بحث:فلسفه بعثت: تفاوت میان نسخهها
←پانویس
(←پانویس) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[امیر مؤمنان]] {{ع}} میفرماید: "در میان آنها رسولانش را [[مبعوث]] کرد و پیامبرانش را پی در پی فرستاد تا [[پیمان]] فطرتش را از آنها طلب کنند و [[نعمت]] فراموش شدهاش را به آنان [[یادآوری]] کنند"<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَ نِعْمَتِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه۱.</ref>. در نتیجه یکی از آثار و فواید [[نبوّت]] و [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] ـ که موظّف به رساندن [[دستورات الهی]] به [[خلق]] شدهاند ـ این است که [[فطرت]] فراموش شده، به واسطه [[پیامبران]] بیدار و فعّال گردد. [[بندگان]] را متوجّه خدایشان کنند و بدین ترتیب از آنان خواسته شود که بر اساس [[فطرت]] خویش حرکت کنند و بر آن [[پیمان]] که با [[خدا]] بستهاند پایبند باشند<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۷۰ - ۷۲.</ref>. | [[امیر مؤمنان]] {{ع}} میفرماید: "در میان آنها رسولانش را [[مبعوث]] کرد و پیامبرانش را پی در پی فرستاد تا [[پیمان]] فطرتش را از آنها طلب کنند و [[نعمت]] فراموش شدهاش را به آنان [[یادآوری]] کنند"<ref>{{متن حدیث|فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُمْ مِيثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِيَ نِعْمَتِهِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه۱.</ref>. در نتیجه یکی از آثار و فواید [[نبوّت]] و [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] ـ که موظّف به رساندن [[دستورات الهی]] به [[خلق]] شدهاند ـ این است که [[فطرت]] فراموش شده، به واسطه [[پیامبران]] بیدار و فعّال گردد. [[بندگان]] را متوجّه خدایشان کنند و بدین ترتیب از آنان خواسته شود که بر اساس [[فطرت]] خویش حرکت کنند و بر آن [[پیمان]] که با [[خدا]] بستهاند پایبند باشند<ref>[[محمد بیابانی اسکوئی]]، [[نبوت (کتاب)|نبوت]]، ص۷۰ - ۷۲.</ref>. | ||
== هموار ساختن راه [[تفکر]] == | |||
امیربیان، علی{{ع}} فرآوردههای [[عقل]] را به گنجینهای همانند میکند که در زیر خاک مدفون است و چه بسا دارنده گنج، خود، از وجود آن [[غافل]] است. [[پیامبران]] این خاکها را کنار میزنند و {{متن حدیث|دَفَائِنَ الْعُقُولِ}} را آشکار میسازند. مقصود [[ادیان الهی]] آن نیست که [[وحی]] را [[جانشین]] عقل [[مردمان]] سازند و از آنان [[سرسپردگی]] بیدلیل بخواهند، بلکه پیامبران در درجه نخست پرده از چهره عقل بر میگیرند و [[آدمیان]] را به استفاده از این [[موهبت الهی]] فرامیخوانند<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، فطرت، ص۲۵۱.</ref>. بدینسان، [[پیشوایان معصوم]]، عقل را [[حجت]]<ref>{{متن حدیث|فَمَا الْحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ الْيَوْمَ؟ قَالَ فَقَالَ{{ع}} الْعَقْلُ}}؛ (بحار الانوار، ج۱۱، ص۷۱).</ref> و [[پیامبر]] درونی میخوانند و در ستایشش سخنانی شگفتانگیز بر زبان میآورند؛ چنان که [[امام کاظم]]{{ع}} در این باره میفرماید: خدا را بر مردمان دو حجت است: حجتی بیرونی و حجتی درونی. حجت برونی، پیامبران و امامانند و [[حجت درونی]]، عقل آدمیان<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ{{عم}} وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ}}، الکافی، ج۱، ص، ۱۶، کتاب العقل والجهل، ح١٢.</ref>. | |||
از دیدگاه [[امیرمؤمنان]]، یکی از ویژگیهای [[دوران جاهلیت]] این است که [[مردم]] عقل خود را درباره خدا به کار نمیگیرند: {{متن حدیث|وَ لَا عَنِ اللَّهِ يَعْقِلُونَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۶، ص۱۷۳.</ref>. همین [[حقیقت]] در [[حدیث]] امام کاظم{{ع}}، محور بنیادین [[دعوت]] پیامبران به شمار آمده است: «[[هدف]] از [[بعثت پیامبران]]، جز این نیست که مردم درباره خدا بیندیشند. پس هر کس به این دعوت نیکوتر پاسخ دهد، به [[شناختی]] والاتر دست یافته است و هر کس از [[فرمان خدا]] [[آگاهی]] بیشتری یابد، از عقل نیکوتری برخوردار است و آن کس که در [[عقل]]، کاملتر است، مرتبهاش در [[دنیا]] و [[آخرت]] از دیگران [[برتر]] است»<ref>الکافی، ج۱، ص۱۶.</ref>.<ref> [[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[بعثت و نبوت (مقاله)| مقاله «بعثت و نبوت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۱۸.</ref> | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |