پرش به محتوا

بحث:عصمت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دریافت منصب' به 'تصدی منصب'
جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله')
جز (جایگزینی متن - 'دریافت منصب' به 'تصدی منصب')
خط ۹۵۸: خط ۹۵۸:
==== [[عصمت عملی]] ====
==== [[عصمت عملی]] ====


===== [[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== [[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب =====
تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه [[گناهان]] صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.
تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه [[گناهان]] صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] می‌دانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.


مرحوم [[شیخ مفید]] همچون دیگر متکلمان امامیه به عصمت امام از گناهان صغیره و کبیره پس از تصدی منصب امامت تصریح کرده و می‌‌گوید: [[پیامبران]] و امامان ـ پس از پیامبران ـ در حال نبوت و [[امامت]] خود از [[گناهان کبیره]] و صغیره معصوم‌اند<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، ص۱۲۹؛ همو، الفصول المختاره، ص۱۰۵-۱۰۴.</ref>. دیدگاه مرحوم مفید درباره عصمت پیامبران پیش از تصدی منصب امامت، با توجه به کلمات به ظاهر [[متعارض]] ایشان در این خصوص چندان روشن نیست به طوری که برخی محققان معاصر معتقدند وی در این خصوص دیدگاه راسخی ندارد<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹.</ref>؛ وی در مواردی در عصمت پیامبران پیش از تصدی منصب توقف نموده<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، ص۱۳۰.</ref> و در مواضعی نیز تنها به عصمت پیامبران از گناهان صغیره تاکید کرده و میان گناهان صغیره‌ای که فاعل آن در اثر انجامش خوار شده و غیر آن تفکیک قائل شده و بر این اساس عصمت پیامبران از گناهان صغیره نوع اول را لازم دانسته است به خلاف نوع دوم<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۶۵ و ۶۲.</ref>. از جمع بندی نظریات مرحوم [[ابوالصلاح حلبی]] در این خصوص نیز به دست می‌‌آید که ایشان نیز قائل به عصمت پیامبران پیش و پس از تصدی منصب نبوت بوده است.<ref>[[حلبی]]، ابوالصلاح، کافی فی الفقه، ص۱۰۴.</ref>. در [[اندیشه]] [[شیخ طوسی]]، [[پیامبران]] و [[امامان]] از همه [[گناهان کبیره]] و [[صغیره]] معصوم‌اند. عبارت‌های او حاکی از آن است که ایشان میان [[عصمت]] قبل از [[تصدی منصب]] یا پس از آن تفاوتی قائل نشده است<ref>[[طوسی]]، [[محمد بن حسن]]، التبیان، ج۸، ص۴۳۰-۴۲۹؛ همو، المبسوط، تحقیق: [[محمدتقی]] کشفی، ج۳، ص۲۷۰؛ همو، تمهیدالاصول، تصحیح: عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸۰-۲۷۹.</ref>
مرحوم [[شیخ مفید]] همچون دیگر متکلمان امامیه به عصمت امام از گناهان صغیره و کبیره پس از تصدی منصب امامت تصریح کرده و می‌‌گوید: [[پیامبران]] و امامان ـ پس از پیامبران ـ در حال نبوت و [[امامت]] خود از [[گناهان کبیره]] و صغیره معصوم‌اند<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، ص۱۲۹؛ همو، الفصول المختاره، ص۱۰۵-۱۰۴.</ref>. دیدگاه مرحوم مفید درباره عصمت پیامبران پیش از تصدی منصب امامت، با توجه به کلمات به ظاهر [[متعارض]] ایشان در این خصوص چندان روشن نیست به طوری که برخی محققان معاصر معتقدند وی در این خصوص دیدگاه راسخی ندارد<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹.</ref>؛ وی در مواردی در عصمت پیامبران پیش از تصدی منصب توقف نموده<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقادات، ص۱۳۰.</ref> و در مواضعی نیز تنها به عصمت پیامبران از گناهان صغیره تاکید کرده و میان گناهان صغیره‌ای که فاعل آن در اثر انجامش خوار شده و غیر آن تفکیک قائل شده و بر این اساس عصمت پیامبران از گناهان صغیره نوع اول را لازم دانسته است به خلاف نوع دوم<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، اوائل المقالات، ص۶۵ و ۶۲.</ref>. از جمع بندی نظریات مرحوم [[ابوالصلاح حلبی]] در این خصوص نیز به دست می‌‌آید که ایشان نیز قائل به عصمت پیامبران پیش و پس از تصدی منصب نبوت بوده است.<ref>[[حلبی]]، ابوالصلاح، کافی فی الفقه، ص۱۰۴.</ref>. در [[اندیشه]] [[شیخ طوسی]]، [[پیامبران]] و [[امامان]] از همه [[گناهان کبیره]] و [[صغیره]] معصوم‌اند. عبارت‌های او حاکی از آن است که ایشان میان [[عصمت]] قبل از [[تصدی منصب]] یا پس از آن تفاوتی قائل نشده است<ref>[[طوسی]]، [[محمد بن حسن]]، التبیان، ج۸، ص۴۳۰-۴۲۹؛ همو، المبسوط، تحقیق: [[محمدتقی]] کشفی، ج۳، ص۲۷۰؛ همو، تمهیدالاصول، تصحیح: عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص۳۶۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸۰-۲۷۹.</ref>


مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است: نخست: [[عصمت از گناهان]] [[صغیره]] و [[کبیره]]، پیش یا پس از دریافت [[منصب]] و دوم:  عصمت از اشتباه و خطا (گناه سهوی) در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از دریافت منصب. تا پیش از [[مرحوم صدوق]]، [[متکلمان امامیه]] اشاره یا تصریحی به [[عصمت امام]] از چنین گناهانی نداشته‌اند. مرحوم صدوق با ارائه این معیار که [[پیامبر]] و به تبع آن [[امام]] در غیر [[تبلیغ دین]]، [[معصوم]] نیستند عملا به [[ضرورت]] نداشتن عصمت امام از چنین گناهانی البته در قالب نظریه [[سهو النبی]] ملتزم شده است<ref>شاهد بر این سخن روایاتی است که مرحوم صدوق آنها را نقل نموده و ملتزم به صحت آنها شده است. این روایات متضمن جواز سهو و نیز وقوع آن توسط نبی و امام است. به عنوان نمونه: ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}ج، ج۲، ص۲۰۳. علاوه بر اینکه وی در جایی پس از نقل روایتی که متضمن اشتباه پیامبر خاتم{{صل}} است، منکر سهو النبی را غالی و از مفوضه دانسته و آنها را لعن نموده است. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref>. این در حالی است که مرحوم [[شیخ مفید]] به صراحت امام را از چنین گناهانی معصوم می‌داند<ref>ر.ک: مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۵-۱۰۴؛ همو، المسائل العشر فی الغیبة، ص۶۱.</ref>.
مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است: نخست: [[عصمت از گناهان]] [[صغیره]] و [[کبیره]]، پیش یا پس از دریافت [[منصب]] و دوم:  عصمت از اشتباه و خطا (گناه سهوی) در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از تصدی منصب. تا پیش از [[مرحوم صدوق]]، [[متکلمان امامیه]] اشاره یا تصریحی به [[عصمت امام]] از چنین گناهانی نداشته‌اند. مرحوم صدوق با ارائه این معیار که [[پیامبر]] و به تبع آن [[امام]] در غیر [[تبلیغ دین]]، [[معصوم]] نیستند عملا به [[ضرورت]] نداشتن عصمت امام از چنین گناهانی البته در قالب نظریه [[سهو النبی]] ملتزم شده است<ref>شاهد بر این سخن روایاتی است که مرحوم صدوق آنها را نقل نموده و ملتزم به صحت آنها شده است. این روایات متضمن جواز سهو و نیز وقوع آن توسط نبی و امام است. به عنوان نمونه: ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}ج، ج۲، ص۲۰۳. علاوه بر اینکه وی در جایی پس از نقل روایتی که متضمن اشتباه پیامبر خاتم{{صل}} است، منکر سهو النبی را غالی و از مفوضه دانسته و آنها را لعن نموده است. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref>. این در حالی است که مرحوم [[شیخ مفید]] به صراحت امام را از چنین گناهانی معصوم می‌داند<ref>ر.ک: مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۵-۱۰۴؛ همو، المسائل العشر فی الغیبة، ص۶۱.</ref>.


===== [[عصمت از سهو]] =====
===== [[عصمت از سهو]] =====
خط ۹۷۸: خط ۹۷۸:
==== [[عصمت علمی]] ====
==== [[عصمت علمی]] ====
مقصود از «عصمت علمی» آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه می‌‌کند، از اشتباه معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از [[عصمت]] نیز می‌‌تواند دارای انواع زیر باشد:
مقصود از «عصمت علمی» آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه می‌‌کند، از اشتباه معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از [[عصمت]] نیز می‌‌تواند دارای انواع زیر باشد:
===== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] پیش یا پس از تصدی منصب =====
از آنجا که جامعه شیعی و نیز [[اندیشمندان مسلمان]]، یکی از [[اهداف]] [[نصب امام]] را [[تبیین دین]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} می‌دانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که [[امام]]، ضرورتا از [[اشتباه]] در تبیین دین [[معصوم]] است. آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع [[اندیشمندان]] [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>.
از آنجا که جامعه شیعی و نیز [[اندیشمندان مسلمان]]، یکی از [[اهداف]] [[نصب امام]] را [[تبیین دین]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} می‌دانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که [[امام]]، ضرورتا از [[اشتباه]] در تبیین دین [[معصوم]] است. آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع [[اندیشمندان]] [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>.


===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پیش یا پس از تصدی منصب =====
غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی نکرده‌اند، لکن از نظریات آنان درباره مسأله [[علم امام]] دست کم می‌توان به لوازم نظریه‌شان در این بخش نیز دست یافت. چه اینکه در میان [[متکلمان]] تنها مرحوم [[طبری]] و سدآبادی، علم امام را مطلق دانسته‌اند<ref>ر.ک: طبری ابن جریر، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱؛ همان، ص۴۶۹.</ref>. از این رو می‌توان آنان را بر این [[باور]] دانست که امام از اشتباه در نظریات غیر دینی معصوم است. همچنین لازمه نظریات [[مرحوم حلبی]] درباره [[علم امامان]] [[پاک]] ـ نه متصدی منصب امامت ـ معصوم دانستن آنان از اشتباه در نظریات غیر دینی است. مرحوم [[ابن قبه رازی]] و نیز [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] به صراحت لازمه منصب امامت را تنها [[علم به دین]] دانسته‌‎اند<ref>ر.ک: ابن قبه، مسألة فی الامامة، ص۱۸۵؛ صدوق، کمال الدین، ص۹۹؛ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، اوائل المقالات، ص۲۹؛ همو، الارشاد، ج۱، ص۳۱۳؛ همو، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>. پس از مرحوم مفید، [[سیدمرتضی]] نه تنها آشکارا لازمه منصب امامت را فقط علم به دین دانسته بلکه امام را در امور غیردینی به مراجعه به کارشناس موظف کرده است<ref>این دیدگاه از مجموع آراء سید مرتضی پیرامون علم امام به دست می‌آید. به عنوان نمونه وی معتقد است امام باید به علوم مربوط به سیاست آگاه باشد، سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۰؛ همچنین از منظر او لازم نیست امام به همه علوم غیر دینی عالم باشد بلکه برای او تنها علم به احکام شریعت و سیاست لازم است و عقلا بیش از آن لازم نیست. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۳؛ او همچنین معتقد است که امام در اینگونه علوم باید به متخصص رجوع نماید، همان، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. از میان شاگردان مرحوم [[سید]]، [[شیخ طوسی]] نیز همانند سید، بلکه غلیظ‌‌ تر از وی منکر علم امام به نحو ضروری در امور غیر دینی است به گونه‌ای که امام را در غیر [[امور دینی]] موظف به مراجعه به کارشناس و در صورت [[اختلاف]] در نظریات کارشناسان با داشتن شرایط، امام را [[مکلف]] به [[انتخاب]] یکی از نظریات کرده است. <ref> این ادعا نیز از مجموع آراء شیخ طوسی قابل استفاده است. به عنوان نمونه وی در جایی می‌نویسد: لازمه منصب امامت،علم به باطن یا راست گویی شاهدان در دادگاه نیست. طوسی، تمهید الاصول، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص۳۶۸؛ نیز در موضعی دیگر می‌گوید: علم به احکام دین و سیاست برای منصب امامت لازم است. طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، تحقیق حسن سعید، ص۱۹۲ و همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۴۵. بر این اساس معتقد است لزوم آکاهی امام و نبی به دیگر علوم باطل است. همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۳. همچنین می‌نویسد: امام در غیر اجکام دین و سیاست باید به کارشناس مراجعه همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲ و در صورت اختلاف کارشناسان باید به عادل‌ترینشان رجوع و در صورت تساوی در عدالت، مخیر است به هر کدام از آنها که خواست رجوع نماید. همو، تمهید الاصول، ص۳۶۶.</ref>.
غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی نکرده‌اند، لکن از نظریات آنان درباره مسأله [[علم امام]] دست کم می‌توان به لوازم نظریه‌شان در این بخش نیز دست یافت. چه اینکه در میان [[متکلمان]] تنها مرحوم [[طبری]] و سدآبادی، علم امام را مطلق دانسته‌اند<ref>ر.ک: طبری ابن جریر، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱؛ همان، ص۴۶۹.</ref>. از این رو می‌توان آنان را بر این [[باور]] دانست که امام از اشتباه در نظریات غیر دینی معصوم است. همچنین لازمه نظریات [[مرحوم حلبی]] درباره [[علم امامان]] [[پاک]] ـ نه متصدی منصب امامت ـ معصوم دانستن آنان از اشتباه در نظریات غیر دینی است. مرحوم [[ابن قبه رازی]] و نیز [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] به صراحت لازمه منصب امامت را تنها [[علم به دین]] دانسته‌‎اند<ref>ر.ک: ابن قبه، مسألة فی الامامة، ص۱۸۵؛ صدوق، کمال الدین، ص۹۹؛ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، اوائل المقالات، ص۲۹؛ همو، الارشاد، ج۱، ص۳۱۳؛ همو، اوائل المقالات، ص۶۷.</ref>. پس از مرحوم مفید، [[سیدمرتضی]] نه تنها آشکارا لازمه منصب امامت را فقط علم به دین دانسته بلکه امام را در امور غیردینی به مراجعه به کارشناس موظف کرده است<ref>این دیدگاه از مجموع آراء سید مرتضی پیرامون علم امام به دست می‌آید. به عنوان نمونه وی معتقد است امام باید به علوم مربوط به سیاست آگاه باشد، سید مرتضی، الذخیرة فی علم الکلام، ص۴۳۰؛ همچنین از منظر او لازم نیست امام به همه علوم غیر دینی عالم باشد بلکه برای او تنها علم به احکام شریعت و سیاست لازم است و عقلا بیش از آن لازم نیست. سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۳، ص۱۶۴-۱۶۳؛ او همچنین معتقد است که امام در اینگونه علوم باید به متخصص رجوع نماید، همان، ج۳، ص۱۶۵.</ref>. از میان شاگردان مرحوم [[سید]]، [[شیخ طوسی]] نیز همانند سید، بلکه غلیظ‌‌ تر از وی منکر علم امام به نحو ضروری در امور غیر دینی است به گونه‌ای که امام را در غیر [[امور دینی]] موظف به مراجعه به کارشناس و در صورت [[اختلاف]] در نظریات کارشناسان با داشتن شرایط، امام را [[مکلف]] به [[انتخاب]] یکی از نظریات کرده است. <ref> این ادعا نیز از مجموع آراء شیخ طوسی قابل استفاده است. به عنوان نمونه وی در جایی می‌نویسد: لازمه منصب امامت،علم به باطن یا راست گویی شاهدان در دادگاه نیست. طوسی، تمهید الاصول، تصحیح عبدالمحسن مشکوة الدینی، ص۳۶۸؛ نیز در موضعی دیگر می‌گوید: علم به احکام دین و سیاست برای منصب امامت لازم است. طوسی، محمد بن حسن، الاقتصاد، تحقیق حسن سعید، ص۱۹۲ و همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۴۵. بر این اساس معتقد است لزوم آکاهی امام و نبی به دیگر علوم باطل است. همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۳. همچنین می‌نویسد: امام در غیر اجکام دین و سیاست باید به کارشناس مراجعه همو، تلخیص الشافی، ج۱، ص۲۵۲ و در صورت اختلاف کارشناسان باید به عادل‌ترینشان رجوع و در صورت تساوی در عدالت، مخیر است به هر کدام از آنها که خواست رجوع نماید. همو، تمهید الاصول، ص۳۶۶.</ref>.


لازمه [[عرفی]] چنین نظریاتی، آن است که بخشی از علم امام ـ یعنی [[علم]] به مسائل و موضوعات غیردینی ـ برگرفته از منابع بشری باشد از این رو نظریات غیردینی وی، همانگونه که می‌تواند درست و [[مطابق واقع]] باشد، می‌تواند مطابق با واقع هم نباشد.
لازمه [[عرفی]] چنین نظریاتی، آن است که بخشی از علم امام ـ یعنی [[علم]] به مسائل و موضوعات غیردینی ـ برگرفته از منابع بشری باشد از این رو نظریات غیردینی وی، همانگونه که می‌تواند درست و [[مطابق واقع]] باشد، می‌تواند مطابق با واقع هم نباشد.


===== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] پیش یا پس از دریافت منصب =====
===== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] پیش یا پس از تصدی منصب =====
به نظر می‌رسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. در هر حال باید گفت فضای [[حاکم]] بر [[جامعه شیعی]]، تا پایان [[قرن پنجم هجری]] بر معصوم دانستن [[پیامبر]] و امام از اشتباه در امور عادی [[استوار]] نبوده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۴.</ref>.
به نظر می‌رسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. در هر حال باید گفت فضای [[حاکم]] بر [[جامعه شیعی]]، تا پایان [[قرن پنجم هجری]] بر معصوم دانستن [[پیامبر]] و امام از اشتباه در امور عادی [[استوار]] نبوده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۴.</ref>.


۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش