیمی]] مدتی والی ری بود، او در ارسال [[خراج]] سی هزار درهم کم فرستاد، امام او را به مرکز [[خلافت]] احضار کرد و از او خواست بقیه [[اموال]] [[بیت‌المال]] را به [[خزانه]] برگرداند که یزید منکر شد، امام او را تازیانه زد و [[حبس]] کرد. یزید بن حجیه تیمی موفق شد از [[زندان]] فرار کند و به [[معاویه]] بپیوندد، معاویه هم اموالی را که او برداشته بود به خودش بخشید و بعد از اینکه توانست بر [[جهان اسلام]] مسلط شود او را به عنوان حاکم ری [[منصوب]] کرد. این روش معاویه بود که سعی می‌کرد با [[بخشش]] اموال بیت‌المال افرادی را که از حکومت عادلانه امیرالمؤمنین{{ع}} ناراضی بودند، جذب کند.
امام علی{{ع}} فرستاده‌ای را نزد زیاد فرستاد تا مالیات‎‌هایی را که جمع کرده بود، از او بستاند. زیاد به فرستاده گفت: کُردها مالیات‎ها را نابود کرده‌اند، اما تو این سخن را به امام{{ع}} نگو. امام چون از این ماجرا باخبر شد و دانست که زیاد [[دروغ]] گفته، نامه‌ای به او نوشت و فرمود: «فرستاده‎ام خبری شگفت به من داد، گفت که تو میان خود و او گفته‌ای که کُردها تو را برانگیخته‌اند تا بسیاری از [[خراج]] را بر خود شکسته‌ای و به او گفته‌ای که [[امیرمؤمنان]] را بدان خبر مده، ای زیاد به [[خدا]] [[سوگند]] همانا تو دروغ‎گویی و هر آینه اگر خراجت را نفرستادی چنان بر تو فشار آورم که تو را تهی‎دست و سنگین بار سازد جز آن‎که آن‎چه را از خراج نقض کرده‌ای، در عهده‌گیری»<ref>ن.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۶۲؛ یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۴.</ref>.<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>


===== تخلف [[ابن هرمه]] =====
شیوه‌های مجازات والیان [[مجرم]]، از سوی امیرمؤمنان، بسیار سرسختانه و در عین حال، اثربخش بود. امام{{ع}} در مواردی به شلاق زدن مجرم اقدام می‌کرد و همه اموالی را که در [[اختیار]] گرفته بود، به [[بیت المال]] باز می‎گرداند و گاه با شهره کردن فرد، درس عبرتی برای دیگر [[کارگزاران]] به شمار می‌آمد. این [[مجازات]] در مورد «[[ابن هرمه]]» که خود، [[مأمور]] [[مراقبت]] و [[نظارت]] [[بازار]] [[اهواز]] بود، به [[جرم]] رشوه‌خواری‌اش، [[اجرا]] شد: {{متن حدیث|إِذَا قَرَأْتَ كِتَابِي فَنَحِّ ابْنَ هَرْمَةَ عَنِ السُّوقِ وَ أَوْقِفْهُ لِلنَّاسِ وَ اسْجُنْهُ وَ نَادِ عَلَيْهِ وَ اكْتُبْ إِلَى أَهْلِ عَمَلِكَ تُعْلِمُهُمْ رَأْيِي فِيهِ}}<ref>تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج۲، ص۵۳۲؛ نوری طبرسی، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستبط المسائل، ج۱۷، ص۳۷۹.</ref>؛ یعنی: هنگامی که [[نامه]] مرا خواندی، ابن هرمه را از نظارت بازار برکنار دار، و او را به [[مردم]] معرفی کن، و به زندانش افکن، و رسوایش ساز، و به همه بخش‌‎های تابع «اهواز» بنویس که من این‎گونه عقوبتی (شدید) برای او معین کرده‎‌ام. [[امام علی]]{{ع}} این شیوه جزایی را به [[فرماندهان]] خود نیز سفارش می‎‌نمود تا در برابر [[مجرمان]]، آن را به کار برند و از به وجود آمدن ناهنجاری‌‎های ناشی از جرایم کارگزاران جلوگیری نمایند.<ref>[[فاطمه ترابی|ترابی، فاطمه]]، [[ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی (مقاله)|مقاله «ارتقاء و توسعه اقتصادی به کمک مبارزه با نابسامانی‌های اقتصادی در سیره امیرالمؤمنین علی»]].</ref>


===== تخلف مصقلة بن هبیره شیبانی =====
===== تخلف [[سعد بن عمرو انصاری]] =====
[[مصقلة بن هبیره شیبانی]] داستان مفصلی دارد. او تعدادی از [[اسیران]] را با [[پول]] بیت‌المال می‌خرد و [[آزاد]] می‌کند. امام به او می‌فرمایند این کار خیلی خوبی است که شما اسیرانی را بخری و آزاد کنی اما اینکه از پول بیت‌المال این کار را بکنی درست نیست و تو باید این [[پول]] را به [[خزانه]] برگردانی. او هم مقداری از پول را فرستاد و در فرستادن بخش دیگر آن تعلل کرد. اسیرانی که مصقله آزاد کرده بود افرادی بودند که در [[شورش]] علیه [[حکومت امام علی]]{{ع}} [[اسیر]] شده بودند و افراد [[فقیر]] و [[ناداری]] نبودند، مصقله می‌توانست از خود آنها برای آزادی‌شان کمک بگیرد اما این کار را نکرد و وقتی دید مطالبه [[امام]] از او جدی است از امام رویگردان شد، فرار کرد و به [[معاویه]] [[پناهنده]] شد، معاویه هم او را تحویل گرفت و بعدها مسئولیت‌هایی را به او سپرد.
از موارد تخلفات [[کارگزاران]] که در [[تاریخ]] نقل شده سعد بن عمرو انصاری است، او بخشی از خراجی که جمع‌آوری می‌کرد را به دست امام نمی‌رساند. امام او را به ستون [[مسجد]] بست و او را وادار کرد که [[اموال]] [[بیت‌المال]] را برگرداند. [[سرپیچی]] کارگزاران از [[ادای امانت]] به این مسئله برمی‌گردد که آنها [[گمان]] می‌کردند مانند دوره خلفای پیشین می‌توانند بخشی از اموال بیت‌المال را برای خود بردارند. [[عثمان بن حنیف]] یکی دیگر از این افراد بود. او در زمان خلیفه دوم مسئول جمع‌آوری مالیات [[عراق]] بود و مساحت [[زمین‌ها]] را اندازه‌گیری و مشخص می‌کرد هر فرد چه مقدار باید [[جزیه]] بدهد. [[عثمان]] در مجلس مهمانی اشرافی شرکت می‌کند، گزارش این مهمانی به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} می‌رسد، [[امام]] طی نامه‌ای او را [[نهی]] می‌کنند که چرا در [[مجلسی]] شرکت کردی که در آن فقط اشراف بودند و [[فقرا]] را در آن مهمانی راهی نبود و سپس او را عزل می‌کنند.
 
===== تخلف [[یزید بن غیث ارحبی]] =====
یزید بن غیث ارحبی،  مدتی از جانب امام [[والی مدائن]]، پس از آن [[والی ری]] و [[همدان]] و مدتی نیز والی [[اصفهان]] بود. امام به او [[نامه]] می‌نویسد و می‌فرماید تو در پرداخت و فرستادن خراجت تأخیر داشتی، من علت آن را نمی‌دانم اما تو را به [[تقوای الهی]] [[دعوت]] می‌کنم و تو را بر حذر می‌دارم از اینکه [[اجر]] و [[پاداش]] [[خدا]] را ضایع نمایی و [[جهاد]] خود را با [[خیانت]] به [[مسلمانان]] [[باطل]] سازی، از خدا بترس و نفس خود را از [[حرام]] دو نگه دار و راهی برای [[عتاب]] من قرار مده. در [[حقیقت]] امام با این نامه به یزید اخطار می‌دهد.
 
===== تخلف [[یزید بن حجیه تیمی]] =====
یزید بن حجیه تیمی، مدتی والی ری بود، او در ارسال [[خراج]] سی هزار درهم کم فرستاد، امام او را به مرکز [[خلافت]] احضار کرد و از او خواست بقیه [[اموال]] [[بیت‌المال]] را به [[خزانه]] برگرداند که یزید منکر شد، امام او را تازیانه زد و [[حبس]] کرد. یزید بن حجیه تیمی موفق شد از [[زندان]] فرار کند و به [[معاویه]] بپیوندد، معاویه هم اموالی را که او برداشته بود به خودش بخشید و بعد از اینکه توانست بر [[جهان اسلام]] مسلط شود او را به عنوان حاکم ری [[منصوب]] کرد. این روش معاویه بود که سعی می‌کرد با [[بخشش]] اموال بیت‌المال افرادی را که از حکومت عادلانه امیرالمؤمنین{{ع}} ناراضی بودند، جذب کند.
 
 
===== تخلف [[مصقلة بن هبیره شیبانی]] =====
مصقلة بن هبیره شیبانی، داستان مفصلی دارد. او تعدادی از [[اسیران]] را با [[پول]] بیت‌المال می‌خرد و [[آزاد]] می‌کند. امام به او می‌فرمایند این کار خیلی خوبی است که شما اسیرانی را بخری و آزاد کنی اما اینکه از پول بیت‌المال این کار را بکنی درست نیست و تو باید این [[پول]] را به [[خزانه]] برگردانی. او هم مقداری از پول را فرستاد و در فرستادن بخش دیگر آن تعلل کرد. اسیرانی که مصقله آزاد کرده بود افرادی بودند که در [[شورش]] علیه [[حکومت امام علی]]{{ع}} [[اسیر]] شده بودند و افراد [[فقیر]] و [[ناداری]] نبودند، مصقله می‌توانست از خود آنها برای آزادی‌شان کمک بگیرد اما این کار را نکرد و وقتی دید مطالبه [[امام]] از او جدی است از امام رویگردان شد، فرار کرد و به [[معاویه]] [[پناهنده]] شد، معاویه هم او را تحویل گرفت و بعدها مسئولیت‌هایی را به او سپرد.


====(۳): مسامحه در مجازات اشخاص غیردولتی====
====(۳): مسامحه در مجازات اشخاص غیردولتی====
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش