نظریه استیلاء و غلبه در تعیین امام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
از دیدگاه [[اهل سنت]] علاوه بر [[نص]] و [[اختیار]]، یکی از راه‌های [[تعیین امام]] استیلاء و [[غلبه]] است یعنی اگر در [[جامعه اسلامی]] فردی به [[زور]] و بدون [[رضایت]] [[امت]] زمام امور را به دست گرفت و خود را [[خلیفه]] [[مسلمانان]] خواند - حتی اگر فاقد شرائط بود - باید به عنوان یک [[تکلیف]] شرعی از او [[تبعیت]] کرد؛ زیرا ملاک [[امامت]] و [[زعامت]] بر [[امت اسلام]] تسلط [[حاکم]] و تصدی امور [[مسلمانان]] است. بنابراین همین که شخصی بر اریکه [[قدرت]] نشست کافی است که او را به عنوان [[امام]] و [[خلیفه]] بپذیرند هرچند که با [[قهر]] و [[غلبه]] بر سر کار آمده باشد و در [[لزوم اطاعت]] و [[پیروی]] از [[حاکم]] [[رضایت]] و [[اختیار]] [[امت]] شرط نشده است.
از دیدگاه [[اهل سنت]] علاوه بر [[نص]] و [[اختیار]]، یکی از راه‌های [[تعیین امام]] استیلاء و [[غلبه]] است یعنی اگر در [[جامعه اسلامی]] فردی به [[زور]] و بدون [[رضایت]] [[امت]] زمام امور را به دست گرفت و خود را [[خلیفه]] [[مسلمانان]] خواند - حتی اگر فاقد شرائط بود - باید به عنوان یک [[تکلیف]] شرعی از او [[تبعیت]] کرد؛ زیرا ملاک [[امامت]] و [[زعامت]] بر [[امت اسلام]] تسلط [[حاکم]] و تصدی امور [[مسلمانان]] است. بنابراین همین که شخصی بر اریکه [[قدرت]] نشست کافی است که او را به عنوان [[امام]] و [[خلیفه]] بپذیرند هرچند که با قهر و [[غلبه]] بر سر کار آمده باشد و در [[لزوم اطاعت]] و [[پیروی]] از [[حاکم]] [[رضایت]] و [[اختیار]] [[امت]] شرط نشده است.


[[تفتازانی]] [[متکلم]] شهیر [[اهل سنت]] می‌‌گوید: {{عربی| تنعقد الإمامة بطرق أحدها بيعة أهل الحل والعقد والثاني استخلاف الإمام و عهده والثالث القهر و الاستیلاء}}<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۳۳. قبل از تفتازانی هم دیگر نویسندگان سنی به این نظر تصریح کرده‌اند مانند اسفرائینی در کتاب الجنایات: {{عربی| وتنعقد الإمامة بالقهر و الاستیلاء، ولو كان فاسقاً أو جاهلاً أو عجیما}} ر.ک: الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج ۴، ص ۲۰.</ref>.
[[تفتازانی]] متکلم شهیر [[اهل سنت]] می‌‌گوید: {{عربی| تنعقد الإمامة بطرق أحدها بيعة أهل الحل والعقد والثاني استخلاف الإمام و عهده والثالث القهر و الاستیلاء}}<ref>ر.ک: شرح المقاصد، ج ۵، ص ۲۳۳. قبل از تفتازانی هم دیگر نویسندگان سنی به این نظر تصریح کرده‌اند مانند اسفرائینی در کتاب الجنایات: {{عربی| وتنعقد الإمامة بالقهر و الاستیلاء، ولو كان فاسقاً أو جاهلاً أو عجیما}} ر.ک: الإلهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، ج ۴، ص ۲۰.</ref>.


این شیوه در [[تعیین امام]] و زعیم [[امت اسلامی]] نزد [[پیشوایان]] [[اهل سنت]] معتبر و [[مشروع]] شمرده شده است: [[احمد حنبل]] (م ۲۴۱) می‌‌گوید: هر که بر علیه [[پیشوائی]] [[مسلمانان]] که مورد توافق شده و خلافتش پذیرفته شده باشد- از روی [[رضایت]] باشد یا با [[زور]] – [[خروج]] کند شق عصای [[مسلمانان]] کرده و با [[روایات]] رسیده از [[پیامبر]] {{صل}} [[مخالفت]] کرده پس اگر این [[خروج]] کننده بمیرد به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>اصول السنة، ص ۴۵ احمد بن حنبل شیبانی (م ۲۴۱)، و اعتقاد اهل السنة، ج ۱، ص ۱۶۸ حسن بن منصور لا کلائی، و جلاء العینین فی محاکمة الاحمدین، ص ۲۲۵ نعمان بن محمود خیرالدین الوسی.</ref> و [[ابن تیمیه حرانی]] ملاک [[امامت]] را تسلل می‌‌داند ولو [[حاکم]] فاقد شرائط و صلاحیت لازم باشد<ref>منهاج السنة، ج ۱، ص ۵۵۶.</ref>.
این شیوه در [[تعیین امام]] و زعیم [[امت اسلامی]] نزد [[پیشوایان]] [[اهل سنت]] معتبر و [[مشروع]] شمرده شده است: [[احمد حنبل]] (م ۲۴۱) می‌‌گوید: هر که بر علیه [[پیشوائی]] [[مسلمانان]] که مورد توافق شده و خلافتش پذیرفته شده باشد- از روی [[رضایت]] باشد یا با [[زور]] – [[خروج]] کند شق عصای [[مسلمانان]] کرده و با [[روایات]] رسیده از [[پیامبر]] {{صل}} [[مخالفت]] کرده پس اگر این [[خروج]] کننده بمیرد به [[مرگ جاهلی]] مرده است<ref>اصول السنة، ص ۴۵ احمد بن حنبل شیبانی (م ۲۴۱)، و اعتقاد اهل السنة، ج ۱، ص ۱۶۸ حسن بن منصور لا کلائی، و جلاء العینین فی محاکمة الاحمدین، ص ۲۲۵ نعمان بن محمود خیرالدین الوسی.</ref> و [[ابن تیمیه حرانی]] ملاک [[امامت]] را تسلل می‌‌داند ولو [[حاکم]] فاقد شرائط و صلاحیت لازم باشد<ref>منهاج السنة، ج ۱، ص ۵۵۶.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش