پرش به محتوا

بازار: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۴۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۳
خط ۲۰: خط ۲۰:


فقها و علمای اسلام اساس بازار اسلامی را مبتنی بر [[انصاف]] می‌دانند و بازاری را که در آن معاملاتی خارج از [[عدل]] و [[انصاف]] انجام شود، غیر [[اسلامی]] معرفی می‌کنند<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۸، ص۱۴.</ref>. از ویژگی‌های بازار اسلامی در دیدگاه فقهی انطباق با [[تعالیم اسلامی]]، دور بودن از [[احتکار]] و [[گران‌فروشی]]، [[نظم]]، [[تعاون]]، [[محبت]]، [[دوستی]] و [[برادری]]؛ چنانکه اندیشمندان اسلام همواره بر این تأکید دارند که در بازار اسلامی، [[شیوه]] برخورد افراد دوستانه و مبتنی بر [[عدالت]] اسلامی باید باشد<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۶، ص۳۹۵ و ج۸، ص۴۸-۴۹.</ref>. از نظر فقه اسلامی بازاری که در آن [[چپاول]]، گران‌فروشی و [[رباخواری]] و [[ظلم]] به [[مستمندان]] رواج داشته باشد «اسلامی» نیست<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۸، ص۱۴ و ۴۲۱.</ref>.<ref>[[فاطمه امانی توانی|امانی توانی، فاطمه]]، [[بازار - امانی توانی (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۴۳.</ref>
فقها و علمای اسلام اساس بازار اسلامی را مبتنی بر [[انصاف]] می‌دانند و بازاری را که در آن معاملاتی خارج از [[عدل]] و [[انصاف]] انجام شود، غیر [[اسلامی]] معرفی می‌کنند<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۸، ص۱۴.</ref>. از ویژگی‌های بازار اسلامی در دیدگاه فقهی انطباق با [[تعالیم اسلامی]]، دور بودن از [[احتکار]] و [[گران‌فروشی]]، [[نظم]]، [[تعاون]]، [[محبت]]، [[دوستی]] و [[برادری]]؛ چنانکه اندیشمندان اسلام همواره بر این تأکید دارند که در بازار اسلامی، [[شیوه]] برخورد افراد دوستانه و مبتنی بر [[عدالت]] اسلامی باید باشد<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۶، ص۳۹۵ و ج۸، ص۴۸-۴۹.</ref>. از نظر فقه اسلامی بازاری که در آن [[چپاول]]، گران‌فروشی و [[رباخواری]] و [[ظلم]] به [[مستمندان]] رواج داشته باشد «اسلامی» نیست<ref>امام خمینی، سید روح الله، صحیفه امام، ج۸، ص۱۴ و ۴۲۱.</ref>.<ref>[[فاطمه امانی توانی|امانی توانی، فاطمه]]، [[بازار - امانی توانی (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]] ص ۵۴۳.</ref>
== [[مواعظ]] و محدودیت‌های [[اخلاقی]] ==
[[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در زمینه بازار فرموده‌هایی دارند که گرچه در مقام [[وجوب]] یا [[حرمت]] نیست، موجب کارایی مطلوب بازار از نظر [[اجتماعی]] و فردی می‌شود. البته از آنجا که این [[احکام]] الزامی نیست و نمی‌توان از طریق ضمانت‌های بیرونی و به صورت قهری، تجار و بازاریان را به تحقق آنها واداشت، چاره‌ای نیست جز اینکه انگیزه‌هایی را در آنان ایجاد کرد تا ضمانت‌های درونی تثبیت شود و ایشان خود به اجرا یا ترک آنها [[تمایل]] داشته باشند. برخی از این مواعظ عبارت‌اند از:
# سرگرم شدن به بازار و امور [[دنیایی]] آن: [[حسن بصری]] می‌گوید: امیرالمؤمنین {{ع}} در بازار [[بصره]] متوجه مردی شد که مشغول خریدوفروش بود. حضرت قدری در کار او نگریست و سخت گریست. سپس فرمود: «ای [[بندگان]] [[دنیا]] و [[کارگزاران]] [[اهل]] دنیا، [[روز]] قسم می‌خورید و شب می‌خوابید و [[زمان]] می‌گذرد، در حالی که از [[آخرت]] غافلید. پس چه هنگام می‌خواهید توشه برگیرید و برای آخرت [[فکری]] کنید؟» فردی به حضرت عرضه داشت که ای امیرالمؤمنین، ما چاره‌ای از تهیه معاش نداریم؛ پس چگونه عمل کنیم؟ [[امام]] فرمود: «طلب معاش از طریق [[حلال]]، [[انسان]] را از تلاش برای آخرت [[غافل]] نمی‌کند. پس اگر بگویید ما ناگزیر از [[احتکار]] هستیم، معذور نخواهید بود» و حضرت در حالی که [[گریه]] می‌کرد، از مرد جدا شد<ref>شیخ مفید، الامالی، ص۱۱۹، ح۳.</ref>.
# آسان گرفتن معامله و [[قناعت]] به سود کم‌تر: [[امام علی]] {{ع}} بر آسان گرفتن در معامله، رعایت [[حق]] و [[انصاف]] و قناعت به سود کم‌تر تأکید فراوان داشت. حضرت در گشت‌زنی‌های خود در بازار [[کوفه]] می‌فرمود: «ای بازاریان، از [[خدا]] بترسید و از او طلب خیر کنید و با آسان گرفتن در معامله [[تبرک]] جویید و بدین وسیله به [[مردم]] نزدیک شوید و با [[حلم]]، خود را [[زینت]] بخشید»<ref>الکافی، ج۵، ص۱۵۱، ح۳؛ شیخ طوسی، تهذیب، ج۷، ص۶، ح۱۷.</ref>.
# قسم نخوردن در معاملات: قسم در معاملات، به هر صورت آن، نامطلوب است: اگر قسم [[دروغ]] باشد، [[حرام]] و اگر راست باشد، [[مکروه]] و ناپسند است. حضرت می‌فرماید: از سوگند دروغ خودداری کنید<ref>الکافی، ج۵، ص۱۵۱، ح۳؛ شیخ طوسی، تهذیب، ج۷، ص۶، ح۱۷؛ شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۹۳، ح۳۷۲۶.</ref>. از قسم خوردن برحذر باشید؛ چراکه حتی اگر سبب فروش کالا شود، [[برکت]] را از بین می‌برد<ref>الکافی، ج۵، ص۱۶۲، ح۲.</ref>
# خرید از کسی که [[انسان]] را نمی‌شناسد: به رغم آنکه معامله با هر کسی [[مباح]] است و هیچ محدودیتی در این زمینه وجود ندارد، اگر فردی احتمال می‌دهد که فروشنده به سبب آشنایی و [[حجب و حیا]]، قیمت کالا را تقلیل بدهد یا جنس مرغوب‌تری را با قیمت عادی در [[اختیار]] او بگذارد یا هر گونه امتیازی برای او قائل شود، شایسته است که با او وارد معامله نشود. این نکته به ویژه درباره مسئولانی که می‌خواهند از بازار خرید کنند یا [[منزل]] و ملکی بخرند اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} برای [[نظارت]] یا خرید به گونه‌ای در بازار تردد می‌کردند که [[مردم]] [[گمان]] می‌کردند او عربی بیابانی است. می‌گویند حضرت برای خرید پیراهنی به بازار کرباس فروشان رفتند و وارد مغازه پیرمردی که پیراهن می‌فروخت شدند. امام به پیرمرد فرمودند: یک پیراهن سه درهمی برایم بیاور. پیرمرد ایشان را [[شناخت]] و [[احترام]] کرد؛ ولی حضرت با او وارد معامله نشدند و به مغازه دیگری رفتند. صاحب آن مغازه نیز [[امام]] را شناخت و مولا از او نیز خرید نکردند. سرانجام وارد سومین مغازه شدند و از نوجوانی که ایشان را نمی‌شناخت، خرید کردند<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۱، ص۵۲۸، ح۸۷۸.</ref>.
# چانه زدن خریدار: از [[روایات]] حضرت برمی‌آید که چانه‌زدن هنگام خرید، مطلوب است. در این باره، امام فرموده‌اند: «در معاملاتی که انجام می‌دهی چانه بزن؛ [[انسانی]] مغبون نه ستوده است و نه مأجور»<ref>شیخ صدوق، الخصال، ص۶۲، ج۱۰.</ref>. همچنان که پیش گفته آمد، در جریان خرید دو پیراهن به هفت درهم، حضرت فرمود که من با او چانه زدم و او نیز با من چانه زد و سرانجام معامله با [[رضایت]] انجام شد<ref>نیشابوری، محمد بن فتال، روضة الواعظین، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی نظرپور|نظرپور، محمد تقی]]، [[بازار (مقاله)| مقاله «بازار»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام علی ج۷]]، ص۵۳۷ ـ ۵۴۱.</ref>


== مقدمه ==
== مقدمه ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش