پرش به محتوا

فساد اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۷۴۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:
===پیامدهای [[فرهنگی]] و اجتماعی===
===پیامدهای [[فرهنگی]] و اجتماعی===
[[دستگاه قضایی]] و کارکنانی که [[رشوه]] می‌گیرند بر عناصر فساد و [[جرم]] در [[جامعه]] تأثیر می‌گذارند؛ بنابراین فساد در دستگاه قضایی سبب معافیت از [[مجازات]] و ایجاد عدم [[اطمینان]] برای کسانی می‌شود که به دنبال [[انصاف]] و [[عدل]] به خصوص برای افراد [[فقیر]] هستند<ref>قلی‌پور، رحمت‌الله؛ نیک‌رفتار، طیبه، «فساد اداری و راهکارهای مناسب برای مبارزه با آن»، مجلس و پژوهش، سال ۱۳، شماره ۵۳، ص۳۳-۵۳.</ref>؛ لذا فساد موجب تضعیف [[فرهنگ]] [[قبح]] اجتماعی [[اعمال]] مفسدانه، تضعیف فرهنگ کار، [[فرار]] مغزها می‌شود<ref>حسن‌پور، حمیدرضا؛ رضوی، بهزاد، «اهمیت پیشگیری از فساد اداری و تأثیر آن بر سلامت اجتماعی»، مجله آموزش و سلامت جامعه، دوره ۵، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۷، ص۷۲–۸۱.</ref>. فساد اداری مانع از [[رشد]] [[رقابت]] سالم و موجب خنثی شدن تلاش‌ها در جهت کاهش [[فقر]] و [[تبعیض]] اجتماعی می‌شود. فساد اداری منجر به هدر رفتن سرمایه‌گذاری‌های انجام شده روی منابع [[انسانی]]، کم‌رنگ شدن [[فضایل اخلاقی]] و ایجاد [[ارزش‌های منفی]] در [[سازمان]] می‌شود<ref>افضلی، عبدالرحمن، «فساد اداری و تأثیر آن بر توسعه، علل پیامدها و راهکارهای بیرون‌رفت»، مجله حقوقی بین‌المللی، نشریه مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری، سال ۲۸، شماره ۴۵، ص۲۳۵–۲۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالقادر تکه‌یی|تکه‌یی]]، [[سید رضی میرجمال گیلانی|گیلانی]] و [[علی نوروزی|نوروزی]]، [[بررسی عوامل تأثیر گذار بر فساد اداری در سازمان‌های دولتی (مقاله)| مقاله «بررسی عوامل تأثیر گذار بر فساد اداری در سازمان‌های دولتی»]] ص ۸.</ref>
[[دستگاه قضایی]] و کارکنانی که [[رشوه]] می‌گیرند بر عناصر فساد و [[جرم]] در [[جامعه]] تأثیر می‌گذارند؛ بنابراین فساد در دستگاه قضایی سبب معافیت از [[مجازات]] و ایجاد عدم [[اطمینان]] برای کسانی می‌شود که به دنبال [[انصاف]] و [[عدل]] به خصوص برای افراد [[فقیر]] هستند<ref>قلی‌پور، رحمت‌الله؛ نیک‌رفتار، طیبه، «فساد اداری و راهکارهای مناسب برای مبارزه با آن»، مجلس و پژوهش، سال ۱۳، شماره ۵۳، ص۳۳-۵۳.</ref>؛ لذا فساد موجب تضعیف [[فرهنگ]] [[قبح]] اجتماعی [[اعمال]] مفسدانه، تضعیف فرهنگ کار، [[فرار]] مغزها می‌شود<ref>حسن‌پور، حمیدرضا؛ رضوی، بهزاد، «اهمیت پیشگیری از فساد اداری و تأثیر آن بر سلامت اجتماعی»، مجله آموزش و سلامت جامعه، دوره ۵، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۷، ص۷۲–۸۱.</ref>. فساد اداری مانع از [[رشد]] [[رقابت]] سالم و موجب خنثی شدن تلاش‌ها در جهت کاهش [[فقر]] و [[تبعیض]] اجتماعی می‌شود. فساد اداری منجر به هدر رفتن سرمایه‌گذاری‌های انجام شده روی منابع [[انسانی]]، کم‌رنگ شدن [[فضایل اخلاقی]] و ایجاد [[ارزش‌های منفی]] در [[سازمان]] می‌شود<ref>افضلی، عبدالرحمن، «فساد اداری و تأثیر آن بر توسعه، علل پیامدها و راهکارهای بیرون‌رفت»، مجله حقوقی بین‌المللی، نشریه مرکز امور حقوقی بین‌المللی ریاست جمهوری، سال ۲۸، شماره ۴۵، ص۲۳۵–۲۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالقادر تکه‌یی|تکه‌یی]]، [[سید رضی میرجمال گیلانی|گیلانی]] و [[علی نوروزی|نوروزی]]، [[بررسی عوامل تأثیر گذار بر فساد اداری در سازمان‌های دولتی (مقاله)| مقاله «بررسی عوامل تأثیر گذار بر فساد اداری در سازمان‌های دولتی»]] ص ۸.</ref>
==ماهیت فساد اداری==
فساد گونه‌ای از رفتار [[مقامات دولتی]] است که در آن به طور ناصحیح و غیرقانونی با [[سوء استفاده از قدرت]] عمومی واگذار شده به آنها، خود و نزدیکانشان را [[غنی]] می‌کنند<ref>استفان هارست و لانگست، ۱۹۹۷ (Stapenhurst & Langseth).</ref>. تعریف استاندارد فساد اداری، [[سوء استفاده از اختیارات دولتی]] - [[قدرت]] عمومی - برای [[کسب منافع شخصی]] است<ref>نای، ۱۹۶۷ (Nye).</ref>. این تعریف، مورد توافق عمومی در [[جهان]] است<ref>عباس‌زادگان، محمد عباس، فساد اداری.</ref>. اما فساد در [[زبان عربی]] به معنای خارج شدن شیء از حالت [[اعتدال]] است؛ کم باشد یا زیاد. فساد در نفس، بدن و هر چیزی که از اعتدال خارج شود، کاربرد دارد<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱.</ref>.
بنا به تعریف لغوی، فساد با [[ظلم]] مترادف است؛ زیرا ظلم نیز به معنای خروج و [[تجاوز]] از [[حق]]<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱.</ref> و قرار دادن شیء در غیر مکان آن است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲.</ref>. از این رو می‌‌توان گفت که [[اصلاح]] و [[عدل]]، هر دو در مقابل فساد قرار می‌گیرد.
در [[فرهنگ اسلامی]]، نهاد [[اداره جامعه]]، «[[حکومت]]» خوانده می‌شود. حکومت از ریشه [[حکم]] است. [[حکم]] در لغت به معنای کار محکم و [[استوار]] (مهیار، بی‌تا) و منع و بازداشتن برای اصلاح<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱.</ref> و حکومت به معنای جلوگیری فرد از [[ظلم و ستم]] است<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲.</ref>
بنابراین، اساس [[نظام اداری]] [[جامعه اسلامی]] بر مبنای عدل و [[اصلاح]] است که هر دو در تضاد ماهوی با [[فساد]] قرار دارد. [[آیات قرآن کریم]] نیز بر اساسی بودن عنصر [[عدالت]] در [[حکومت الهی]] تأکید می‌کند: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
«مراد به انزال [[میزان]] انزال اسباب آن است و امر به إعداد آن و نزد بعضی مراد به آن [[عدل]] است که مستلزم [[سیاست]] [[مدنی]] است و سبب [[انتظام]] امور و موجب آن [[دفاع]] (در برابر) اعدای [[دین]] (است)»<ref>کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین. ج۹، ص۱۸۷.</ref>.
در [[آیات]] دیگر آمده است: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا}}<ref>«ما این کتاب (آسمانی) را بر تو، به حق فرو فرستاده‌ایم تا در میان مردم بدانچه خداوند به تو نمایانده است داوری کنی و طرفدار خائنان مباش» سوره نساء، آیه ۱۰۵.</ref>، {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن و از هوا و هوس پیروی مکن که تو را از راه خداوند گمراه کند؛ به راستی آن کسان که از راه خداوند گمراه گردند، چون روز حساب را فراموش کرده‌اند، عذابی سخت خواهند داشت» سوره ص، آیه ۲۶.</ref>. در آیه‌های بعدی [[سوره ص]] به [[تمجید]] از این [[مسئولیت]] خطیر [[حضرت داود]]{{ع}} پرداخته، و [[حکومت]] بر اساس [[حق]]، مصداق [[عمل صالح]] و عکس، آن مصداق فساد دانسته شده است: {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند چون فسادانگیزان در زمین می‌شماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران می‌دانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>.
در [[روایات اسلامی]] نیز به جایگاه [[عدل]] در [[اداره جامعه]] این چنین اشاره شده است:«همانا [[عدالت]] [[میزان]] [[خداوند سبحان]] است که در میان [[خلق]] قرار داده و برای برپایی و قوام [[حق]] [[نصب]] فرموده است؛ بنابراین درباره میزان [[خداوند]] با او [[مخالفت]]، و با [[سلطنت]] او معارضه نکنید»<ref> {{متن حدیث|إِنَّ الْعَدْلَ مِيزَانُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ الَّذِي وَضَعَهُ فِي الْخَلْقِ وَ نَصَبَهُ لِإِقَامَةِ الْحَقِّ فَلَا تُخَالِفْهُ فِي مِيزَانِهِ وَ لَا تُعَارِضْهُ فِي سُلْطَانِهِ}}؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۲۴.</ref>؛ «عدل، [[سازمان]] دهنده [[حکومت]] است»<ref>{{متن حدیث|الْعَدْلُ نِظَامُ الْإِمْرَةِ}}، تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۴۶.</ref>؛ «معیار [[سیاست]]، عدل است»<ref>{{متن حدیث|مِلَاكُ السِّيَاسَةِ الْعَدْلُ}}؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۰۲.</ref>؛ «در عدالت، [[اقتدا به سنت]] خداوند و برقراری دولت‌هاست»
<ref>{{متن حدیث|فِي الْعَدْلِ الِاقْتِدَاءُ بِسُنَّةِ اللَّهِ وَ ثَبَاتُ الدُّوَلِ}}؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۴۷۹.</ref>.
در مجموع می‌‌توان گفت که حکومت در [[اسلام]] معادل قوام و [[اصلاح]] کار [[مسلمین]] در جهت [[مصالح دنیوی و اخروی]] آنها بر مبنای عدالت است در حالی که [[فساد]] با توجه به معنای لغوی و کاربرد [[قرآنی]] آن، درست در نقطه مقابل این امر قرار دارد. بر همین اساس، [[فساد اداری]] به هر نوع عملی اطلاق می‌شود که از جانب هر کسی و به هر صورتی و هر انگیزه‌ای انجام گیرد؛ به گونه‌ای که در اهداف و عملکرد نهادهای دولتی اخلال ایجاد و یا آن را از مسیر صحیح خویش [[منحرف]] کند.
<ref>[[مهدی اکبرنژاد|اکبرنژاد]]، [[مینا یعقوبی|یعقوبی]]، [[فرزاد غلامی|غلامی]]، [[بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث (مقاله)|مقاله «بررسی فساد اداری از دیدگاه قرآن و احادیث»]]، [[مدیریت اسلامی (نشریه)|فصلنامه مدیریت اسلامی]]، ص 170-172.</ref>


==راهکارهای [[مقابله با فساد اداری]]==
==راهکارهای [[مقابله با فساد اداری]]==
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش