←معنای اصطلاحی
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در اصطلاح [[دینی]]، هر دو صورتِ: «واردکردن چیزی به [[دین]] که جزء دین نیست به نام دین»<ref>{{عربی|ادخال ما لیس فیالدین فیالدین}}. ر.ک: طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴؛ جبعی عاملی، زینالدین بن علی، الروضة البهیة، ج۱، ص۵۸۱؛ میرزای قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۱، ص۲۷۷؛ عسقلانی، احمد بن حجر، فتح الباری، ج۵، ص۱۵۶؛ رسائل الجاحظ، ۶۰؛ نیشابوری مقری، ابوجعفر، الحدود، ص۷۹.</ref> و «خارجکردن چیزی که جزء دین است از دین»<ref>ر.ک: ابن نجیم حنبلی، زین الدین، البحرالرائق، ج۱، ص۶۱۱؛ موسوی، سید مرتضی، رسائل المرتضی، ج۲، ص۲۶۴؛ امین حسینی عاملی، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۱۰۲.</ref> که بر [[کتاب و سنت]] و دیگر [[ادله شرعی]] مستند نباشد<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۱۷۳؛ طرطوشی، محمد بن ولید، الحوادث و البدع، ص۲۱.</ref> بدعت است. | در اصطلاح [[دینی]]، هر دو صورتِ: «واردکردن چیزی به [[دین]] که جزء دین نیست به نام دین»<ref>{{عربی|ادخال ما لیس فیالدین فیالدین}}. ر.ک: طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴؛ جبعی عاملی، زینالدین بن علی، الروضة البهیة، ج۱، ص۵۸۱؛ میرزای قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۱، ص۲۷۷؛ عسقلانی، احمد بن حجر، فتح الباری، ج۵، ص۱۵۶؛ رسائل الجاحظ، ۶۰؛ نیشابوری مقری، ابوجعفر، الحدود، ص۷۹.</ref> و «خارجکردن چیزی که جزء دین است از دین»<ref>ر.ک: ابن نجیم حنبلی، زین الدین، البحرالرائق، ج۱، ص۶۱۱؛ موسوی، سید مرتضی، رسائل المرتضی، ج۲، ص۲۶۴؛ امین حسینی عاملی، سید محسن، کشف الارتیاب، ص۱۰۲.</ref> که بر [[کتاب و سنت]] و دیگر [[ادله شرعی]] مستند نباشد<ref>طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۹، ص۱۷۳؛ طرطوشی، محمد بن ولید، الحوادث و البدع، ص۲۱.</ref> بدعت است. | ||
البته این افزودن یا کاستن اگر همراه با قصد «[[تشریع]]» و «نسبتدادن به دین» نباشد، «بدعت» نامیده نمیشود<ref>شاطبی، ابراهیم، الاعتصام، ج۱، ص۳۷.</ref>. و احادیثی که بدعت را «[[گمراهی]]» نامید، به امری اشاره دارد که دلیل خاص یا عام [[شرعی]] نداشته باشد<ref>ر.ک: عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، ج۱۳، ص۲۱۳.</ref>؛ لذا بدعت اصطلاحی - و نه لغوی - تنها شامل چیزی میشود که در [[شرع]] اساسی ندارد؛ اما اموری که دلیلی از شرع دارند، قطعاً بدعت نیستند<ref>ر.ک: عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، ج۵، ص۲۲۲؛ ج۱۳، ص۲۱۲؛ حیزانی، محمد بن حسین، قواعد معرفة البدع، ص۲۲</ref>. | البته این افزودن یا کاستن اگر همراه با قصد «[[تشریع]]» و «نسبتدادن به دین» نباشد، نزد برخی از فقها «بدعت» نامیده نمیشود<ref>نراقی، احمد، عوائد الایام، ص۱۱۱؛ شاطبی، ابراهیم، الاعتصام، ج۱، ص۳۷.</ref>. شاید به همین دلیل است که در عبارت فقها واژه «بدعت» و «تشریع» به یک معنا بهکار رفته است<ref>حلی، محقق، جعفربن حسن، المعتبر فی شرح المختصر، ج۱، ص۱۵۹؛ انصاری، رسائل فقهیه، ص۱۳۹؛ حکیم، ج۵، ص۳۴۱- ۳۴۲؛ خویی، سیدابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، التنقیح، التقلید، ج۱۳، ص۲۱۵. </ref>. برخی از اندیشمندان اسلامی نیز تصریح کردهاند: احادیثی که بدعت را «[[گمراهی]]» نامید، به امری اشاره دارد که دلیل خاص یا عام [[شرعی]] نداشته باشد<ref>ر.ک: عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، ج۱۳، ص۲۱۳.</ref>؛ لذا بدعت اصطلاحی - و نه لغوی - تنها شامل چیزی میشود که در [[شرع]] اساسی ندارد؛ اما اموری که دلیلی از شرع دارند، قطعاً بدعت نیستند<ref>ر.ک: عسقلانی، ابنحجر، فتح الباری، ج۵، ص۲۲۲؛ ج۱۳، ص۲۱۲؛ حیزانی، محمد بن حسین، قواعد معرفة البدع، ص۲۲</ref>. | ||
در جمعبندی تعریف باید گفت: بدعت، هر امری نوپدید در دین که نص شرعی خاص بر آن نباشد و مصداق عمومات شرعی هم نیست و صریحاً از آن نهی نشده باشد<ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲۶۴؛ ج۷۱، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>. بنابراین، بدعت بدین معناست که حلالی را [[حرام]] یا حرامی را [[حلال]] کنند و چیزی از [[آیین خدا]] بکاهند یا چیزی بر آن بیفزایند، بیآنکه دلیل معتبری بر آن باشد یا [[آیین]] جدیدی [[ابداع]] کنند و به عنوان یک دین، [[مردم]] را به سوی آن فراخوانند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۶۲- ۱۶۳.</ref>. و نباید هر نوع [[نوآوری]] را [[بدعت در دین]] دانست؛ زیرا این برداشت برخلاف [[فهم]] صحیح از [[آیات]] و [[روایات]] و برخلاف [[سیره اهلبیت]] است<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۶، ص۸۸۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۵۳؛ [[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «بدعت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۱۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۳؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص۵۶؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بدعت - سبحانی (مقاله)|مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]]، ص۶۲ ـ ۶۵.</ref> | در جمعبندی تعریف باید گفت: بدعت، هر امری نوپدید در دین که نص شرعی خاص بر آن نباشد و مصداق عمومات شرعی هم نیست و صریحاً از آن نهی نشده باشد<ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۲، ص۲۶۴؛ ج۷۱، ص۲۰۲-۲۰۳.</ref>. بنابراین، بدعت بدین معناست که حلالی را [[حرام]] یا حرامی را [[حلال]] کنند و چیزی از [[آیین خدا]] بکاهند یا چیزی بر آن بیفزایند، بیآنکه دلیل معتبری بر آن باشد یا [[آیین]] جدیدی [[ابداع]] کنند و به عنوان یک دین، [[مردم]] را به سوی آن فراخوانند<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۶۲- ۱۶۳.</ref>. و نباید هر نوع [[نوآوری]] را [[بدعت در دین]] دانست؛ زیرا این برداشت برخلاف [[فهم]] صحیح از [[آیات]] و [[روایات]] و برخلاف [[سیره اهلبیت]] است<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۶، ص۸۸۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۵۳؛ [[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «بدعت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۱۱۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۳؛ [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص۵۶؛ [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[بدعت - سبحانی (مقاله)|مقاله «بدعت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۲]]، ص۶۲ ـ ۶۵.</ref> |