بحث:عصمت امام علی
مقدمه
عصمت، به معنای "مصونیت از گناه، خطا، جهل و ناهنجاریهای رفتاری"، از ویژگیهای قطعی پیامبران الهی است. متون متعددی در دست است که همگی یک پیام دارند و آن اینکه علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر خدا هیچ گاه نمیلغزد، نمیشکند، کژ نمیرود، استوار است، در نهایت سلامت است، مستقیم است، حقنگر و حقمدار است و.... علی (ع)، عنوان افتخارآمیز "عصمت" را بر پیشانی دارد و بدینسان، مردمان، در الگوگیری، پیروی و هدایتجویی از او، در اماناند و آیین و دینشان به سلامت است و...[۱].
عصمت امیرالمؤمنین (ع) از نگاه آیات
براساس برخی از آیات قرآن کریم مقام عصمت برای امیرالمؤمنین (ع) اثبات میشود مانند:
- آیه مباهله: در داستان مسیحیان نجران که پیامبر اکرم (ص) از جانب خداوند مأموریت یافت آنها را دعوت به اسلام بکند اما آنها تسلیم منطق و برهان نشدند لذا پیشنهاد مباهله داده شد[۲]؛ پیامبر اکرم (ص) علی بن ابیطالب، فاطمه زهرا، حسن و حسین (ع) را برای مباهله با خود برد. براساس این آیه علی (ع) به منزله نفس پیامبر (ص) است و همه مقامات معنوی آن حضرت مانند عصمت را داراست، مگر مقام نبوت که استثنا شده است.
- آیه تطهیر: خداوند متعال اراده کرده است هر گونه پلیدی را از اهلبیت پیامبر اکرم (ص) دور سازد: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۳]. مقصود از اهلبیت پیامبر در این آیه؛ امیرالمؤمنین، فاطمه، حسن و حسین (ع) بوده است. در برخی از این روایات آمده است رسول خدا (ص) آنان را زیر عبای خود گرد آورد و به خداوند عرضه داشت: “اینان اهلبیت من هستند”. امسلمه، همسر پیامبر (ص) از آن حضرت پرسید: “آیا من از اهلبیت نیستم؟ ” پیامبر فرمود: “تو بر خیر و خوبی هستی، ولی اینها اهلبیت من هستند”[۴].[۵].
عصمت امیرالمؤمنین (ع) از نگاه روایات
روایاتی وجود دارند که براساس آنها میتوان عصمت امیرالمؤمنین (ع) را اثبات کرد، مانند:
- حدیث ثقلین: پیامبر اکرم (ص) در این حدیث، خطاب به مسلمانان فرموده است: "من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی میگذارم که عبارتاند از قرآن و عترتم و آن دو هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد، و اگر شما به آن دو تمسک کنید، گمراه نخواهید شد". مقصود از اهلبیت پیامبر در حدیث ثقلین، معنای اخص آن است که به اهل کساء اختصاص دارد و شامل عموم خویشاوندان نسبی پیامبر (معنای خاص اهلبیت) و همسران پیامبر (معنای عام اهلبیت) نخواهد شد. از اینکه پیامبر (ص) و اهلبیت و عترت خود را در کنار قرآن قرار داده و تمسک به آنان را همانند تمسک به قرآن واجب دانسته است و از اینکه فرموده است، تمسک به آنان همچون تمسک به قرآن، انسان را از گمراهی نجات میدهد به روشنی به دست میآید که اهلبیت رسول اکرم (ص) از خطا و گناه معصوماند و چون علی بن ابیطالب (ع) در رأس آنان قرار دارد بنابراین، معصوم بوده است.
- حدیث علی مع الحق: در روایات متعدد نقل شده که پیامبر اکرم (ص) درباره امیرالمؤمنین (ع) فرموده است: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»؛ علی با حق است و حق با علی است و هر جا که علی باشد حق با اوست”[۶]. در اینکه پیامبر اکرم (ص) به دستور خداوند متعال، حق را دایر مدار علی قرار داده است، تردیدی وجود ندارد و مفاد روشن این مطلب آن است که علی، معیار و میزان شناخت حق از باطل است. این ویژگی جز با عصمت به دست نمیآید، زیرا همه آرا، اقوال و اعمال غیر معصوم، حق نخواهد بود، چراکه ممکن است از روی عمد یا سهو دچار خطا شود.
- روایات عصمت: در روایات بسیاری که در منابع شیعی و برخی از آنها در منابع سنّی نقل شده است، به عصمت امیرالمؤمنین (ع) و دیگر امامان شیعه تصریح شده است، چنان که ابنعباس گفته است: شنیدم که پیامبر (ص) میفرمود: “من و علی و حسن و حسین (ع) و نه نفر از فرزندان حسین (ع) مطهر و معصومیم”[۷]. ابوالطفیل از علی (ع) روایت کرده که گفته است: پیامبر فرمود: “ای علی! تو امام و پدر یازده امامی که همگی مطهر و معصوماند”[۸].[۹]
دلیل عقلی بر عصمت امام علی (ع)
برهان عقلی عصمت امیرالمؤمنین (ع) این است که پس از پیامبر اکرم (ص) کسانی که به عنوان نامزد مقام امامت و خلافت مطرح بودند، عبارتاند از امیرالمؤمنین (ع)، ابوبکر، عباس و سعد بن عباده. معصوم نبودن سه فرد اخیر مورد اجماع مسلمانان است. هرگاه امیرالمؤمنین (ع) نیز معصوم نباشد، حق در باب امامت در امت اسلامی تحقق نخواهد یافت، در حالی که حق در هر مسئلهای از امت اسلامی بیرون نیست: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا﴾[۱۰]؛ یعنی پیامبر (ص) اسوه اسلامی است و امت اسلامی اسوه دیگر انسانها. اسوه بودن با حقانیت ملازمه دارد، زیرا باطل نمیتواند اسوه باشد[۱۱].
روایات عصمت
پیامبر به گونهها و الفاظ مختلف، عصمت امام علی(ع) را اعلان کرده و مردم را بدان تنبه داده است. پیامبر حقمداری، راستگویی، استوار گامی، پاک نهادی، پاکدامنی و فصل الخطاب بودن امام علی(ع) را در زمان و مکانهای مختلف اعلام کرده است. به بعضی از این موارد، اشاره میکنیم:
- علی با قرآن است و قرآن با علی؛ این دو از هم جدا نمیشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند[۱۲].
- علی با حق است و حق با علی[۱۳].
- بار الها، علی را مدار حق قرار بده، تا آن گونه که او میگردد، حق نیز بچرخد[۱۴].
- علی جدا کننده سره از ناسره در امت است[۱۵].
علی گوینده حق و حقیقت در اختلافها و نزاعها است[۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۰۷.
- ↑ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾ «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۱-۱۳؛ الدر المنشور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۳؛ اسباب النزول، ص۱۳۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۳۱۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۵۷-۶۷.
- ↑ ر. ک: الغدیر، ج۳، ص۲۵۱-۲۵۲.
- ↑ «أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ». فرائد السمطین، ج۲، ص۱۳۲، باب ۳۱، حدیث ۴۳۰، ص۳۱۳، باب ۱۶، حدیث ۵۶۳؛ کمالالدین، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ «يَا عَلِيُّ أَنْتَ الْإِمَامُ، وَ أَبُو الْأَئِمَّةِ الْإِحْدَى [الْأَحَدَ] عَشَرَ الَّذِينَ هُمُ الْمُطَهَّرُونَ الْمَعْصُومُونَ». ینابیع المودة، ج۱، ص۸۵ باب ۱۶؛ منتخب الاثر، ج۱، ص۱۰۳، حدیث ۱۴۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۵۷-۶۷؛ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۱۴۱.
- ↑ «و بدین گونه شما را امّتی میانه کردهایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۵۷.
- ↑ المعجم الاوسط، ج۵، ص۱۳۵؛ المعجم الصغیر، ج۱، ص۲۵۵؛ المستدرک علی الصحیحن، ج۳، ص۱۳۴؛ زمخشری، محمودبن عمر، ربیع الابرار، ج۱، ص۸۲۸.
- ↑ ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۹۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۲۴.
- ↑ سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۵؛ المعجم الاوسط، ج۶، ص۹۵.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۶، ص۲۶۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۱؛ اسد الغابه، ج۶، ص۲۶۵.
- ↑ «أَنْتَ تُبَيِّنُ لِأُمَّتِي مَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنْ بَعْدِي»؛ (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۸۷).
- ↑ طباطبایی، سید محمد کاظم، مقاله «ادله و نصوص امامت علی»، دانشنامه امام علی ج۳ ص ۲۲۱.