پرش به محتوا

احسان به دشمن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '“' به '«'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '“' به '«')
 
خط ۸: خط ۸:
امر به احسان در جبهه‌های جهاد نشان‌دهنده [[میزان]] انسان دوستی در [[اسلام]] و بیانگر این [[حقیقت]] است که جنگ و خونریزی حالتی است [[غیر طبیعی]] در [[روابط]] [[انسان‌ها]] که باید به حداقل آن به مقتضای [[ضرورت]] اکتفا نمود<ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج۲، ص۲۱۴.</ref>.
امر به احسان در جبهه‌های جهاد نشان‌دهنده [[میزان]] انسان دوستی در [[اسلام]] و بیانگر این [[حقیقت]] است که جنگ و خونریزی حالتی است [[غیر طبیعی]] در [[روابط]] [[انسان‌ها]] که باید به حداقل آن به مقتضای [[ضرورت]] اکتفا نمود<ref>ر. ک: تفسیر المنار، ج۲، ص۲۱۴.</ref>.


[[پیش‌بینی]] اصل “احسان به دشمن” که دارای بار [[عاطفی]] و [[عقیدتی]] می‌باشد، در مقررات نظامی و [[دفاعی]]، به دیدگاه اسلام در زمینه [[انسان]] مربوط می‌شود که در این دیدگاه، [[انسان]] موجودی باکرامت و دارای [[روح الهی]] است و هر [[انسانی]] به رغم هر نوع [[آلودگی]] و [[فساد]] توان ارتقاء [[معنوی]] و نیل به [[مقام]] والای [[شایسته]] خود را دارد؛ [[دشمن]] نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست، او هم می‌تواند از این [[رأفت اسلامی]] برخوردار باشد. در [[حقیقت]]، احسان به دشمن رعایت [[حقوق اسیران جنگی]]، [[حمایت]] از مجروحان [[جنگی]] و منع از [[کشتار]] [[کودکان]]، [[زنان]]، سالخوردگان و نظایر آنها که شامل [[رزمنده دشمن]] که در حال فرار و یا [[سلاح]] بر [[زمین]] گذارده است هم می‌باشد، همه و همه جلوه‌های با شکوه اصل [[رحمت]]، [[رأفت]] و عواطفی است که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر اساس آن و برای اقامه آن برانگیخته شده است.
[[پیش‌بینی]] اصل «احسان به دشمن” که دارای بار [[عاطفی]] و [[عقیدتی]] می‌باشد، در مقررات نظامی و [[دفاعی]]، به دیدگاه اسلام در زمینه [[انسان]] مربوط می‌شود که در این دیدگاه، [[انسان]] موجودی باکرامت و دارای [[روح الهی]] است و هر [[انسانی]] به رغم هر نوع [[آلودگی]] و [[فساد]] توان ارتقاء [[معنوی]] و نیل به [[مقام]] والای [[شایسته]] خود را دارد؛ [[دشمن]] نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست، او هم می‌تواند از این [[رأفت اسلامی]] برخوردار باشد. در [[حقیقت]]، احسان به دشمن رعایت [[حقوق اسیران جنگی]]، [[حمایت]] از مجروحان [[جنگی]] و منع از [[کشتار]] [[کودکان]]، [[زنان]]، سالخوردگان و نظایر آنها که شامل [[رزمنده دشمن]] که در حال فرار و یا [[سلاح]] بر [[زمین]] گذارده است هم می‌باشد، همه و همه جلوه‌های با شکوه اصل [[رحمت]]، [[رأفت]] و عواطفی است که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر اساس آن و برای اقامه آن برانگیخته شده است.


بالاترین [[مظهر]] “احسان به دشمن”، [[دعوت]] و فراخوانی او به [[هدایت]] و [[راه و رسم]] درست [[زندگی]] است که در آغاز [[جنگ]] و پیش از آنکه برخوردی [[خشونت‌آمیز]] رخ دهد، توسط [[رزمندگان]] [[اسلام]] انجام می‌پذیرد. بی‌گمان، [[احسان]] منحصراً به معنی ایجاد تسهیلات مادی و برخوردار نمودن دشمن از امکانات مادی نیست، هر نوع [[احترام]] و رعایت [[شئون]] انسانی نسبت به دشمن، خود بخشی از احسان به دشمن محسوب می‌شود.
بالاترین [[مظهر]] «احسان به دشمن”، [[دعوت]] و فراخوانی او به [[هدایت]] و [[راه و رسم]] درست [[زندگی]] است که در آغاز [[جنگ]] و پیش از آنکه برخوردی [[خشونت‌آمیز]] رخ دهد، توسط [[رزمندگان]] [[اسلام]] انجام می‌پذیرد. بی‌گمان، [[احسان]] منحصراً به معنی ایجاد تسهیلات مادی و برخوردار نمودن دشمن از امکانات مادی نیست، هر نوع [[احترام]] و رعایت [[شئون]] انسانی نسبت به دشمن، خود بخشی از احسان به دشمن محسوب می‌شود.


به هرحال [[فرامین]] کلی اسلام، نظیر: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و {{متن قرآن|مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است» سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref> که احسان را به طور عام و مطلق، [[دستور الهی]] و مقتضای [[اسلام واقعی]] معرفی می‌کند در مورد دشمن نیز به گونه‌ای مناسب مصداق، پیدا می‌کند.
به هرحال [[فرامین]] کلی اسلام، نظیر: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن فرمان می‌دهد» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> و {{متن قرآن|مَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى}}<ref>«و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است» سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref> که احسان را به طور عام و مطلق، [[دستور الهی]] و مقتضای [[اسلام واقعی]] معرفی می‌کند در مورد دشمن نیز به گونه‌ای مناسب مصداق، پیدا می‌کند.
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[دشمن]] بودن دشمن، مانع از نثار احسان و تعمیم آن نیست؛ زیرا که چه بهتر [[بدی]] با احسان، دفع گردد چنانکه، این خود [[دستور]] [[قرآن]] است: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>.
[[دشمن]] بودن دشمن، مانع از نثار احسان و تعمیم آن نیست؛ زیرا که چه بهتر [[بدی]] با احسان، دفع گردد چنانکه، این خود [[دستور]] [[قرآن]] است: {{متن قرآن|ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref>«بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.</ref>.


هر چند “عفو” به [[حقوق خصوصی]] اختصاص دارد و در [[حقوق عمومی]] به شکل فردی نمی‌توان [[اقدام]] نمود و [[عفو]] در حقوق عمومی دارای شرایط و اهلیت خاص می‌باشد. لکن، با توجه به [[آیات]] احسان در قرآن و [[دستورات]] اکید در [[نصوص]] [[اسلامی]]، احسان، اختصاص به حقوق خصوصی نداشته و در حقوق عمومی نیز جاری و صادق می‌باشد. بادقت در نمونه آیاتی که در این بحث، نقل نمودیم، اطلاق و عموم دستور به احسان، به وضوح آشکار می‌گردد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۹.</ref>
هر چند «عفو” به [[حقوق خصوصی]] اختصاص دارد و در [[حقوق عمومی]] به شکل فردی نمی‌توان [[اقدام]] نمود و [[عفو]] در حقوق عمومی دارای شرایط و اهلیت خاص می‌باشد. لکن، با توجه به [[آیات]] احسان در قرآن و [[دستورات]] اکید در [[نصوص]] [[اسلامی]]، احسان، اختصاص به حقوق خصوصی نداشته و در حقوق عمومی نیز جاری و صادق می‌باشد. بادقت در نمونه آیاتی که در این بحث، نقل نمودیم، اطلاق و عموم دستور به احسان، به وضوح آشکار می‌گردد.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۲۳۹.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش