برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|
خط ۶: |
خط ۶: |
| | مدخل اصلی = [[گستره عصمت امام]] | | | مدخل اصلی = [[گستره عصمت امام]] |
| | موضوعات وابسته = | | | موضوعات وابسته = |
| | تعداد پاسخ = ۵ | | | تعداد پاسخ = 4 |
| }} | | }} |
| '''گستره عصمت امامان به لحاظ زمان چقدر است؟ (پرسش)''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. | | '''گستره عصمت امامان به لحاظ زمان چقدر است؟ (پرسش)''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود. |
|
| |
|
| == پاسخ جامع اجمالی == | | == پاسخ جامع اجمالی == |
| === گستره عصمت امام ===
| | «بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر میرسد این مسأله تا [[زمان]] [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از گناهان صغیره و کبیره، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>. |
| ==== گستره زمانی ====
| |
| از کلمات علمای [[امامیه]] به دست میآید که [[امامان]] {{عم}} مثل [[انبیا]] از ابتدای تولد، تا انتهای [[عمر]] [[معصوم]] بودهاند. این مطلب از ضروریات [[مکتب]] امامیه است و در این باره میفرمایند: که [[عصمت امامان]] از وقت ولادت تا روزی است که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند و این قول [[مذهب]] [[اصحاب]] امامیه است و پشتوانه این قول، [[نصوص]] متضافر و [[اجماع]] أصحاب امامیه است، حتی این مسئله را از [[ضروریات مذهب]] امامیه دانستهاند<ref>بحار الانوار، ج۱۱، ص۹۰-۹۱؛ تنزیه الانبیاء، ص۱۵-۱۶؛ الاعتقادات، ص۹۶؛ عقائد الامامیه، ص۶۷؛ دلائل الصدق، ص۳.</ref>.
| |
|
| |
|
| [[علامه طباطبایی]] میفرماید: [[امام]] باید در تمام عمر معصوم باشد، زیرا [[مردم]] به حسب [[عقلی]]، چهار قسماند: ۱. کسانی که در تمام عمر ظالماند؛ ۲. کسانی که در تمام عمر معصوماند و ظلمی نکردهاند؛ ۳. کسانی که اول عمر ظالماند، نه آخر عمر؛ ۴. عکس قسم سوم: [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} شأنش بالاتر از این است که [[امامت]] را برای قسم اول و چهارم از [[فرزندان]] خود بخواهد، لذا دو قسم میماند و [[خداوند]] یک قسم را [[نفی]] کرده است، و آنان کسانی هستند که در اول عمر ظالماند، ولی آخر عمر پاکند، لذا میفرماید: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. پس فقط یک قسم میماند و آن کسانی هستند که در تمام عمر معصوماند و از آنها ظلمی سر نزده است، لذا [[واجب]] است امام در تمام عمر معصوم باشد تا [[خلق]] [[گمراه]] نگردند<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۴.</ref>. [[آیه]] [[عهد]] بنا بر فرمایش علامه، سه گروه از [[ظالمین]] را خارج میکند ولو در پارهای از عمرشان [[ظالم]] باشند و فقط یک گروه استثنا میشود»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۷۹.</ref>. | | از کلمات علمای [[امامیه]] به دست میآید که [[امامان]] {{عم}} مثل [[انبیا]] از ابتدای تولد، تا انتهای [[عمر]] [[معصوم]] بودهاند. متکلمان شیعه در این باره میفرمایند: [[عصمت امامان]] از وقت ولادت تا روزی است که [[خدا]] را [[ملاقات]] کنند. این قول از ضروریات [[مذهب]] امامیه بوده و پشتوانه آن، [[نصوص]] متضافر و [[اجماع]] أصحاب امامیه است<ref>بحار الانوار، ج۱۱، ص۹۰-۹۱؛ تنزیه الانبیاء، ص۱۵-۱۶؛ الاعتقادات، ص۹۶؛ عقائد الامامیه، ص۶۷؛ دلائل الصدق، ص۳</ref>.<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۷۹.</ref> بر این اساس بحث از گستره زمانی عصمت امام را در دو بخش عصمت قبل از تصدی منصب امامت و عصمت پس از تصدی منصب امامت دنبال میکنیم. |
|
| |
|
| ==== گستره متعلق ([[ابعاد عصمت]]) ====
| | در این بحث متکلمان اسلامی به ویژه از عصر [[سید مرتضی]] به بعد، به عصمت امامان معصوم{{ع}} پیش و پس از تصدی منصب [[امامت]] [[عقیده]] دارند، هر چند عصمت آن حضرات قبل از تصدی منصب یا در دوره [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و یا آنکه این دو بزرگوار به عدم ضرورت عصمت امامان از گناهان صغیره [[معتقد]] بودند<ref>استادی رضا، پاسخ به چالشهای فکری در بحث عصمت و امامت، ماهنامه معرفت، شماره۳۷، ص۳۶.</ref>؛ اما نسبت به دوران پس از تصدی منصب امامت، [[جمهور]] [[امامیه]] قائل به عصمت امامان{{ع}} از همه اقسام این بخش هستند»<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>. |
| مقصود از «گستره متعلق»، ابعادی است که [[امام]]{{ع}} در آنها [[معصوم]] است. به بیان دیگر میتوان [[عصمت امام]] را از جنبههای متعددی بررسی و آنها را در دو بخش کلی مطرح کرد:
| |
|
| |
|
| ===== [[عصمت عملی]] =====
| | ==== [[عصمت امام]] پیش از از تصدی [[منصب امامت]] (از ابتدای تولد) ==== |
| مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از [[اعمال]] خود به [[استعانت]] [[خداوند]] معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:
| | اختلافات اندکی نسبت به اعتقاد به عصمت امام پیش از تصدی منصب در میان متکلمان امامیه مشاهده میشود به نحوی که برخی اصلا به این بحث اشاره نکردهاند و برخی به صراحت امام را پیش از تصدی منصب معصوم دانسته و برخی قائل به عصمت امام به صورت مطلق شدهاند که هر دو زمان را دربرمیگیرد. به عنوان نمونه [[شیخ صدوق]] در برخی از عبارات خود، بر [[عصمت امامان]] از [[گناه]] (پیش از تصدی منصب امامت) تصریح میکند<ref>او ذیل روایتی که در آن آمده است [[امام سجاد]] {{ع}}، [[امام باقر]] {{ع}} را همراه خود به حمام برده بود، میگوید: {{متن حدیث|وَ فِي هَذَا الْخَبَرِ إِطْلَاقٌ لِلْإِمَامِ أَنْ يُدْخِلَ وَلَدَهُ مَعَهُ الْحَمَّامَ دُونَ مَنْ لَيْسَ بِإِمَامٍ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْإِمَامَ مَعْصُومٌ فِي صِغَرِهِ وَ كِبَرِهِ لَا يَقَعُ مِنْهُ النَّظَرُ إِلَى عَوْرَةٍ فِي الْحَمَّامِ}}محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ح۲۵۲، ص۱۱۹.</ref>. ایشان افزون بر اینکه نقل کننده روایتهای<ref>{{متن حدیث|حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ {{عم}} قَالَ: إِنَّ أَيُّوبَ {{ع}} ابْتُلِيَ مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ وَ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَا يُذْنِبُونَ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يُذْنِبُونَ وَ لَا يَزِيغُونَ وَ لَا يَرْتَكِبُونَ ذَنْباً صَغِيراً وَ لَا كَبِيراً}}؛ (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، خصال، ج۲، ص۳۹۹).</ref> متعددی است که مضمون صریح آنها همان [[عصمت پیامبران]] از [[گناه کبیره]] و [[صغیره]] به طور مطلق است، در کتب [[اعتقادی]] خود نیز مطلقاً [[پیامبران]] و [[امامان]] را از [[گناه]] [[معصوم]] میداند، که اطلاق آن [[عصمت امام]] از گناه را پیش و پس از تصدی منصب امامت مشتمل میشود.<ref> {{عربی|اعْتِقَادُنَا فِيهِمْ... أَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مِنَ الْخَطَإِ وَ الزَّلَلِ وَ أَنَّهُمُ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً}} محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، الاعتقادات، ص۶۸. نیز ر. ک: همو، الهدایة، ص۳۴؛ همو، المقنع، ص۴. دقت در این عبارت این نکته را به ما میآموزد که مفهوم عصمت در اندیشههای [[شیخ صدوق]] برای [[عصمت از خطا]] و [[اشتباه]] نیز به کار رفته است</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص 237-240.</ref> |
|
| |
|
| ====== [[عصمت از گناهان]] صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب ====== | | ==== عصمت امام پس از تصدی [[منصب امامت]] ==== |
| تمامی متکلمان شیعه [[پیامبران الهی]] و [[امامان]] اثنی عشر را از انجام کلیه گناهان صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، [[معصوم]] میدانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد هرچند در آرای [[متکلمان]] [[اهل سنت]] در این بحث اختلافاتی میان اصل [[عصمت پیامبران]] از [[گناهان]] قبل از رسیدن به [[مقام نبوت]] و نیز در جواز یا عدم جواز [[ارتکاب گناهان]] صغیره پس از تصدی [[نبوت]]، وجود داشته و در مورد عدم [[عصمت]] [[جانشینان پیامبر خاتم]] نیز اتفاق دارند.
| | یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران امامان معصوم{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۲.</ref>. |
|
| |
|
| ====== عصمت از اشتباه و خطا در مرحله عمل به [[دین]]، پیش یا پس از تصدی منصب ======
| | این بخش خود به سه قسم تقسیم میشود که عبارتاند از: |
| [[اشتباه]] در عمل به دین میتواند دو گونه باشد:
| | # عصمت در تفسیر و تبیین [[وحی]] |
| # اشتباهی که به یک عمل [[قبیح]] در عالم نینجامد: مانند اشتباه در ادای [[واجبات]]، از قبیل [[نماز]] یا [[خواب]] ماندن در وقت نماز<ref>البته ممکن است کسی بگوید با خواب ماندن در وقت نماز نیز از آنجا که فعل واجبی ترک شده است، امر قبیحی واقع میشود. از اینرو، نمیتوان میان این قسم و قسمی که انسان سهواً مرتکب حرام میشود، تفاوتی قایل شد. در پاسخ با اذعان به وجود این احتمال ـ یعنی وقوع قبیح در پی خواب ماندن در وقت نماز ـ باید گفت تقسیمبندی یاد شده بیشتر بر اساس تفکیک میان دو فرض یاد شده در کلمات متکلمان و به جهت توضیح اصطلاح «گناه سهوی» در کلمات آنهاست؛ زیرا متکلمانی که از این اصطلاح استفاده کردهاند از سویی به عصمت امام از گناه سهوی معتقدند و از سوی دیگر خواب ماندن از نماز را در حق امام روا دانستهاند.</ref>. | | # [[عصمت از اشتباه]]، [[خطا]] و [[فراموشی]] در انجام [[تکالیف]] شخصی و [[اجتماعی]] |
| # اشتباهی که به یک عمل قبیح در [[جهان]] بینجامد: مانند اینکه کسی بدون [[علم]] یا [[اختیار]]، مرتکب عمل شرابخواری شود که به این قسم گناه سهوی گفته میشود. با این حال به نظر میرسد عملی را میتوان گناه نامید که مرتکب آن [[مکلف]] باشد و از روی [[علم]] و عمد آن را انجام داده باشد و در غیر این صورت نمیتوان او را [[گناهکار]] نامید. با این توضیح روشن میشود که اساساً «گناه سهوی» مفهوم روشنی ندارد. تنها تصویری که از «گناه سهوی» به ذهن میرسد این است که عملی ـ مانند شرابخواری یا [[قتل]] ـ در متن واقع [[قبیح]] باشد و شخص بدون علم به موضوع یا [[حکم]] و یا بدون قصد آن را انجام دهد. حال هرچند مرتکب این عمل را نمیتوان گناهکار به شمار آورد، نفس عمل، قبیح بوده است. از اینرو، باید اصطلاح گناه سهوی را با همان [[اشتباه]] در مرحله عمل به [[دین]] تطبیق کنیم؛ آن اشتباهی که به وقوع یک عمل قبیح در خارج بینجامد. حال وقتی میگوییم [[امام]] از گناه سهوی [[معصوم]] است، بدین معناست که هیچ عمل قبیحی، حتی بدون علم و [[اختیار]] نیز از او صادر نمیشود<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۹ و ۳۸.</ref>.
| | # [[عصمت]] از [[گناه]].<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>. |
| | |
| ====== عصمت از سهو ======
| |
| [[مرحوم صدوق]] به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود [[روایات]] فراوانی مبنی بر وقوع [[سهو]] و به تعبیر دقیقتر، اسهاء از [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، [[ضرورت عصمت]] آن حضرت از اشتباه در [[نماز]]<ref>ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> و نیز [[خواب]] ماندن از نماز<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱.</ref> را [[نفی]] میکند. اما پس از او مرحوم [[شیخ مفید]] قاطعانه امکان [[اشتباه]] [[امام]] در نماز<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> و به طور کلی عمل به [[دین]] را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] میداند. هر چند ایشان امکان [[عقلی]] قضا شدن نماز به واسطه خواب ماندن پیامبر و امام را میپذیرد<ref>مفید، محمد بن محمد بن نعمان، رسالة فی عدم سهو النبی، ص۲۸.</ref>. بر این اساس اگر اشتباه در ادای [[واجبات]] را موجب رویگردانی [[مردم]] از [[پیامبر]] یا امام بدانیم، میتوانیم مرحوم [[سید مرتضی]] را نیز با استادش شیخ مفید هم [[عقیده]] بدانیم<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۲۲.</ref>.
| |
| | |
| متکلمان متأخر و معاصر غالباً قائل به ضرورت عصمت امام از اشتباه در ادای واجبات و به عبارت دیگر معصوم از سهو میدانند. با این حال به واسطه صحت [[اسناد]] روایاتی که متضمن سهو [[پیامبر خاتم]]{{صل}} در نماز هستند، بر این باورند که مراد از سهو در اینجا، اسهاء است یعنی [[خدای متعال]] گاهی به دلایلی پیامبرش را در سهو میاندازد تا مردم به واسطه عدم افتادن او در اشتباه، عدم [[فراموشی]] و.. مقامی والاتر از جایگاهش را به او نسبت نداده و او را عبادت نکنند.
| |
| | |
| ====== [[عصمت از نسیان]] ======
| |
| فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب پیامبر یا [[امام]] {{عم}} باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل میگردد. جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}<ref>«تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند» سوره جن، آیه ۲۸.</ref> میفهماند که [[رسول]] بهگونهای [[وحی|وحی الهی]] را دریافت و [[ابلاغ]] میکند که [[اشتباه]] و [[فراموشی]] در آن رخ نمیدهد. اگر [[رسول]] در گرفتن [[وحی]]، حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن [[مصونیت]] نداشته باشد. غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ]] [[رسالت]] حاصل نمیشود و برای حصول این غرض راهی غیر از رصد کردن به وسیله [[ملائکه]] ذکر نکرده و جمله {{متن قرآن|َ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ}} این دلالت را [[تأیید]] میکند. یکی از مراحل [[مصونیت]]، حفظ وحی از [[خطا]] و [[نسیان]] است با بیکموکاست و کاست به دست [[مردم]] برسد. به همین ترتیب است بحث در مورد امام که وظیفه حفظ وحی و [[تبلیغ]] آن را به عنوان جانشین پیامبر به عهده دارد.
| |
| | |
| ====== [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات ======
| |
| مسأله [[عصمت]] از ترک مستحبات و [[ترک اولی]] هر چند با برخی [[روایتها]] قابل [[استنباط]] است اما در منابع [[کلامی]] [[امامیه]] تا [[زمان]] مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی [[متکلمان]] متأخر، فراهم آورد. به اعتقاد ایشان [[پیامبران]] از ترک غیر عمدی [[مستحبات]]، [[معصوم]] نیستند و لذا ممکن است به طور سهوی، برخی [[مستحبات]] از آنان فوت گردد؛ این در حالی است که وی، [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان اهل بیت]]{{ع}} را حتی از ترک [[سهوی]] [[مستحبات]] نیز [[معصوم]] میداند هر چند بر این [[باور]] است که چنین عصمتی عقلا برای آن حضرات [[ضرورت]] ندارد و لذا از منظر وی امکان ترک [[مستحب]] برای متصدی [[منصب نبوت]] و [[امامت]] وجود دارد<ref>مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختاره، ص۶۲؛ همو، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص۱۲۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۷۰.</ref>.
| |
|
| |
|
| از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله [[عصمت از ترک اولی]] و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} با سایر [[پیامبران الهی]]{{ع}} تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم{{صل}} و امامان معصوم{{ع}} از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر [[انبیا]]{{ع}} که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالیترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبودهاند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع [[معاصی]]، خطای در [[دین]]، [[اشتباه]] و [[فراموشی]]، معصوم بودهاند.
| | با توجه به اینکه [[امامت]] امتداد [[نبوت]] بوده و [[امامان معصوم]]{{ع}} به عنوان [[خلفا]] و [[جانشینان]] [[پیامبرخاتم]]{{صل}}، علاوه بر [[وظیفه]] پاسداری و [[حفظ دین]]، وظیفه [[هدایت امت]] به واسطه تبیین و [[تفسیر دین]] و بیان فروعات آن را نیز به عهده دارند؛ لازم است همانگونه که [[متکلمان]] به [[لزوم]] [[عصمت انبیا]]{{ع}} در مرحله تلقی وحی و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]]، تصریح نمودهاند<ref>بیشتر [[متکلمان شیعه]] و [[سنی]]، [[عصمت انبیا]] در این مراحل ـ دست کم در [[دروغگو]] نبودن در [[مقام تبلیغ]] ـ را قبول دارند. شرح الأسماء الحسنى، ج۲، ص۳۶؛ ر.ک: أبو عبدالله محمد بن عبدالباقی الزرقانی المصری المالکی، شرح المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه، ج۵، ص۳۱۴؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ ایجی، المواقف، ص۳۵۸. به غیر از [[قاضی عبدالجبار]] که [[کذب]] [[سهوی]] را در [[تبلیغ رسالت]] تجویز کرده است. {{عربی|«وایضا لا خلاف بین الامه فی وجوب عصمتهم فیما یتعلق بالتبلیغ و عدم جواز الخطاء فیه لا عمدا ولا سهوا والا لم یبق الاعتماد علی شئ من الشرایع»}}، ر.ک: شرح قوشچی، ص۴۶۴. تجویز خطا در ابلاغ رسالت به صورت سهو و نسیان به ابوبکر باقلانی نیز نسبت داده شده است. ر.ک: ایجی، المواقف، ص۳۵۸؛ گوهر مراد، ص۴۲۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۱۱، ص۸۹.</ref>، در کنار [[اعتقاد]] به لزوم بهرهمندی [[امامان]] از [[علوم پیامبر]]{{صل}}، آنها را به عنوان جانشینان آن حضرت، از هرگونه [[دروغ]] و یا [[خطا]] در تبیین و تفسیر دین پس از تصدی منصب نیز مصون و [[معصوم]] بدانند.»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۴۰.</ref> |
| | |
| ===== [[عصمت علمی]] =====
| |
| مقصود از «عصمت علمی» آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه میکند، از اشتباه معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از [[عصمت]] نیز میتواند دارای انواع زیر باشد:
| |
| | |
| ====== [[عصمت از اشتباه]] در [[تبیین دین]] پیش یا پس از تصدی منصب ======
| |
| از آنجا که جامعه شیعی و نیز [[اندیشمندان مسلمان]]، یکی از [[اهداف ]][[نصب امام]] را [[تبیین دین]] پس از [[رسول خدا]]{{صل}} میدانند، همگی بر این نظر اتفاق دارند که [[امام]]، ضرورتاً از [[اشتباه]] در تبیین دین [[معصوم]] است. [[یاران]] [[امامان معصوم]]، به دفعات با سخنان خود [[اعتقاد]] خود را به این مسأله اعلام و محدثان و متکلمان امامیه نیز از [[ابن قبه رازی]] تا مرحوم [[نوبختی]] به آن تصریح کردهاند. مسأله [[عصمت امام]] از اشتباه در تبیین دین میتواند به دو قسم تقسیم شود:
| |
| # [[عصمت از اشتباه]] در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا [[امامت]]؛
| |
| # عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت.
| |
| | |
| آنچه مورد اتفاق است، عصمت از اشتباه در تبیین دین پس از تصدی منصب نبوت یا امامت است اما درباره [[عصمت پیامبر]] یا امام از اشتباه در تبیین دین پیش از تصدی منصب نبوت یا امامت باید گفت: این مسأله در منابع اندیشمندان [[شیعه]] در پنج قرن نخست هجری مطرح نشده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵.</ref>.
| |
| | |
| ====== عصمت از اشتباه در نظریات [[علمی]] غیر [[دینی]] پیش یا پس از تصدی منصب ======
| |
| امروزه [[روایات]] فراوانی از [[پیامبر خاتم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] در امور غیر [[دینی]] در [[اختیار]] داریم و [[تاریخ]] نیز [[شاهد]] این مدعاست که حضرات [[معصومان]]{{ع}} آن هنگام که فضای [[حاکم]] بر [[جامعه]] مساعد بود، به [[تربیت]] شاگردانی در حوزه علوم غیر دینی نیز [[همت]] میگماشتند، با وجود به نظر میرسد به بحث از اینکه آیا متصدی [[منصب امامت]] و [[نبوت]] در نظریات غیر دینی خود ـ همچون نظریات دینی ـ از [[اشتباه]] [[معصوم]] است یا نه، در عصر [[امام]] توجه نمیشده است.
| |
| | |
| با وجود این، اگر چه غالب متکلمان امامیه در پنج قرن نخست، به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی نکردهاند، از نظریات آنان درباره مسأله [[علم امام]] دست کم میتوان به لوازم نظریهشان در این بخش نیز دست یافت<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۵ و ۴۱۶.</ref>.
| |
| | |
| ====== عصمت از اشتباه در امور عادی [[زندگی]] پیش یا پس از تصدی منصب ======
| |
| به نظر میرسد تبیین این مسأله در عصر [[امامان معصوم]]{{ع}}، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات محدثان نیز نظریه روشنی در [[اختیار]] نداریم. اما از میان [[متکلمان]]، باید مرحوم [[سید مرتضی]] را نخستین کسی دانست که به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی کرده و [[پیامبران]] و به تبع آن، [[امام]] را از چنین اشتباهاتی [[معصوم]] ندانسته است<ref>ر.ک: سید مرتضی، تنزیه الانبیاء و الائمة، ص۱۲۱.</ref>. البته لازمه کلمات مرحوم [[ابن قبه رازی]] و نیز مرحوم [[شیخ صدوق]] و [[شیخ مفید]] نیز [[نفی]] [[ضرورت عصمت امام]] از اشتباه در امور عادی است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۴۱۴.</ref>.
| |
| | |
| === جمع بندی ===
| |
| در بحث گستره زمانی عصمت، متکلمان اسلامی به عصمت امامان معصوم{{ع}} پیش و پس از تصدی منصب [[امامت]] [[عقیده]] دارند، هر چند عصمت آن حضرات قبل از تصدی منصب یا در دوره [[شیخ صدوق]] و مرحوم [[شیخ مفید]] مطرح نبوده و یا آنکه این دو بزرگوار به عدم ضرورت عصمت امامان از گناهان صغیره [[معتقد]] بودند<ref>استادی رضا، پاسخ به چالشهای فکری در بحث عصمت و امامت، ماهنامه معرفت، شماره۳۷، ص۳۶.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]؛ [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>؛ اما نسبت به دوران پس از تصدی منصب امامت، جمهور [[امامیه]] قائل به عصمت امامان{{ع}} از همه اقسام این بخش هستند.
| |
| | |
| نسبت به گستره متعلق نیز متکلمان امامیه به عصمت امامان در همه ابعاد آن اعم از [[عصمت علمی]] و عملی به نحو یکسان عقیده دارند هر چند در قسم عصمت از سهو اختلافی میان مرحوم صدوق و استادش ابن ولید<ref>شاهد بر این سخن روایاتی است که مرحوم صدوق آنها را نقل نموده و ملتزم به صحت آنها شده است. این روایات متضمن جواز سهو و نیز وقوع آن توسط نبی و امام است. به عنوان نمونه: ر.ک: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}ج، ج۲، ص۲۰۳. علاوه بر اینکه وی در جایی پس از نقل روایتی که متضمن اشتباه پیامبر خاتم{{صل}} است، منکر سهو النبی را غالی و از مفوضه دانسته و آنها را لعن نموده است. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰-۳۵۸، ح۱۰۳۱ و صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۰۳.</ref> با سایر متکلمان بعد از وی<ref>به عنوان نمونه شیخ مفید به صراحت عصمت امام در انجام واجبات دینی را لازم میداند. ر.ک: مفید، محمدبن محمد بن نعمان، الفصول المختارة، ص۱۰۴.</ref> به چشم میخورد به نحوی که ایشان این عصمت را در انجام تکالیف دینی لازم و ضروری ندانسته و معتقد به سهو [[امام]] در ادای برخی [[تکالیف]] همچون اقامه نماز هستند.
| |
|
| |
|
| == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == |
خط ۲۱۲: |
خط ۱۷۵: |
| با این توضیح روشن میشود که در [[اندیشه]] [[شیخ طوسی]]، [[امام]] به طور ضروری و وجوبی از آغاز [[عمر]] تا پایان از [[گناهان]] سهوی و عمدی [[معصوم]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۶۷.</ref>. | | با این توضیح روشن میشود که در [[اندیشه]] [[شیخ طوسی]]، [[امام]] به طور ضروری و وجوبی از آغاز [[عمر]] تا پایان از [[گناهان]] سهوی و عمدی [[معصوم]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۶۷.</ref>. |
|
| |
|
| در [[اندیشه]] [[ابن جریر طبری]]، [[عصمت امام]] {{ع}}، قلمرو وسیعی دارد. وی به [[صراحت]] و در [[کلامی]] مطلق اعلام میکند. «[[امام]]، باید [[معصوم از خطا]] و [[لغزش]] باشد»<ref>{{عربی|أن يكون مأمونا عليهم و على الدين... معصوما عن الخطأ و الزلل}} محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>. از این عبارت فقط میتوان این گونه برداشت کرد که امام {{ع}}، از [[گناه]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] است. افزون بر آن، مرحوم [[طبری]] شرط دوم از [[شرایط امامت]] را [[علم امام]] به آنچه [[مردم]] بدان احتیاج پیدا میکنند، میداند؛ وگرنه تفاوتی میان او و دیگران نیست. وی در این باره میگوید: «دوم، [[علم]] به نیازهای مردم؛ چون [[امامت]] برای نیازهای مردم قرار داده شده است؛ چون اگر او به آنچه مردم به آن نیاز دارند، علم نداشته باشد، در [[جهل]]، همچون یکی از مردم است»<ref>{{عربی|و الثانية العلم بحاجة الناس، إذ كان قد وضعه لحاجتهم لانه إن لم يكن عنده علم ما تحتاج إليه الأمة كان كأحدهم في الجهل}}؛ محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>. | | در [[اندیشه]] [[ابن جریر طبری]]، [[عصمت امام]] {{ع}}، قلمرو وسیعی دارد. وی به [[صراحت]] و در [[کلامی]] مطلق اعلام میکند. «[[امام]]، باید [[معصوم از خطا]] و [[لغزش]] باشد»<ref>{{عربی|أن يكون مأمونا عليهم و على الدين... معصوما عن الخطأ و الزلل}} محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>. از این عبارت فقط میتوان این گونه برداشت کرد که امام {{ع}}، از [[گناه]] و [[اشتباه]] [[معصوم]] است.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref> |
| | |
| [[ابن جریر]] در [[کلام]] خود، علم امام را [[مقید]] به علم [[دین]] نکرده است. از این رو، میتوان مدعی شد که در اندیشه او امام به همه [[علوم]] عالم است. افزون بر آن، عبارت صریحتری از وی وجود دارد که نشان اعتقادش به کامل بودن علم امام حتی در نظریات غیردینی است: {{عربی|ولا يجوز أن يكون محتاجا إلى معلم يعلمه.. و من المحال أن يحتاج إلى من يرشده... فهذه واضحة}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۶۹۶.</ref>؛ «و جایز نیست امام محتاج به معلمی باشد که او را [[تعلیم]] دهد... و محال است که او به کسی محتاج باشد که او را [[ارشاد]] کند.... پس این روشن است». بر اساس این عبارت، امکان ندارد امام {{ع}}، به [[معلم]] یا مرشد نیاز داشته باشد و این مطلب بیانگر [[علم مطلق]] امام {{ع}} به همه مسائل است.
| |
| | |
| از مجموع این عبارات برمیآید که در [[اندیشه]] [[ابن جریر]]، [[علوم امام]] [[الهی]]، غیربشری و مطابق با واقع و [[حقیقت]] است، و در اندیشههای او [[خطا]] نیست. ممکن است گفته شود که این عبارتها [[نفی]] کننده امکان [[فراموشی]] و [[سهو]] [[امام]] در بیان [[علوم]] خود نیست. در اینجا عبارت نخست ابن جریر نیز نفی کننده این احتمال است که به طور مطلق میگوید: {{عربی|معصوما عن الخطأ و الزلل}}<ref>محمد بن جریر بن رستم طبری، المسترشد، تحقیق احمد محمودی، ص۵۷۱.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۷۲.</ref>
| |
|
| |
|
| '''[[عصمت از اشتباه]] در عمل به [[دین]]''' | | '''[[عصمت از اشتباه]] در عمل به [[دین]]''' |
خط ۶۲۹: |
خط ۵۸۸: |
| '''جمع بندی دیدگاه [[متکلمان]] پیرامون [[گستره عصمت]]''' | | '''جمع بندی دیدگاه [[متکلمان]] پیرامون [[گستره عصمت]]''' |
| در بحث عصمت دوازده بُعد قابل تصور است که به مجموع آنها قلمرو گفته میشود، بدین معنا که وقتی میگوییم کسی قائل به [[عصمت امام]] است باید روشن کنیم کدام قلمرو از [[عصمت]] را در نظر داریم»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸ و ۳۹.</ref>. | | در بحث عصمت دوازده بُعد قابل تصور است که به مجموع آنها قلمرو گفته میشود، بدین معنا که وقتی میگوییم کسی قائل به [[عصمت امام]] است باید روشن کنیم کدام قلمرو از [[عصمت]] را در نظر داریم»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۸ و ۳۹.</ref>. |
| }}
| |
| {{پاسخ پرسش
| |
| | عنوان پاسخدهنده = 5. علی ربانی گلپایگانی؛
| |
| | تصویر = 1103557498.jpg
| |
| | پاسخدهنده = علی ربانی گلپایگانی
| |
| | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی]]''' در کتاب ''«[[درآمدی به شیعهشناسی (کتاب)|درآمدی به شیعهشناسی]]»'' در اینباره گفتهاست:
| |
|
| |
| «در [[قلمرو عصمت]]، از نگاه [[شیعه]] سه نظریه وجود دارد:
| |
| # '''نظریه اول'''<ref>علامه حلی و علماء متاخر از ایشان.</ref>: قریب به [[اتفاق]] علمای شیعه در همۀ [[افعال]] حتی شخصیه نظیر کارهای روزمره و... قائل به عصمت هستند<ref>{{عربی|اذا عرفت هذا فنقول افعال الانبیا لا تخلوا من الااربعه:.... الافعال المتعلقه بهم فی الدنیا}}؛ حلّی، حسن بن یوسف، معارج الفهم فی شرح النظم، ص۴۶۴.</ref>.
| |
| # '''نظریه دوم'''<ref>متکلمین در مدرسه بغداد تا قرن ششم (شیخ طوسی، سید مرتضی، کراجکی و....).</ref>: این گروه [[سهو]] را در حوزۀ افعال [[مباح]]، برای [[پیامبر]] و [[امام]] قبول کردند، یعنی در حیطهای که حکمی برای آن از جانب [[خدا]] جعل نشده، سهو بر امام جایز است. متکلمین جواز سهو را در حوزۀ مباحات مشروط کردهاند به اینکه انجام آن فعل موجب اخلال به کمال عقلِ پیامبر یا امام نشود، [[سهوی]] که ارتکابش ناشی از نقصان عقل است و فاعلِ آن را ناقص العقل جلوه میدهد را منکر شدهاند. تنها مواردی که منتهی به نقصان عقل نیست را جایز میدانند.
| |
| # '''نظریه سوم'''<ref> ابن ولید و به تبع ایشان شیخ صدوق.</ref>: این گروه "سهو" و "[[اسهاء]]"<ref>بر وزن افعال از باب مطاوعه، یعنی سهوی که به اراده الهی بر معصوم عارض میشود، نه اینکه از روی غفلت و نسیان خود معصوم انجام شده باشد.</ref> [[معصوم]] در [[نماز]] را به [[اراده الهی]]، جایز دانستهاند. "سهو" بنابر تعریف متکلمین<ref>{{عربی|الخامس: الحق أن السهو عدم ملکة العلم و کذا النسیان. و ذهب أبو علی الجبائی الی أن السهو معنی یضاد العلم، فبینهما تقابل التضاد حینئذ}}؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، ص۹۷.</ref> در مقابل [[علم]] است و به فعلی که [[انسان]] از روی نداشتن علم و [[اراده]] انجام میدهد، اطلاق میکنند. معروفترین [[شخصیت]] [[شیعی]] طرفدار جواز "[[سهو النبی]]" [[شیخ صدوق]] است، وی تا حدی بر این [[عقیده]] پافشاری کرده است که [[انکار]] آن را به [[غلات]] نسبت داده است. مستند وی در این عقیده احادیثی است که در مورد [[سهو]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در تعداد رکعات نماز ظهر یا [[قضا]] شدن نماز صبح [[روایت]] شده است<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۶۰، باب "احکام السهو فی الصلاة"؛ الکافی، ج۳، ص۳۵۵، باب من تکلم فی صلاته، حدیث اول.</ref>. اگرچه برخی از این [[روایات]] از نظر سند معتبر و صحیحاند، ولی [[اکثریت]] علمای شیعه به آنها عمل نکردهاند و این بدان جهت است که بطلان سهو در [[حق]] [[پیامبران الهی]] مقتضای حکم عقل است و روایات موجود هم از قبیل خبر واحد و دلیل ظنیاند و دلیل ظنّی در مقابل [[دلیل عقلی]] قابل استناد نیست، به ویژه آنکه مسأله سهو النبی ـ اگرچه موردی که در روایات ذکر شده است مربوط به [[فروع دین]] است، ولی به عنوان وصفی از [[اوصاف پیامبر]] ـ مسئلهای است [[اعتقادی]] که دلیل ظنی در آن اعتبار ندارد»<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[درآمدی به شیعهشناسی (کتاب)|درآمدی به شیعهشناسی]]، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref>.
| |
| }} | | }} |
|
| |
|