مرجعیت دینی اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
'''مرجعیت دینی اهل بیت {{ع}}''' به معنای محل رجوع بودن ایشان در [[امور دینی]] است. از آنجا که [[دین اسلام]] آخرین و کاملترین [[ادیان]] است و با توجه به اینکه در زمان حیات [[پیامبر]] {{صل}}، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[احکام اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند. براساس ادلۀ عقلی و [[نقلی]]، این [[شأن]] برای [[اهل بیت]] {{ع}} ثابت شده است. | '''مرجعیت دینی اهل بیت {{ع}}''' به معنای محل رجوع بودن ایشان در [[امور دینی]] است. از آنجا که [[دین اسلام]] آخرین و کاملترین [[ادیان]] است و با توجه به اینکه در زمان حیات [[پیامبر]] {{صل}}، امکان بیان تمام احکام وجود نداشت، لذا بعد از ایشان باید [[مرجع]] و راهنمای [[معصوم]] وجود داشته باشد تا [[احکام اسلامی]] را برای [[مردم]] بیان کرده و آنان را [[هدایت]] کند. براساس ادلۀ عقلی و [[نقلی]]، این [[شأن]] برای [[اهل بیت]] {{ع}} ثابت شده است. | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
[[مرجعیت]] در لغت به معنای محل رجوع بودن است. افراد هر [[جامعه]] با توجه به تخصصهایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. [[پیامبران]] نیز با توجه به ارتباطشان با [[عالم غیب]] از [[طریق وحی]]، محل رجوع دیگران در [[امور دینی]] هستند. که از آن به [[مرجعیت دینی]] تعبیر میشود و گفته ایشان در [[ابلاغ]] و [[تبیین آموزههای دینی]] [[حجت]] بر دیگران است. و بعد از ایشان به [[دلیل]] [[جلوگیری از انحراف در دین]] و آموزههای آن کسانی که همچون [[پیامبران]]، [[معصوم]] بوده و همچنان ارتباطشان با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، برقرار است میتوانند عهده دار این مسؤولیت باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳.</ref>. | [[مرجعیت]] در لغت به معنای محل رجوع بودن است. افراد هر [[جامعه]] با توجه به تخصصهایی که دارند محل رجوع دیگران بوده و گفته ایشان در آن امور مورد قبول همگان است. [[پیامبران]] نیز با توجه به ارتباطشان با [[عالم غیب]] از [[طریق وحی]]، محل رجوع دیگران در [[امور دینی]] هستند. که از آن به [[مرجعیت دینی]] تعبیر میشود و گفته ایشان در [[ابلاغ]] و [[تبیین آموزههای دینی]] [[حجت]] بر دیگران است. و بعد از ایشان به [[دلیل]] [[جلوگیری از انحراف در دین]] و آموزههای آن کسانی که همچون [[پیامبران]]، [[معصوم]] بوده و همچنان ارتباطشان با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، برقرار است میتوانند عهده دار این مسؤولیت باشند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]]؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]، ص۱۳.</ref>. | ||
به عبارت دیگر یکی از | به عبارت دیگر یکی از مناصب مهم و آسمانی [[پیامبر]] {{صل}} [[تبیین آموزههای دینی]] است که به [[دلیل]] ارتباط ایشان با [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفاسیر]] وی از [[آموزههای دین]] به منزلۀ [[حجت الهی]] برای [[مسلمانان]] تلقی شده و همه باید قلباً و عملاً [[مطیع]] و ملتزم به آن شوند؛ در اصطلاح [[تبیین]] چنین [[آموزههای دینی]] را به عنوان "[[مرجعیت]] علمی و [[دینی]]" یاد میکنند<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲. </ref>. | ||
== [[ضرورت]] [[مرجعیت دینی]] == | == [[ضرورت]] [[مرجعیت دینی]] == | ||
[[دین]] یعنی راه و رسم [[زندگی]] که [[مؤمن]] و [[کافر]] همه دارای [[دین]] هستند چراکه هیچ کس از داشتن راه و روشی برای رسیدن به [[هدف]] خویش بی نیاز نیست و از آنجایی که سازنده، کاملترین [[شناخت]] را نسبت به شیء ساخته شده دارد، فقط اوست که میتواند برنامه ای بی نقص را برای آن تهیه کند و در مورد [[انسان]] [[خداوند]] که [[خالق]] اوست برنامه ای ارائه داده که از آن به [[دین]] تعبیر میشود و چون ارتباط مستقیم میان [[خداوند]] با [[انسانها]] امکانپذیر نیست این [[دستورات]] در قالب [[کتاب آسمانی]] توسط [[پیامبران]] برای [[انسان]] فرستاده شده است و ایشان را به محتویات کتاب [[آگاه]] ساخته تا آن را به [[انسانها]] [[ابلاغ]] کند و بعد از ایشان نیز از روی [[لطف]] این کار را به [[جانشینان]] آنها که همچون خودشان [[معصوم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر]] | [[دین]] یعنی راه و رسم [[زندگی]] که [[مؤمن]] و [[کافر]] همه دارای [[دین]] هستند چراکه هیچ کس از داشتن راه و روشی برای رسیدن به [[هدف]] خویش بی نیاز نیست و از آنجایی که سازنده، کاملترین [[شناخت]] را نسبت به شیء ساخته شده دارد، فقط اوست که میتواند برنامه ای بی نقص را برای آن تهیه کند و در مورد [[انسان]] [[خداوند]] که [[خالق]] اوست برنامه ای ارائه داده که از آن به [[دین]] تعبیر میشود و چون ارتباط مستقیم میان [[خداوند]] با [[انسانها]] امکانپذیر نیست این [[دستورات]] در قالب [[کتاب آسمانی]] توسط [[پیامبران]] برای [[انسان]] فرستاده شده است و ایشان را به محتویات کتاب [[آگاه]] ساخته تا آن را به [[انسانها]] [[ابلاغ]] کند و بعد از ایشان نیز از روی [[لطف]] این کار را به [[جانشینان]] آنها که همچون خودشان [[معصوم]] و [[آگاه]] به [[تفسیر]] کتاب الهی هستند سپرده است. لذا [[خلقت]] با [[پیامبر]] آغاز و با [[خلیفه]] وی پایان میپذیرد، تا [[انسان]] در هیچ برهه ای از زمان بدون کتاب و مُبیّن آن نباشد<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۱۸.</ref>. | ||
به بیانی دیگر [[پیروی]] صحیح از چیزی یا کسی به عنوان "[[مرجع]]" عبارت است از [[پیروی]] ناقص از کامل ([[جاهل]] از عالم) که در آیۀ {{متن قرآن|أَ فَمَن يهَْدِى إِلىَ الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يهَِدِّى إِلَّا أَن يهُْدَى}}<ref>«آيا آنكه به حقّ رهنمون مى گردد سزاوارتر است كه پيروى شود يا آنكه راه نمى يابد»؛ سورۀ یونس، آیۀ ۳۵. </ref> به آن اشاره شده است و باید دانست شرط [[بینیازی]] [[انسان]] از [[هدایت]] دیگران این است که از [[هدایت]] ویژۀ [[خداوند]] برخوردار باشد. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، | به بیانی دیگر [[پیروی]] صحیح از چیزی یا کسی به عنوان "[[مرجع]]" عبارت است از [[پیروی]] ناقص از کامل ([[جاهل]] از عالم) که در آیۀ {{متن قرآن|أَ فَمَن يهَْدِى إِلىَ الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لَّا يهَِدِّى إِلَّا أَن يهُْدَى}}<ref>«آيا آنكه به حقّ رهنمون مى گردد سزاوارتر است كه پيروى شود يا آنكه راه نمى يابد»؛ سورۀ یونس، آیۀ ۳۵. </ref> به آن اشاره شده است و باید دانست شرط [[بینیازی]] [[انسان]] از [[هدایت]] دیگران این است که از [[هدایت]] ویژۀ [[خداوند]] برخوردار باشد. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، استدلال عقلی نیز بر [[ضرورت]] مرجعیّت و [[لزوم]] استمرار مرجعیّتی مصون از [[خطا]] دلالت دارد: یک [[جامعه]] [[نیازمند]] مرجعیّتی پیدرپی و مصون از خطاست. از جمله [[دلایل]] [[نیازمندی]] جامعۀ دینی به مرجعیّت، این است که مردم در شناخت، شناساندن و [[اجرای دین]]، از [[خطا]] مصون نیستند. بنابراین اگر مرجع نیز از [[خطا]] و [[لغزش]] مصون نباشد، به [[مرجع]] دیگری نیاز است و اگر او نیز مصون نباشد، باز هم مرجع دیگری نیاز است و لازمۀ آن [[تسلسل]] بوده که [[باطل]] است<ref>برای آگاهی بیشتر، ر.ک: ربـّانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی و خواجه نصیرالدین طوسی، کـشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، شرح: جمال الدین علاّمه حلّی.</ref>. روش و سیرۀ عقلا نیز از گذشته، بر این بوده که برای یافتن پاسخ پرسشهای خویش، همواره به متخصصان و خبرگان در همان دانش و حرفه مراجعه میکردهاند<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، ص ۱۳ ـ ۱۵.</ref>. | ||
== [[مرجعیت دینی]] [[امامان]] از دیدگاه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] == | == [[مرجعیت دینی]] [[امامان]] از دیدگاه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] == | ||
# [[شیعه]]: شیعه [[معتقد]] است همانگونه که [[پیامبر]] [[معارف دینی]] را از منبعی [[خطاناپذیر]] گرفته و در [[اختیار]] [[مردم]] میگذاشت، بعد از او افرادی خاص دارای همین [[منزلت]] و منصبند و به [[دلیل عصمت]] و ارتباط [[ائمه]] با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفسیر]] آنان از [[آموزههای دینی]] مانند [[پیامبر]]، [[حجت الهی]] خواهد بود. در مدت زمان [[پیامبری]] [[نبی]] مکرم، چنین ظرفیتی نبود که همه [[احکام]] برای [[مردم]] بیان شود و امکان هم ندارد که چنین [[دینی]]، ناقص بیان شده باشد، لذاست که نیاز به امام روشن است. [[انتصاب]] [[امامان معصوم]] بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به این [[دلیل]] است که با وجود حضرت احتمال [[تفسیر]] ناصواب از [[دین]] در حد صفر بود، امّا بعد از رحلت ایشان، احتمال ارائۀ قرائتهای متنوع و ناصواب از [[دین]] زیاد بود و با [[رسوخ]] [[تفاسیر]] و [[بدعت]] و تحریفهای ناصواب در آخرین کتاب و شریعت آسمانی، اصالت و اعتبار آن مخدوش میشد، از اینرو | # [[شیعه]]: شیعه [[معتقد]] است همانگونه که [[پیامبر]] [[معارف دینی]] را از منبعی [[خطاناپذیر]] گرفته و در [[اختیار]] [[مردم]] میگذاشت، بعد از او افرادی خاص دارای همین [[منزلت]] و منصبند و به [[دلیل عصمت]] و ارتباط [[ائمه]] با [[عالم غیب]] از طریق [[الهام]] و نه [[وحی]]، [[تبیین]] و [[تفسیر]] آنان از [[آموزههای دینی]] مانند [[پیامبر]]، [[حجت الهی]] خواهد بود. در مدت زمان [[پیامبری]] [[نبی]] مکرم، چنین ظرفیتی نبود که همه [[احکام]] برای [[مردم]] بیان شود و امکان هم ندارد که چنین [[دینی]]، ناقص بیان شده باشد، لذاست که نیاز به امام روشن است. [[انتصاب]] [[امامان معصوم]] بعد از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به این [[دلیل]] است که با وجود حضرت احتمال [[تفسیر]] ناصواب از [[دین]] در حد صفر بود، امّا بعد از رحلت ایشان، احتمال ارائۀ قرائتهای متنوع و ناصواب از [[دین]] زیاد بود و با [[رسوخ]] [[تفاسیر]] و [[بدعت]] و تحریفهای ناصواب در آخرین کتاب و شریعت آسمانی، اصالت و اعتبار آن مخدوش میشد، از اینرو تعیین یک [[مرجع]] علمی معتبر و [[معصومانه]] که دارای [[حجت]] باشد امری ضروری به نظر میرسید، در واقع میتوان گفت نبودن حجیت بعد از [[پیامبر]] {{صل}} به منزلۀ نابودی [[هدف بعثت]] یعنی [[هدایت]] [[انسان]] هاست، چنانکه [[ابوبصیر]] [[نقل]] میکند شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: به چه [[دلیل]] [[خداوند]] [[پیامبران]] و [[رسولان]] را به سوی [[مردم]] فرستاده است؟ [[امام]] فرمودند: «به این [[دلیل]] که [[مردم]] حجتی بر [[خداوند]] نداشته باشند و نگویند که [[بشیر]] و نذیری به سوی ما فرستاده نشده است»<ref>{{متن حدیث|أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لِأَیِّ شَیْءٍ بَعَثَ اللَّهُ الْأَنْبِیَاءَ وَ الرُّسُلَ إِلَی النَّاسِ فَقَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ مِنْ بَعْدِ الرُّسُلِ وَ لِئَلَّا یَقُولُوا ما جاءَنا مِنْ بَشِیرٍ وَ لا نَذِیرٍ}}؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۰ و ۱۲۱. </ref>. در [[روایت]] دیگری [[امام باقر]] {{ع}} دربارۀ نقش [[هدایتی]] [[امام]] و [[حجت خدا]] در روی [[زمین]] از دوران [[حضرت آدم]] فرمودند: «به [[خدا]] [[سوگند]]، [[زمین]] از زمانی که [[خداوند]]، [[جان]] [[آدم]] را گرفت، رها نشده است؛ مگر آنکه در آن، امامی بوده که [[مردم]] به وسیله او به سوی [[خدا]] [[هدایت]] میشدند و او [[حجت خدا]] بر [[مردم]] است»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ مَا تَرَکَ اللَّهُ أَرْضاً مُنْذُ قَبَضَ آدَمَ {{ع}}إِلَّا وَ فِیهَا إِمَامٌ یُهْتَدَی بِهِ إِلَی اللَّهِ وَ هُوَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ لَا تَبْقَی الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَی عِبَادِهِ}}؛ بصائر الدرجات، ص۴۸۵؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۷۸ و ۱۷۹.</ref>. | ||
# [[اهل سنت]]: [[اهل سنت]] معتقدند [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همۀ آنچه را که برای [[سعادت بشر]] لازم بود را بیان کردند و با | # [[اهل سنت]]: [[اهل سنت]] معتقدند [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همۀ آنچه را که برای [[سعادت بشر]] لازم بود را بیان کردند و با رحلت او بیان واقعی [[احکام]] به دور از از هرگونه [[خطا]] و اشتباهی به پایان رسید و به تدریج این [[اندیشه]] که صحابۀ [[پیامبر]] در [[تفسیر دین]] از صلاحیت بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند، قوت گرفت، تا جایی که این افراد تمام تلاششان را برای از بین بردن موقعیت [[اجتماعی]] [[ائمه]] به کار گرفتند و روز به روز بر [[احترام]] [[صحابه]] میافزودند و [[مردم]] را در فراگرفتن [[حدیث]] از آنها [[تشویق]] میکردند. البته [[صحابه]] در شعاع کلمه {{عربی|حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّه}} خود را از هر کتاب [[علمی]] مستغنی میدانستند، ولی نبود [[روح]] تحقیق در عامۀ [[صحابه]] و منع کردن از نشر [[روایات]] صحیح سبب شد [[احادیث]] مجعول یا [[ضعیف]]، داخل [[معارف اسلامی]] گردید و بخش قابل توجهی از احادیث صحیح به فراموشی سپرده شد؛ بنابراین [[صحابه]] به هیچ عنوان نمیتوانستند [[مرجعیت دینی]] [[مسلمین]] در زمان غیبت پیامبر {{صل}} را عهده دار شوند، چراکه نداشتن [[عصمت]] و صرفا همزمانی این افراد با [[پیامبر]] {{صل}} نمیتواند مبنای صلاحیت [[علمی]] و [[اخلاقی]] برای [[مرجعیت]] [[صحابه]] باشد<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی ج۲]]، ص۹۱ ـ ۹۵؛ [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]؛ [[امیر دیوانی|دیوانی، امیر]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی ج۲]]، ص۹۱ ـ ۹۵؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص ۴۲؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>. | ||
== دلایل مرجعیت دینی اهل بیت == | == دلایل مرجعیت دینی اهل بیت == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۶: | ||
# '''[[دلیل عقلی]] ([[تبیین معارف]])''': از طرفی در مدت زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} نقش [[رسالت]] و [[پیامبری]] را عهده دار بود، این ظرفیت وجود نداشت که همۀ [[احکام]] برای [[مردم]] بیان شود؛ از طرفی دیگر ممکن نیست چنین [[دینی]] ناقص بیان شود، لذا نیاز به یک [[راهنما]] و [[مرجع]] [[دینی]] در [[جامعه]] کاملا [[احساس]] میشد و با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] در مییابیم خلأ این [[مرجعیت]] تنها به واسطۀ [[ائمه]] پرمیشود، چراکه [[اهلبیت]] تمام [[علوم]] و [[معارف اسلامی]] را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (باواسطه یا بدون واسطه) گرفته و بدون هیچ کم و کاست و [[خطا]] و اشتباهی به [[مردم]] و [[جامعۀ اسلامی]] [[ابلاغ]] نموده و [[تبیین]] و [[تفسیر]] آن را به عهده دارند<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص ۵۴؛ همان، ص ۹۳ ـ ۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی ج۲]]، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | # '''[[دلیل عقلی]] ([[تبیین معارف]])''': از طرفی در مدت زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} نقش [[رسالت]] و [[پیامبری]] را عهده دار بود، این ظرفیت وجود نداشت که همۀ [[احکام]] برای [[مردم]] بیان شود؛ از طرفی دیگر ممکن نیست چنین [[دینی]] ناقص بیان شود، لذا نیاز به یک [[راهنما]] و [[مرجع]] [[دینی]] در [[جامعه]] کاملا [[احساس]] میشد و با توجه به [[آیات]] و [[روایات]] در مییابیم خلأ این [[مرجعیت]] تنها به واسطۀ [[ائمه]] پرمیشود، چراکه [[اهلبیت]] تمام [[علوم]] و [[معارف اسلامی]] را از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (باواسطه یا بدون واسطه) گرفته و بدون هیچ کم و کاست و [[خطا]] و اشتباهی به [[مردم]] و [[جامعۀ اسلامی]] [[ابلاغ]] نموده و [[تبیین]] و [[تفسیر]] آن را به عهده دارند<ref>مطهری، مرتضی، امامت و رهبری، ص ۵۴؛ همان، ص ۹۳ ـ ۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی ج۲]]، ص۱۰۱ ـ ۱۰۴؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | ||
# '''دلایل قرآنی''': آیاتی از [[قرآن کریم]] دلالت بر [[مرجعیت دینی ائمه]] {{ع}} بعد از [[رسول اکرم]] {{صل}} دارند؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: [[آیه تطهیر]] <ref>سورۀ احزاب، آیۀ 33. </ref>؛ [[آیه اولی الامر]]<ref>سورۀ نساء، آیۀ 59.</ref>؛ [[آیه اهل الذکر]] <ref>سورۀ نحل، آیۀ ۴۳.</ref>؛ [[آیه صادقین]] <ref>سورۀ توبه، آیۀ 19.</ref>؛ [[آیه ثم اهتدی]]<ref>سورۀ طه، آیۀ 82.</ref>؛ [[آیه مباهله]] <ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 61.</ref> و [[آیات]] دیگری مانند: [[آیۀ علم الکتاب]]<ref>سورۀ رعد، آیۀ ۴۳.</ref>؛ [[آیۀ اعتصام]]<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۰۳.</ref>؛ [[آیۀ مس کتاب]]<ref>سورۀ واقعه، آیۀ ۷۷ ـ ۷۹. </ref>؛ [[آیۀ اوتوالعلم]]<ref>سورۀ عنکبوت، آیۀ ۴۹</ref> و [[آیۀ اصطفاء]]<ref>سورۀ فاطر، آیۀ ۳۱ ـ ۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | # '''دلایل قرآنی''': آیاتی از [[قرآن کریم]] دلالت بر [[مرجعیت دینی ائمه]] {{ع}} بعد از [[رسول اکرم]] {{صل}} دارند؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: [[آیه تطهیر]] <ref>سورۀ احزاب، آیۀ 33. </ref>؛ [[آیه اولی الامر]]<ref>سورۀ نساء، آیۀ 59.</ref>؛ [[آیه اهل الذکر]] <ref>سورۀ نحل، آیۀ ۴۳.</ref>؛ [[آیه صادقین]] <ref>سورۀ توبه، آیۀ 19.</ref>؛ [[آیه ثم اهتدی]]<ref>سورۀ طه، آیۀ 82.</ref>؛ [[آیه مباهله]] <ref>سورۀ آل عمران، آیۀ 61.</ref> و [[آیات]] دیگری مانند: [[آیۀ علم الکتاب]]<ref>سورۀ رعد، آیۀ ۴۳.</ref>؛ [[آیۀ اعتصام]]<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۰۳.</ref>؛ [[آیۀ مس کتاب]]<ref>سورۀ واقعه، آیۀ ۷۷ ـ ۷۹. </ref>؛ [[آیۀ اوتوالعلم]]<ref>سورۀ عنکبوت، آیۀ ۴۹</ref> و [[آیۀ اصطفاء]]<ref>سورۀ فاطر، آیۀ ۳۱ ـ ۳۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]، [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]].</ref> | ||
# '''دلایل روایی''': برخی از [[روایات]] هم بر مرجعیت دینی اهل بیت {{ع}} دلالت دارند مانند: [[حدیث ثقلین]]<ref>کمال الدین، ج۱، ص ۲۳۴؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱، ص ۱۸۵ و ۱۸۶</ref>؛ [[حدیث سفینه]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۲،ص ۳۴۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۳۰۶؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۳.</ref>؛ [[حدیث منزلت]]<ref>کافی، ج۸، ص۱۰۷. </ref> و [[حدیث امان]] <ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۹؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱۲، ص ۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]؛ [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | # '''دلایل روایی''': برخی از [[روایات]] هم بر مرجعیت دینی اهل بیت {{ع}} دلالت دارند مانند: [[حدیث ثقلین]]<ref>کمال الدین، ج۱، ص ۲۳۴؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱، ص ۱۸۵ و ۱۸۶</ref>؛ [[حدیث سفینه]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۲،ص ۳۴۳؛ طبرانی، المعجم الأوسط، ج ۵، ص ۳۰۶؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج ۱، ص ۳۷۳.</ref>؛ [[حدیث منزلت]]<ref>کافی، ج۸، ص۱۰۷. </ref> و [[حدیث امان]] <ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۱۴۹؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج ۱۲، ص ۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات (کتاب)|مرجعیت دینی اهل بیت و پاسخ به شبهات]]؛ [[محسن رفیعی]]، [[معصومه شریفی]]، [[مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت (مقاله)|مبانی مرجعیت علمی اهل بیت رسول خدا از دیدگاه اهل سنت]]، [[اندیشه تقریب (نشریه)|فصلنامه اندیشه تقریب]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | ||
# '''واقعیات [[تاریخی]]''': بعد از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} همان کسانی که [[جانشین]] آن حضرت را از صحنه [[خلافت]] و [[سیاست]] کنار گذاشته بودند در [[مشکلات]] [[علمی]] و [[اعتقادی]] و [[سیاسی]] به ایشان پناه آورده و پاسخ خود را دریافت میکردند، این ادعا چنان روشن است که جایی را برای [[انکار]] باقی نگذاشته است، تا آنجا که میگویند: [[عمر بن خطاب]] در بیست و سه مسأله به [[علی]] {{ع}} رجوع کرد<ref>ابن شهرآشوب، محمد، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۹؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج ۱، باب ۱۴، ح، ص ۲۲۷؛ امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، ج ۳، ص ۹۷.</ref> و هر بار اظهار میداشت {{عربی|لولا علی لهلک عمر}}، یعنی اگر [[علی]] {{ع}} نبود [[عمر]] هلاک میشد. همین روش در میان [[امامان]] ادامه داشت تا جایی که [[ابوحنیفه]]، یکی از | # '''واقعیات [[تاریخی]]''': بعد از [[رحلت پیامبر اسلام]] {{صل}} همان کسانی که [[جانشین]] آن حضرت را از صحنه [[خلافت]] و [[سیاست]] کنار گذاشته بودند در [[مشکلات]] [[علمی]] و [[اعتقادی]] و [[سیاسی]] به ایشان پناه آورده و پاسخ خود را دریافت میکردند، این ادعا چنان روشن است که جایی را برای [[انکار]] باقی نگذاشته است، تا آنجا که میگویند: [[عمر بن خطاب]] در بیست و سه مسأله به [[علی]] {{ع}} رجوع کرد<ref>ابن شهرآشوب، محمد، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۹؛ القندوزی الحنفی، سلیمان بن الشیخ ابراهیم الحسینی البلخی، ینابیع المودة، ج ۱، باب ۱۴، ح، ص ۲۲۷؛ امینی، شیخ عبدالحسین، الغدیر، ج ۳، ص ۹۷.</ref> و هر بار اظهار میداشت {{عربی|لولا علی لهلک عمر}}، یعنی اگر [[علی]] {{ع}} نبود [[عمر]] هلاک میشد. همین روش در میان [[امامان]] ادامه داشت تا جایی که [[ابوحنیفه]]، یکی از امامان [[اهل سنت]] میگوید: «اگر آن دو سال شاگردی در خدمت [[امام صادق]] {{ع}} نبود من هلاک میشدم»<ref>مختصر التحفه الاثنی عشریه، محمود الآلوسی، ص ۸؛ الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، تلخیص الشافی، ج ۱، ص ۲۱۰؛ سبحانی، جعفر، الاعتصام بالکتاب والسنة، ص ۳۴۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سیدمحمد جعفر]]، [[مرجعیت علمی امامان (مقاله)|مرجعیت علمی امامان]]، [[صراط (نشریه)|فصلنامه صراط]].</ref> | ||
== ساحتهای [[مرجعیت]] [[دینی]] == | == ساحتهای [[مرجعیت]] [[دینی]] == | ||
خط ۳۸: | خط ۳۵: | ||
==== مرجعیت اخلاقی ==== | ==== مرجعیت اخلاقی ==== | ||
{{اصلی|مرجعیت اخلاقی}} | {{اصلی|مرجعیت اخلاقی}} | ||
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که | [[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[اخلاقی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[اخلاقی]] ایشان پرداختهاند. برای نمونه کتابهایی مانند: الزهد، [[ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (کتاب)| ثواب الاعمال و عقاب الاعمال]] الاعمال، الخصال و [[مکارم الاخلاق]] به طور عمده دربردارندۀ [[روایات]] [[اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ ـ ۲۳۵.</ref>. | ||
=== دوم: مرجعیت علمی === | === دوم: مرجعیت علمی === | ||
خط ۵۱: | خط ۴۸: | ||
==== مرجعیت فقهی ==== | ==== مرجعیت فقهی ==== | ||
{{اصلی|مرجعیت فقهی معصوم}} | {{اصلی|مرجعیت فقهی معصوم}} | ||
[[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[فقهی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[فقهی]] [[امامان معصوم]] پرداختهاند. برای نمونه کتابهایی همچون | [[ائمه]] {{ع}} در حوزۀ [[فقهی]] [[مرجع]] [[امت اسلامی]] اند، به طوری که محدثین به صورت ویژه به ضبط [[روایات]] [[فقهی]] [[امامان معصوم]] پرداختهاند. برای نمونه کتابهایی همچون فروع کافی، من لا یحضره الفقیه، [[تهذیب]] و [[استبصار]] همگی درباره [[روایات]] [[فقهی]] است. افزون بر آن، [[ائمۀ اطهار]] نیز گاه به نقش خود در این بُعد تأکید کردهاند. برای نمونه، در روایات متعددی از پاسخگویی [[امام]] نسبت به [[حلال و حرام]] [[مردم]] [[سخن]] گفته شده است، چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «همیشه [[زمین]] به گونهای است که برای [[خداوند]] در آن حجتی است که [[حلال و حرام]] را به [[مردم]] میشناسانند و آنان را به سوی [[خدا]] [[دعوت]] میکنند»<ref>{{متن حدیث|مَا زَالَتِ الْأَرْضُ إِلَّا وَ لِلَّهِ فِیهَا حُجَّةٌ یَعْرِفُ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ وَ یَدْعُو النَّاسَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ}}؛ الغیبة نعمانی، ص۱۳۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص ۲۲۲ تا ۲۳۵.</ref> | ||
=== سوم: مرجعیت قضایی === | === سوم: مرجعیت قضایی === |