پرش به محتوا

دلایل اثبات خاتمیت کدامند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
حجت الاسلام و المسلمین''' [[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]»'' در این باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین''' [[عبدالحسین خسروپناه]]''' در کتاب ''«[[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]»'' در این باره گفته است:


«برای [[اثبات خاتمیت]] نمی‌توان [[دلیل]] و [[برهان عقلی]] ارائه کرد؛ زیرا [[خاتمیت]]، بحثی درون [[دینی]] است و [[دلایل]] آن از طریق [[آیه]] چهلم [[سوره احزاب]] و روایاتی ممکن است. [[متکلمان]] [[مسلمان]] از جمله [[علامه حلی]] در کتاب "[[واجب]] الاعتقاد" و [[فاضل مقداد]] در شرح [[کلام]] علامه حلی، سه [[دلیل نقلی]] [[ذکر]] کرده‌اند:
«برای اثبات خاتمیت نمی‌توان [[دلیل]] و [[برهان عقلی]] ارائه کرد؛ زیرا [[خاتمیت]]، بحثی درون [[دینی]] است و [[دلایل]] آن از طریق [[آیه]] چهلم [[سوره احزاب]] و روایاتی ممکن است. [[متکلمان]] [[مسلمان]] از جمله [[علامه حلی]] در کتاب "[[واجب]] الاعتقاد" و [[فاضل مقداد]] در شرح [[کلام]] علامه حلی، سه [[دلیل نقلی]] [[ذکر]] کرده‌اند:
# نخست: آیه ۴۰ سوره احزاب  
# نخست: آیه ۴۰ سوره احزاب  
# دوم: [[سخن]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که فرمود: "جایگاه تو نسبت به من به منزله جایگاه [[هارون]] نسبت به [[موسی]] است جز اینکه بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود"<ref>{{متن حدیث|انت منی بمنزلة هاروم من موسی الا انه لا نبی بعدی}}.</ref>.
# دوم: [[سخن]] [[رسول خدا]]{{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که فرمود: "جایگاه تو نسبت به من به منزله جایگاه [[هارون]] نسبت به [[موسی]] است جز اینکه بعد از من [[پیامبری]] نخواهد بود"<ref>{{متن حدیث|انت منی بمنزلة هاروم من موسی الا انه لا نبی بعدی}}.</ref>.
خط ۲۰: خط ۲۰:
[[ابن میثم بحرانی]] هم در شرح خود بر [[نهج البلاغه]] می‌نویسد: "این سخن امیرالمؤمنین{{ع}} که در مورد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: [[وحی]] به آن [[حضرت]] ختم شده و پایان یافت، مانند این سخن است که یه [[پیامبر]] [[خاتم النبیین]] گفته شود و این خاتمیت از [[شریعت]] یا همان [[نقل]] استفاده می‌شود؛ چراکه برای [[عقل]] مجالی برای [[حکم]] کردن به قطع شدن وحی و خاتمیت نیست بلکه این مسأله نزد عقل تنها از امور ممکن است و بس..."<ref>{{عربی|و قوله و خُتم به الوحی کقوله و خاتم النبیین و هذا الختام المستفاد من الشریعة و لیس للعقل فی الحکم بانقطاع الرسل فیه مجال بل ذلک من الامور الممکنهة عنده...}}، شرح نهج البلاغة ابن میثم، ج۱، ص۵۷۲.</ref>.
[[ابن میثم بحرانی]] هم در شرح خود بر [[نهج البلاغه]] می‌نویسد: "این سخن امیرالمؤمنین{{ع}} که در مورد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرموده است: [[وحی]] به آن [[حضرت]] ختم شده و پایان یافت، مانند این سخن است که یه [[پیامبر]] [[خاتم النبیین]] گفته شود و این خاتمیت از [[شریعت]] یا همان [[نقل]] استفاده می‌شود؛ چراکه برای [[عقل]] مجالی برای [[حکم]] کردن به قطع شدن وحی و خاتمیت نیست بلکه این مسأله نزد عقل تنها از امور ممکن است و بس..."<ref>{{عربی|و قوله و خُتم به الوحی کقوله و خاتم النبیین و هذا الختام المستفاد من الشریعة و لیس للعقل فی الحکم بانقطاع الرسل فیه مجال بل ذلک من الامور الممکنهة عنده...}}، شرح نهج البلاغة ابن میثم، ج۱، ص۵۷۲.</ref>.


برخی متفکران معاصر معتقدند: معیارهای خاتمیت در [[اختیار]] و حیطه [[دانش]] ما نیست و این مقتضای [[حکمت الهی]] است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آخرین فرستاده [[خدای تعالی]] باشد. البته [[جاودانگی]] و [[کمال نهایی]] [[اسلام]] نیز بر [[خاتمیت پیامبر]] اسلام{{صل}} [[دلالت]] دارد؛ لذا احتمال [[بعثت پیامبر]] دیگر منتفی می‌شود. ختمیت و [[کمال]] دو امر متلازمند؛ یعنی ممکن نیست که [[دینی]] خود را [[خاتم ادیان]] بداند و داعیه کمال نداشته باشد و یا آنکه داعیه کمال نهایی داشته باشد و خود را به عنوان [[دین خاتم]] معرفی نکند<ref>محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن (۵)، راهنماشناسی، تدوین محمد سعیدی مهر، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۷۶، ص۱۸۴.</ref> بدین ترتیب برای [[اثبات خاتمیت]] نمی‌توان [[دلیل عقلی]] ارائه کرد؛ اما راه معقول‌سازی آن باز است»<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۲۸۱ و ۲۸۲.</ref>.
برخی متفکران معاصر معتقدند: معیارهای خاتمیت در [[اختیار]] و حیطه [[دانش]] ما نیست و این مقتضای [[حکمت الهی]] است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آخرین فرستاده [[خدای تعالی]] باشد. البته [[جاودانگی]] و [[کمال نهایی]] [[اسلام]] نیز بر [[خاتمیت پیامبر]] اسلام{{صل}} [[دلالت]] دارد؛ لذا احتمال [[بعثت پیامبر]] دیگر منتفی می‌شود. ختمیت و [[کمال]] دو امر متلازمند؛ یعنی ممکن نیست که [[دینی]] خود را [[خاتم ادیان]] بداند و داعیه کمال نداشته باشد و یا آنکه داعیه کمال نهایی داشته باشد و خود را به عنوان [[دین خاتم]] معرفی نکند<ref>محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن (۵)، راهنماشناسی، تدوین محمد سعیدی مهر، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۷۶، ص۱۸۴.</ref> بدین ترتیب برای اثبات خاتمیت نمی‌توان [[دلیل عقلی]] ارائه کرد؛ اما راه معقول‌سازی آن باز است»<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی ج۲ (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ص۲۸۱ و ۲۸۲.</ref>.


== [[:رده:آثار ختم نبوت|منبع‌شناسی جامع ختم نبوت]] ==
== [[:رده:آثار ختم نبوت|منبع‌شناسی جامع ختم نبوت]] ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش