عصمت امام علی: تفاوت میان نسخهها
←ادله عصمت امام علی
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
===== [[آیه ابتلا]] ===== | ===== [[آیه ابتلا]] ===== | ||
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد»(و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که در خواست کرد [[امامت]] در | {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد»(و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که در خواست کرد [[امامت]] در نسل و [[ذریه]] او قرار گیرد، فرمود: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
ظلم دارای اقسامی است: | ظلم دارای اقسامی است: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
===== [[آیه صادقین]] ===== | ===== [[آیه صادقین]] ===== | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه]]، [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] و معیت با صادقان [[امر]] کرده است. معیت به معنای [[اقتدا]] و | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه]]، [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] و معیت با صادقان [[امر]] کرده است. معیت به معنای [[اقتدا]] و تمسک است که ملازم با [[اطاعت]] خواهد بود. این [[امر الهی]] در صورتی امکانپذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در [[جامعه]] وجود داشته باشند. ثانیاً [[صادقین]] نیز دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ چرا که اگر امکان [[ارتکاب گناه]] و یا [[خطا]] در آنها وجود داشته باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهند بود. بدیهی است، بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} تنها افرادی که در مورد آنها صدق و [[عصمت]] متصور است، [[ائمه دوازدهگانه]] {{ع}} هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۵.</ref>. | ||
===== [[آیه تطهیر]] ===== | ===== [[آیه تطهیر]] ===== | ||
{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ [[استدلال]] به این آیه، بر سه مقدمه [[استوار]] است: | {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ [[استدلال]] به این آیه، بر سه مقدمه [[استوار]] است: | ||
# [[اراده]] [[تکوینی]] [[الهی]] به [[اذهاب رجس]] و | # [[اراده]] [[تکوینی]] [[الهی]] به [[اذهاب رجس]] و تطهیر [[اهل بیت]] تعلّق گرفته است. | ||
# هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد [[معصوم]] است. | # هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد [[معصوم]] است. | ||
# بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل]] بیتاند. | # بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل]] بیتاند. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیدهاى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیدهاى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | ||
در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که | در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که نصارای نجران با [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عیسی مسیح]]{{ع}} [[مجادله]] نمودند و اصرار داشتند که چون [[عیسی]] [[پدر]] ندارد پس پسر خداست. [[خداوند متعال]] در پاسخ به آنها فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref>«مثَل عیسى نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد». سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>. یعنی اگر پدر نداشتن [[عیسی]]{{ع}} [[دلیل]] است که [[خدا]] پدر اوست، پس [[خدا]] باید هم پدر [[آدم]]{{ع}} باشد هم مادرش؛ چون او بدون پدر و مادر [[خلق]] شده است؛ در حالی که [[نصاری]] [[آدم]] را مخلوق [[خدا]] میدانند، نه فرزند خدا. | ||
چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] میدانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد. فردای آن [[روز]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را همراه خویش به [[مباهله]] آورد؛ لکن [[نصاری]] با دیدن چهرههای [[نورانی]] آنها از انجام [[مباهله]] ترسیده و انصراف دادند. | چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] میدانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد. فردای آن [[روز]] [[رسول خدا]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}}، [[فاطمه]]{{س}} و [[حسن]] و [[حسین]]{{ع}} را همراه خویش به [[مباهله]] آورد؛ لکن [[نصاری]] با دیدن چهرههای [[نورانی]] آنها از انجام [[مباهله]] ترسیده و انصراف دادند. | ||
حال اگر بخواهیم این افراد را بر [[آیه]] تطبیق نماییم، | حال اگر بخواهیم این افراد را بر [[آیه]] تطبیق نماییم، حضرت [[فاطمه]]{{س}} مصادق «نِساءَنا» است؛ [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} نیز مصداق «أَبْناءَنا» هستند و امّا [[علی]]{{ع}} نیز مصداق «أَنْفُسَنا» خواهد بود یعنی طبق دلالت این [[آیه]]، [[امام علی]]{{ع}} [[نفس]] خود [[رسول الله]]{{صل}} است و شکّی نیست که [[رسول خدا]] [[معصوم]] بود. پس [[امام علی]]{{ع}} هم باید [[معصوم]] باشد. | ||
'''دسته دوم:''' | '''دسته دوم:''' | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
===== [[آیه ولایت]] ===== | ===== [[آیه ولایت]] ===== | ||
{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} <ref>«ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مىدهند». سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} <ref>«ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مىدهند». سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | ||
مفسّرین [[شیعه]] و [[سنّی]] اتّفاق نظر دارند که [[شأن نزول]] این [[آیه شریفه]]، جریان [[صدقه دادن]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در حال [[رکوع]] بوده است. پس در میان مدّعیان [[امامت]]، تنها اوست که [[نماز]] و زکاتش یقیناً مورد قبول [[خدا]] واقع شده [[ولی]] در | مفسّرین [[شیعه]] و [[سنّی]] اتّفاق نظر دارند که [[شأن نزول]] این [[آیه شریفه]]، جریان [[صدقه دادن]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در حال [[رکوع]] بوده است. پس در میان مدّعیان [[امامت]]، تنها اوست که [[نماز]] و زکاتش یقیناً مورد قبول [[خدا]] واقع شده [[ولی]] در مقبولیّت و عدم مقبولیّت [[نماز]] و [[زکات]] دیگر مدّعیان [[امامت]] منطقاً نمیتوان به چنین [[یقینی]][[ دست]] یافت. | ||
طبق این [[آیه شریفه]]، [[ولایت]] تنها برای سه کس [[اثبات]] شده، [[خدا]]، [[رسول]] و کسانی که [[ایمان]] آورده و در حال [[رکوع]] [[نماز]] خود،[[ زکات]] میدهند، که [[امام علی]]{{ع}} مصداق اتمّ آن است. همچنین در این [[آیه]]، [[ولایت خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکسان است؛ یعنی [[ولایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز عین [[ولایت]] خداست. حال چگونه ممکن است [[ولایت]] کسی که [[معصوم]] نیست و احتمال [[گناه]] یا [[خطا]] در مورد او وجود دارد، عین | طبق این [[آیه شریفه]]، [[ولایت]] تنها برای سه کس [[اثبات]] شده، [[خدا]]، [[رسول]] و کسانی که [[ایمان]] آورده و در حال [[رکوع]] [[نماز]] خود،[[ زکات]] میدهند، که [[امام علی]]{{ع}} مصداق اتمّ آن است. همچنین در این [[آیه]]، [[ولایت خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکسان است؛ یعنی [[ولایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز عین [[ولایت]] خداست. حال چگونه ممکن است [[ولایت]] کسی که [[معصوم]] نیست و احتمال [[گناه]] یا [[خطا]] در مورد او وجود دارد، عین ولایت پیامبر [[معصوم]] و عین [[ولایت خدا]] باشد؟ | ||
[[ولایت]] در [[آیه]] به هر معنایی گرفته شود، باز هم این [[آیه]] | [[ولایت]] در [[آیه]] به هر معنایی گرفته شود، باز هم این [[آیه]] دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارد.؛ چراکه اگر به معنی [[سرپرستی]] و [[حاکمیّت]] باشد؛ پس طبق این [[آیه]]، [[امر و نهی]] [[امام علی]]{{ع}} باید صد در صد مطابق [[حقّ]] باشد تا عین [[ولایت خدا]] شود؛ روشن است که لازمه این امر، [[عصمت]] آن حضرت است. چه اینکه محال است تمام [[اوامر و نواهی]] شخص غیر [[معصوم]]، عین [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] باشد. | ||
اگر [[ولایت]] به معنی [[دوستی]] باشد، چنانچه [[اهل سنت]] به این معنا معتقدند، باز هم عصمت امام علی{{ع}} از طریق این [[آیه]] [[اثبات]] میشود.؛ چراکه طبق این معنا گویا [[خدا]] در این [[آیه]] ما را امر نموده که [[امام علی]]{{ع}} را مثل [[خدا]] و رسولش [[دوست]] بداریم. پس باید در همه حال [[دوستدار]] [[علی]]{{ع}} باشیم؛ چون [[خدا]] و [[رسول]] را همیشه و در هر حال باید [[دوست]] داشت و مورد استثنا ندارد. | اگر [[ولایت]] به معنی [[دوستی]] باشد، چنانچه [[اهل سنت]] به این معنا معتقدند، باز هم عصمت امام علی{{ع}} از طریق این [[آیه]] [[اثبات]] میشود.؛ چراکه طبق این معنا گویا [[خدا]] در این [[آیه]] ما را امر نموده که [[امام علی]]{{ع}} را مثل [[خدا]] و رسولش [[دوست]] بداریم. پس باید در همه حال [[دوستدار]] [[علی]]{{ع}} باشیم؛ چون [[خدا]] و [[رسول]] را همیشه و در هر حال باید [[دوست]] داشت و مورد استثنا ندارد. بدیهی است که [[امر خدا]] به [[دوستی]] با شخص غیر [[معصوم]] آن هم در همه احوالات، امری محال خواهد بود؛ پس اگر به [[دوستی]] آن حضرت در همه حال، [[امر]] شدهایم آن هم در کنار دوستی خدا و [[رسول]] او، معنایش این است که [[ارتکاب گناه]] از آن حضرت منتفی بوده و آن حضرت [[معصوم]] است. | ||
امّا اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] باشد، پس در [[حقیقت]] گویا این [[آیه]] ما را امر کرده که [[امام علی]]{{ع}} را در همه حال و در هر عملی [[یاری]] نماییم؛ همانگونه که | امّا اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] باشد، پس در [[حقیقت]] گویا این [[آیه]] ما را امر کرده که [[امام علی]]{{ع}} را در همه حال و در هر عملی [[یاری]] نماییم؛ همانگونه که نصرت خدا و رسولش در همه حال [[واجب]] است. حال اگر آن حضرت [[معصوم]] نباشد، ممکن است، در جایی [[مرتکب گناه]] شود و طبق این [[آیه]] ما باید در همه حال او را [[یاری]] نماییم؛ و شکی نیست که [[خدا]] ما را به [[یاری]] [[گناهکاران]] [[امر]] نمیکند؛ به [[شهادت]] این [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: خدا به زشتکارى فرمان نمى دهد»، سوره أعراف، آیه ۲۸.</ref> و این همان معنای [[عصمت]] است. | ||
===== [[آیه علم الکتاب]] ===== | ===== [[آیه علم الکتاب]] ===== | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
یقیناً کسی که [[علم]] تمام کتاب ([[قرآن]]) نزد اوست از هر خطایی مصون است؛ چراکه [[قرآن کریم]] بیان کننده همه [[حقایق]] عالم است {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} <ref>«و ما این کتاب را بر تو نازل کردهایم که بیان کننده هر چیزى است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و این همان معنای عصمت است. حال سوال این است که این شخص که عالم به جمیع [[علم قرآن]] است و [[شهادت]] او در ردیف شهادت [[خداوند متعال]] قرار گرفته، کیست؟ | یقیناً کسی که [[علم]] تمام کتاب ([[قرآن]]) نزد اوست از هر خطایی مصون است؛ چراکه [[قرآن کریم]] بیان کننده همه [[حقایق]] عالم است {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} <ref>«و ما این کتاب را بر تو نازل کردهایم که بیان کننده هر چیزى است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و این همان معنای عصمت است. حال سوال این است که این شخص که عالم به جمیع [[علم قرآن]] است و [[شهادت]] او در ردیف شهادت [[خداوند متعال]] قرار گرفته، کیست؟ | ||
[[شیعه]] مدّعی است که تنها [[امام علی]]{{ع}} چنین شأنیتی را دارد و تنها اوست که بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین [[علمی]] را داشت و از ابتدا نیز او بود که با قول و عمل خویش بر حقّانیّت رسول خدا{{صل}} شهادت میداد. ضمن آنکه روایاتی که در [[تفسیر]] این آیه وارد شدهاند، [[شأن نزول]] این آیه را [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} میدانند. علاوه بر این [[روایات]] فراوانی نیز در منابع [[فریقین]] نقل شده که نشان میدهند علم آن حضرت عین قرآن و عین علم [[رسول الله]]{{صل}} است. [[روایت]] مشهور و مورد اتفاق [[نبوی]] که آن حضرت را باب علم رسول خدا{{صل}} معرفی نموده بهترین[[ شاهد]] در این خصوص است<ref>{{متن حدیث|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَن ارادَ المَدینَةَ فَلیَأت البابَ.}} «شهر علم هستم و علی دروازه آن است؛ پس هر که قصد ورود به شهر را دارد باید از در آن وارد شود». المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۲۷؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۴، ص۱۲۳۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۲، ص۲۵۱ و....</ref>. | [[شیعه]] مدّعی است که تنها [[امام علی]]{{ع}} چنین شأنیتی را دارد و تنها اوست که بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین [[علمی]] را داشت و از ابتدا نیز او بود که با قول و عمل خویش بر حقّانیّت رسول خدا{{صل}} شهادت میداد. ضمن آنکه روایاتی که در [[تفسیر]] این آیه وارد شدهاند، [[شأن نزول]] این آیه را [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} میدانند. علاوه بر این [[روایات]] فراوانی نیز در منابع [[فریقین]] نقل شده که نشان میدهند علم آن حضرت عین قرآن و عین علم [[رسول الله]]{{صل}} است. [[روایت]] مشهور و مورد اتفاق [[نبوی]] که آن حضرت را باب علم رسول خدا{{صل}} معرفی نموده بهترین [[شاهد]] در این خصوص است<ref>{{متن حدیث|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَن ارادَ المَدینَةَ فَلیَأت البابَ.}} «شهر علم هستم و علی دروازه آن است؛ پس هر که قصد ورود به شهر را دارد باید از در آن وارد شود». المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۲۷؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۴، ص۱۲۳۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۲، ص۲۵۱ و....</ref>. | ||
==== روایات ==== | ==== روایات ==== | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
دسته اول روایاتی هستند که دلالت بر [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] یا [[امامان معصوم]]{{ع}} میکنند و از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} نیز یکی از آنها و بلکه نخستین فرد و [[افضل]] [[ائمه]] است، پس با [[اثبات عصمت اهل بیت]] و امامان معصوم، عصمت آن حضرت هم ثابت میشود. | دسته اول روایاتی هستند که دلالت بر [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] یا [[امامان معصوم]]{{ع}} میکنند و از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} نیز یکی از آنها و بلکه نخستین فرد و [[افضل]] [[ائمه]] است، پس با [[اثبات عصمت اهل بیت]] و امامان معصوم، عصمت آن حضرت هم ثابت میشود. | ||
دسته دوم روایاتی هستند که دلالت بر عصمت خود [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به | دسته دوم روایاتی هستند که دلالت بر عصمت خود [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} به تنهایی دارند. | ||
از جمله بارزترین روایات موارد ذیلاند: | از جمله بارزترین روایات موارد ذیلاند: | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
===== [[حدیث ثقلین]] ===== | ===== [[حدیث ثقلین]] ===== | ||
{{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) و عترتم ([[اهل]] بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند.</ref>. [[استدلال]] به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]] {{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: | {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>ابن کثیر، تفسیر، ج۷، ص۲۰۳؛ سنن التزمدی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، احتجاج، ج۲، ص۳۸۰. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: من در بین شما دو چیز بسیار گرانقدر به یادگار گذاشتم: [[کتاب خدا]] ([[قرآن]]) و عترتم ([[اهل]] بیتم). مادامی که به این دو چنگ زنید هرگز [[گمراه]] نخواهید شد. و این دو هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد، تا در کنار [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند.</ref>. [[استدلال]] به این [[حدیث]] بر [[عصمت ائمه]] {{عم}} متوقّف بر چند مقدمه است: | ||
# [[قرآن]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>، حال عِدل قرآن ([[اهل بیت]]) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک | # [[قرآن]] از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] و [[انحراف]] و باطلی مبرّاست: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>، حال عِدل قرآن ([[اهل بیت]]) نیز باید چنین باشد، تا بتواند عِدل قرآن باشد. در غیر این صورت چه چیز این دو را در یک مقام جمع میکند؟ | ||
# قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچگاه از هم جدا نیستند. | # قرآن معصوم است و تمسّک به آن باعث میشود [[انسان]] هرگز گمراه نشود، اهل بیت نیز باید چنین باشند، زیرا این دو هیچگاه از هم جدا نیستند. | ||
# [[پیامبر]] {{صل}} خبر داده است که، این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن میگوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۰.</ref>. | # [[پیامبر]] {{صل}} خبر داده است که، این دو تا [[روز قیامت]] از هم جدا نخواهند شد. این فرض در صورتی صحیح است که هر چه قرآن میگوید، همان را اهل بیت بگویند و تمام [[افعال]] و [[کردار]] آنها منطبق بر قرآن و کلام خدا باشد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص ۶۰.</ref>. | ||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
===== [[حدیث امان]] ===== | ===== [[حدیث امان]] ===== | ||
[[رسول خدا]] در [[حدیثی]] که نزد | [[رسول خدا]] در [[حدیثی]] که نزد محدّثان [[شیعه]] و [[سنّی]]، به [[حدیث امان]] [[شهرت]] یافته، [[اهل بیت]] خویش را به [[ستارگان]] [[آسمان]] تشبیه نموده و آثار وجودی اهل بیت را برای [[امّت]]، همانند آثار وجودی ستارگان برای ساکنان [[زمین]] دانسته است. آن حضرت میفرمایند: {{متن حدیث| النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق، و أهل بيتي أمان لأمّتي من الاختلاف، فإذا خالفتهم قبيلة اختلفوا فصاروا حزب إبليس}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶؛ ج۳، ص۱۶۲ و ۵۱۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۵۰۱؛ بحار الأنوار، ج۲۳، ص۱۹؛ ج۳۶، ص۲۹۱.</ref>؛ "[[ستارگان]]، [[امان]] [[اهل]] [[زمین]] از غرق شدن هستند و [[اهل بیت]] من، برای امتم امان از اختلاف هستند که اگر قبیلهای از آنها مخالفت کنند؛ [[اختلاف]] میکنند در حالی که حزب [[شیطان]] میشوند". | ||
از این [[روایت]] علاوه بر [[عصمت اهل بیت]] {{ع}}، [[هدایتگر]] بودن و [[لزوم اطاعت]] از آنها نیز قابل [[اثبات]] است. | از این [[روایت]] علاوه بر [[عصمت اهل بیت]] {{ع}}، [[هدایتگر]] بودن و [[لزوم اطاعت]] از آنها نیز قابل [[اثبات]] است. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
'''دسته دوم:''' | '''دسته دوم:''' | ||
===== | ===== حدیث منزلت ===== | ||
یکی از احادیث متواتر که فریقین آن را نقل نمودهاند، [[حدیث منزلت]] است که بر اساس آن [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} در ده مورد خطاب به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ «نسبت تو به من همان نسبتی است که [[هارون]] به [[موسی]] داشت منهای [[نبوت]]»<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۰؛ قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ص۲۵۴؛ ترمزی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۶، حدیث ۳۷۲۴ و....</ref>. | یکی از احادیث متواتر که فریقین آن را نقل نمودهاند، [[حدیث منزلت]] است که بر اساس آن [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} در ده مورد خطاب به [[حضرت علی]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي}}؛ «نسبت تو به من همان نسبتی است که [[هارون]] به [[موسی]] داشت منهای [[نبوت]]»<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۰؛ قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ص۲۵۴؛ ترمزی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۶، حدیث ۳۷۲۴ و....</ref>. | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
بر اساس این حدیث، پیغمبر اکرم {{صل}} در این [[حدیث]] تمام شؤون و کمالات خویش - به استثنای نبوت - را برای امام علی{{ع}}ثابت میدانند<ref>برای توضیح بیشتر ر. ک: ناظم زاده قمی، الفصول المائه، ج۲، فصل «علی {{ع}} و حدیث منزلت».</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۵۶.</ref> | بر اساس این حدیث، پیغمبر اکرم {{صل}} در این [[حدیث]] تمام شؤون و کمالات خویش - به استثنای نبوت - را برای امام علی{{ع}}ثابت میدانند<ref>برای توضیح بیشتر ر. ک: ناظم زاده قمی، الفصول المائه، ج۲، فصل «علی {{ع}} و حدیث منزلت».</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]]، ص ۵۶.</ref> | ||
در [[احادیث]] متعددی از [[پیامبر]] {{صل}} مقامهای [[هارون]] برای [[علی]] {{ع}} به صراحت، بیان شده است<ref>«ای علی! تو نسبت به من همانند هبة الله نسبت به آدم، و همانند سام نسبت به نوح، و همانند اسحاق نسبت به ابراهیم، و همانند هارون نسبت به موسی، و همانند شمعون نسبت به عیسی میباشی جز اینکه پس از من پیامبری نیست، ای علی! تو وصی و جانشین من هستی، پس هر کس با وصی بودن و جانشینی تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من دشمن او در روز قیامت میباشم، ای علی! تو برترین افراد امت من و قدیمیترین ایشان در اسلام هستی، و عالمترین ایشان، و بردبارترین آنها، و شجاعترین ایشان، و بخشندهترین ایشان میباشی، ای علی! تو امام و امیر پس از من، و وزیر و رئیس بعد از من میباشی، و همانند تو در امت من نیست»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.</ref>، اما باید توجه داشت حدیث منزلت عام است و همۀ | در [[احادیث]] متعددی از [[پیامبر]] {{صل}} مقامهای [[هارون]] برای [[علی]] {{ع}} به صراحت، بیان شده است<ref>«ای علی! تو نسبت به من همانند هبة الله نسبت به آدم، و همانند سام نسبت به نوح، و همانند اسحاق نسبت به ابراهیم، و همانند هارون نسبت به موسی، و همانند شمعون نسبت به عیسی میباشی جز اینکه پس از من پیامبری نیست، ای علی! تو وصی و جانشین من هستی، پس هر کس با وصی بودن و جانشینی تو بجنگد از من نیست و من از او نیستم و من دشمن او در روز قیامت میباشم، ای علی! تو برترین افراد امت من و قدیمیترین ایشان در اسلام هستی، و عالمترین ایشان، و بردبارترین آنها، و شجاعترین ایشان، و بخشندهترین ایشان میباشی، ای علی! تو امام و امیر پس از من، و وزیر و رئیس بعد از من میباشی، و همانند تو در امت من نیست»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ۳۷، ص ۲۵۴.</ref>، اما باید توجه داشت حدیث منزلت عام است و همۀ شؤون [[پیامبر]] غیر از [[نبوت]] را در برمیگیرد و در کنار طرح [[منزلت]]، [[خلیفه]] بودن نیز مطرح شده است. بنابراین هم بر منزلت امام [[علی]] {{ع}} [[گواهی]] میدهد که [[برترین]] و استوارترین [[یاور]] [[پیامبر]] {{صل}} در امر [[تبلیغ]] بوده و نزد [[پیامبر]] {{صل}} جایگاهی داشته است که هیچ یک از [[صحابه]] یارای رسیدن به آن را نداشتهاند و هم به [[عصمت]]، [[خلافت]] و [[امامت علی]] {{ع}} اشاره دارد؛ زیرا [[پیامبر]] {{صل}} همۀ [[فضایل]] و خصایص و مناصب [[هارون]] {{ع}} را برای [[امام]] {{ع}} ثابت کرده است، مگر [[نبوت]]. استثنای [[مقام نبوت]] در پایان [[حدیث]] بر این [[تأیید]] میکند [[امام علی]] {{ع}} از همۀ مناصب دیگر {{ع}} برخوردار بوده است و به همین جهت [[خدای متعال]]، [[علی]] {{ع}} را برای [[پیامبر]] {{صل}} همچون [[هارون]] برای [[موسی]] {{ع}} قرار داد<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۲۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۱۹.</ref>. | ||
بستن درب منازل [[صحابه]] به [[مسجدالنبی]] و بازگذاشتن درب | بستن درب منازل [[صحابه]] به [[مسجدالنبی]] و بازگذاشتن درب خانه علی {{ع}}، قرینه بر عصمت آن حضرت است. | ||
یکی از ویژگیهای [[حضرت هارون]] {{ع}} آن بود که درب [[خانه]] ایشان به [[معبد]] [[بنیاسرائیل]] باز میشد و تنها راه عبور او همان راه بود. این کار در پایان [[حیات]] [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[حضرت علی]] {{ع}} رخ داد. توضیح آنکه، پس از ساختن [[مسجدالنبی]]، [[مهاجران]] که دارای خانهای نبودند، منازل خود را پیرامون [[مسجد النبی]] ساختند و هر یک درب [[خانه]] خود را مستقیماً به [[مسجد]] متصل نموده و از آن راه رفت و آمد میکردند. در سال پایانی [[حیات]] [[پیامبر]] {{صل}} دستوری از [[خداوند متعال]] آمد که همه درهای [[خانهها]] به سوی [[مسجد]] به جز درب | یکی از ویژگیهای [[حضرت هارون]] {{ع}} آن بود که درب [[خانه]] ایشان به [[معبد]] [[بنیاسرائیل]] باز میشد و تنها راه عبور او همان راه بود. این کار در پایان [[حیات]] [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[حضرت علی]] {{ع}} رخ داد. توضیح آنکه، پس از ساختن [[مسجدالنبی]]، [[مهاجران]] که دارای خانهای نبودند، منازل خود را پیرامون [[مسجد النبی]] ساختند و هر یک درب [[خانه]] خود را مستقیماً به [[مسجد]] متصل نموده و از آن راه رفت و آمد میکردند. در سال پایانی [[حیات]] [[پیامبر]] {{صل}} دستوری از [[خداوند متعال]] آمد که همه درهای [[خانهها]] به سوی [[مسجد]] به جز درب خانه علی {{ع}} باید بسته شود. این [[دستور]]، [[حسادت]] و [[خشم]] برخی از [[صحابه]] را برانگیخت و پس از آنکه این سخنان به [[گوش]] [[رسول خدا]] {{صل}} رسید. آن حضرت خطابهای خواندند و فرمودند: برای [[علی]] {{ع}} [[حلال]] است، آنچه برای من [[حلال]] است. این [[دستور]] را من از [[خدا]] به شما [[ابلاغ]] نمودهام و هر کس ناخشنود است، میتواند [[شهر]] ما را رها نموده و به [[شام]] برود.<ref>مسند احمد حنبل، ج۲، ص۲۶؛ مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۲۵؛ الغدیر، ج۳، ص۲۰۲.</ref>. | ||
برخی معتقدند از آنجا که در [[اسلام]] بر [[طهارت]] [[مساجد]] تاکید بسیاری شده و ورود شخص حائض یا جنب و | برخی معتقدند از آنجا که در [[اسلام]] بر [[طهارت]] [[مساجد]] تاکید بسیاری شده و ورود شخص حائض یا جنب و نجس به [[مسجد]] [[حرام]] است، از این رو همه [[مسلمانان]] [[امر]] شدند تا درب خانههای خود را به مسجد ببندند تا نکند با حالت جنب یا حیض یا... عمدا یا سهوا وارد مسجد شوند. استثناء خانه امیرالمؤمنین{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} از این [[حکم]]، خود حاکی از طهارت ایشان از [[رجس]] و [[پلیدی]] و به تعبیر دیگر عصمت مطلق ایشان است. | ||
===== احادیث معیت ===== | ===== احادیث معیت ===== | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۴: | ||
# اگر به [[تفاسیر اهل سنت]] مراجعه کنیم اکثر آنها خصوصا [[فخر رازی]] اطلاق اطاعت در [[آیه اولی الامر]] را دال بر [[عصمت]] گرفتهاند<ref>تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ منهاج السنه، ج۳، ص۱۷۰ - ۱۷۳.</ref>. اگرچه در مصداق حمل بر حل و [[عقد]] کردهاند، لکن [[روایات]] [[شأن نزول]]، مراد از [[اولیالامر]] را [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} میدانند. با این مقدمه، اطلاق اطاعت از علی {{ع}} که ملازم [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} و [[خداوند تعالی]] قرار گرفته است، بر عصمت [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} دلالت میکند. | # اگر به [[تفاسیر اهل سنت]] مراجعه کنیم اکثر آنها خصوصا [[فخر رازی]] اطلاق اطاعت در [[آیه اولی الامر]] را دال بر [[عصمت]] گرفتهاند<ref>تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ منهاج السنه، ج۳، ص۱۷۰ - ۱۷۳.</ref>. اگرچه در مصداق حمل بر حل و [[عقد]] کردهاند، لکن [[روایات]] [[شأن نزول]]، مراد از [[اولیالامر]] را [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} میدانند. با این مقدمه، اطلاق اطاعت از علی {{ع}} که ملازم [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} و [[خداوند تعالی]] قرار گرفته است، بر عصمت [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} دلالت میکند. | ||
# اگر [[حضرت علی]] {{ع}} [[معصوم]] نباشد و دچار [[اشتباه]] و [[خطا]] گردد، به حکم عقل، اطاعت از او لازم نیست و [[عدم اطاعت]] در بعضی موارد با اطاعت مطلق سازگار نیست. | # اگر [[حضرت علی]] {{ع}} [[معصوم]] نباشد و دچار [[اشتباه]] و [[خطا]] گردد، به حکم عقل، اطاعت از او لازم نیست و [[عدم اطاعت]] در بعضی موارد با اطاعت مطلق سازگار نیست. | ||
# این حدیث، با توجه به قرار دادن اطاعت از امام علی {{ع}} در ردیف اطاعت از پیامبر {{صل}} و [[اطاعت از خدا]]، به ما میفهماند که تنها ملجأ و [[مرجع]] [[علمی]] و عملی برای [[هدایت مردم]] حضرت علی {{ع}} است و آن به معنای | # این حدیث، با توجه به قرار دادن اطاعت از امام علی {{ع}} در ردیف اطاعت از پیامبر {{صل}} و [[اطاعت از خدا]]، به ما میفهماند که تنها ملجأ و [[مرجع]] [[علمی]] و عملی برای [[هدایت مردم]] حضرت علی {{ع}} است و آن به معنای اعلمیت و عصمت ایشان در [[علم]] و عمل است، لذا عصمت مطلق آن جناب را نتیجه میدهد. | ||
# با توجه به اینکه این حدیث در [[زمان]] [[حیات]] و [[رسالت]] [[نبی اکرم]] {{صل}} صادر شده و اطاعت از امام علی {{ع}} را | # با توجه به اینکه این حدیث در [[زمان]] [[حیات]] و [[رسالت]] [[نبی اکرم]] {{صل}} صادر شده و اطاعت از امام علی {{ع}} را مقید به زمان بعد از خود نکرده، لذا [[عصمت]] آن جناب را حتی قبل از [[خلافت]] و [[حکومت]] امضا میکند و با این فرض، [[حدیث اطاعت]]، عصمت [[حضرت علی]] {{ع}} را از حین تولد تا لحظه [[مرگ]] نتیجه میدهد<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص ۲۴۱.</ref>. | ||
===== سایر روایات ===== | ===== سایر روایات ===== |