←منابع
(صفحهای تازه حاوی «==استدلال به خبر غدیر بر امامت== استدلال به خبر غدیر در دو مرحله سامان مییابد: اثبات اصل آن و دلالتش برخلافت و امامت. ===اثبات خبر غدیر=== در میان احادیث نبوی روایتی به اندازه حدیث غدیر روایتگر - اعم از شیعه و سنی - ندارد؛ به گون...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
شایان [[تأمل]] است که با توجه به متن [[خطبه غدیر]] و دقت در سایر مطالبی که [[پیامبر]] در [[سخنرانی]] خود فرمودهاند، معنای «مولا» و مراد از «[[ولایت]]» برای مخاطبان بسیار روشن بوده است و هر مُنصفی که آن را مطالعه کند و شرایط خطبه را به طور کامل در نظر بگیرد، واضحتر از آن خواهد بود که جای بحث و [[احتجاج]] باشد. به کار بردن کلمه «مولا» برای آن است که هیچ لفظی چون [[امامت]]، [[خلافت]]، [[وصایت]]، نمیتواند حامل معنای دقیقی باشند که [[برتر]] از همه معانی الفاظ مذکور است. پیامبر فقط امامت یا خلافت یا وصایت حضرت را اعلام نمیکند، بلکه اولی به نفس بودن و [[صاحب اختیار]] تام بر [[جان]] و [[مال]] و [[دین]] [[مردم]] بودن را بیان میفرماید. به دیگر سخن، [[ولایت مطلقه]] الهیه راکه به معنای [[نیابت]] تامه از سوی [[پروردگار]] است، هیچ لفظی فصیحتر و گویاتر از «مولا» برای ادای این منظور پیدا نمیشود. اگر کلمه دیگری در اینجا به کار رفته بود، [[دشمنان]] [[غدیر]] خیلی آسانتر آن را میپذیرفتند یا در [[مقام]] رد آن چنین نمیکوشیدند. آنان با تشکیک در معنای واژه «مولا» میخواهند آن را از محتوای مهم و کارساز [[عقیدتی]] و اجتماعیاش جدا کنند و آن را در حد بیان یک موضوع [[عاطفی]] و [[اخلاقی]] پایین بیاورند. آنان از معنای وسیع «اولی به نفس» [[وحشت]] دارند و معنای آن را خوب میفهمند که این گونه به مبارزهاش برخاستهاند.<ref>[[محمد باقر انصاری|انصاری، محمد باقر]]، [[غدیر (مقاله)| مقاله «غدیر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۵۵.</ref> | شایان [[تأمل]] است که با توجه به متن [[خطبه غدیر]] و دقت در سایر مطالبی که [[پیامبر]] در [[سخنرانی]] خود فرمودهاند، معنای «مولا» و مراد از «[[ولایت]]» برای مخاطبان بسیار روشن بوده است و هر مُنصفی که آن را مطالعه کند و شرایط خطبه را به طور کامل در نظر بگیرد، واضحتر از آن خواهد بود که جای بحث و [[احتجاج]] باشد. به کار بردن کلمه «مولا» برای آن است که هیچ لفظی چون [[امامت]]، [[خلافت]]، [[وصایت]]، نمیتواند حامل معنای دقیقی باشند که [[برتر]] از همه معانی الفاظ مذکور است. پیامبر فقط امامت یا خلافت یا وصایت حضرت را اعلام نمیکند، بلکه اولی به نفس بودن و [[صاحب اختیار]] تام بر [[جان]] و [[مال]] و [[دین]] [[مردم]] بودن را بیان میفرماید. به دیگر سخن، [[ولایت مطلقه]] الهیه راکه به معنای [[نیابت]] تامه از سوی [[پروردگار]] است، هیچ لفظی فصیحتر و گویاتر از «مولا» برای ادای این منظور پیدا نمیشود. اگر کلمه دیگری در اینجا به کار رفته بود، [[دشمنان]] [[غدیر]] خیلی آسانتر آن را میپذیرفتند یا در [[مقام]] رد آن چنین نمیکوشیدند. آنان با تشکیک در معنای واژه «مولا» میخواهند آن را از محتوای مهم و کارساز [[عقیدتی]] و اجتماعیاش جدا کنند و آن را در حد بیان یک موضوع [[عاطفی]] و [[اخلاقی]] پایین بیاورند. آنان از معنای وسیع «اولی به نفس» [[وحشت]] دارند و معنای آن را خوب میفهمند که این گونه به مبارزهاش برخاستهاند.<ref>[[محمد باقر انصاری|انصاری، محمد باقر]]، [[غدیر (مقاله)| مقاله «غدیر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۵۵.</ref> | ||
==[[شبهه]] در [[دلالت حدیث غدیر]]== | |||
درباره دلالت حدیث غدیر سه گونه شبههآفرینی دیده میشود: | |||
#در مواردی با ذکر یک یا چند جمله از [[حدیث غدیر]] و حذف همه شرایط زمانی و مکانی آن، معنای [[حدیث]] را [[تضعیف]] کردهاند<ref>احمد بن حنبل، المسند، ج۴، ص۳۷۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص١٠٩. </ref>. | |||
#در مواردی [[تحریف]] در [[تاریخ]] [[غدیر]] دیده میشود؛ مثلاً جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ...}} را آوردهاند و بقیه داستان را به صورت دیگری نقل کردهاند. در بعضی موارد مدعی شدهاند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} اصلاً در غدیر حضور نداشته است! گاهی نیز جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ...}} را برای غیر غدیر آوردهاند. | |||
# شبهه معروف حدیث غدیر معنای «مولا» است. نخست گفتهاند: صیغه «مفعل» به معنای «افعل» نمیآید؛ یعنی «مولا» به معنای «اولی» به کار نمیرود. بر فرض [[تسلیم]]، مراد از آن «اولی به [[محبت]]» است، نه «[[اولی به تصرف]]». سپس گفتهاند: اگر «مولا» به معنای «اولی به تصرف» باشد و به [[امامت]] او نیز دلالت کند، این [[مقام]] [[باطنی]] امیرالمؤمنین{{ع}} است، گرچه در ظاهر به این مقام دست نیابد، و دیگران [[خلافت]] را به دست گیرند. در نتیجه هم [[خلافت ظاهری]] آنان [[حق]] است، [[خلافت باطنی]] حضرت! | |||
در پاسخ به مسائل مطرح شده درباره حدیث غدیر، مباحث بسیار مفصلی در کتب [[کلامی]] و [[حدیثی]] به چشم میخورد و علمای بزرگ جوانب آن را از هر جهت کاویده و راه را بر همه [[شبهات]] بستهاند. آنان با استناد به [[ادله]] لغوی و ادبی، قرائن حال و مقال و شواهد [[تاریخی]]، دلالت حدیث غدیر را بر [[ولایت مطلقه]] امیرالمؤمنین{{ع}}، در حد [[قطعی]] و پذیرفتنی در محافل [[علمی]] ثابت کردهاند که بسیاری از آنها ضمن مطالب گذشته ذکر شد. خلاصهای از مطالب [[دانشمندان]] در [[پاسخ به شبهات]] دلالتی چنین است: | |||
۱. در پاسخ به کسانی که فقط یک یا چند جمله از حدیث غدیر را آورده و همه مقارنات آن را حذف کردهاند، نخست میگوییم: در روایاتی از [[اهل سنت]] تصریح شده که «حضرت خطبهای خواند و نیازهای [[امت]] را تا [[روز قیامت]] بیان فرمود»<ref>هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۰۵.</ref>. باید پرسید: کجا است آن [[خطبه]] که فقط یک جملهاش باقی مانده است؟ در بقیه خطبه چه مطالبی بوده که حذف شده است؟ افزون بر این که [[روایات]] بسیاری از [[اهل سنت]]، متن مفصلی از [[حماسه غدیر]] را ثبت کرده است. بنابراین، باید همه [[احادیث غدیر]] را کنار یکدیگر قرار داد و قرائن موجود در آن را سنجید و نتیجه گرفت، نه فقط جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ...}} را ذکر کرده، به جستوجوی معنای «مولا» از کتب لغت پرداخت! | |||
۲. در پاسخ به کسانی که در بیان حماسه غدیر به [[تحریف]] یا حذفی دست یازیده و احیاناً حضور [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را در [[غدیر]] [[نفی]] کردهاند، باید گفت: [[احادیث]] بسیاری از اهل سنت داستان را به طور مفصل نقل و به حضور امیرالمؤمنین{{ع}} در غدیر تصریح کردهاند؛ به گونهای که [[پیامبر]] دست او را گرفت و بالا برد، سپس جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} را فرمود. از آنجا که امیرالمؤمنین{{ع}} پیش از [[سفر حج]] به [[یمن]] رفته بود و به [[دستور پیامبر]] برای ایام [[حج]] به [[مکه]] بازگشت و در بقیه قضایا همراه حضرت بود، بعضی از این قسمت [[تاریخ]] [[سوء استفاده]] کرده و بازگشت حضرت را از یمن نیاوردهاند. | |||
۳. بیش از ۶۵ نفر از [[اهل]] [[ادب]] و لغت به کاربرد «مولا» به معنای «اولی» اعتراف دارند<ref>میلانی، سید علی، نفحات الازهار، ج۸، ص۷۴؛ بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۳/۱۵، ص۵۹۳ - ۵۹۱.</ref>. همچنین بیش از چهل نفر از [[مفسران]] «مولا» را به «اولی» [[تفسیر]] کردهاند<ref>بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۳/۱۵، ص۵۹۰ – ۵۸۹؛ میر حامد حسین، عبقات الانوار، ج۸، ص۱۹۹ - ۱۱. </ref>. [[تفتازانی]] و [[قوشچی]] که در سند یا [[دلالت حدیث]] بر [[امامت]] [[شبهه]] دارند، به شیوع استعمال «مولا» در معنای «[[اولی به تصرف]]» اعتراف کردهاند. | |||
در کتاب [[عوالم]] العلوم بحث مفصلی درباره معنای «مولا» آورده و شماری از کتب [[تفسیر]] [[عامه]] را ذکر کرده است که «مولا» را به معنای اولی» دانستهاند. همچنین فهرستی از [[راویان حدیث]] و [[شاعران]] و [[اهل لغت]] برشمرده که «اولی» را معنای اصلی «مولا» دانستهاند<ref>بحرانی، عبدالله، عوالم العلوم، ج۳/۱۵، ص۵۹۱، ۵۸۹، ۳۳۱.</ref>. ذیلاً نام آنان ذکر میشود: | |||
[[محمد بن سائب کلبی]] م ۱۴۶، [[سعید بن اوس انصاری]] لغوی م ۲۱۵، [[معمر بن مثنی نحوی]] م ۲۰۹، [[ابوالحسن اخفش نحوی]] م ۲۱۵، [[احمد بن یحیی ثعلب]] م ۲۹۱، [[ابوالعباس مبرد نحوی]] م ۲۸۶، [[ابواسحاق زجاج لغوی نحوی]] م ۳۱۱، [[ابوبکر ابن انباری]] م ۳۲۸، [[سجستانی عزیزی]] م ۳۳۰، [[ابوالحسن رمانی]] م ۳۸۴، [[ابونصر فارابی]] م ۳۹۳، [[ابواسحاق ثعلبی]] م ۴۲۷؛ [[ابوالحسن واحدی]] م ۴۶۸، [[ابوالحجاج شمنتری]] م ۴۷۶، [[قاضی زوزنی]] م ۴۸۶، [[ابوزکریا شیبانی]] م ۵۰۲، [[حسین فراء بغوی]] م، ۵۱۰، [[جارالله زمخشری]] م ۵۳۸، [[ابن جوزی بغدادی]] م۵۹۷، [[نظام الدین قمی]] م ۷۲۸، [[سبط ابن جوزی]] م ۶۵۴، [[قاضی بیضاوی]] م ۶۸۵، [[ابن سمین حلبی]] م ۷۵۶، [[تاج الدین خجندی نحوی]] م ۷۰۰، [[عبدالله نسفی]] م ۷۱۰، [[ابن صباغ مالکی]] م ۷۵۵، [[واعظ کاشفی]] م ۹۱۰، ابوالسعود م ۹۸۲، [[شهاب الدین خفاجی]] م ۱۰۶۹. | |||
[[شاهد]] دیگر برای معنای «مولا» [[احادیث غدیر]] است که به الفاظ دیگر نقل شده است. در موارد مذکور به جای {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} جملات دیگری آمده که معنای آن را روشن میسازد؛ از جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ}}<ref>احمد بن حنبل، المسند، ج۵، ص۳۶۱، ۳۵۸، ۳۵۰؛ نسائی، خصائص امیر المؤمنین{{ع}}، ص۱۰۳، ۹۳؛ ابن ماجه، السنن، ج۱، ص۴۳؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۳۵، ۱۰۵، ۱۰۴؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص١٠٩: خوارزمی، المناقب، ص۹۳؛ ابن مغازلی، مناقب امیرالمؤمنین، ج۱۶، ص۱۸؛ جوینی فرائد السمطین، ج۱، ص۷۰؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۰۹.</ref>، {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ وَ مَنْ كُنْتُ إِمَامَهُ فَعَلِيٌّ إِمَامُهُ}}<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ص۲۵۰.</ref>، {{متن حدیث|مَنْ کَانَ وَلِیُّهُ فَهَذَا وَلِیُّهُ}}<ref>نسائی، خصائص امیرالمؤمنین، ص١۰١.</ref>، {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ عَلِيّاً بَعْدِی مَوْلَاهُ}}<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۳۴۹.</ref>، {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ أَوْلَی بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ}}<ref>زمخشری، نزل الابرار، ص۲۱؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۲۹.</ref>، {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ وَلِيُّهُ بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ}}<ref>سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۲.</ref>؛ | |||
از مجموع این عبارات که تعبیر دیگری از م{{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ}} است، [[امامت]] و [[اولی به تصرف]] بودن و ارتباط موضوع به [[زمان]] پس از [[پیامبر]] به وضوح بر میآید. | |||
[[شاهد]] دیگر دربارهٔ معنای «مولا» این است که برای آن معانی دیگری هست که [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} با همان معانی هم ثابت میشود؛ از جمله معنای «متولی الأمر» است که بیش از پانزده تن از [[علمای اهل سنت]] آن را ذکر کردهاند<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۳۳؛ زمخشری، تفسیر الکشاف، ج۱، ص۳۳۳؛ بیضاوی، انوارالتنزیل، ص۷۱۶؛ عبدالله نسفی، تفسیر نسفی، ج۱، ص۱۴۴؛ اندلسی، البحر المحیط، ج۴، ص۱۴۹ و ج۵، ص۵۲؛ نیشابوری، غرائب القرآن، ج۳، ص۱۱۳، ج۱۴، ص۹۹ وج ۱۷، ص۱۲۶؛ سیوطی، تفسیرالجلالین ص۳۶۲، ۲۵۶، ۲۴۰، ۶۶؛ محمد بن ابی بکر رازی، تفسیر رازی، ج۷، ص۱۶۱ وج ۱۰، ص۸۸.</ref>؛ و این همان امامت و به دست گرفتن زمام امور [[مردم]] پس از پیامبر است. معنای دیگر «المتصرف فی الأمر» است که با «اولی به تصرف» یکی است و همان را میرساند و در [[کلام]] عدهای از [[اهل سنت]] آمده است<ref>نیشابوری، غرائب القرآن، ج۷، ص۱۲۸؛ فخررازی، محمد، التفسیر الکبیر، ج۱۳، ص۱۸ - ۱۷، ج۲۳، ص۷۴؛ قاری، ملاعلی، المرقاة فی شرح المشکاة، ج۵، ص۵۶۸.</ref>. معنای دیگر ولی «الأمر» است<ref>سیوطی، تفسیر الجلالین، ص۳۶۲؛ نیشابوری، غرائب القرآن، ج۳، ص۱۱۳ وج ۱۴، ص۹۹.</ref> که مرادف «متولی الأمر» است. معنای دیگر «مَلیک» است که امور مردم در دست او است و «ملیک النحل» به [[ملکه]] زنبوران عسل میگویند<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۸، ص، ۱۹۹، کتاب التفسیر؛ عینی، بدرالدین، عمدة القاری، ج۱۸، ص۱۷۰؛ قسطلانی، ارشاد الساری، ج۷، ص۷۷.</ref>، و این نیز با معنای [[امامت]] و [[ریاست عامه]] وی بر [[مردم]] سازگار است. | |||
۴. از سوی دیگر، اعتراف عدهای از [[علمای اهل سنت]] به مفاد [[حدیث غدیر]] میتواند بهترین دلیل بر معنای «مولا» باشد، مانند [[محمد بن محمد غزالی]]، [[حکیم سنایی]]، [[عطار]]، [[ابن طلحه شافعی]]، [[سبط ابن جوزی]]، [[گنجی شافعی]]، [[سعیدالدین فرغانی]]، [[تقی الدین مقریزی]]، [[شهاب الدین دولت آبادی]]، [[شهاب الدین احمد]]، [[محمد بن اسماعیل امیر]] و [[محمد بن اسماعیل دهلوی]]<ref>ر.ک: غزالی، سرالعالمین، ص۷۴؛ ابن طلحه، شافعی، مطالب السؤول، ص۴۴؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۰؛ گنجی، کفایة الطالب، ص۱۶۶؛ حکیم سنایی، حدیقة الحقیقه؛ عطار نیشابوری، دیوان مظهر الحق؛ مقریزی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار؛ ج۲، ص۲۲۰.</ref> که به مفاد حدیث غدیر و [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[اقرار]] دارند<ref>مقاله حاضر، بخشی از پژوهش مفصل نویسنده درباره غدیر است.</ref>.<ref>[[محمد باقر انصاری|انصاری، محمد باقر]]، [[غدیر (مقاله)| مقاله «غدیر»]]، [[دانشنامه امام علی ج۸ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۸]] ص ۲۶۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |