پرش به محتوا

بحث:فساد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۰۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۲۳
(صفحه‌ای تازه حاوی «== مقدمه == "فساد" مقابل صلاح است و مفسد در برابر مصلح. مفاسد اجتماعی هم به صفات و رفتارهای ناپسند و ناهنجاری؛ مانند: دزدی، تقلب، قمار، روابط نامشروع، قتل و غارت و ناامنی گفته می‌شود. کسانی که در روی زمین فساد می‌کن...» ایجاد کرد)
 
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۵: خط ۵:


در [[قرآن کریم]]، به [[ظالمین]]، [[گنهکاران]]، [[منافقان]]، جادوگران، گران‌فروشان، همچنین به کسانی مانند [[شیطان]]، [[فرعون]]، [[یأجوج و مأجوج]]، [[مفسد]] گفته شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
در [[قرآن کریم]]، به [[ظالمین]]، [[گنهکاران]]، [[منافقان]]، جادوگران، گران‌فروشان، همچنین به کسانی مانند [[شیطان]]، [[فرعون]]، [[یأجوج و مأجوج]]، [[مفسد]] گفته شده است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
==انواع و گونه‌ها==
بر اساس گوناگونی موجود در اشکال فساد، آن را می‌‌توان در سه طبقه [[فساد اقتصادی]]، [[فساد سیاسی]] و [[فساد اداری]] تقسیم کرد<ref>فرهادی نژاد، ۱۳۷۹، ص۸.</ref>. فساد می‌تواند به صورت وجوه [[اقتصادی]] ([[مالی]])، [[سیاسی]]، [[اداری]] بروز کند.
#'''فساد اقتصادی:''' عبارتست از کلیه [[رفتارها]] و [[سوء]] رفتارهایی که موجب اختلال در [[نظم]] اقتصادی یا عملکرد بهینه مراکز اقتصادی در مقیاس‎های مختلف از واحدهای کوچک گرفته تا اخلال در [[اقتصاد]] [[کشور]]، می‌گردد. فساد اقتصادی در یک موقعیت بازارگونه اتفاق می‌افتد و به [[مبادله کالا]] یا نقد مادی مربوط می‌شود که عنصر اصلی [[فساد مالی]] است انتقال منابع تنها به صورت نقد یا کالا نیست بلکه در یک [[موقعیت اجتماعی]]، مبادله با چند مفهوم [[فرهنگی]] و [[اخلاقی]] سر و کار دارد. فساد مالی در یک مفهوم گسترده‎تر. بده بستان [[اجتماعی]] یا [[فساد اجتماعی]] نامیده شده است که به طور معرفی به عنوان یک عنصر اساسی از مشتری‌گرایی تلقی می‌شود مشتری‌گرایی اغلب به معنای مبادله [[منافع مادی]] است ولی نمی‌توان آن را تا این حد محدود کرد زیرا مشتری‌گرایی اغلب به معنای مبادله منافع مادی است ولی نمی‌توان آن را تا این حد محدود کرد زیرا مشتری‎گرایی دارای مفهوم فرهنگی و [[اجتماع]] گسترده‌‎تری است.
#'''فساد سیاسی:''' این اصطلاح به استفاده از [[قدرت سیاسی]] برای هدف‌های شخصی و غیرقانونی اطلاق می‌شود. فساد سیاسی به معنای [[کسب منافع نامشروع]] شخصی از طریق قدرت سیاسی یا موقعیت دولتی است. این تعریف با توجه به [[زمان]]، مکان و فرهنگ‌های مختلف متفاوت و به اندازه [[تاریخ]] [[دولت]] در فرهنگ‎های سیاسی و [[نظام]] دولتی و [[اندیشه سیاسی]] [[قدمت]] دارد و بیشتر تحت تأثیر [[نظام سیاسی]] هر کشور است.
#'''فساد اداری:''' ممکن است مادی یا غیرمادی باشد. برای غیرمادی می‌‌توان کارمندی را مثال زد که برای [[پیشرفت]] بیشتر در پایگاه و حمایت‌‎هایش [[هزینه]] خود را از راه امتیازات [[مردم]] در [[جامعه]] تأمین می‎کند. یک [[فاسد]] اداری [[اداره خود]] را به مثابه یک مؤسسه [[تجاری]] می‌نگرد که او می‌خواهد در آمدش را در آنجا به حداکثر برساند. واحد او به یک واحد حداکثر بر طبق [[قوانین]] [[بازار]] می‌شود. اندازه درآمد او به شرایط بازار و خدمتی که پیشنهاد می‌دهد و همچنین [[استعداد]] او برای پیدا کردن مشتریانی که درآمد او را به طور غیرقانونی به حداکثر برسانند. [[فساد اداری]] لزوماً به معنای [[قانون شکنی]] نیست. در جوامعی که قوانینی بر ضد [[فساد]] نیست در واقع قانونی نیست تا شکسته شود. در این حالت‎ها فساد به عنوان یک عمل غیر [[اخلاقی]] و نادرست محکوم می‌شود.<ref> [[مصطفی صالحی|صالحی، مصطفی]]، [[عوامل بروز فساد اداری از دیدگاه اسلام (مقاله)|عوامل بروز فساد اداری از دیدگاه اسلام]].</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش