←دین بودایی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
مزدک در اوایل دوران [[پادشاهی]] کواذ (قباد) [[پدر]] انوشیروان ساسانی [[ظهور]] کرد. گفتهاند که او در اصل یک مانوی [[مذهب]] به نام بوندوس بود که [[تفسیری]] جدید از مانویت و زرتشتی گری را ارایه کرد. [[تعالیم]] او را مبتنی بر اشتراک در [[اموال]]، [[اباحه گری]] و [[نفی سلطه]] اشراف دانستهاند و آنها را بازتابی از دوران [[محنت]] آلود تودههای [[مردم]] پس از [[شکست]] سنگین [[ایران]] از هیاطله، گفتهاند. قباد ساسانی در تلاش برای در هم شکستن قدرت فائقه اشراف بر دربار، به مزدک میدان داد اما در دوران انوشیروان، تیغ در میان مزدکیان نهاده شد و [[جنبش]] اینان با [[سرکوب]] خونباری مواجه گشت. با این اوصاف، [[افکار]] مزدکی از میان نرفتند و شواهدی در دست است که نشانگر حضور مزدکیان در ایران، آن هم تا قرنها پس از [[اسلام]]، و به ویژه در نواحی شمال [[شرق]] خراسان است. در واقع، طی [[قرن چهارم هجری]]، [[پیروان]] این [[فرقه]] هنوز در نزدیکی [[ری]] و در آغاز [[قرن ششم هجری]] نیز در نواحی شرقی خراسان و در حومه بخارا میزیستند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۸.</ref> | مزدک در اوایل دوران [[پادشاهی]] کواذ (قباد) [[پدر]] انوشیروان ساسانی [[ظهور]] کرد. گفتهاند که او در اصل یک مانوی [[مذهب]] به نام بوندوس بود که [[تفسیری]] جدید از مانویت و زرتشتی گری را ارایه کرد. [[تعالیم]] او را مبتنی بر اشتراک در [[اموال]]، [[اباحه گری]] و [[نفی سلطه]] اشراف دانستهاند و آنها را بازتابی از دوران [[محنت]] آلود تودههای [[مردم]] پس از [[شکست]] سنگین [[ایران]] از هیاطله، گفتهاند. قباد ساسانی در تلاش برای در هم شکستن قدرت فائقه اشراف بر دربار، به مزدک میدان داد اما در دوران انوشیروان، تیغ در میان مزدکیان نهاده شد و [[جنبش]] اینان با [[سرکوب]] خونباری مواجه گشت. با این اوصاف، [[افکار]] مزدکی از میان نرفتند و شواهدی در دست است که نشانگر حضور مزدکیان در ایران، آن هم تا قرنها پس از [[اسلام]]، و به ویژه در نواحی شمال [[شرق]] خراسان است. در واقع، طی [[قرن چهارم هجری]]، [[پیروان]] این [[فرقه]] هنوز در نزدیکی [[ری]] و در آغاز [[قرن ششم هجری]] نیز در نواحی شرقی خراسان و در حومه بخارا میزیستند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۸.</ref> | ||
== | == دین بودایی == | ||
شرق و شمال شرق ایران از دوران ساسانیان در معرض توسعه [[روز]] افزون | شرق و شمال شرق ایران از دوران ساسانیان در معرض توسعه [[روز]] افزون بودیسم بود. در واقع مقارن اسلام، دین بودایی افغانستان را [[فتح]] کرده بود (بتهای عظیم بودا در بامیان که تا چندی پیش برپا بود) و با سرعت به درون [[سرزمین]] [[ایران]] [[رسوخ]] میکرد. دوام دین بودایی در این نواحی تا دیر زمانی پس از استیلای [[اسلام]] طول کشید. در بخارا، اهالی [[شهر]]، چهار مرتبه از اسلام برگشته و مجددا [[بودایی]] شدند. در بلخ یکی از مهمترین معبدهای بودایی موسوم به نوبهار تحت تولیت [[خاندان]] برامکه و مورد [[احترام]] [[مردمان]] و حتی [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بود. به هر صورت، دین بودایی به هنگام [[مسافرت]] [[امام رضا]] {{ع}}، در سر آغاز [[قرن سوم هجری]]، همچنان نقش آفرینی میکرده و اندیشههای خاص آن، در باورهای مردمان بیتأثیر نبوده است. شاهدی که بر این مدعا میتوان آورد، پرسشهایی است که در [[مرو]] از امام رضا {{ع}} راجع به [[صحت]] یا سقم [[تناسخ]] میشده است.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۹.</ref> | ||
== ادیان ابتدایی == | == ادیان ابتدایی == |