احباط و تکفیر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←توبه
(←منابع) |
(←توبه) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴۱: | خط ۱۴۱: | ||
===[[توبه]]=== | ===[[توبه]]=== | ||
[[خداوند]] در آیه ۸ [[تحریم]] به [[مؤمنان]] دستور [[توبه نصوح]] ([[صادقانه]]) میدهد؛ به [[امید]] آنکه گناهانشان محو شود و در بهشتهایی که نهرها در میانشان جاری است، وارد شوند: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ تُوبُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ تَوْبَةًۭ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّـٰتٍۢ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ...}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref>... [[فیض کاشانی]] مینویسد: خداوند تکفیر را در این [[آیه]]، در بوته [[اجمال]] و ابهام گذاشته و آن را بهصورت [[قطعی]] بیان نکرده است تا اوّلا [[بنده]] بین [[خوف و رجاء]] باشد؛ ثانیاً آشکار شود که تکفیر از ناحیه او [[تفضّل]] است، نه آنکه ملزم به تکفیر باشد.<ref>الصافی، ج۵، ص۱۹۷.</ref>. در [[تفسیر]] منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}} واردشده: هرگاه خداوند بندهای را به فضلش [[امیدوار]] سازد، هیچگاه او را [[ناامید]] نمیکند.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۱۴۲.</ref>. در آیه ۷۰ فرقان سخن از تبدیل [[سیّئات]] به میان آمده و گنهکاران به این وسیله به توبه تشویقشدهاند: {{متن قرآن|إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلًۭا صَـٰلِحًۭا فَأُو۟لَـٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّـَٔاتِهِمْ حَسَنَـٰتٍۢ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۱.</ref>. | [[خداوند]] در آیه ۸ [[تحریم]] به [[مؤمنان]] دستور [[توبه نصوح]] ([[صادقانه]]) میدهد؛ به [[امید]] آنکه گناهانشان محو شود و در بهشتهایی که نهرها در میانشان جاری است، وارد شوند: {{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ تُوبُوٓا۟ إِلَى ٱللَّهِ تَوْبَةًۭ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّـٰتٍۢ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ...}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref>... [[فیض کاشانی]] مینویسد: خداوند تکفیر را در این [[آیه]]، در بوته [[اجمال]] و ابهام گذاشته و آن را بهصورت [[قطعی]] بیان نکرده است تا اوّلا [[بنده]] بین [[خوف و رجاء]] باشد؛ ثانیاً آشکار شود که تکفیر از ناحیه او [[تفضّل]] است، نه آنکه ملزم به تکفیر باشد.<ref>الصافی، ج۵، ص۱۹۷.</ref>. در [[تفسیر]] منسوب به [[امام عسکری]]{{ع}} واردشده: هرگاه خداوند بندهای را به فضلش [[امیدوار]] سازد، هیچگاه او را [[ناامید]] نمیکند.<ref>تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۱۴۲.</ref>. در آیه ۷۰ فرقان سخن از تبدیل [[سیّئات]] به میان آمده و گنهکاران به این وسیله به توبه تشویقشدهاند: {{متن قرآن|إِلَّا مَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ عَمَلًۭا صَـٰلِحًۭا فَأُو۟لَـٰٓئِكَ يُبَدِّلُ ٱللَّهُ سَيِّـَٔاتِهِمْ حَسَنَـٰتٍۢ}}<ref>«جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدیهایشان میگرداند و خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره فرقان، آیه ۷۰.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۱.</ref>. | ||
===[[پرهیز]] از [[گناهان بزرگ]]=== | |||
[[قرآن]]، ترک [[گناهان کبیره]] را موجب [[تکفیر]] [[گناهان صغیره]] میداند: {{متن قرآن|إِن تَجْتَنِبُوا۟ كَبَآئِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنكُمْ سَيِّـَٔاتِكُمْ...}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شدهاید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم میپوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در میآوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref> [[علامه طباطبایی]] مینویسد: این [[آیه]] در [[مقام]] [[امتنان]] بر [[امّت]]، ترک قسمتی از [[گناهان]] (کبایر) را موجب تکفیر برخی دیگر از گناهان (صغایر) قرار میدهد و در آن، هیچگونه تشویقی به [[ارتکاب گناهان]] [[صغیره]] نشده است؛ زیرا از طرفی به ترک کبایر [[دعوت]] میکند و از سوی دیگر، اگر [[گناه صغیره]] با [[اصرار]] بر آن یا کوچک شمردن و [[سهلانگاری]] درباره آن همراه باشد، خود نوعی [[کبیره]] بهشمار میرود؛ بنابراین، آیه دلالت میکند که [[خداوند]]، گناهان صغیره را که معمولا [[انسان]] بهسبب [[جهل]]، [[ضعف]] و [[هوای نفس]]، از آن خالی نیست، در [[سایه]] ترک گناهان کبیره محو میکند.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۲.</ref>. | |||
===[[حسنات]]=== | |||
آیه ۱۱۴ [[هود]] پس از [[ترغیب]] به [[نماز]] در اوّل و آخر [[روز]] و هنگام شب میفرماید: حسنات، [[زشتیها]] و بدکاریها را محو میکند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.</ref>. نقلشده است که [[سلمان فارسی]] با مردی به نام [[ابوعثمان]] زیر درختی نشسته بودند. [[سلمان]] شاخه خشکی را که برگها بر آن خشکیده بود در دست گرفت و دستی بر آن کشید تا تمام برگهای آن فرو ریخت؛ آنگاه گفت: اگر کسی نمازهای پنجگانه شبانه روزش را بخواند، خطاهایش فرو میریزد؛ همانگونه که برگها از این شاخه فرو ریخت؛ سپس این آیه را بر آن مرد خواند.<ref>کشفالاسرار، ج۱۲، ص۴۵۳ـ۴۵۴؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۳۰۷.</ref>. روایاتی را نیز [[طبرسی]] آورده که در آنها با [[استدلال]] به این آیه، نماز [[کفاره گناهان]] قرار داده شده است.<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۳۰۷ـ۳۰۸.</ref>. از این مطلب که [[سیّئه]] بر مطلق [[گناهان]]، اگرچه [[کبیره]] باشد، اطلاق شده است، چنانکه [[خداوند]] متعالی در آیه ۲۱ [[جاثیه]] در مورد [[مشرکان]] یا سران [[شرک]]<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۱۰.</ref>. تعبیر ارتکاب [[سیئات]] را بهکار برده است: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجْتَرَحُوا۟ ٱلسَّيِّـَٔاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ سَوَآءًۭ مَّحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا کسانی که به گناهان دست یازیدهاند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به گونهای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری میکنند!» سوره جاثیه، آیه ۲۱.</ref>.، نمیتوان استفاده کرد که هر حسنهای ([[نماز]] یا غیر آن) تمام گناهان حتی آنچه از قبیل حقالنّاس است و از [[گناهان کبیره]] بهشمار میرود را [[تکفیر]] میکند؛<ref>مواهب الرحمن، ج۸، ص۱۴۳.</ref>؛ زیرا این مطلب را ادلّه دیگر رد میکنند؛ بنابراین باید [[آیه]] را بر تکفیر گناهانی خاص حمل کرد.<ref>تفسیر قرطبی، ج۹، ص۷۳.</ref>. برخی دیگر معتقدند که این آیه، ربطی به تکفیر ندارد؛ زیرا معنای آن این است که [[کارهای نیک]] وقتی بهصورت مستمر انجام شوند، در [[انسان]] حالتی به وجود میآید که از [[ارتکاب گناهان]] بازداشته میشود.<ref>التحریر والتنویر، ج۱۲، ص۱۸۰.</ref>. برخی نیز آیه را شامل هر دو معنا (تکفیر و جلوگیری از وقوع [[مجدد]]) دانستهاند.<ref>الکشاف، ج۲، ص۴۳۵.</ref>. در آیه ۲۲ رعد [[قرآن]] از [[اهل]] [[نجات]] و [[سعادت]] در [[آخرت]] سخن میگوید و یکی از ویژگیهای آنها را چنین بیان میدارد: {{متن قرآن|...وَيَدْرَءُونَ بِٱلْحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ...}}<ref> سوره رعد، آیه ۲۲.</ref>. کسانیکه [[[بدی]] را با [[نیکی]] دفع میکنند». این جمله، دو گونه معنا شده است: یکی اینکه [[بدی]] را با نیکی پاسخ میدهند که بنابراین معنا ربطی به بحث ما نخواهد داشت. دیگر اینکه در پی سیّئه، حسنهای * انجام میدهند تا آن را محوکند<ref>روحالمعانی، مج۸، ج۱۳، ص۲۰۳ـ۲۰۴.</ref>. و این معنا با تکفیر مناسبت دارد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۲.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |