شایستهسالاری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
#[[ایمان]]: [[ایمان]] [[برتر]] یکی از اصلیترین شاخصهای صالحان است. این [[ایمان به خدا]] و [[روز قیامت]] موجب میشود تا عملی را به گونهای شایسته و [[صالح]] انجام دهند{{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref> «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند بیگمان در زمره شایستگان درمیآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۹</ref>. کسی که در سطح عالی ایمان قرار ندارد، [[شایستگی]] ندارد تا در یک [[نظام اسلامی]] [[مسئولیت]] و منصبی را به عهده گیرد؛ زیرا نمیتواند در شرایط سخت و [[بحرانی]] مسئولیت خطیر خویش را به خوبی انجام دهد یا در برابر وسوسهها و [[فتنهها]] به سبب [[فقدان بصیرت]] ممکن است، تاب [[تحمل]] خویش را از دست بدهد و مثلا دست به [[اختلاس]] بزند و در [[بیتالمال]] و مسئولیت [[حقوقی]] [[خیانت]] ورزد. در حالی که صالحان با [[ایمان قوی]] هرگز گرفتار «[[غل]]» و خیانت نمیشوند و [[قدرت]] و [[ثروت]] هنگفت، ایشان را [[فریب]] نمیدهد. | #[[ایمان]]: [[ایمان]] [[برتر]] یکی از اصلیترین شاخصهای صالحان است. این [[ایمان به خدا]] و [[روز قیامت]] موجب میشود تا عملی را به گونهای شایسته و [[صالح]] انجام دهند{{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref> «به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ}}<ref>«و آنان را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند بیگمان در زمره شایستگان درمیآوریم» سوره عنکبوت، آیه ۹</ref>. کسی که در سطح عالی ایمان قرار ندارد، [[شایستگی]] ندارد تا در یک [[نظام اسلامی]] [[مسئولیت]] و منصبی را به عهده گیرد؛ زیرا نمیتواند در شرایط سخت و [[بحرانی]] مسئولیت خطیر خویش را به خوبی انجام دهد یا در برابر وسوسهها و [[فتنهها]] به سبب [[فقدان بصیرت]] ممکن است، تاب [[تحمل]] خویش را از دست بدهد و مثلا دست به [[اختلاس]] بزند و در [[بیتالمال]] و مسئولیت [[حقوقی]] [[خیانت]] ورزد. در حالی که صالحان با [[ایمان قوی]] هرگز گرفتار «[[غل]]» و خیانت نمیشوند و [[قدرت]] و [[ثروت]] هنگفت، ایشان را [[فریب]] نمیدهد. | ||
#[[بندگان خاص]] [[خدا]]: همه هستی برای [[بندگی]] و [[عبودیت]] خدا [[آفریده]] شده و [[انسان]] میبایست این بندگی را به [[اراده]] و [[اختیار]] [[آزاد]] داشته باشد و در چارچوب [[قوانین اسلامی]] بندگی کند{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} <ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>. از نظر [[قرآن]] صالحانی شایسته [[منصب]] در [[نظام اسلامی]] هستند که در [[مقام]] [[بندگی]] به بندگی خاص برسند و مشرف به عنوان {{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} شوند {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} <ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. دستیابی به این شاخص تنها با [[ایمان]] و [[اعمال صالح]] مبتنی بر [[قوانین اسلامی]] خواهد بود {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>. | #[[بندگان خاص]] [[خدا]]: همه هستی برای [[بندگی]] و [[عبودیت]] خدا [[آفریده]] شده و [[انسان]] میبایست این بندگی را به [[اراده]] و [[اختیار]] [[آزاد]] داشته باشد و در چارچوب [[قوانین اسلامی]] بندگی کند{{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}} <ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>. از نظر [[قرآن]] صالحانی شایسته [[منصب]] در [[نظام اسلامی]] هستند که در [[مقام]] [[بندگی]] به بندگی خاص برسند و مشرف به عنوان {{متن قرآن|عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} شوند {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}} <ref>«و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. دستیابی به این شاخص تنها با [[ایمان]] و [[اعمال صالح]] مبتنی بر [[قوانین اسلامی]] خواهد بود {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>. | ||
#[[شکرگزاری]]: [[صالحان]] شایسته [[مناصب]] در نظام اسلامی، کسانی هستند که نسبت به [[قدرت]] و [[اقتدار]] و تمکنی که [[خدا]] به ایشان داده است، همهگونه [[شاکر]] خدا هستند. این شکرگزاری افزون بر زبانی و [[قلبی]]، به شکل عملی خودنمایی میکند؛ زیرا [[شکر عملی]] به معنای استفاده درست و مناسب از هر [[نعمت]] از جمله [[قدرت سیاسی]] و مناصب [[اجتماعی]] است که اهداف و [[فلسفه سیاسی]] را تأمین میکند. در [[حقیقت]] بهکارگیری قدرت و [[ثروت]] اجتماعی برای تحقق [[فلسفه وجودی]] [[نظام سیاسی]] مانند [[تأمین امنیت]] و [[آرامش]] و [[آسایش]] و [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[مردم]] از مصادیق شکر عملی است. به عبارت دیگر هر کسی در هر منصب و مسئولیتی که قرار دارد اهداف و کارویژه آن را تحقق بخشد، شاکر به شکر عملی است. شاخص مهم در احراز صلاحیت در نظام اسلامی همین شکر عملی است که باید در [[صاحب منصبان]] تحقق داشته باشد{{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}} <ref>«هر چه میخواست از محرابها و تندیسها و کاسههای بزرگ حوضمانند و دیگهای استوار (جابهجا ناشدنی) برای او میساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳</ref>؛ {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}} «(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>. | #[[شکرگزاری]]: [[صالحان]] شایسته [[مناصب]] در نظام اسلامی، کسانی هستند که نسبت به [[قدرت]] و [[اقتدار]] و تمکنی که [[خدا]] به ایشان داده است، همهگونه [[شاکر]] خدا هستند. این شکرگزاری افزون بر زبانی و [[قلبی]]، به شکل عملی خودنمایی میکند؛ زیرا [[شکر عملی]] به معنای استفاده درست و مناسب از هر [[نعمت]] از جمله [[قدرت سیاسی]] و مناصب [[اجتماعی]] است که اهداف و [[فلسفه سیاسی]] را تأمین میکند. در [[حقیقت]] بهکارگیری قدرت و [[ثروت]] اجتماعی برای تحقق [[فلسفه وجودی]] [[نظام سیاسی]] مانند [[تأمین امنیت]] و [[آرامش]] و [[آسایش]] و [[سعادت دنیوی]] و [[اخروی]] [[مردم]] از مصادیق شکر عملی است. به عبارت دیگر هر کسی در هر منصب و مسئولیتی که قرار دارد اهداف و کارویژه آن را تحقق بخشد، شاکر به شکر عملی است. شاخص مهم در احراز صلاحیت در نظام اسلامی همین شکر عملی است که باید در [[صاحب منصبان]] تحقق داشته باشد{{متن قرآن|يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}} <ref>«هر چه میخواست از محرابها و تندیسها و کاسههای بزرگ حوضمانند و دیگهای استوار (جابهجا ناشدنی) برای او میساختند؛ ای خاندان داوود! سپاس گزارید! و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳</ref>؛ {{متن قرآن|فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«(سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیدهای سپاس بگزارم و کردار شایستهای که تو را خشنود کند به جای آرم و مرا به بخشایش خود در زمره بندگان شایسته خویش درآور» سوره نمل، آیه ۱۹.</ref>. | ||
#[[امر به معروف و نهی از منکر]]: از دیگر شاخصهای [[شایستهسالاری]] در [[نظام اسلامی]]، این است که صاحب منصان میبایست [[اهل]] امر به معروف و نهی از منکر باشند. پس نه تنها خود عامل به معروف و تارک منکر هستند، بلکه در قبال [[اجتماع]] [[متعهد]] هستند تا [[هنجارها]] را [[تشویق]] بلکه به عنوان [[حق ولایت]] عمومی، [[امر]] کنند و از [[ناهنجاریها]] و ضد ارزشیها [[نهی]] کنند. باید توجه داشت که [[امر و نهی]] از مصادیق [[ولایت]] عمومی است که [[صاحب منصبان]] به سبب حضور در [[مناصب]] [[قدرت]] و [[حاکمیت]] نظام اسلامی میبایست بیش از دیگران به این [[مسئولیت]] بها داده و از ولایت برای [[مقاصد الهی]] بهره گیرند و به این [[فریضه]] اهتمام ورزند{{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>. | #[[امر به معروف و نهی از منکر]]: از دیگر شاخصهای [[شایستهسالاری]] در [[نظام اسلامی]]، این است که صاحب منصان میبایست [[اهل]] امر به معروف و نهی از منکر باشند. پس نه تنها خود عامل به معروف و تارک منکر هستند، بلکه در قبال [[اجتماع]] [[متعهد]] هستند تا [[هنجارها]] را [[تشویق]] بلکه به عنوان [[حق ولایت]] عمومی، [[امر]] کنند و از [[ناهنجاریها]] و ضد ارزشیها [[نهی]] کنند. باید توجه داشت که [[امر و نهی]] از مصادیق [[ولایت]] عمومی است که [[صاحب منصبان]] به سبب حضور در [[مناصب]] [[قدرت]] و [[حاکمیت]] نظام اسلامی میبایست بیش از دیگران به این [[مسئولیت]] بها داده و از ولایت برای [[مقاصد الهی]] بهره گیرند و به این [[فریضه]] اهتمام ورزند{{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و به کارهای خیر میشتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«(همان) کسانی که اگر آنان را در زمین توانمندی دهیم نماز بر پا میدارند و زکات میپردازند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناپسند باز میدارند و پایان کارها با خداوند است» سوره حج، آیه ۴۱.</ref>. | ||
#[[پرهیز]] از [[ترک اولی]]: چنانکه گفته شد، [[صالحان]] از نظر [[قرآن]] در [[برترین]] درجه [[ایمانی]] قرار دارند. از همینرو در [[زندگی]] خویش هیچ گناهی نمیکنند و حتی ترک اولی ندارند و هرگز به خود [[اجازه]] نمیدهند تا بدون [[رضایتمندی]] [[خدا]] کاری را انجام دهند و پیش از موافقت [[الهی]] از اقدام به کاری یا ترک کاری خودداری میکند؛ آنان همواره [[گوش به فرمان]] هستند و از کوچکترین احتمال [[خطا]] و [[اشتباه]] پرهیز میکنند و در هرکاری که [[گمان]] میکنند بر خلاف [[شریعت]] یا [[رضایت الهی]] است [[احتیاط]] میکنند{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ * فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود * اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود * اما پروردگارش او را برگزید و او را از شایستگان کرد» سوره قلم، آیه ۴۸-۵۰.</ref>. | #[[پرهیز]] از [[ترک اولی]]: چنانکه گفته شد، [[صالحان]] از نظر [[قرآن]] در [[برترین]] درجه [[ایمانی]] قرار دارند. از همینرو در [[زندگی]] خویش هیچ گناهی نمیکنند و حتی ترک اولی ندارند و هرگز به خود [[اجازه]] نمیدهند تا بدون [[رضایتمندی]] [[خدا]] کاری را انجام دهند و پیش از موافقت [[الهی]] از اقدام به کاری یا ترک کاری خودداری میکند؛ آنان همواره [[گوش به فرمان]] هستند و از کوچکترین احتمال [[خطا]] و [[اشتباه]] پرهیز میکنند و در هرکاری که [[گمان]] میکنند بر خلاف [[شریعت]] یا [[رضایت الهی]] است [[احتیاط]] میکنند{{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ * فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ}} <ref>«پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود * اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود * اما پروردگارش او را برگزید و او را از شایستگان کرد» سوره قلم، آیه ۴۸-۵۰.</ref>. |