پرش به محتوا

احباط و تکفیر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
===[[حسنات]]===
===[[حسنات]]===
آیه‌ ۱۱۴ [[هود]] پس از [[ترغیب]] به [[نماز]] در اوّل و آخر [[روز]] و هنگام شب می‌فرماید: حسنات، [[زشتی‌ها]] و بدکاری‌ها را محو می‌کند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره ‌هود، آیه ۱۱۴.</ref>. نقل‌شده است که [[سلمان فارسی]] با مردی به نام [[ابوعثمان]] زیر درختی نشسته بودند. [[سلمان]] شاخه خشکی را که برگ‌ها بر آن خشکیده بود در دست گرفت و دستی بر آن کشید تا تمام برگ‌های آن فرو ریخت؛ آن‌گاه گفت: اگر کسی نمازهای پنج‌گانه شبانه روزش را بخواند، خطاهایش فرو می‌ریزد؛ همان‌گونه که برگ‌ها از این شاخه فرو ریخت؛ سپس این آیه را بر آن مرد خواند.<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱۲، ص‌۴۵۳‌ـ‌۴۵۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷.</ref>. روایاتی را نیز [[طبرسی]] آورده که در آنها با [[استدلال]] به این آیه، نماز [[کفاره گناهان]] قرار داده شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷‌ـ‌۳۰۸.</ref>. از این مطلب که [[سیّئه]] بر مطلق [[گناهان]]، اگرچه [[کبیره]] باشد، اطلاق شده است، چنان‌که [[خداوند]] متعالی در آیه‌ ۲۱ [[جاثیه]] در مورد [[مشرکان]] یا سران [[شرک]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۶، ص‌۱۱۰.</ref>. تعبیر ارتکاب [[سیئات]] را به‌کار برده است: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجْتَرَحُوا۟ ٱلسَّيِّـَٔاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ سَوَآءًۭ مَّحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا کسانی که به گناهان دست یازیده‌اند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به گونه‌ای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری می‌کنند!» سوره ‌جاثیه، آیه ۲۱.</ref>.، نمی‌توان استفاده کرد که هر حسنه‌ای ([[نماز]] یا غیر آن) تمام گناهان حتی آن‌چه از قبیل حق‌النّاس است و از [[گناهان کبیره]] به‌شمار می‌رود را [[تکفیر]] می‌کند؛<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۱۴۳.</ref>؛ زیرا این مطلب را ادلّه دیگر رد می‌کنند؛ بنابراین باید [[آیه]] را بر تکفیر گناهانی خاص حمل کرد.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۹، ص‌۷۳.</ref>. برخی دیگر معتقدند که این آیه، ربطی به تکفیر ندارد؛ زیرا معنای آن این است که [[کارهای نیک]] وقتی به‌صورت مستمر انجام شوند، در [[انسان]] حالتی به وجود می‌آید که از [[ارتکاب گناهان]] باز‌داشته می‌شود.<ref>التحریر والتنویر، ج‌۱۲، ص‌۱۸۰.</ref>. برخی نیز آیه را شامل هر دو معنا (تکفیر و جلوگیری از وقوع [[مجدد]]) دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج‌۲، ص‌۴۳۵.</ref>. در آیه‌ ۲۲ رعد [[قرآن]] از [[اهل]] [[نجات]] و [[سعادت]] در [[آخرت]] سخن می‌گوید و یکی از ویژگی‌های آنها را چنین بیان می‌دارد: {{متن قرآن|...وَيَدْرَءُونَ بِٱلْحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ...}}<ref> سوره ‌رعد، آیه ۲۲.</ref>. کسانی‌که [[[بدی]] را با [[نیکی]] دفع می‌کنند». این جمله، دو گونه معنا شده است: یکی اینکه [[بدی]] را با نیکی پاسخ می‌دهند که بنابراین معنا ربطی به بحث ما نخواهد داشت. دیگر اینکه در پی سیّئه، حسنه‌ای * انجام می‌دهند تا آن را محو‌کند<ref>روح‌المعانی، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۲۰۳‌ـ‌۲۰۴.</ref>. و این معنا با تکفیر مناسبت دارد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۲.</ref>.
آیه‌ ۱۱۴ [[هود]] پس از [[ترغیب]] به [[نماز]] در اوّل و آخر [[روز]] و هنگام شب می‌فرماید: حسنات، [[زشتی‌ها]] و بدکاری‌ها را محو می‌کند: {{متن قرآن|وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَىِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفًۭا مِّنَ ٱلَّيْلِ إِنَّ ٱلْحَسَنَـٰتِ يُذْهِبْنَ ٱلسَّيِّـَٔاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره ‌هود، آیه ۱۱۴.</ref>. نقل‌شده است که [[سلمان فارسی]] با مردی به نام [[ابوعثمان]] زیر درختی نشسته بودند. [[سلمان]] شاخه خشکی را که برگ‌ها بر آن خشکیده بود در دست گرفت و دستی بر آن کشید تا تمام برگ‌های آن فرو ریخت؛ آن‌گاه گفت: اگر کسی نمازهای پنج‌گانه شبانه روزش را بخواند، خطاهایش فرو می‌ریزد؛ همان‌گونه که برگ‌ها از این شاخه فرو ریخت؛ سپس این آیه را بر آن مرد خواند.<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱۲، ص‌۴۵۳‌ـ‌۴۵۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷.</ref>. روایاتی را نیز [[طبرسی]] آورده که در آنها با [[استدلال]] به این آیه، نماز [[کفاره گناهان]] قرار داده شده است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۳۰۷‌ـ‌۳۰۸.</ref>. از این مطلب که [[سیّئه]] بر مطلق [[گناهان]]، اگرچه [[کبیره]] باشد، اطلاق شده است، چنان‌که [[خداوند]] متعالی در آیه‌ ۲۱ [[جاثیه]] در مورد [[مشرکان]] یا سران [[شرک]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۶، ص‌۱۱۰.</ref>. تعبیر ارتکاب [[سیئات]] را به‌کار برده است: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ ٱلَّذِينَ ٱجْتَرَحُوا۟ ٱلسَّيِّـَٔاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ سَوَآءًۭ مَّحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا کسانی که به گناهان دست یازیده‌اند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار می‌دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به گونه‌ای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری می‌کنند!» سوره ‌جاثیه، آیه ۲۱.</ref>.، نمی‌توان استفاده کرد که هر حسنه‌ای ([[نماز]] یا غیر آن) تمام گناهان حتی آن‌چه از قبیل حق‌النّاس است و از [[گناهان کبیره]] به‌شمار می‌رود را [[تکفیر]] می‌کند؛<ref>مواهب الرحمن، ج‌۸، ص‌۱۴۳.</ref>؛ زیرا این مطلب را ادلّه دیگر رد می‌کنند؛ بنابراین باید [[آیه]] را بر تکفیر گناهانی خاص حمل کرد.<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۹، ص‌۷۳.</ref>. برخی دیگر معتقدند که این آیه، ربطی به تکفیر ندارد؛ زیرا معنای آن این است که [[کارهای نیک]] وقتی به‌صورت مستمر انجام شوند، در [[انسان]] حالتی به وجود می‌آید که از [[ارتکاب گناهان]] باز‌داشته می‌شود.<ref>التحریر والتنویر، ج‌۱۲، ص‌۱۸۰.</ref>. برخی نیز آیه را شامل هر دو معنا (تکفیر و جلوگیری از وقوع [[مجدد]]) دانسته‌اند.<ref>الکشاف، ج‌۲، ص‌۴۳۵.</ref>. در آیه‌ ۲۲ رعد [[قرآن]] از [[اهل]] [[نجات]] و [[سعادت]] در [[آخرت]] سخن می‌گوید و یکی از ویژگی‌های آنها را چنین بیان می‌دارد: {{متن قرآن|...وَيَدْرَءُونَ بِٱلْحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ...}}<ref> سوره ‌رعد، آیه ۲۲.</ref>. کسانی‌که [[[بدی]] را با [[نیکی]] دفع می‌کنند». این جمله، دو گونه معنا شده است: یکی اینکه [[بدی]] را با نیکی پاسخ می‌دهند که بنابراین معنا ربطی به بحث ما نخواهد داشت. دیگر اینکه در پی سیّئه، حسنه‌ای * انجام می‌دهند تا آن را محو‌کند<ref>روح‌المعانی، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۲۰۳‌ـ‌۲۰۴.</ref>. و این معنا با تکفیر مناسبت دارد.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۲.</ref>.
===[[صدقه]] پنهانی===
[[خداوند]] در آیه‌ ۲۷۱ بقره [[انفاق]] پنهانی را موجب پوشاندن برخی از [[گناهان]] دانسته است: {{متن قرآن|إِن تُبْدُوا۟ ٱلصَّدَقَـٰتِ فَنِعِمَّا هِىَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا ٱلْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌۭ لَّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّـَٔاتِكُمْ وَٱللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌۭ}}<ref>«اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم می‌پوشد؛ و خداوند از آنچه می‌کنید آگاه است» سوره ‌بقره، آیه ۲۷۱.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۳.</ref>.
===[[کفارات]]===
در مواردی برای برخی از گناهان، کفّاره تعیین شده که باعث [[تکفیر]] آنها می‌شود؛ مانند [[عفو]] * از [[حق قصاص]] که کفّاره گناهان [[ولیّ]] مقتول است:<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۳۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج‌۶، ص‌۱۳۵.</ref>. {{متن قرآن|وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَآ أَنَّ ٱلنَّفْسَ بِٱلنَّفْسِ وَٱلْعَيْنَ بِٱلْعَيْنِ وَٱلْأَنفَ بِٱلْأَنفِ وَٱلْأُذُنَ بِٱلْأُذُنِ وَٱلسِّنَّ بِٱلسِّنِّ وَٱلْجُرُوحَ قِصَاصٌۭ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِۦ فَهُوَ كَفَّارَةٌۭ لَّهُۥ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ}}<ref>«و بر آنان در آن (تورات) مقرّر داشتیم که: آدمی در برابر آدمی و چشم در برابر چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان است و (نیز) زخم‌ها قصاص دارند و هر کس از آن در گذرد کفّاره (گناهان) اوست و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند ستمگرند» سوره مائده، آیه ۴۵.</ref> و نیز [[کفاره]] شکستن قسم که عبارت از [[اطعام]] یا پوشاندن ۱۰ نفر [[مسکین]] یا [[آزاد]] کردن یک نفر برده است و اگر بر هیچ کدام [[توانایی]] ندارد، سه [[روز]] [[روزه]] گرفتن: {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ ٱللَّهُ بِٱللَّغْوِ فِىٓ أَيْمَـٰنِكُمْ وَلَـٰكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ ٱلْأَيْمَـٰنَ فَكَفَّـٰرَتُهُۥٓ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَـٰكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍۢ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَـٰثَةِ أَيَّامٍۢ ذَٰلِكَ كَفَّـٰرَةُ أَيْمَـٰنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ...}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمی‌کند اما از سوگندهایی که آگاهانه خورده‌اید باز می‌پرسد بنابراین کفّاره (شکستن) آن، خوراک دادن به ده مستمند است از میانگین آنچه به خانواده خود می‌دهید یا (تهیّه) لباس آنان و یا آزاد کردن یک بنده؛ پس هر که (هیچ‌یک را) نیابد (کفاره آن) سه روز روزه است؛ این کفّاره سوگندهای شماست هرگاه سوگند خورید (و بشکنید)؛ حرمت سوگندهای خود را بدارید؛ خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌گرداند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۸۹.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۳.</ref>.
==[[دنیا]] و [[آخرت]]، صحنه [[حبط اعمال]]==
در [[آیات]] پیشین که درباره [[ارتداد]]، [[کفر]] و [[نفاق]] بود، دنیا و آخرت هر دو عرصه [[حبط عمل]] قرار داده شده‌اند. تعبیر {{متن قرآن|حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ}}<ref>سوره ‌بقره، آیه ۲۱۷.</ref> در آیه‌ ۲۱۷ بقره که به ارتداد مربوط است و در آیه‌ ۲۲ [[آل‌عمران]]<ref>{{متن قرآن|أُو۟لَـٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّـٰصِرِينَ}} «آنانند که در این جهان و در جهان واپسین کارهاشان تباه است و آنان را هیچ یاوری نیست» سوره ‌آل‌عمران، آیه ۲۲.</ref> که درباره کفر است و در آیه‌ ۶۹ [[توبه]]<ref>{{متن قرآن|كَٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ كَانُوٓا۟ أَشَدَّ مِنكُمْ قُوَّةًۭ وَأَكْثَرَ أَمْوَٰلًۭا وَأَوْلَـٰدًۭا فَٱسْتَمْتَعُوا۟ بِخَلَـٰقِهِمْ فَٱسْتَمْتَعْتُم بِخَلَـٰقِكُمْ كَمَا ٱسْتَمْتَعَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِكُم بِخَلَـٰقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَٱلَّذِى خَاضُوٓا۟ أُو۟لَـٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَـٰلُهُمْ فِى ٱلدُّنْيَا وَٱلْـَٔاخِرَةِ وَأُو۟لَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْخَـٰسِرُونَ}} «(حال و روز شما منافقان) همانند پیشینیانتان (است) که نیرومندتر و داراتر و پرفرزندتر از شما بودند؛ آنان بهره خویش بردند شما نیز بهره خویش گرفتید همچون کسانی که پیش از شما به بهره خویش رسیدند و (در یاوه گویی) فرو رفتید چنانکه آنان فرو رفتند؛ آنانند که کردارهاشان در این جهان و در جهان واپسین تباه است و آنانند که زیانکارند» سوره ‌توبه، آیه ۶۹.</ref> که با [[منافقان]] ارتباط دارد، تکرار شده؛ البته آیه‌ ۳۲ [[محمّد]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ وَصَدُّوا۟ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ وَشَآقُّوا۟ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ ٱلْهُدَىٰ لَن يَضُرُّوا۟ ٱللَّهَ شَيْـًۭٔا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَـٰلَهُمْ}} «به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره ‌محمّد، آیه ۳۲.</ref> از [[حبط عمل]] در [[آینده]] خبر داده است: {{متن قرآن|وَسَيُحْبِطُ أَعْمَـٰلَهُمْ}}؛ ولی [[آیات]] دیگر حبط را به [[دنیا]] و [[آخرت]] نسبت نداده‌اند و از فعل ماضی که بر گذشته دلالت می‌کند، استفاده کرده‌اند. [[طبرسی]] حبط عمل [[کافر]] در دنیا را موجب عدم [[احترام]] [[جان]] و [[مال]] وی می‌داند.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۲۱.</ref>. برخی، موارد دیگری را نیز از اثرات حبط در دنیا قرار داده‌اند؛ مثل [[استحقاق]] نداشتن [[یاری]] و [[دوستی]] از ناحیه [[مسلمانان]]، روا بودن [[جنگ]] با او، جدایی [[همسر]] از وی و عدم استحقاق [[ارث]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۲، ص‌۳۹۳.</ref>. در‌صورت [[ارتداد]]؛ امّا حبط عمل در آخرت، بطلان [[ثواب]] و استحقاق [[پاداش]] است.<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۲۱.</ref>.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[احباط و تكفیر (مقاله)|مقاله «احباط و تكفیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱، ص ۲۰۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۴۱۵

ویرایش