پرش به محتوا

نظریه استیلاء و غلبه در تعیین امام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۲: خط ۴۲:
حاصل [[کلام]] اینکه روایاتی که [[دستور]] به [[اطاعت]] و [[پیروی]] محض و بی چون و چرا از [[حاکم]] می‌‌دهد با [[تعالیم]] [[مسلم]] و روشن [[دین اسلام]] [[سازگاری]] ندارد: [[قرآن کریم]] [[پیروی]] و [[تبعیت]] از [[حاکم]] [[جور]] را [[تأیید]] نکرده و [[سکوت]] و بی تفاوتی و ترک [[نهی از منکر]] و [[پیروی]] از [[ستمگران]] را به شدت [[مذمت]] فرموده است: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌‌کردند از کار ناپسندی که می‌‌کردند باز نمی‌ایستادند بی گمان، زشت است کاری که می‌‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸-۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم و می‌‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند پروردگارا! به آنان دو چندان عذاب ده! و آنها را به لعنتی بزرگ لعنت فرما!» سوره احزاب، آیه ۶۶-۶۸.</ref>.
حاصل [[کلام]] اینکه روایاتی که [[دستور]] به [[اطاعت]] و [[پیروی]] محض و بی چون و چرا از [[حاکم]] می‌‌دهد با [[تعالیم]] [[مسلم]] و روشن [[دین اسلام]] [[سازگاری]] ندارد: [[قرآن کریم]] [[پیروی]] و [[تبعیت]] از [[حاکم]] [[جور]] را [[تأیید]] نکرده و [[سکوت]] و بی تفاوتی و ترک [[نهی از منکر]] و [[پیروی]] از [[ستمگران]] را به شدت [[مذمت]] فرموده است: {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد در حالی که شما را در برابر خداوند، سروری نباشد، آنگاه یاری نخواهید شد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> و نیز می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شده‌اند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز می‌‌کردند از کار ناپسندی که می‌‌کردند باز نمی‌ایستادند بی گمان، زشت است کاری که می‌‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۸-۷۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref>«و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه است پیروی مکن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم و می‌‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند پروردگارا! به آنان دو چندان عذاب ده! و آنها را به لعنتی بزرگ لعنت فرما!» سوره احزاب، آیه ۶۶-۶۸.</ref>.


=== استناد [[نظریه]] استیلاء به [[سلف]] ===
=== استناد نظریه استیلاء به [[سلف]] ===
[[سازش]] و [[همراهی]] در گفتار و [[رفتار]] افرادی مانند [[عبدالله بن عمر]] با [[فرمان]] روایان [[ستمگر]] سبب [[مشروع]] جلوه دادن [[ستمگران]] در [[تاریخ]] [[امت اسلامی]] شده است<ref>ر.ک: بررسی حدیث معرفت امام، ص ۱۵۲.</ref>.
[[سازش]] و [[همراهی]] در گفتار و [[رفتار]] افرادی مانند [[عبدالله بن عمر]] با [[فرمان]] روایان [[ستمگر]] سبب [[مشروع]] جلوه دادن [[ستمگران]] در [[تاریخ]] [[امت اسلامی]] شده است<ref>ر.ک: بررسی حدیث معرفت امام، ص ۱۵۲.</ref>.


[[عبدالله بن عمر]] بعد از واقعه جنایت‌بار و اسفناک [[حره]] در [[نماز]] [[فرمان]] دار شرکت نموده و به جنایت کاران [[اقتدا]] کرد و کار خود را این گونه توجیه کرد که ما با کسی همراهیم که بر اریکه [[قدرت]] قرار گرفته باشد. [[قاضی]] [[أبویعلی]] استناد [[احمد حنبل]] به کار [[عبدالله بن عمر]] را [[نقل]] می‌‌کند: {{عربی|واحتج بأن ابن عمر صلى بأهل المدينة في زمن الحرة و قال نحن مع من غلب}}<ref>الأحکام السلطانیة للفراء، ص ۲۳.</ref>.
[[عبدالله بن عمر]] بعد از واقعه جنایت‌بار و اسفناک [[حره]] در [[نماز]] [[فرمان]] دار شرکت نموده و به جنایت کاران [[اقتدا]] کرد و کار خود را این گونه توجیه کرد که ما با کسی همراهیم که بر اریکه [[قدرت]] قرار گرفته باشد. [[قاضی]] [[أبویعلی]] استناد [[احمد حنبل]] به کار [[عبدالله بن عمر]] را [[نقل]] می‌‌کند: {{عربی|واحتج بأن ابن عمر صلى بأهل المدينة في زمن الحرة و قال نحن مع من غلب}}<ref>الأحکام السلطانیة للفراء، ص ۲۳.</ref>.


روش [[سلف]] در [[انقیاد]] و [[تبعیت]] از [[حاکمان]] [[ستمکار]] نزد [[اهل سنت]] به عنوان یک [[حجت]] و [[دلیل شرعی]] تلقی شده است تا جایی که [[تفتازانی]] نیز در تعلیل [[حکم]] به منعزل نشدن [[حاکم]] به سبب [[فسق]] گوید: {{عربی|"لانه قد ظهر الفسق و انتشر الجور بعد الخلفاء الراشدین و السلف کانوا ینقادون لهم و یقیمون الاعیاد باذنهم و لا یرون الخروج علیهم"}}<ref>شرح العقائد النسفیة، ص ۱۰۰.</ref>.
روش [[سلف]] در [[انقیاد]] و [[تبعیت]] از [[حاکمان]] [[ستمکار]] نزد [[اهل سنت]] به عنوان یک [[حجت]] و دلیل شرعی تلقی شده است تا جایی که [[تفتازانی]] نیز در تعلیل [[حکم]] به منعزل نشدن [[حاکم]] به سبب [[فسق]] گوید: {{عربی|"لانه قد ظهر الفسق و انتشر الجور بعد الخلفاء الراشدین و السلف کانوا ینقادون لهم و یقیمون الاعیاد باذنهم و لا یرون الخروج علیهم"}}<ref>شرح العقائد النسفیة، ص ۱۰۰.</ref>.


'''نقد و بررسی:''' از آنچه گذشت یعنی با نگاه به سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مذمت]] [[حاکم]] [[ستمگر]] و [[آیات قرآن کریم]] در منع [[پیروی]] از [[ظالم]]، جایی برای استناد به [[سلف]] باقی نمی‌ماند علاوه بر این که استناد به [[سلف]] باید بعد از اثبات [[حجیت]] و اعتبار فعل [[سلف]] باشد.
'''نقد و بررسی:''' از آنچه گذشت یعنی با نگاه به سخنان [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مذمت]] [[حاکم]] [[ستمگر]] و [[آیات قرآن کریم]] در منع [[پیروی]] از [[ظالم]]، جایی برای استناد به [[سلف]] باقی نمی‌ماند علاوه بر این که استناد به [[سلف]] باید بعد از اثبات [[حجیت]] و اعتبار فعل [[سلف]] باشد.
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش