بدعت: تفاوت میان نسخهها
←نگرش قرآنی و روایی
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== از نگاه قرآنی === | === از نگاه قرآنی === | ||
{{اصلی|بدعت در قرآن}} | {{اصلی|بدعت در قرآن}} | ||
معنای اصطلاحی بدعت مبنای [[قرآنی]] دارد و [[قرآن]] به صراحت آن را [[نکوهیده]] است؛ به عنوان مثال، | معنای اصطلاحی بدعت مبنای [[قرآنی]] دارد و [[قرآن]] به صراحت آن را [[نکوهیده]] است؛ به عنوان مثال، فرموده است: {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ}}<ref>«مگر آنان را شریکهایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشتهاند؟ و اگر فرمان قاطع (خداوند) نبود به یقین میان آنها داوری میشد و بیگمان ستمگران را عذابی دردناک خواهد بود» سوره شوری، آیه ۲۱.</ref>. | ||
در برخی [[آیات]] به بعضی از مصادیق بدعت به ویژه در [[شرایع]] پیشین اشاره شده است؛ | در برخی [[آیات]] به بعضی از مصادیق بدعت به ویژه در [[شرایع]] پیشین اشاره شده است؛ مثلاً فرموده است: {{متن قرآن|وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا}}<ref>«و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند ولى حق آن را بسزا نگزاردند». سوره حدید، آیه ۲۷.</ref>؛ [[خداوند]] در این [[آیه]] به [[ابداع]] روش [[رهبانیت]] از سوی [[نصارا]] اشاره کرده است و از این استفاده میشود رهبانیت عمل [[مقدس]] [[دینی]] نیست؛ بلکه یک روش ساختگی و نوعی [[تصرف]] در [[دین]] و بدعت است<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[تبرک ۲ (مقاله)|تبرک]]، [[بدعت ۲ (مقاله)|بدعت]]، ص۷۵ ـ ۷۹.</ref>. در ادامۀ آیه آمده آنان پس از ابداع رهبانیت، [[حق]] آن را به [[درستی]] ادا نکردند؛ یعنی آنان یا نسلهای بعدی این روش ابداعی را با [[شرک]] و آموزههای غیر [[الهی]] درهم آمیختند<ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج۲۳، ص۳۸۲.</ref>. | ||
در برخی آیات نیز ضمن اشاره به عوامل و انگیزههای [[بدعتگذاری]] از آثار و پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] این عمل نیز سخن به میان آمده؛ به عنوان مثال در قرآن کریم آمده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref>؛ [[قرآن]] [[اهل کتاب]] را [[نکوهش]] میکند که [[کتاب الهی]] را دستکاری میکردند و آن را به [[خدا]] نسبت میدادند و در مقابل این کار از افراد و مقاماتی [[پاداش]] مادی دریافت مینمودند. از این آیه استفاده میشود که علت نکوهش این بوده که [[تحریفها]] را به خدا نسبت میدادند<ref>ر.ک: [[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱ و ج۵، ص۴۰۹ ـ ۴۱۹؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بدعت - سبحانی (مقاله)|مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]]، ص۶۲ ـ ۶۵.</ref>. | در برخی آیات نیز ضمن اشاره به عوامل و انگیزههای [[بدعتگذاری]] از آثار و پیامدهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] این عمل نیز سخن به میان آمده؛ به عنوان مثال در قرآن کریم آمده است: {{متن قرآن|فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَكْسِبُونَ}}<ref>«بنابراین، وای بر کسانی که (یک) نوشته را با دستهای خود مینویسند آنگاه میگویند که این از سوی خداوند است تا با آن بهایی کم به دست آورند؛ و وای بر آنان از آنچه دستهایشان نگاشت و وای بر آنان از آنچه به دست میآورند» سوره بقره، آیه ۷۹.</ref>؛ [[قرآن]] [[اهل کتاب]] را [[نکوهش]] میکند که [[کتاب الهی]] را دستکاری میکردند و آن را به [[خدا]] نسبت میدادند و در مقابل این کار از افراد و مقاماتی [[پاداش]] مادی دریافت مینمودند. از این آیه استفاده میشود که علت نکوهش این بوده که [[تحریفها]] را به خدا نسبت میدادند<ref>ر.ک: [[یعقوب علی برجی|برجی، یعقوب علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱ و ج۵، ص۴۰۹ ـ ۴۱۹؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بدعت - سبحانی (مقاله)|مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]]، ص۶۲ ـ ۶۵.</ref>. |