تربیت دینی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←لوازم و شرایط نیل به سعادت نهایی
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بنابراین، دریافتیم که [[سعه وجودی انسان]] از [[پستترین]] مدارج وجود ([[طبیعت]] مادی) تا عالیترین درجه هستی ([[برترین]] مراتب تقرب به ذات مقدس [[حق تعالی]])، گسترده است و چنان عظمتی دارد که جز با تعبیر «خداگونگی» نمیتوان از آن یاد کرد؛ یعنی آن مرتبهای که [[انسان]] به تناسب [[معرفت]] و قابلیت خویش در پرتو [[فیض]] و [[عنایت خاص]] و [[تربیت الهی]]، همه قوای ظاهری و [[باطنی]] و استعدادهای ملکوتیاش به شکوفایی تمام و کمال رسیده و [[مظهر تام]] و کامل خیر، کمال، [[جمال]]، [[عزت]]، [[عظمت]] و [[قداست]] [[ملکوتی]] و [[الهی]] میگردد.<ref>[[عباس جوارشکیان|جوارشکیان، عباس]]، [[امامت سر خاتمیت (کتاب)|امامت سر خاتمیت]] ص ۵۲.</ref>. | بنابراین، دریافتیم که [[سعه وجودی انسان]] از [[پستترین]] مدارج وجود ([[طبیعت]] مادی) تا عالیترین درجه هستی ([[برترین]] مراتب تقرب به ذات مقدس [[حق تعالی]])، گسترده است و چنان عظمتی دارد که جز با تعبیر «خداگونگی» نمیتوان از آن یاد کرد؛ یعنی آن مرتبهای که [[انسان]] به تناسب [[معرفت]] و قابلیت خویش در پرتو [[فیض]] و [[عنایت خاص]] و [[تربیت الهی]]، همه قوای ظاهری و [[باطنی]] و استعدادهای ملکوتیاش به شکوفایی تمام و کمال رسیده و [[مظهر تام]] و کامل خیر، کمال، [[جمال]]، [[عزت]]، [[عظمت]] و [[قداست]] [[ملکوتی]] و [[الهی]] میگردد.<ref>[[عباس جوارشکیان|جوارشکیان، عباس]]، [[امامت سر خاتمیت (کتاب)|امامت سر خاتمیت]] ص ۵۲.</ref>. | ||
==لوازم و شرایط نیل به | ==دوم: لوازم و شرایط نیل به کمال و سعادت نهایی== | ||
نیل به چنین مرتبهای از کمال و [[عظمت روحی]] و [[معنوی]]، از دسترس انسان با همه تواناییاش در [[علم]] و [[دانش]] و [[فرهنگ]] با همه وسعت و عظمت این حوزه، دور است. توجه به لوازم اصلی و شرایط ضروری چنین امر خطیری، ما را به این [[ناتوانی]] و عجز بشری بیشتر واقف میسازد. گونهای از این لوازم از دو حیث نظری و عملی به قرار ذیل است: | نیل به چنین مرتبهای از کمال و [[عظمت روحی]] و [[معنوی]]، از دسترس انسان با همه تواناییاش در [[علم]] و [[دانش]] و [[فرهنگ]] با همه وسعت و عظمت این حوزه، دور است. توجه به لوازم اصلی و شرایط ضروری چنین امر خطیری، ما را به این [[ناتوانی]] و عجز بشری بیشتر واقف میسازد. گونهای از این لوازم از دو حیث نظری و عملی به قرار ذیل است: | ||