حضرت فاطمه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←آیه مباهله
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[خداوند متعال]] در [[قرآن]] درباره خود چنین میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشهای، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون میگردد و خداوند این مثلها را برای مردم میزند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[فاطمه]] {{س}} آن چراغدان و [[امام حسن|حسن]] {{ع}} آن چراغ و [[حسین]] {{ع}} حباب آن است"<ref>مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق {{ع}}، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> | [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] درباره خود چنین میفرماید: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمانها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشهای، آن شیشه گویی ستارهای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی میفروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون میگردد و خداوند این مثلها را برای مردم میزند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[تفسیر]] این [[آیه]] فرمود: "[[فاطمه]] {{س}} آن چراغدان و [[امام حسن|حسن]] {{ع}} آن چراغ و [[حسین]] {{ع}} حباب آن است"<ref>مسائل علی بن جعفر، ابن امام جعفر صادق {{ع}}، ص۳۱۶؛ اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۱۹۵؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی، ج۲، ص۱۰۳؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۴، ص۱۹.</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref> | ||
== آیه مباهله== | == آیه مباهله == | ||
{{اصلی|آیه مباهله}} | {{اصلی|آیه مباهله}} | ||
آیه مباهله {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref> «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> دلالت دارد که [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بهشمار میآیند و [[روایات]] فراوانی که از رسول خدا {{صل}} رسیده، دلالت دارد که خداوند [[نسل]] هر [[پیامبری]] را در صلب آن [[پیامبر]]، ولی نسل [[خاتم پیامبران]] {{صل}} را در صلب [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} قرار داده است<ref>تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۱۶؛ ریاض النضره، ج۲، ص۱۶۸؛ کنز العمال، ج۱۱، حدیث ۳۲۸۹۲.</ref>. روایات صحیحی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} وارد شده که حضرت به [[حسن بن علی]] {{ع}} فرمود: «فرزندم [[حسن]]، [[شخصیت]] [[بزرگواری]] است که [[خداوند]] به واسطه او میان دو جمعیّت انبوه مخالف، [[صلح]] و [[آرامش]] برقرار میسازد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَ لَعَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُصْلِحُ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}، صحیح بخاری، کتاب صلح؛ صحیح ترمذی، ج۵، حدیث ۳۷۷۳؛ مسند احمد، ج۵، ص۴۴؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۱۵؛ کنز العمال، ج۱۲ و ۱۳، احادیث ۳۴۳۰۴ و ۳۴۳۰۱ و ۳۷۶۵۴.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)| پیشوایان هدایت ج۳]]، ص ۲۴.</ref>. | آیه مباهله {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref> «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> دلالت دارد که [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بهشمار میآیند و [[روایات]] فراوانی که از رسول خدا {{صل}} رسیده، دلالت دارد که خداوند [[نسل]] هر [[پیامبری]] را در صلب آن [[پیامبر]]، ولی نسل [[خاتم پیامبران]] {{صل}} را در صلب [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} قرار داده است<ref>تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۱۶؛ ریاض النضره، ج۲، ص۱۶۸؛ کنز العمال، ج۱۱، حدیث ۳۲۸۹۲.</ref>. روایات صحیحی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} وارد شده که حضرت به [[حسن بن علی]] {{ع}} فرمود: «فرزندم [[حسن]]، [[شخصیت]] [[بزرگواری]] است که [[خداوند]] به واسطه او میان دو جمعیّت انبوه مخالف، [[صلح]] و [[آرامش]] برقرار میسازد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَ لَعَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُصْلِحُ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}، صحیح بخاری، کتاب صلح؛ صحیح ترمذی، ج۵، حدیث ۳۷۷۳؛ مسند احمد، ج۵، ص۴۴؛ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۱۵؛ کنز العمال، ج۱۲ و ۱۳، احادیث ۳۴۳۰۴ و ۳۴۳۰۱ و ۳۷۶۵۴.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)| پیشوایان هدایت ج۳]]، ص ۲۴.</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[فخر رازی]] پس از نقل این رویداد میگوید: این [[آیه شریف]] دلالت دارد که [[حسن]] و [[حسین]]، [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بهشمار میآمدند زیرا آن حضرت به [[مسیحیان]] [[وعده]] داد فرزندانش را برای [[مباهله]] فرابخواند و حسن و حسین را فراخواند. بنابراین، لزوما ایندو بزرگوار، [[فرزندان]] [[رسول]] اکرماند<ref>تفسیر کبیر، ذیل همین آیه؛ الصواعق المحرقه، ص۲۳۸؛ اسباب النزول واقدی، ص۷۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)| پیشوایان هدایت ج۳]]، ص ۳۰؛ [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۱۸.</ref> | [[فخر رازی]] پس از نقل این رویداد میگوید: این [[آیه شریف]] دلالت دارد که [[حسن]] و [[حسین]]، [[فرزندان رسول خدا]] {{صل}} بهشمار میآمدند زیرا آن حضرت به [[مسیحیان]] [[وعده]] داد فرزندانش را برای [[مباهله]] فرابخواند و حسن و حسین را فراخواند. بنابراین، لزوما ایندو بزرگوار، [[فرزندان]] [[رسول]] اکرماند<ref>تفسیر کبیر، ذیل همین آیه؛ الصواعق المحرقه، ص۲۳۸؛ اسباب النزول واقدی، ص۷۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)| پیشوایان هدایت ج۳]]، ص ۳۰؛ [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۱۸.</ref> | ||
=== [[شبهه]] [[رشید رضا]] در مفهوم نسائنا و پاسخ آن === | |||
رشید رضا یکی از علمای معاصر [[اهل سنت]]، در [[تفسیر]] [[آیه مباهله]]، ضمن اعتراف بر اینکه طبق [[روایات]]، رسول خدا{{صل}} برای مباهله علی، [[فاطمه]] و حسنین{{عم}} را [[انتخاب]] فرمودند، در ادامه این اشکال را مطرح نموده است که این روایات ساخته و پرداخته علمای شیعه است؛ ولی جعلکنندگان این [[احادیث]] نتوانستند قصه جعلی خود را با آیه مباهله تطبیق دهند؛ چون هیچ عربزبانی کلمه {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} را در مورد دختر گوینده به کار نمیبرد، آن هم گویندهای که خود [[زنان]] متعدد دارد. [[عرب]] از [[کلام]] گوینده وقتی که میگوید: {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} دختر به ذهنش نمیرسد<ref>{{عربی|وَ مَصَادِرُ هَذِهِ الرِّوَايَاتِ الشِّيعَةُ وَ مَقْصِدُهُمْ مِنْهَا مَعْرُوفٌ، وَ قَدِ اجْتَهَدُوا فِي تَرْوِيجِهَا مَا اسْتَطَاعُوا حَتَّى رَاجَتْ عَلَى كَثِيرٍ مِنْ أَهْلِ السُّنَّةِ، وَ لَكِنَّ وَاضِعِيهَا لَمْ يُحْسِنُوا تَطْبِيقَهَا عَلَى الْآيَةِ فَإِنَّ كَلِمَةَ وَ نِسَاءَنَا لَا يَقُولُهَا الْعَرَبِيُّ وَ يُرِيدُ بِهَا بِنْتَهُ لَا سِيَّمَا إِذَا كَانَ لَهُ أَزْوَاجٌ وَ لَا يُفْهَمُ هَذَا مِنْ لُغَتِهِمْ}}؛ تفسیر المنار، ج۳، صص ۳۲۲ – ۳۲۳.</ref>. | |||
[[علامه طباطبایی]] در جواب [[رشید رضا]] مینویسد: اولاً این [[روایات]] را [[شیعه]] و [[سنی]] با استناد به روایات چندین تن از [[صحابه]] نقل نموده است و ثانیاً این [[مفسر]]، در کلمه {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} بین مفهوم و مصداق [[اشتباه]] نموده است؛ زیرا هیچ کسی نگفته است که مفهوم {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} دختر است؛ بلکه طبق روایات، [[رسول خدا]]{{صل}} برای {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} مصداقی جز [[فاطمه]]{{س}} را [[انتخاب]] ننمود<ref>ترجمه المیزان، ج۳، صص ۳۷۳ - ۳۷۷ با تلخیص.</ref>. | |||
علاوه بر پاسخ [[علامه]]، نکته مهم دیگر در مفهوم {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} آن است که با تتبع در موارد استعمال کلمه {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} میتوان دریافت که این کلمه اگر به «[[تنهایی]]» و یا همراه «[[رجال]]» به کار رود به معنای [[زنان]] است و هرگاه در کنار کلمه «ابناء» به کار رود به معنای دختر میآید؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ}}<ref>«پسرانتان را سر میبریدند و زنانتان را زنده میگذاردند» سوره بقره، آیه ۴۹.</ref>؛ [[فرعونیان]]، هنگام پارهکردن شکم [[مادران]] [[دختران]] را زنده نگه میداشتند و پسران را به [[قتل]] میرساندند و نیز در [[سوره اعراف]] گوید: {{متن قرآن|وَإِذْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که شما را از فرعونیان نجات بخشیدیم که عذابی تلخ را به شما میچشاندند؛ پسرانتان را میکشتند و زنانتان را زنده باز مینهادند» سوره اعراف، آیه ۱۴۱.</ref> و در آیه دیگر گوید: {{متن قرآن|وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيَذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ}}<ref>«و سرکردگان قوم فرعون گفتند: آیا موسی و قومش را وا مینهی تا در این سرزمین تبهکاری کنند و (موسی) تو و خدایانت را رها کند؟ گفت: پسرانشان را خواهیم کشت و زنانشان را زنده باز خواهیم نهاد و بیگمان ما بر آنان چیرهایم» سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref>. | |||
در این سه [[آیه]] به یک جریان [[تاریخی]] که عبارت است از برخورد [[ظالمانه]] [[فرعونیان]] در [[پیشگیری]] از [[تولد]] [[حضرت موسی]] اشاره نموده است که فرعونیان در این رفتارشان ابناء (پسران) [[بنیاسرائیل]] را به [[قتل]] رسانده و [[نساء]] ([[دختران]]) آنها را زنده میگذاشتند و نسبت به معنای نساء در این [[آیات]] از [[امام عسکری]]{{ع}} نقل شده است: [[قوم حضرت موسی]] نزد او [[شکایت]] نمودند که فرعونیان دختران و خوهران ما را به جهت [[لذت]] بردن نگه میدارند<ref>{{عربی|فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى{{ع}} وَ قَالُوا يَفْتَرِشُونَ بَنَاتِنَا وَ أَخَوَاتِنَا؟}}؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۱۳؛ بحار الانوار، ج٩١، ص۶٠.</ref>. این دلیلی است بر اینکه مراد از نسائنا در این آیات بنات (دختران) است. | |||
در [[مجمع البیان]] واژه نسائنا به معنای بنات (دختران) [[تفسیر]] شده است<ref>{{عربی|وَ نَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ أي بناتهم}}؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۷۱.</ref>، و برخی دیگر از [[مفسرین]] و نیز کلمه نساء را در این آیات به معنای دختران گرفتهاند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۲۲؛ جامع البیان، ج۱، ص۲۱؛ انوار درخشان، ج۱، ص١۵؛ البحر المحیط، ج۱، ص٣١۴؛ البحر المدید، ج۲، ص٢۵۴؛ آلاء الرحمن، ج۱، ص۹۲؛ تفسیر شریف لاهیجی، ج۱، ص۴٨.</ref>. در تفسیر [[بیان السعادة]] گوید: قرینه مقابله بین [[ذبح]] ابناء و باقیگذاشتن نساء دلالت دارد بر اینکه دختران را باقی میگذاشتند<ref>{{عربی|يستبقون بناتكم للاسترقاق بقرينة المقابلة لذبح الأبناء}}؛ تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج۱، ص۹.</ref>. | |||
اضافه بر آیات نگارشیافته، در آیه {{متن قرآن|يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ}}<ref>«دختران یتیمی که مقرّری ایشان را نمیپردازید» سوره نساء، آیه ۱۲۷.</ref>، منظور از {{متن قرآن|يَتَامَى النِّسَاءِ}}، دختران [[یتیم]] هستند<ref>{{عربی|المراد بيتامى النساء هن البنات اليتيمات}}؛ سبزواری نجفی، إرشاد الأذهان إلی تفسیر القرآن، ص۱۰۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۰؛ ترجمه المیزان، ج۵، ص١۶٠؛ جامع البیان، ج۵، ص۱۹؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۳.</ref>. و در [[سوره نساء]] میفرماید: {{متن قرآن|لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ...}}<ref>«بهره پسر برابر با بهره دو دختر است و اگر (همه وارثان)، دختر و بیش از دو تن باشند تنها دو سوم آنچه بر جای نهاده، از آن ایشان است.».. سوره نساء، آیه ۱۱.</ref> مراد از [[نساء]] در اینجا نیز دختر است<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۱۳۲؛ أحکام القرآن جصاص، ج۳، ص۹؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۲۹؛ ابن جریر طبری گوید: {{عربی|و يعني بقول نساء: بنات الميت}}؛ جامع البیان، ج۴، ص۱۸؛ الکشاف، ج۱، ص۴٨٠.</ref>. | |||
شوکانی در این زمینه مینگارد کلمه نسائنا جنس است، بر دختر نیز [[صدق]] میکند<ref>{{عربی|عبر عن البنات باسم النساء لأنه جنس يصدق على البنات}}؛ فتح القدیر، ج۱، ص۹۸.</ref>. بنابراین طبق شواهد کلمه بنات هرگاه در کنار کلمه ابناء استعمال شود به معنای بنات ([[دختران]]) میآید. این معنا در [[آیه مباهله]] نیز قابل توجه و دقت است که مراد از نسائنا در کنار ابنائنا همان معنای دختر بودن است؛ بنابراین مفهوم و مصداق نسائنا در آیه مباهله [[حضرت زهرا]]{{س}} میباشد<ref>تفسیر آلاء الرحمن، ج۱، ص۲۹۳.</ref>. | |||
و ممکن است طبق این معنا برای بهانهجویان این توهم پیش آید که اگر مراد از نسائنا در کنار ابنائنا «دختر» بوده است پس چرا به جای نسائنا در کنار «ابنائنا»، «بناتنا» «نیاورده است؟ جواب اینکه کلمه ابنائنا برای [[حسنین]]{{عم}} که در سن [[طفولیت]] قرار داشتند مناسب است و نسبت به حضرت زهرا{{س}} نسائنا تعبیر نموده است. چون همانگونه که [[نگارش]] یافت کلمه نساء یا به جهت قرینه مقابله با ابنائنا و یا به جهت «اسم جنس» بودن به معنای دختران هم میآید کما اینکه درباره [[دختران حضرت شعیب]] هر دو تعبیر «دختران» و «[[زنان]]» وجود دارد. چنانچه هنگامی که [[خداوند]] حکایت آن دو دختر را بازگو نموده است، ابتدا از آنها به «امرأتین» «دو [[زن]]» تعبیر نموده میفرماید: {{متن قرآن|وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ}}<ref>«و کنار آنان دو زن را دید که (گوسفندان خود را از رفتن به سوی آب) دور میداشتند» سوره قصص، آیه ۲۳.</ref>؛ و در کنار آنان دو [[زن]] را دید که مراقب گوسفندان خویشند و این دو، [[دختران شعیب]] بودند که تا هنوز به [[خانه]] شوهر نرفته بودند و در چهار [[آیه]] بعد از زبان [[حضرت شعیب]] از آن دو به «ابنتین» «دو دختر» تعبیر نموده است. {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ}}<ref>«(شعیب) گفت: میخواهم یکی از این دو دخترم را همسر تو کنم» سوره قصص، آیه ۲۷.</ref>. علاوه بر اینکه تعبیر به [[نساء]] نسبت به [[حضرت زهرا]]{{س}} به جهت [[حفظ]] [[عظمت مقام]] و نیز به جهت سن بالای ایشان که در [[زمان]] [[نزول]] [[آیه مباهله]] به خانه شوهر رفته و دارای [[فرزندان]] بود مناسبتر است از کلمه بنت (دختر). سرانجام اینکه، [[آیه شریفه]] [[مباهله]]، بر [[حجت]] بودن [[اهل بیت]]{{عم}} دلالت دارد و [[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} نیز جزء همان کسانی است که به عنوان [[حجت خداوند]] [[حقانیت]] [[دین اسلام]] را در برابر [[نصرانیان]] ثابت نمود<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۲۱.</ref>. | |||
== [[ایثار]] [[فاطمه]] {{س}} == | == [[ایثار]] [[فاطمه]] {{س}} == |