مبانی نظام اقتصادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
مبانی خداشناختی<ref>تقریرات فلسفه (امام خمینی)، ج۲، مقصد سوم: الهیات.</ref> نظام اقتصادی روابط مؤثر [[اقتصادی]] [[خداوند]] با [[جهان]]، طبیعت و [[انسان]] اطلاق می‌گردد. از نظام‌های رایج، نظام اقتصادی [[سرمایه‌داری]] بر پایه [[فلسفه]] دئیسم<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ...}} «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است.».. سوره مائده، آیه ۶۴؛ بر اساس این دیدگاه خداوند همانند ساعت‌سازی بازنشسته بعد از خلقت جهان، آن را به حال خود رها کرده و هیچ گونه دخالتی در آن ندارد.</ref> و [[نظام]] [[سوسیالیستی]] بر پایه [[نفی]] [[خدا]] [[استوار]] است؛ لذا در عمل نظام‌های رایج هیچ نقشی برای خدا قائل نیستند<ref>علی‌اصغر هادوی‌نیا، دئیسم و اصول نظام سرمایه‌داری، ۱۳۷۸.</ref>.
مبانی خداشناختی<ref>تقریرات فلسفه (امام خمینی)، ج۲، مقصد سوم: الهیات.</ref> نظام اقتصادی روابط مؤثر [[اقتصادی]] [[خداوند]] با [[جهان]]، طبیعت و [[انسان]] اطلاق می‌گردد. از نظام‌های رایج، نظام اقتصادی [[سرمایه‌داری]] بر پایه [[فلسفه]] دئیسم<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ...}} «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفته‌اند لعنت بر ایشان باد بلکه دست‌های او باز است.».. سوره مائده، آیه ۶۴؛ بر اساس این دیدگاه خداوند همانند ساعت‌سازی بازنشسته بعد از خلقت جهان، آن را به حال خود رها کرده و هیچ گونه دخالتی در آن ندارد.</ref> و [[نظام]] [[سوسیالیستی]] بر پایه [[نفی]] [[خدا]] [[استوار]] است؛ لذا در عمل نظام‌های رایج هیچ نقشی برای خدا قائل نیستند<ref>علی‌اصغر هادوی‌نیا، دئیسم و اصول نظام سرمایه‌داری، ۱۳۷۸.</ref>.


روشن است نفی یا [[انکار]] دخالت خداوند در [[جهان آفرینش]] مخالف دیدگاه [[اسلامی]] است که مبتنی بر [[توحید]] است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۹؛ ج۵، ص۱۲۱.</ref>. در [[بینش]] اسلامی خداوند دارای دو نوع صفات ذات و فعل است. به نظر می‌رسد از این دو دسته صفت آنچه با نظام اقتصادی ارتباط مستقیم دارد، [[صفات فعل]] است. این دسته صفات نیز به دو دسته ارتباط با هستی و ارتباط با انسان اشاره دارد. در نگرش [[اسلامی]] صفات [[فعل خداوند]] چون خالقیت، رازقیت، [[مالکیت]]، [[ولایت]] و [[هدایت]] بیشترین ارتباط را با [[نظام اقتصادی اسلام]] پیدا می‌کنند این صفات با نشانگر رابطه خدا با [[جهان هستی]] بوده یا از رابطه خدا با [[انسان]] حکایت دارد<ref>جهت اطلاع بیشتر، رک: میرمعزی، سید حسین، نظام اقتصادی اسلام، ۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۶۲۳.</ref>
روشن است نفی یا [[انکار]] دخالت خداوند در [[جهان آفرینش]] مخالف دیدگاه [[اسلامی]] است که مبتنی بر [[توحید]] است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۹؛ ج۵، ص۱۲۱.</ref>. در [[بینش]] اسلامی خداوند دارای دو نوع صفات ذات و فعل است. به نظر می‌رسد از این دو دسته صفت آنچه با نظام اقتصادی ارتباط مستقیم دارد، صفات فعل است. این دسته صفات نیز به دو دسته ارتباط با هستی و ارتباط با انسان اشاره دارد. در نگرش [[اسلامی]] صفات [[فعل خداوند]] چون خالقیت، رازقیت، [[مالکیت]]، [[ولایت]] و [[هدایت]] بیشترین ارتباط را با [[نظام اقتصادی اسلام]] پیدا می‌کنند این صفات با نشانگر رابطه خدا با [[جهان هستی]] بوده یا از رابطه خدا با [[انسان]] حکایت دارد<ref>جهت اطلاع بیشتر، رک: میرمعزی، سید حسین، نظام اقتصادی اسلام، ۱۳۹۱.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۶۲۳.</ref>


=== مبانی جهان‌شناختی ===
=== مبانی جهان‌شناختی ===
خط ۲۳: خط ۲۳:
=== مبانی انسان‌شناختی ===
=== مبانی انسان‌شناختی ===
بحث در رابطه با [[انسان]] و ویژگی‌های او نه تنها مورد توجه [[فیلسوفان]] و [[عالمان]] علوم اجتماعی بوده بلکه به خاطر نقش محوری آن در نظام‌سازی تحلیل مبانی انسان‌شناختی از اهمیت به‌سزایی برخوردار می‌باشد. مبانی انسان‌شناختی نظام اقتصادی اسلام بر پایه [[جهان‌بینی اسلامی]] و در تقابل کامل با [[لیبرالیسم]] است<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۱۱.</ref>. این مبانی عبارت‌اند از:
بحث در رابطه با [[انسان]] و ویژگی‌های او نه تنها مورد توجه [[فیلسوفان]] و [[عالمان]] علوم اجتماعی بوده بلکه به خاطر نقش محوری آن در نظام‌سازی تحلیل مبانی انسان‌شناختی از اهمیت به‌سزایی برخوردار می‌باشد. مبانی انسان‌شناختی نظام اقتصادی اسلام بر پایه [[جهان‌بینی اسلامی]] و در تقابل کامل با [[لیبرالیسم]] است<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۱۱.</ref>. این مبانی عبارت‌اند از:
# [[سعادت انسان]] و [[قرب الهی]]: هرچند هدف خلقت انسان رسیدن به [[سعادت]] است منتهی این سعادت با [[بعثت]] [[انبیاء]] به سمت [[عبودیت]] [[تربیت]] می‌گردد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۱۸۹.</ref>. یعنی سعادت انسان در گرو [[اطاعت]] از [[قوانین]] ابلاغی [[خداوند]] توسط انبیاء است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. انسان برای رسیدن به سعادت جامع ـ [[دنیا]] و [[آخرت]] ـ و خلاصی از بن بست مادی‌گرایی راهی جز اطاعت از آن قوانین ندارد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. با اطاعت و اجرای قوانین [[اقتصادی]] [[اسلام]]، [[جامعه]] به یک [[اقتصاد]] پیشرفته دست خواهد یافت<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۲۴۲؛ ج۵، ص۳۸۷.</ref>.
# '''[[سعادت انسان]] و [[قرب الهی]]:''' هرچند هدف خلقت انسان رسیدن به [[سعادت]] است منتهی این سعادت با [[بعثت]] [[انبیاء]] به سمت [[عبودیت]] [[تربیت]] می‌گردد<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۱۸۹.</ref>. یعنی سعادت انسان در گرو [[اطاعت]] از [[قوانین]] ابلاغی [[خداوند]] توسط انبیاء است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. انسان برای رسیدن به سعادت جامع ـ [[دنیا]] و [[آخرت]] ـ و خلاصی از بن بست مادی‌گرایی راهی جز اطاعت از آن قوانین ندارد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. با اطاعت و اجرای قوانین [[اقتصادی]] [[اسلام]]، [[جامعه]] به یک [[اقتصاد]] پیشرفته دست خواهد یافت<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۲۴۲؛ ج۵، ص۳۸۷.</ref>.
# ابعاد گوناگون انسان: انسان به عنوان عصاره [[خلقت]] تنها دارای بُعد مادی نیست<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۹.</ref>. او از نباتات و حیوانات متکامل‌تر است. همین [[تکامل]]، منشأ [[اختلاف]] در هدف غایی انسان با دیگر موجودات می‌گردد.
# '''ابعاد گوناگون انسان:''' انسان به عنوان عصاره [[خلقت]] تنها دارای بُعد مادی نیست<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۹.</ref>. او از نباتات و حیوانات متکامل‌تر است. همین [[تکامل]]، منشأ [[اختلاف]] در هدف غایی انسان با دیگر موجودات می‌گردد.
# [[ابدیت]] انسان: انسان موجودی بالقوه و مستعد برای جمیع مراتب است و [[خداوند]] احدیت جنبه [[انسانی]] او را به استعدادات مختلفه مستعد قرار داده تا به هر نحوی که خواست حرکت کند، منتها خداوند احدیت به مقتضای [[لطف]] و [[مرحمت]] برای این انسانی که در حاق وسط است وسایل یک طرف را فراهم نموده و او را به [[سعادت]] خویش [[ارشاد]] نموده است. لکن طبایع مختار و صاحب [[اراده]] با [[اختیار]]، خود را یا به سعادت آبادی و یا به [[شقاوت]] [[ابدی]] می‌رسانند<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۲۹۸.</ref>. از این منظر در طراحی [[نظام اقتصادی]] تنها نباید به جنبه مادی توجه داشت و [[مرگ]] را پایان امر انسان دانسته، از [[آخرت]] غافل بود.
# '''[[ابدیت]] انسان:''' انسان موجودی بالقوه و مستعد برای جمیع مراتب است و [[خداوند]] احدیت جنبه [[انسانی]] او را به استعدادات مختلفه مستعد قرار داده تا به هر نحوی که خواست حرکت کند، منتها خداوند احدیت به مقتضای [[لطف]] و [[مرحمت]] برای این انسانی که در حاق وسط است وسایل یک طرف را فراهم نموده و او را به [[سعادت]] خویش [[ارشاد]] نموده است. لکن طبایع مختار و صاحب [[اراده]] با [[اختیار]]، خود را یا به سعادت آبادی و یا به [[شقاوت]] [[ابدی]] می‌رسانند<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۲۹۸.</ref>. از این منظر در طراحی [[نظام اقتصادی]] تنها نباید به جنبه مادی توجه داشت و [[مرگ]] را پایان امر انسان دانسته، از [[آخرت]] غافل بود.
# [[اختیار انسان]]: برخلاف مکاتب [[لیبرال]] که تنها [[عقل]] را وسیله رسیدن به [[رفاه]] مادی می‌دانند، انسان در [[گزینش]] شقاوت و سعادت و [[پیروی]] از عقل با نفس مختار است<ref>آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۲۶۴.</ref>. باید در تحلیل اهداف [[نظام]] و رفتارهای [[اقتصادی]] همچنین الگوسازی به این بعد توجه نمود. این ویژگی باعث می‌گردد [[انسان]] نسبت به تمامی اعمالش [[مسئول]]<ref>{{متن حدیث|كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ}}.</ref> و جوابگو باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۵، ص۷۴.</ref>.
# '''[[اختیار انسان]]:''' برخلاف مکاتب [[لیبرال]] که تنها [[عقل]] را وسیله رسیدن به [[رفاه]] مادی می‌دانند، انسان در [[گزینش]] شقاوت و سعادت و [[پیروی]] از عقل با نفس مختار است<ref>آداب الصلاة (آداب نماز)، ص۲۶۴.</ref>. باید در تحلیل اهداف [[نظام]] و رفتارهای [[اقتصادی]] همچنین الگوسازی به این بعد توجه نمود. این ویژگی باعث می‌گردد [[انسان]] نسبت به تمامی اعمالش [[مسئول]]<ref>{{متن حدیث|كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ}}.</ref> و جوابگو باشد<ref>صحیفه امام، ج۱۵، ص۷۴.</ref>.
# اصل [[آزادی]] [[انسان‌ها]]: انسان‌ها به غیر از [[خداوند متعال]] نباید [[تسلیم]] و [[بنده]] هیچ موجودی باشند. از این رو هیچ [[انسانی]] [[حق]] نداشته دیگران را مجبور به امری نماید. این همان اصل [[اعتقادی]] آزادی انسان بوده که هیچ کس نمی‌تواند فرد، [[جامعه]] یا ملتی را [[اسیر]] و از آزادی [[محروم]] نماید. بر این اساس همه در پیشگاه [[الهی]] برابرند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. بر اساس اصل آزادی، حق [[قانون‌گذاری]] تنها برای خداست و آزادی [[سعادت انسان]] و جامعه در گرو [[اطاعت]] از [[قانون الهی]] است که از [[طریق وحی]] بر [[انبیاء]] [[ابلاغ]] شده است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. این حق ناشی از [[ولایت خداوند]] می‌باشد و همان‌گونه که [[قوانین]] هستی و [[خلقت]] را [[خداوند]] مقرر کرد، حق قانون‌گذاری در [[جامعه بشری]] ـ [[ولایت تشریعی]] ـ نیز دارد. بر این اساس [[حاکم]] اصلی خداست و هیچ [[ولایت]] و حاکمیتی بر انسان‌ها جز به تنفیذ [[شارع]]، [[مشروع]] نیست.
# '''اصل [[آزادی]] [[انسان‌ها]]:''' انسان‌ها به غیر از [[خداوند متعال]] نباید [[تسلیم]] و [[بنده]] هیچ موجودی باشند. از این رو هیچ [[انسانی]] [[حق]] نداشته دیگران را مجبور به امری نماید. این همان اصل [[اعتقادی]] آزادی انسان بوده که هیچ کس نمی‌تواند فرد، [[جامعه]] یا ملتی را [[اسیر]] و از آزادی [[محروم]] نماید. بر این اساس همه در پیشگاه [[الهی]] برابرند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. بر اساس اصل آزادی، حق [[قانون‌گذاری]] تنها برای خداست و آزادی [[سعادت انسان]] و جامعه در گرو [[اطاعت]] از [[قانون الهی]] است که از [[طریق وحی]] بر [[انبیاء]] [[ابلاغ]] شده است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۷.</ref>. این حق ناشی از [[ولایت خداوند]] می‌باشد و همان‌گونه که [[قوانین]] هستی و [[خلقت]] را [[خداوند]] مقرر کرد، حق قانون‌گذاری در [[جامعه بشری]] ـ [[ولایت تشریعی]] ـ نیز دارد. بر این اساس [[حاکم]] اصلی خداست و هیچ [[ولایت]] و حاکمیتی بر انسان‌ها جز به تنفیذ [[شارع]]، [[مشروع]] نیست.
# انسان دارای [[مسئولیت]] است: در مقابل اصل آزادی و [[برابری]] انسان، اصل [[مسئولیت انسان]] در مبانی [[انسان‌شناختی]] [[نظام اقتصادی اسلام]] حائز اهمیت است. بر این اساس محاسبه اعمال و [[رفتارها]] از مهم‌ترین مسائل و توصیه‌ها در [[مکتب اسلام]] است<ref>شرح چهل حدیث، ص۴۴۱.</ref>.
# '''انسان دارای [[مسئولیت]] است:''' در مقابل اصل آزادی و [[برابری]] انسان، اصل [[مسئولیت انسان]] در مبانی [[انسان‌شناختی]] [[نظام اقتصادی اسلام]] حائز اهمیت است. بر این اساس محاسبه اعمال و [[رفتارها]] از مهم‌ترین مسائل و توصیه‌ها در [[مکتب اسلام]] است<ref>شرح چهل حدیث، ص۴۴۱.</ref>.
# [[عقل انسان]] برای [[شناخت]] راه [[سعادت]] کافی نیست: هرچند عقل انسان [[توانایی]] [[درک]] روابط بین [[محسوسات]] عالم طبیعت را دارد، ولی شناخت کلیه عوامل فراطبیعی و روابط آن فراتر از توانایی [[عقل]] است. پیوند بین این عوامل با [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] سبب [[نیازمندی]] انسان به [[وحی]] به عنوان یکی از منابع شناخت در کنار عقل می‌گردد<ref>صحیفه امام، ص۲۳۷.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۲۵ ـ ۶۲۹.</ref>
# '''[[عقل انسان]] برای [[شناخت]] راه [[سعادت]] کافی نیست:''' هرچند عقل انسان [[توانایی]] [[درک]] روابط بین [[محسوسات]] عالم طبیعت را دارد، ولی شناخت کلیه عوامل فراطبیعی و روابط آن فراتر از توانایی [[عقل]] است. پیوند بین این عوامل با [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] سبب [[نیازمندی]] انسان به [[وحی]] به عنوان یکی از منابع شناخت در کنار عقل می‌گردد<ref>صحیفه امام، ص۲۳۷.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۲۵ ـ ۶۲۹.</ref>


=== مبانی جامعه‌شناختی ===
=== مبانی جامعه‌شناختی ===
[[قرآن]] برای [[امت‌ها]] ـ جامعه‌ها ـ [[سرنوشت]] مشترک، کارنامه مشترک، فهم و شعور، عمل، [[طاعت]] و [[عصیان]] قائل است. در ذیل به برخی از مبانی جامعه‌شناختی [[اسلام]] اشاره می‌گردد.
[[قرآن]] برای [[امت‌ها]] ـ جامعه‌ها ـ [[سرنوشت]] مشترک، کارنامه مشترک، فهم و شعور، عمل، [[طاعت]] و [[عصیان]] قائل است. در ذیل به برخی از مبانی جامعه‌شناختی [[اسلام]] اشاره می‌گردد.
# اصالت فرد و [[جامعه]]: فرد مورد نظر [[لیبرالیسم]]، فرد واقعی موجود در جامعه و [[تاریخ]] است که با ویژگی‌های خاص فردی و [[حقوق]] و [[خواسته‌ها]] و [[تمایلات]] [[انسانی]] منحصر به فرد خود از دیگر [[انسان‌ها]] ممتاز و مشخص می‌گردد و قطعاً چنین فرد واقعی و معیّنی است که از دید لیبرال‌ها مقدم بر جامعه و در نقطه مقابل مفاهیمی همچون: طبقه، [[ملت]]، جامعه و [[حزب]] جامعه بی‌طبقه یا همان [[بهشت]] [[موعود]] [[سوسیالیسم]] است<ref>آنتونی آریاست، فصل دوم: «مبانی فردگرایی لیبرالیسم»، کتاب ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، مترجم عباس مخبر، ۱۳۹۱.</ref>. در مقابل [[اسلام]] با نسبت دادن برخی از کنش‌ها، کارکردها و نگرش‌ها به گروه‌های قومی و [[جوامع]]، برای [[جامعه]] [[هویت]] استقلالی قائل است. از این رو [[خداوند]] فرد را به عنوان [[خلیفة الله]] [[مأمور]] [[تغییر]] [[نظام اجتماعی]] می‌کند.
# '''اصالت فرد و [[جامعه]]:''' فرد مورد نظر [[لیبرالیسم]]، فرد واقعی موجود در جامعه و [[تاریخ]] است که با ویژگی‌های خاص فردی و [[حقوق]] و [[خواسته‌ها]] و [[تمایلات]] [[انسانی]] منحصر به فرد خود از دیگر [[انسان‌ها]] ممتاز و مشخص می‌گردد و قطعاً چنین فرد واقعی و معیّنی است که از دید لیبرال‌ها مقدم بر جامعه و در نقطه مقابل مفاهیمی همچون: طبقه، [[ملت]]، جامعه و [[حزب]] جامعه بی‌طبقه یا همان [[بهشت]] [[موعود]] [[سوسیالیسم]] است<ref>آنتونی آریاست، فصل دوم: «مبانی فردگرایی لیبرالیسم»، کتاب ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، مترجم عباس مخبر، ۱۳۹۱.</ref>. در مقابل [[اسلام]] با نسبت دادن برخی از کنش‌ها، کارکردها و نگرش‌ها به گروه‌های قومی و [[جوامع]]، برای [[جامعه]] [[هویت]] استقلالی قائل است. از این رو [[خداوند]] فرد را به عنوان [[خلیفة الله]] [[مأمور]] [[تغییر]] [[نظام اجتماعی]] می‌کند.
# [[سنت‌های الهی]] در جوامع:  تقسیمات مختلفی راجع به سنت‌های الهی وجود دارد، از جمله تقسیم [[سنت‌ها]] به [[دنیوی]] و [[اخروی]] که سنت‌های دنیوی نیز دو قسم است؛ دسته‌ای مربوط به رفتارهای فردی انسان و دسته‌ای نیز مربوط به رفتارهای [[اجتماعی]] هستند. سنت‌های الهی سه ویژگی فراگیری، قیاس‌ناپذیری و تحول‌ناپذیری دارند<ref>سلیمی، مهدی، مجله رشد آموزش معارف اسلامی - بهار ۱۳۸۵ - شماره ۶۰.</ref>. برخی از سنت‌های مؤثر بر [[نظام اقتصادی]] عبارت‌اند از: سنت [[نیک‌بختی]] و [[بدبختی]] جوامع<ref>تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۵۸.</ref>؛ [[تقوا]] سبب [[سب]] نزول [[برکات الهی]]<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۸.</ref>؛ [[شکر]] سبب فزونی [[نعمت‌ها]]<ref>شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۹.</ref>؛ [[عدل]] سبب افزایش [[برکات]]<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۱۰؛ ج۱۰، ص۱۳۰.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۲۹ ـ ۶۳۰.</ref>
# '''[[سنت‌های الهی]] در جوامع:''' تقسیمات مختلفی راجع به سنت‌های الهی وجود دارد، از جمله تقسیم [[سنت‌ها]] به [[دنیوی]] و [[اخروی]] که سنت‌های دنیوی نیز دو قسم است؛ دسته‌ای مربوط به رفتارهای فردی انسان و دسته‌ای نیز مربوط به رفتارهای [[اجتماعی]] هستند. سنت‌های الهی سه ویژگی فراگیری، قیاس‌ناپذیری و تحول‌ناپذیری دارند<ref>سلیمی، مهدی، مجله رشد آموزش معارف اسلامی - بهار ۱۳۸۵ - شماره ۶۰.</ref>. برخی از سنت‌های مؤثر بر [[نظام اقتصادی]] عبارت‌اند از: سنت [[نیک‌بختی]] و [[بدبختی]] جوامع<ref>تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۵۸.</ref>؛ [[تقوا]] سبب [[سب]] نزول [[برکات الهی]]<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۸۸.</ref>؛ [[شکر]] سبب فزونی [[نعمت‌ها]]<ref>شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۹.</ref>؛ [[عدل]] سبب افزایش [[برکات]]<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۱۰؛ ج۱۰، ص۱۳۰.</ref>.<ref>[[احمد رضا صفا|صفا، احمد رضا]]، [[نظام اقتصاد اسلامی - صفا (مقاله)| مقاله «نظام اقتصاد اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۲۹ ـ ۶۳۰.</ref>


=== مبانی [[معرفت‌شناختی]] ===
=== مبانی [[معرفت‌شناختی]] ===
مباحث معرفت‌شناختی به دو بخش [[هستی‌شناختی]] [[معرفت]] یعنی [[اثبات]] اصل و وجود [[علم]]، بیان تجرد و تقسیم آن به ذهنی و خارجی و... همچنین مباحث شناخت‌شناختی [[معرفت]] که به امکان [[شناخت]]، [[ارزش]]، ابزار، ملاک صحت و سقم و... تقسیم می‌شود. در فلسفه اسلام نظام علّی و معلولی [[جهان]] از دو [[واقعیت]] مادی و مجرد که در عین تفاوت با یکدیگر هماهنگ است، تشکیل شده است. مقصود از هستی، اعم از غیب و شهادت است<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref>. در حالی که فلسفه مؤثر و غالب در غرب تنها نظام مادی را که مبتنی بر شناخت حسی است، به رسمیت می‌شمارد<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۲۰.</ref>.
مباحث معرفت‌شناختی به دو بخش [[هستی‌شناختی]] [[معرفت]] یعنی [[اثبات]] اصل و وجود [[علم]]، بیان تجرد و تقسیم آن به ذهنی و خارجی و... همچنین مباحث شناخت‌شناختی [[معرفت]] که به امکان [[شناخت]]، [[ارزش]]، ابزار، ملاک صحت و سقم و... تقسیم می‌شود. در فلسفه اسلام نظام علّی و معلولی [[جهان]] از دو واقعیت مادی و مجرد که در عین تفاوت با یکدیگر هماهنگ است، تشکیل شده است. مقصود از هستی، اعم از غیب و شهادت است<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref>. در حالی که فلسفه مؤثر و غالب در غرب تنها نظام مادی را که مبتنی بر شناخت حسی است، به رسمیت می‌شمارد<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۲۲۰.</ref>.


[[ابزار شناخت]] در نظام رایج، [[عقل]] [[حسی]] یا تجربی است و چیزی را که محسوس نباشد از [[قلمرو علم]] بیرون می‌دانند؛ این در حالی است که اسلام [[ابزارهای شناخت]] را تنها در [[حس]] محدود نکرده و راه‌های حس، [[قلب]] و [[شهود]] را مکمل هم قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۲۳.</ref>.
[[ابزار شناخت]] در نظام رایج، [[عقل]] [[حسی]] یا تجربی است و چیزی را که محسوس نباشد از [[قلمرو علم]] بیرون می‌دانند؛ این در حالی است که اسلام [[ابزارهای شناخت]] را تنها در [[حس]] محدود نکرده و راه‌های حس، [[قلب]] و [[شهود]] را مکمل هم قرار داده است<ref>صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۲۳.</ref>.
۱۱۸٬۳۵۶

ویرایش