پرش به محتوا

عصمت حضرت موسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
[[قرآن]] ماجرای واکنش [[حضرت موسی]] به [[پیامبری]] خود که با [[ترس]] از [[فرعونیان]] و تنگ شدن سینه و گرفتگی زبان [[سخن]] همراه شده و به واگذاری این منصب به [[هارون]] رسید را چنین [[نقل]] کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ* قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلا يَتَّقُونَ* قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ* وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ}}<ref>«و (یاد آر) هنگامی که خدایت به موسی ندا کرد که اینک به سوی قوم ستمکار روی آور.* به سوی قوم ستمکار فرعون که آیا باز هم نمی‌خواهند خدا ترس و پرهیزگار شوند؟* موسی عرض کرد: ای پروردگار، از آن می‌ترسم که فرعونیان سخت مرا تکذیب کنند.* و (از کفر آنها) دلتنگ شوم و عقده زبانم (به هدایت آنان) باز نگردد، پس به سوی هارون (برادرم) فرست (تا با من به رسالت روانه شود)». سوره شعراء، آیات ۱۰ تا ۱۳.</ref>. برخی بر اساس ظاهر این [[آیه]] گفته‌اند که این نوع واکنش، لغزشی برای آن حضرت به شمار می‌آید و با [[عصمت]] ناسازگار است.
[[قرآن]] ماجرای واکنش [[حضرت موسی]] به [[پیامبری]] خود که با [[ترس]] از [[فرعونیان]] و تنگ شدن سینه و گرفتگی زبان [[سخن]] همراه شده و به واگذاری این منصب به [[هارون]] رسید را چنین [[نقل]] کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ* قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلا يَتَّقُونَ* قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ* وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ}}<ref>«و (یاد آر) هنگامی که خدایت به موسی ندا کرد که اینک به سوی قوم ستمکار روی آور.* به سوی قوم ستمکار فرعون که آیا باز هم نمی‌خواهند خدا ترس و پرهیزگار شوند؟* موسی عرض کرد: ای پروردگار، از آن می‌ترسم که فرعونیان سخت مرا تکذیب کنند.* و (از کفر آنها) دلتنگ شوم و عقده زبانم (به هدایت آنان) باز نگردد، پس به سوی هارون (برادرم) فرست (تا با من به رسالت روانه شود)». سوره شعراء، آیات ۱۰ تا ۱۳.</ref>. برخی بر اساس ظاهر این [[آیه]] گفته‌اند که این نوع واکنش، لغزشی برای آن حضرت به شمار می‌آید و با [[عصمت]] ناسازگار است.


'''پاسخ:''' از این گفتار [[حضرت موسی]] {{ع}} نمی‌توان [[کناره‌گیری]] حضرت را برداشت کرد، بلکه این درخواست حضرت، به دنبال آن بود که بیشتر، از [[خداوند]] [[وزارت]] [[هارون]] را خواسته بود و این درخواست پذیرفته شده بود: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي}}<ref>«و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار * هارون برادرم را» سوره طه، آیه ۲۹-۳۶.</ref>. همین امر، [[نور]] [[امید]] را در [[دل]] [[موسی]] {{ع}} برافروخت و او را بر آن داشت تا [[رسالت]] برادرش هارون را در کنار خود، از درگاه الهی خواستار شود. از آنجا که سخن هارون از سخن موسی {{ع}} شیواتر بود و بردباری‌اش افزون‌تر، موسی {{ع}} وزارت و شرکت او را در امر مهم رسالت از خداوند خواست. او کسی بود که [[کلام]] [[وحی]] را می‌فهمید و به دیگران می‌فهماند و در این پیام‌رسانی [[الهی]]، پشتیبان حضرت موسی {{ع}} بود. خداوند نیز به موسی {{ع}} [[وعده]] داد که بازوانش را به وسیله برادرش توانمند سازد:{{متن قرآن|سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ}}<ref>«فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند می‌گردانیم» سوره قصص، آیه ۳۵.</ref>. بنابراین حضرت هرگز قصد کناره‌گیری از [[مسئولیت]] را نداشته است؛ بلکه بر آن بود تا امر تبلیغ رسالت به قوی‌ترین صورت انجام شود<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۲۴.</ref>. این گفتار [[حضرت موسی]] {{ع}} را در راستای درخواست پیشین او در مورد [[وزارت]] [[هارون]] دانسته‌اند. پس این درخواست نه تنها برای فرار از [[مسئولیت]] نبوده است، بلکه برای بهتر انجام شدن آن بوده است. با نگاهی به آیه‌های ۳۳ تا ۳۵ سوره قصص، این برداشت [[تأیید]] می‌شود<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۹۲.</ref>.
'''پاسخ:''' از این گفتار [[حضرت موسی]] {{ع}} نمی‌توان کناره‌گیری حضرت را برداشت کرد، بلکه این درخواست حضرت، به دنبال آن بود که بیشتر، از [[خداوند]] [[وزارت]] [[هارون]] را خواسته بود و این درخواست پذیرفته شده بود: {{متن قرآن|وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي}}<ref>«و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار * هارون برادرم را» سوره طه، آیه ۲۹-۳۶.</ref>. همین امر، [[نور]] [[امید]] را در [[دل]] [[موسی]] {{ع}} برافروخت و او را بر آن داشت تا [[رسالت]] برادرش هارون را در کنار خود، از درگاه الهی خواستار شود. از آنجا که سخن هارون از سخن موسی {{ع}} شیواتر بود و بردباری‌اش افزون‌تر، موسی {{ع}} وزارت و شرکت او را در امر مهم رسالت از خداوند خواست. او کسی بود که [[کلام]] [[وحی]] را می‌فهمید و به دیگران می‌فهماند و در این پیام‌رسانی [[الهی]]، پشتیبان حضرت موسی {{ع}} بود. خداوند نیز به موسی {{ع}} [[وعده]] داد که بازوانش را به وسیله برادرش توانمند سازد: {{متن قرآن|سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ}}<ref>«فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند می‌گردانیم» سوره قصص، آیه ۳۵.</ref>. بنابراین حضرت هرگز قصد کناره‌گیری از [[مسئولیت]] را نداشته است؛ بلکه بر آن بود تا امر تبلیغ رسالت به قوی‌ترین صورت انجام شود<ref>ر.ک: محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، قدم له خلیل محیی الدین المیس، ج۱۲، جزء ۲۴، ص۱۲۴.</ref>. این گفتار [[حضرت موسی]] {{ع}} را در راستای درخواست پیشین او در مورد [[وزارت]] [[هارون]] دانسته‌اند. پس این درخواست نه تنها برای فرار از [[مسئولیت]] نبوده است، بلکه برای بهتر انجام شدن آن بوده است. با نگاهی به آیه‌های ۳۳ تا ۳۵ سوره قصص، این برداشت [[تأیید]] می‌شود<ref>[[جعفر انواری|انواری، جعفر]]، [[نور عصمت بر سیمای نبوت (کتاب)|نور عصمت بر سیمای نبوت]]، ص ۲۹۲.</ref>.


=== آیه ۱۵۵ سوره اعراف ===
=== آیه ۱۵۵ سوره اعراف ===
۱۱۷٬۲۲۵

ویرایش