پرش به محتوا

آیا ایرانیان در دوران غیبت و ظهور امام مهدی نقشی دارند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّت‌های [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، به‌ویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شده‌‏اند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است.
«در برخی از [[روایات]] [[اهل بیت]] {{عم}} به حضور فعّال [[عجم]] در [[سپاه]] و [[ارتش]] مخصوص [[امام مهدی]] {{ع}} اشاره شده است. البته مقصود از [[عجم]]، ملّت‌های [[غیر عرب]] است. ولی به احتمال زیاد، بیشترین مصداق آن در [[عصر ظهور]]، [[ایرانیان]] خواهند بود، به‌ویژه که مرکز ثقل [[تشیع]] نیز در [[ایران]] است، از شهرهایی که نام برده شده‌‏اند: [[خراسان]]، [[ری]]، [[طالقان]]، [[قم]]، [[فارس]] و ... است.


اصبغ بن نباته می‌‏‏گوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبه‌‏ای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که‏ همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشم‏اندازی از حکومت مهدی(ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوت‌‏کننده به [[حق]] ما می‌‏‏باشند<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>.
اصبغ بن نباته می‌‏‏گوید: [[امام علی|امیر المؤمنین]] {{ع}} در ضمن خطبه‌‏ای، پیرامون [[مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین فرمود: از [[اهواز]] یک نفر، شوشتر یک نفر، [[شیراز]] سه نفر به نام حفص، [[یعقوب]] و [[علی]]، از [[اصفهان]] چهار نفر به نام [[موسی]]، [[علی]]، [[عبد]] اللّه و غلفان، از بروجرد یک نفر به نام قدیم، از [[نهاوند]] یک نفر به نام [[عبد الرزّاق]]، از [[همدان]] سه نفر به نام [[جعفر]]، [[اسحاق]] و [[موسی]]، از [[قم]] ده نفر، که همنام [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] هستند (و در حدیثی، هجده نفر ذکر شده است)، از شیروان یک نفر، از [[خراسان]] یک نفر به نام درید، و نیز پنج نفر که‏ همنام [[اصحاب کهف]] هستند، از آمل یک نفر، از گرگان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از [[طالقان]] بیست و چهار نفر، از [[قزوین]] دو نفر، از [[فارس]] یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر و از کازرون یک نفر. سپس فرمود: [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} [[سیصد و سیزده]] نفر از [[یاران مهدی]] {{ع}} به تعداد [[یاران]] پدر را برای من برشمرد و فرمود: [[خداوند]] آنان را، در کمتر از یک چشم برهم زدن از [[مشرق]] و [[مغرب]] [[زمین]]، در کنار [[کعبه]] گرد آورد<ref> ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶، به نقل از چشم‏اندازی از حکومت مهدی(ع)، ص ۱۰۷.</ref> و [[امام صادق]] {{ع}} می‌‏‏فرماید: [[خاک]] [[قم]] [[مقدّس]] است ... مگر نه اینکه آنان [[یاران قائم]] ما هستند و دعوت‌‏کننده به [[حق]] ما می‌‏‏باشند»<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۶۰، ص ۲۱۸</ref>.<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۰۶.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
مقصود نهایی در [[نقل]] این [[روایت]] و تبیین آن، بیان نقش سرنوشت‌ساز [[مشرقیان]]<ref>شایان ذکر است؛ گرچه واژه "مشرق" براساس نقش‌های تاریخی منطبق بر ایران بزرگ؛ یعنی ایران فعلی و قسمتی از سرزمین‌های مجاور نظیر: افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و... بوده و روایات نیز به این نقشه بزرگ اشاره دارند، ولی با قرائن و شواهدی که در برخی روایات آمده و واژه "مشرق " در کنار واژه "فرس" آمده، بیشتر اشاره به نژاد خاص دارد (هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۱۵۳).</ref> که در نگاه کلی شامل [[ایرانیان]] می‌شود در [[بسترسازی]] [[ظهور]] است؛ یعنی مضمون و محتوای [[روایت]]، اشاره به حرکت و تلاش [[ایرانیان]] در [[زمینه سازی ظهور]] و تحقق [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]] دارد.
مقصود نهایی در [[نقل]] این [[روایت]] و تبیین آن، بیان نقش سرنوشت‌ساز [[مشرقیان]]<ref>شایان ذکر است؛ گرچه واژه "مشرق" براساس نقش‌های تاریخی منطبق بر ایران بزرگ؛ یعنی ایران فعلی و قسمتی از سرزمین‌های مجاور نظیر: افغانستان، پاکستان، ترکمنستان و... بوده و روایات نیز به این نقشه بزرگ اشاره دارند، ولی با قرائن و شواهدی که در برخی روایات آمده و واژه "مشرق " در کنار واژه "فرس" آمده، بیشتر اشاره به نژاد خاص دارد (هاشمی شهیدی، سید اسدالله، زمینه‌سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی {{ع}}، ص۱۵۳).</ref> که در نگاه کلی شامل [[ایرانیان]] می‌شود در [[بسترسازی]] [[ظهور]] است؛ یعنی مضمون و محتوای [[روایت]]، اشاره به حرکت و تلاش [[ایرانیان]] در [[زمینه سازی ظهور]] و تحقق [[جامعه آرمانی]] [[مهدوی]] دارد.


پیرامون نقش خطیر [[ایرانیان]] در [[سپاه امام زمان]] {{ع}}، [[شیخ طوسی]] نیز روایتی از [[عمار یاسر]] [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۴۶۲.</ref>. همچنین در این باره [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[طالقان]]! [[خدا]] را در آنجا گنج‌هایی است که از طلا و نقره نمی‌باشد، بلکه آن گنج‌ها، مردان مؤمنی هستند که [[خدا]] را به خوبی شناخته‌اند؛ آنها در [[آخرالزمان]] از [[یاران مهدی]] خواهند بود"<ref>{{متن حدیث|وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}}؛ اربلی، علی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸، الباب الخامس.</ref>»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]، ص ۸۰-۸۲.</ref>.
پیرامون نقش خطیر [[ایرانیان]] در [[سپاه امام زمان]] {{ع}}، [[شیخ طوسی]] نیز روایتی از [[عمار یاسر]] [[نقل]] می‌کند: {{متن حدیث|يَخْرُجُ الْمَهْدِيُّ عَلَى لِوَائِهِ شُعَيْبُ بْنُ صَالِحٍ}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۴۶۲.</ref>. همچنین در این باره [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} می‌فرماید: "خوشا به حال [[طالقان]]! [[خدا]] را در آنجا گنج‌هایی است که از طلا و نقره نمی‌باشد، بلکه آن گنج‌ها، مردان مؤمنی هستند که [[خدا]] را به خوبی شناخته‌اند؛ آنها در [[آخرالزمان]] از [[یاران مهدی]] خواهند بود"»<ref>{{متن حدیث|وَيْحاً لِلطَّالَقَانِ فَإِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَا كُنُوزاً لَيْسَتْ مِنْ ذَهَبٍ وَ لَا فِضَّةٍ وَ لَكِنْ بِهَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ وَ هُمْ أَيْضاً أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}}؛ اربلی، علی، کشف الغمه، ج۲، ص۴۷۸، الباب الخامس.</ref>.<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام (مقاله)|بررسی و تحلیل نقش ایرانیان در تحولات فرجام جامعه بشریت با تاکید بر مسأله ظهور و قیام]]، ص ۸۰-۸۲.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
«از روایات فهمیده می‌شود که تعداد قابل‌توجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، یاران درفش‌های سیاه، قمی‌ها، سرخ‌رویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "نیروهایی با پرچم‌های سیاه -که از خراسان قیام کرده‌اند- در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت [[بیعت]] می‌کنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) می‌باشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته می‌شود، ولی به‌طور قطع، ایرانیان را نیز دربر می‌گیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ‌آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام می‌کنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نام‌های حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نام‌های جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که هم‌نام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که هم‌نام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سی‌صد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم‌تر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد می‌آورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>.
«از روایات فهمیده می‌شود که تعداد قابل‌توجهی از سپاهیان مخصوص و ارتش [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای طرفداران [[سلمان فارسی]]، اهل ری، اهل مشرق زمین، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، یاران درفش‌های سیاه، قمی‌ها، سرخ‌رویان، اهل فارس و... یاد شده است. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: "نیروهایی با پرچم‌های سیاه -که از خراسان قیام کرده‌اند- در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت [[بیعت]] می‌کنند"<ref>فتن ابن حمّاد، ص ۸۵؛ عقد الدّرر، ص ۱۲۹ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، طبسی).</ref>. و نیز فرمود: "یاران حضرت قائم {{ع}} سی صد و سیزده نفرند و از فرزندان عجم (غیرعرب) می‌باشند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۳۱۵؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹.</ref>. هرچند عجم به غیرعرب گفته می‌شود، ولی به‌طور قطع، ایرانیان را نیز دربر می‌گیرد. براساس روایاتی دیگر، در زمینه‌سازی عملیاتی که پیش از ظهور و به هنگام قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ‌آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که حضرت علی {{ع}} درباره یاران مهدی {{ع}} و ملیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. [[اصبغ بن نباته]] می‌گوید: [[امیر مؤمنان]] {{ع}} خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش را -که همراه حضرت قیام می‌کنند- برشمرد و فرمود: "از اهواز یک نفر، از شوشتر یک نفر، از شیراز سه نفر به نام‌های حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبد الله و غلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبد الرزاق؛ از همدان<ref>احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد.</ref> سه نفر به نام‌های جعفر، اسحاق و موسی؛از قم ده نفر که هم‌نام [[اهل بیت]] [[رسول خدا]] {{صل}} هستند (و در حدیثی دیگر هجده نفر ذکر شده است)؛از شیروان یک نفر؛از خراسان یک نفر به نام درید و نیز پنج نفر که هم‌نام اصحاب کهف هستند؛از آمل یک نفر، از جرجان یک نفر، از دامغان یک نفر، از سرخس یک نفر، از ساوه یک نفر، از طالقان بیست و چهار نفر، از قزوین دو نفر، از فارس یک نفر، از ابهر یک نفر، از اردبیل یک نفر، از مراغه سه نفر، از خوی یک نفر، از سلماس یک نفر، از آبادان سه نفر، از کازرون یک نفر". سپس فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} سی‌صد و سیزده نفر از یاران مهدی {{ع}} به تعداد یاران بدر را برای من برشمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم‌تر از یک چشم به هم زدن از مشرق و مغرب زمین، در کنار کعبه گرد می‌آورد"<ref>ملاحم ابن طاووس، ص ۱۴۶.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۴۷.</ref>.


«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، به‌پا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌های‌شان همچون [[پاره‌های آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمی‌لغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمی‌ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، می‌توان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] می‌باشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند" نه فقط‍‌ اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بی‌سابقه بوده است... البته احتمال این‌که این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا این‌که [[امام]] آن را به مناسبتی فرموده‌اند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمی‌شود. گاه گفته می‌شود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده‌ داده‌ شده‌ای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا این‌که بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آن‌گونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آن‌چه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] وی‌اند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشم‌پوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثه‌ای مشابه آن و یا واضح‌تر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بلکه می‌توان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشته‌اند<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>.
«از زمره [[روایات]] [[ظهور]]، به‌پا خاستن [[مردی از قم]] و [[یاران]] وی است. از [[امام کاظم]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: [[مردی از قم]]، [[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌های‌شان همچون [[پاره‌های آهن]] ستبر است که بادهای تند حوادث، آنان را نمی‌لغزاند؛ از [[جنگ]] خسته نشده و نمی‌ترسند، اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن [[پرهیزکاران]] است. نکته قابل توجه این است که، [[امام]] {{ع}} در [[روایت]]، تعبیر به "[[مردی از قم]]" نموده و نفرموده است از اهل [[قم]]، می‌توان این جمله را بر [[امام خمینی]] تطبیق داد. چه ایشان اهل خمین و ساکن [[قم]] می‌باشند و او "[[مردم]] را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند" نه فقط‍‌ اهل [[قم]] یا اهل [[مشرق]] [[زمین]] را. [[روایت]]، زمان وجود این مرد را که به آن [[بشارت]] داده شده مشخص نکرده است، اما در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] چنین شخصیت و یارانی دارای این صفات برجسته قبل از [[امام خمینی]] و طرفدارانش بی‌سابقه بوده است... البته احتمال این‌که این [[روایت]] ناقص باشد وجود دارد و یا این‌که [[امام]] آن را به مناسبتی فرموده‌اند. همین [[روایت]] را [[صاحب]] [[بحار الانوار]]، از کتاب [[تاریخ]] [[قم]] نوشته "[[حسن بن محمد بن الحسن قمی]]" که هزار سال پیش آن را تألیف نموده است، [[نقل]] کرده که متأسفانه نسخه آن کتاب یافت نمی‌شود. گاه گفته می‌شود: درست است که در [[تاریخ]] [[قم]] و [[ایران]] ظاهر شدن چنین مرد وعده‌ داده‌ شده‌ای را با یارانی دارای این صفات برجسته، کسی سراغ نداشته است... اما دلیلی هم نداریم که این [[روایت]]، منطبق بر [[امام خمینی]] و طرفداران وی باشد. شاید منظور مرد دیگری باشد که در عصر و زمان ما ظاهر خواهند شد و یا این‌که بعد از مدتی طولانی و یا کوتاه خواهند آمد... پاسخ: آری، درست است که [[روایت]]، آن‌گونه که بیان کردیم زمان این پیشامد روشن نشده است، اما مجموعه صفاتی که در [[روایت]] آمده، به علاوه آن‌چه که در [[روایات]] متعدد دیگر، پیرامون [[قم]] و [[ایران]] وارد شده است، موجب [[اطمینان]] این معنا است که مراد از صفات یادشده، [[امام خمینی]] و [[یاران]] وی‌اند... بنابراین اگر [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} به حادثه و پیشامدی خبر دادند که منطبق بر وضع موجود باشد، معقول نیست که از آن چشم‌پوشی نموده و آن را بر قضیه و حادثه‌ای مشابه آن و یا واضح‌تر، که وعده [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهل بیت]] او بر آن منطبق شود، حمل نماییم. از روایاتی که درباره [[قم]] و [[برتری]] و آینده آن از [[اهل بیت]] {{عم}} [[نقل]] شده است، به خوبی روشن است که این شهر نزد آن بزرگواران از [[ارزش]] و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، بلکه می‌توان گفت مؤسس و بنیانگذار این شهر و طرح و ایجاد آن در [[قلب]] [[ایران]] در سال ۷۳ ق. به دست باکفایت [[امام باقر]] {{ع}} بوده است که بعد از آن نسبت به این شهر [[عنایت]] خاصی داشته‌اند»<ref>نشریه موعود، شماره ۱۴، ص ۴۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۶۳۵.</ref>
}}
}}


۱۱۱٬۹۱۱

ویرایش