پرش به محتوا

ولایت تکوینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ولایت
| موضوع مرتبط = ولایت
| عنوان مدخل  = ولایت تکوینی
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[ولایت تکوینی در لغت]] - [[ولایت تکوینی در قرآن]] - [[ولایت تکوینی در حدیث]] - [[ولایت تکوینی در کلام اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[ولایت تکوینی در لغت]] - [[ولایت تکوینی در قرآن]] - [[ولایت تکوینی در حدیث]] - [[ولایت تکوینی در کلام اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
خط ۲۳: خط ۲۳:


== [[ولایت]] [[مقام امامت]] و [[ولایت]] در [[نظام تکوین]] ==
== [[ولایت]] [[مقام امامت]] و [[ولایت]] در [[نظام تکوین]] ==
ساختار [[نظام خلقت]] در عالم [[تکوین]]، بر اساس مراتب اسماء [[استوار]] گردیده است؛ یعنی چینش اسماء نسبت به ذات [[باری تعالی]]، بر اساس تقدّم و تأخّر وجودی و [[شرافت]] رتبی در [[نظام]] طولی عالم است. بنابراین، در سلسله عالم امکان و در [[نظام]] چینشی اسماء [[الهی]]، اقرب اسماء به ذات باری [[متعال]]، آن اسم کلّی است که عالَم به [[یمن]] وجود او موجود شد و [[مشیّت الهی]] در [[تدبیر]] عالم، از [[بیت]] او بر خلایق جاری گردید<ref>{{متن حدیث|إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَادِ}}.(الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ﻫ.ق)، ج۴، ص۵۷۷؛ باب زیاره قبر أبی عبدالله الحسین بن علی {{ع}}.</ref>. چنین اسمی، اعظم اسماء [[الهی]] است و هیچ اسم دیگری اقرب از او نبوده و میان او و ذات باری فاصلی نیست. لذا به لحاظ لغوی، به چنین اسمی در [[نظام تکوین]] "ولیّ‌الله" اطلاق می‌گردد. هرچند که در [[قرآن]] و کلمات [[اهل بیت]] {{عم}}، از این اسم با عناوین گوناگون دیگری از قبیل خلیفه‌الله، [[مقام]] حمل [[امانت]]، مشکات [[ولایت]] و یا [[مقام امامت]] نیز یاد شده، ولی بنابر قاعده [[عقلی]]، اوّلین اسم صادر از ذات که سایر اسماء محتاج [[خوان]] [[کرم]] او هستند، [[اسم اعظم الهی]] است که مدیر و مدبّر سایر اسماء می‌باشد و [[اراده الهی]] در تمشیت عالم، از مجرای او صادر می‌شود و در بازگشت نیز، همه امور از طریق او به ذات باری [[متعال]] باز می‌گردد. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.
ساختار [[نظام خلقت]] در عالم [[تکوین]]، بر اساس مراتب اسماء [[استوار]] گردیده است؛ یعنی چینش اسماء نسبت به ذات [[باری تعالی]]، بر اساس تقدّم و تأخّر وجودی و [[شرافت]] رتبی در [[نظام]] طولی عالم است. بنابراین، در سلسله عالم امکان و در [[نظام]] چینشی اسماء [[الهی]]، اقرب اسماء به ذات باری [[متعال]]، آن اسم کلّی است که عالَم به [[یمن]] وجود او موجود شد و [[مشیّت الهی]] در [[تدبیر]] عالم، از [[بیت]] او بر خلایق جاری گردید<ref>{{متن حدیث|إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَادِ}}.(الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ﻫ.ق)، ج۴، ص۵۷۷؛ باب زیاره قبر أبی عبدالله الحسین بن علی {{ع}}.</ref>. چنین اسمی، اعظم اسماء [[الهی]] است و هیچ اسم دیگری اقرب از او نبوده و میان او و ذات باری فاصلی نیست. لذا به لحاظ لغوی، به چنین اسمی در [[نظام تکوین]] "ولیّ‌الله" اطلاق می‌گردد. هرچند که در [[قرآن]] و کلمات [[اهل بیت]] {{عم}}، از این اسم با عناوین گوناگون دیگری از قبیل خلیفه‌الله، مقام حمل [[امانت]]، مشکات [[ولایت]] و یا [[مقام امامت]] نیز یاد شده، ولی بنابر قاعده [[عقلی]]، اوّلین اسم صادر از ذات که سایر اسماء محتاج [[خوان]] [[کرم]] او هستند، [[اسم اعظم الهی]] است که مدیر و مدبّر سایر اسماء می‌باشد و [[اراده الهی]] در تمشیت عالم، از مجرای او صادر می‌شود و در بازگشت نیز، همه امور از طریق او به ذات باری [[متعال]] باز می‌گردد. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>.


[[خداوند]] در [[قرآن]]، به جلوه‌هایی از این [[ولایت]] [[اولیاء]] خود {{عم}} در [[تکوین]] اشاره نموده است؛ چنان‌که خطاب به [[حضرت عیسی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>.
[[خداوند]] در [[قرآن]]، به جلوه‌هایی از این [[ولایت]] [[اولیاء]] خود {{عم}} در [[تکوین]] اشاره نموده است؛ چنان‌که خطاب به [[حضرت عیسی]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>.
خط ۳۸: خط ۳۸:


== [[اثبات ولایت تکوینی ائمه]] {{عم}} ==
== [[اثبات ولایت تکوینی ائمه]] {{عم}} ==
ثبوت ولایت تکوینی و [[تشریعی]] برای [[امامان معصوم]] {{عم}} از نظر [[عقلی]] مشکلی ندارد؛ زیرا چه اشکالی دارد که [[خداوند متعال]]، زمام امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[جهان]] و و [[انسان]] را در قلمرو معینی - که خود [[صلاح]] می‌داند - به افراد [[شایسته]] و لایقی مانند [[پیامبر]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} واگذار کند <ref>مراد از واگذاری، واسطه در تدبیر و تصرّف به اذن و اراده الهی است، چه این واسطه پیامبر باشد چه امام و چه فرشتگان. (ر. ک: المیزان، ج۱۶، ص۳۷۱ - ۳۷۳ و ج۲۰، ص۱۷۹ - ۱۸۴).</ref>، همچنان که به برخی [[فرشتگان]] والا [[مقام]] مقرّبش واگذار کرده و آنها به [[اذن]] و [[اراده]] [[ربوبی]] در بسیاری از امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[جهان]] و [[انسان]] [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرّف می‌نمایند<ref>قرآن [[کریم]] در یک نظر کلی از زبان [[فرشتگان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ}} «و هیچ یک از ما ([[فرشتگان]]) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد» [[سوره صافات]]، [[آیه]] ۱۶۴.
ثبوت ولایت تکوینی و [[تشریعی]] برای [[امامان معصوم]] {{عم}} از نظر [[عقلی]] مشکلی ندارد؛ زیرا چه اشکالی دارد که [[خداوند متعال]]، زمام امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[جهان]] و و [[انسان]] را در قلمرو معینی - که خود [[صلاح]] می‌داند - به افراد [[شایسته]] و لایقی مانند [[پیامبر]] و [[ائمه معصومین]] {{عم}} واگذار کند <ref>مراد از واگذاری، واسطه در تدبیر و تصرّف به اذن و اراده الهی است، چه این واسطه پیامبر باشد چه امام و چه فرشتگان. (ر. ک: المیزان، ج۱۶، ص۳۷۱ - ۳۷۳ و ج۲۰، ص۱۷۹ - ۱۸۴).</ref>، همچنان که به برخی [[فرشتگان]] والا مقام مقرّبش واگذار کرده و آنها به [[اذن]] و [[اراده]] [[ربوبی]] در بسیاری از امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] [[جهان]] و [[انسان]] [[اعمال]] [[ولایت]] و تصرّف می‌نمایند<ref>قرآن [[کریم]] در یک نظر کلی از زبان [[فرشتگان]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ}} «و هیچ یک از ما ([[فرشتگان]]) نیست مگر که جایگاهی معیّن دارد» [[سوره صافات]]، [[آیه]] ۱۶۴.


برخی از این [[مسئولیت‌ها]] و مأموریت‌های برخی [[فرشتگان]] به این شرح است:
برخی از این [[مسئولیت‌ها]] و مأموریت‌های برخی [[فرشتگان]] به این شرح است:
خط ۸۹: خط ۸۹:
[[ولایت تشریعی]]، یعنی [[خداوند]] - افزون بر [[قانون‌گذار]] بودنش - در امور [[مردم]] و [[شئون]] آنان دست می‌برد و [[حق حاکمیت]] بر مردم در اصل، از آنِ اوست و چنین [[ولایت]] و اولویتی را به پیامبرش{{صل}} وامی‌گذارد و او نیز در طول [[ولایت الهی]]، چنین [[ولایتی]] دارد؛
[[ولایت تشریعی]]، یعنی [[خداوند]] - افزون بر [[قانون‌گذار]] بودنش - در امور [[مردم]] و [[شئون]] آنان دست می‌برد و [[حق حاکمیت]] بر مردم در اصل، از آنِ اوست و چنین [[ولایت]] و اولویتی را به پیامبرش{{صل}} وامی‌گذارد و او نیز در طول [[ولایت الهی]]، چنین [[ولایتی]] دارد؛
یعنی ولایت آن حضرت همان ولایت خداوندی و شعاعی از آن به شمار می‌رود. از این رو، [[اداره امور جامعه]] و [[برپایی حکومت]] و [[اختیار]] [[جنگ]] و [[صلح]] و دیگر [[مقدرات]] [[جامعه]]، به دست [[پیامبر]]{{صل}} و در اختیار اوست و او بر اساس [[مصالح جامعه]]، بر مردم [[حکم]] می‌راند.
یعنی ولایت آن حضرت همان ولایت خداوندی و شعاعی از آن به شمار می‌رود. از این رو، [[اداره امور جامعه]] و [[برپایی حکومت]] و [[اختیار]] [[جنگ]] و [[صلح]] و دیگر [[مقدرات]] [[جامعه]]، به دست [[پیامبر]]{{صل}} و در اختیار اوست و او بر اساس [[مصالح جامعه]]، بر مردم [[حکم]] می‌راند.
همین ولایت در قالب امانتی [[الهی]]، پس از پیامبر{{صل}} به [[کامل‌ترین]] و [[شایسته‌ترین]] [[انسان‌ها]] می‌رسد که در [[مقام]] [[منیع]] [[عصمت]] جای گرفته‌اند و هریک از آنان، در [[زمان]] خویش، [[راهبری مردم]] را به سوی غایات و اهداف بلند [[انسانی]] بر عهده دارد.
همین ولایت در قالب امانتی [[الهی]]، پس از پیامبر{{صل}} به [[کامل‌ترین]] و [[شایسته‌ترین]] [[انسان‌ها]] می‌رسد که در مقام [[منیع]] [[عصمت]] جای گرفته‌اند و هریک از آنان، در [[زمان]] خویش، [[راهبری مردم]] را به سوی غایات و اهداف بلند [[انسانی]] بر عهده دارد.
بر پایه [[اجماع]] [[مفسران]] و نقل [[محدثان]]، علی{{ع}} در [[رکوع]]، [[انگشتر]] خود را به [[سائل]] داد و این [[آیه]] در [[شأن]] وی نازل شد. با توجه به این واقعه و دیگر قرینه‌ها، لفظ مشترک «ولی» در این آیه به معنای [[سرپرستی]] و [[ولایت عام]] [[امت]] به کار رفته و بر [[ولایت کلی]] الهی دلالت می‌کند و از دید [[تکوینی]] و [[تشریعی]]، با [[جعل الهی]] برای [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] پس از آن حضرت اثبات‌پذیر است.<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۰۲.</ref>
بر پایه [[اجماع]] [[مفسران]] و نقل [[محدثان]]، علی{{ع}} در [[رکوع]]، [[انگشتر]] خود را به [[سائل]] داد و این [[آیه]] در [[شأن]] وی نازل شد. با توجه به این واقعه و دیگر قرینه‌ها، لفظ مشترک «ولی» در این آیه به معنای [[سرپرستی]] و [[ولایت عام]] [[امت]] به کار رفته و بر [[ولایت کلی]] الهی دلالت می‌کند و از دید [[تکوینی]] و [[تشریعی]]، با [[جعل الهی]] برای [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امامان معصوم]] پس از آن حضرت اثبات‌پذیر است.<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۰۲.</ref>


۱۱۷٬۶۱۰

ویرایش