بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
رَجعت یا یوم الکرّه<ref>بحار الأنوار؛ ج ۷، ص ۶۱.</ref> به معنای بازگشت است<ref>الکنی و الالقاب؛ ج ۲، ص ۴۵۰.</ref>.<ref>[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/thesaurus1.php?term_code1=66903 پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی]</ref>، یعنی برگشتن به جایی که پیشتر در آنجا بوده است<ref>[ | رَجعت یا یوم الکرّه<ref>بحار الأنوار؛ ج ۷، ص ۶۱.</ref> به معنای بازگشت است<ref>الکنی و الالقاب؛ ج ۲، ص ۴۵۰.</ref>.<ref>[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/thesaurus1.php?term_code1=66903 پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی]</ref>، یعنی برگشتن به جایی که پیشتر در آنجا بوده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۸۵.</ref>. | ||
=== معنای اصطلاحی === | === معنای اصطلاحی === | ||
رجعت در اصطلاح عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان [[مؤمنین خالص]] همچون: [[انبیاء]]<ref>حق الیقین؛ ص ۳۳۷ - ۳۳۸.</ref>، [[امامان معصوم]]<ref>حق الیقین؛ ص ۳۴۰. </ref> و [[شهدا]]<ref> تفسیر موضوعی قرآن مجید؛ ج ۴، ص ۲۶۳ </ref> و کافرین [[خالص]] [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با همان بدنهایی که از [[دنیا]] رفتهاند، تا [[مؤمنان]] از برپایی [[حکومت جهانی]] [[عدل]] شاد شده، به [[فیض]] همراه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} برسند و [[کافران]] از پستی و حقارت [[ستمگران]] دردمند شده، و به برخی مکافاتهای دنیوی کارهای خود برسند»<ref>رسائل الشریف المرتضی: ج۱ ص ۱۲۵، علم الیقین فی أصول الدین: ج۲ ص ۸۲۳، مجموعة ثلاث رسائل (مخطوطة)، مفید: ص۳۴، مجمع البحرین: ج۴ ص۳۳۳.</ref>. البته معنای اصطلاحی عام رجعت که همه [[عالمان]] [[شیعه]] و برخی از [[عالمان]] [[سنی]] بر آن اتفاق دارند، رجوع به [[دنیا]] بعد از موت تا قبل از [[قیامت]] است<ref>اوائل المقالات؛ ص ۴۶.</ref>.<ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۳۶؛ درسنامه مهدویت: ج۴، ص ۱۸۶؛ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۰۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 270.</ref>.<ref>[ | رجعت در اصطلاح عبارت است از: بازگشت دو گروه از مردگان [[مؤمنین خالص]] همچون: [[انبیاء]]<ref>حق الیقین؛ ص ۳۳۷ - ۳۳۸.</ref>، [[امامان معصوم]]<ref>حق الیقین؛ ص ۳۴۰. </ref> و [[شهدا]]<ref> تفسیر موضوعی قرآن مجید؛ ج ۴، ص ۲۶۳ </ref> و کافرین [[خالص]] [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} با همان بدنهایی که از [[دنیا]] رفتهاند، تا [[مؤمنان]] از برپایی [[حکومت جهانی]] [[عدل]] شاد شده، به [[فیض]] همراه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} برسند و [[کافران]] از پستی و حقارت [[ستمگران]] دردمند شده، و به برخی مکافاتهای دنیوی کارهای خود برسند»<ref>رسائل الشریف المرتضی: ج۱ ص ۱۲۵، علم الیقین فی أصول الدین: ج۲ ص ۸۲۳، مجموعة ثلاث رسائل (مخطوطة)، مفید: ص۳۴، مجمع البحرین: ج۴ ص۳۳۳.</ref>. البته معنای اصطلاحی عام رجعت که همه [[عالمان]] [[شیعه]] و برخی از [[عالمان]] [[سنی]] بر آن اتفاق دارند، رجوع به [[دنیا]] بعد از موت تا قبل از [[قیامت]] است<ref>اوائل المقالات؛ ص ۴۶.</ref>.<ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۳۶؛ درسنامه مهدویت: ج۴، ص ۱۸۶؛ پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۰۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 270.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۸۶ ـ ۱۸۸.</ref> | ||
دربارۀ زمان دقیق رجعت، سه احتمال وجود دارد: کمی قبل از [[قیام]]، همزمان با آغاز [[قیام]] و کمی بعد از [[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}}<ref>علامه مجلسی، هر سه احتمال را آورده است؛ مرآة العقول: ج۳ ص۲۰۱.</ref>، در هر صورت تعبیر هنگام [[قیام]]، هر سه احتمال را در بر میگیرد. | دربارۀ زمان دقیق رجعت، سه احتمال وجود دارد: کمی قبل از [[قیام]]، همزمان با آغاز [[قیام]] و کمی بعد از [[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}}<ref>علامه مجلسی، هر سه احتمال را آورده است؛ مرآة العقول: ج۳ ص۲۰۱.</ref>، در هر صورت تعبیر هنگام [[قیام]]، هر سه احتمال را در بر میگیرد. | ||
رجعت، به صورت احیای دوبارۀ زندگی دنیاست. بنابراین، باید [[روح]] به [[بدن]] باز گردد و بازگشتی جسمانی صورت پذیرد، نه صرفاً بازگشتی [[روحانی]]. بر اساس [[احادیث اسلامی]]، بازگشت [[روحانی]]، برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق میافتد و آنان در مواقعی خاص همچون [[جمعه]]، اجازه مییابند که به سوی اهل منزل خود بروند و احوال آنان را مشاهده کنند؛ اما این بازگشت [[روحانی]]، غیر از رجعت است که در آن، [[روح]] به [[بدن]] باز میگردد و [[انسان]]، زندگی جسمانی را از سر میگیرد<ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۳۷</ref>. | رجعت، به صورت احیای دوبارۀ زندگی دنیاست. بنابراین، باید [[روح]] به [[بدن]] باز گردد و بازگشتی جسمانی صورت پذیرد، نه صرفاً بازگشتی [[روحانی]]. بر اساس [[احادیث اسلامی]]، بازگشت [[روحانی]]، برای بسیاری از [[مؤمنان]] اتفاق میافتد و آنان در مواقعی خاص همچون [[جمعه]]، اجازه مییابند که به سوی اهل منزل خود بروند و احوال آنان را مشاهده کنند؛ اما این بازگشت [[روحانی]]، غیر از رجعت است که در آن، [[روح]] به [[بدن]] باز میگردد و [[انسان]]، زندگی جسمانی را از سر میگیرد<ref>دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۳۷.</ref>. | ||
== رجعت در قرآن کریم == | == رجعت در قرآن کریم == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
علاوه بر این، [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] دلالت اجمالی بر وقوع رجعت دارد، مانند [[آیه]]: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> که میفهماند آنچه در امُتهای گذشته رخ داده، در این امُت نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع مسأله رجعت و زنده شدن مردگانی است که در زمان [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[عزیر]] و [[ارمیا]] و غیر ایشان اتفاق افتاده، باید در این [[امت]] نیز اتفاق بیفتد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲ ،ص ۱۰۸.</ref>. | علاوه بر این، [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] دلالت اجمالی بر وقوع رجعت دارد، مانند [[آیه]]: {{متن قرآن|أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم}}<ref> آیا گمان میکنید به بهشت در خواهید آمد با آنکه هنوز داستان کسانی که پیش از شما (در) گذشتند بر سر شما نیامده است؟؛ سوره بقره، آیه ۲۱۴.</ref> که میفهماند آنچه در امُتهای گذشته رخ داده، در این امُت نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع مسأله رجعت و زنده شدن مردگانی است که در زمان [[ابراهیم]] و [[موسی]] و [[عیسی]] و [[عزیر]] و [[ارمیا]] و غیر ایشان اتفاق افتاده، باید در این [[امت]] نیز اتفاق بیفتد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج ۲ ،ص ۱۰۸.</ref>. | ||
همچنین از [[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} کلامی [[نقل]] شده که به اجمال میفهماند آنچه در امُتهای سابق روی داده است در این [[امت]] نیز اتفاق خواهد افتاد<ref>بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>.<ref>پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی | همچنین از [[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} کلامی [[نقل]] شده که به اجمال میفهماند آنچه در امُتهای سابق روی داده است در این [[امت]] نیز اتفاق خواهد افتاد<ref>بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار؛ ج ۵۳، ص ۱۲۷.</ref>.<ref>پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی.</ref> | ||
== جایگاه رجعت در اعتقادات [[شیعه]] == | == جایگاه رجعت در اعتقادات [[شیعه]] == | ||
[[روایات]] بسیاری از [[امامان معصوم]] {{عم}} درباره [[رجعت]] [[نقل]] شده است و وقوع این رویداد از نظر [[دانشمندان شیعه]] قطعی است. [[علامه مجلسی]] از پنجاه عالم [[شیعی]] نام برده است که [[رجعت]] را پذیرفتهاند و [[روایات]] آن را در کتب خویش بازگفتهاند<ref>مصنفات الشیخ المفید، ۵/ ۶۰.</ref>. | [[روایات]] بسیاری از [[امامان معصوم]] {{عم}} درباره [[رجعت]] [[نقل]] شده است و وقوع این رویداد از نظر [[دانشمندان شیعه]] قطعی است. [[علامه مجلسی]] از پنجاه عالم [[شیعی]] نام برده است که [[رجعت]] را پذیرفتهاند و [[روایات]] آن را در کتب خویش بازگفتهاند<ref>مصنفات الشیخ المفید، ۵/ ۶۰.</ref>. | ||
در [[روایات]] باور به «رجعت» در میان [[اعتقادات]] [[شیعه]] از | در [[روایات]] باور به «رجعت» در میان [[اعتقادات]] [[شیعه]] از جایگاه والایی برخوردار است تا جایی که منکر آن را از دایرۀ [[تشیع]] بیرون دانسته شده است. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا}}<ref>از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸، ح ۴۵۸۳.</ref>. در روایتی دیگر آن حضرت یکی از شرایط [[ایمان]] را [[اعتقاد به رجعت]] دانسته و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَة}}<ref>هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مؤمن است... که یکی از آنها ایمان به رجعت است؛ وسائل الشیعة، ج ۲۴، ص ۱۳۲، ش ۳۰۱۶۴.</ref>. از این [[روایات]] استفاده میشود [[اعتقاد به رجعت]] نیز در کنار [[اعتقاد]] به [[یکتاپرستی]] و همانند آن از ضروریات به شمار میآید. | [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِكَرَّتِنَا}}<ref>از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۵۸، ح ۴۵۸۳.</ref>. در روایتی دیگر آن حضرت یکی از شرایط [[ایمان]] را [[اعتقاد به رجعت]] دانسته و میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَقَرَّ بِسَبْعَةِ أَشْيَاءَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ ... وَ الْإِيمَانِ بِالرَّجْعَة}}<ref>هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مؤمن است... که یکی از آنها ایمان به رجعت است؛ وسائل الشیعة، ج ۲۴، ص ۱۳۲، ش ۳۰۱۶۴.</ref>. از این [[روایات]] استفاده میشود [[اعتقاد به رجعت]] نیز در کنار [[اعتقاد]] به [[یکتاپرستی]] و همانند آن از ضروریات به شمار میآید. | ||
مرحوم [[شیخ مفید]] در توضیح [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} مینویسد: «و اما فرمایش [[معصوم]] {{ع}} که فرمود: هر کس قائل به رجعت ما نشد از ما نیست، همانا از آن [[اراده]] کرده است مسئله رجعت را که عبارت است از اینکه [[خداوند]] گروهی از [[آل محمد]] {{عم}} را پس از مردن پیش از [[روز قیامت]] زنده میکند و این مذهبی است مختص به [[آل محمد]] {{عم}}<ref>المسائل السرویة، (سلسله مؤلفات الشیخ المفید، ج ۷، ص ۳۲).</ref>. [[شیخ طوسی]] در این زمینه مینویسد: «[[پیامبر]] {{صل}} ما و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} همراه با گروهی از امتهای گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این [[اعتقاد]] [[آیات]] و [[روایات]] فروانی دلالت دارد و [[خداوند]] فرمود: «و روزی که برمیانگیزیم از هر امتی گروهی را...»، پس [[اعتقاد به رجعت]] لازم است <ref>رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>درسنامه مهدویت: ج۴، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص | مرحوم [[شیخ مفید]] در توضیح [[کلام]] [[امام صادق]] {{ع}} مینویسد: «و اما فرمایش [[معصوم]] {{ع}} که فرمود: هر کس قائل به رجعت ما نشد از ما نیست، همانا از آن [[اراده]] کرده است مسئله رجعت را که عبارت است از اینکه [[خداوند]] گروهی از [[آل محمد]] {{عم}} را پس از مردن پیش از [[روز قیامت]] زنده میکند و این مذهبی است مختص به [[آل محمد]] {{عم}}<ref>المسائل السرویة، (سلسله مؤلفات الشیخ المفید، ج ۷، ص ۳۲).</ref>. [[شیخ طوسی]] در این زمینه مینویسد: «[[پیامبر]] {{صل}} ما و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} همراه با گروهی از امتهای گذشته و آینده باز خواهند گشت و بر این [[اعتقاد]] [[آیات]] و [[روایات]] فروانی دلالت دارد و [[خداوند]] فرمود: «و روزی که برمیانگیزیم از هر امتی گروهی را...»، پس [[اعتقاد به رجعت]] لازم است <ref>رسالة العقاید الجعفریة، ص ۲۵۰.</ref>.<ref>درسنامه مهدویت: ج۴، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۷۰.</ref> | ||
== رجعت از نگاه [[اهل سنت]] == | == رجعت از نگاه [[اهل سنت]] == | ||
این باور اگر چه ریشۀ قرآنی دارد، اما از آنجا که در [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} به طور ویژه بدان پرداخته شده از همان ابتدای پیدایش مورد ناسزاگویی و استهزای [[اهل سنت]] قرار گرفت. به گونهای که برخی این [[عقیده]] را بر گرفته از [[عقاید]] [[یهود]] و [[نصاری]] دانسته و دیگری منشأ [[اعتقاد به رجعت]] را پندارهای [[عرب]] [[جاهلیت]] دانسته<ref>ناصر قفاری، اصول مذهب الشیعة عرض و نقد، ج ۳، ص ۹۱۱؛ اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص ۱۳۹ (حاشیه ۲). محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref>، دیگری به سبب نفهمیدن درست این [[اعتقاد]]، آن را اعتقادی مضحک قلمداد نموده است<ref>ربیع بن محمد سعودی، الشیعة الامامیة الاثناعشریة فی میزان الاسلام، ص ۲۰۲.</ref> و گروهی نیز آن را از افکار [[عبدالله بن سبا]] و روایاتی دروغین دانسته<ref>همو، الشیعة و التشیع، ص ۳۵۹.</ref>، دیگری منشأ باور به رجعت را تأثیرات [[فلسفه]] آفریقایی بر ذهن [[شیعه]] قلمداد کرده است<ref>حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref>. | این باور اگر چه ریشۀ قرآنی دارد، اما از آنجا که در [[مکتب]] [[اهل بیت]] {{عم}} به طور ویژه بدان پرداخته شده از همان ابتدای پیدایش مورد ناسزاگویی و استهزای [[اهل سنت]] قرار گرفت. به گونهای که برخی این [[عقیده]] را بر گرفته از [[عقاید]] [[یهود]] و [[نصاری]] دانسته و دیگری منشأ [[اعتقاد به رجعت]] را پندارهای [[عرب]] [[جاهلیت]] دانسته<ref>ناصر قفاری، اصول مذهب الشیعة عرض و نقد، ج ۳، ص ۹۱۱؛ اصفهانی، الاغانی، ج ۳، ص ۱۳۹ (حاشیه ۲). محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref>، دیگری به سبب نفهمیدن درست این [[اعتقاد]]، آن را اعتقادی مضحک قلمداد نموده است<ref>ربیع بن محمد سعودی، الشیعة الامامیة الاثناعشریة فی میزان الاسلام، ص ۲۰۲.</ref> و گروهی نیز آن را از افکار [[عبدالله بن سبا]] و روایاتی دروغین دانسته<ref>همو، الشیعة و التشیع، ص ۳۵۹.</ref>، دیگری منشأ باور به رجعت را تأثیرات [[فلسفه]] آفریقایی بر ذهن [[شیعه]] قلمداد کرده است<ref>حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref>. | ||
برخی پا را از همه آنچه گفته شد فراتر نهاده و باور به رجعت را برابر با [[تکذیب]] آیات [[قرآن]] و [[کفر]] دانستهاند<ref>محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref> و کم نیست این گونه سخنان ناشایست که در طول [[تاریخ]] نثار باورمندان رجعت شده است<ref>درسنامه مهدویت | برخی پا را از همه آنچه گفته شد فراتر نهاده و باور به رجعت را برابر با [[تکذیب]] آیات [[قرآن]] و [[کفر]] دانستهاند<ref>محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۲۵.</ref> و کم نیست این گونه سخنان ناشایست که در طول [[تاریخ]] نثار باورمندان رجعت شده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>. | ||
== آثار تربیتی [[اعتقاد]] به رجعت == | == آثار تربیتی [[اعتقاد]] به رجعت == | ||
همان گونه که [[انتظار فرج]] نقش برجسته و به سزایی در [[پویایی]] و [[نشاط]] [[جامعه]] ایفا میکند، باور به رجعت به [[دنیا]] در [[عصر ظهور]]، نیز میتواند نقش مهم و بهسزایی در [[نشاط]] دینی و [[امید]] به حضور در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ایفا کند، چرا که [[انسان]] با دیدن افرادی که همۀ [[عمر]] خود را در [[انتظار ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سپری کردهاند و آنگاه بدون [[درک]] [[ظهور]] از [[دنیا]] میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در [[جایگاه انتظار]] نیز دچار [[ناامیدی]] خواهد شد و اگر بداند در [[هنگام ظهور]] در صورت دارا بودن شرایط، امکان بازگشت او به [[دنیا]] و حضور در محضر [[آخرین امام]] {{ع}} را دارد در [[امیدواری]] او نقش بسیاری خواهد داشت. | همان گونه که [[انتظار فرج]] نقش برجسته و به سزایی در [[پویایی]] و [[نشاط]] [[جامعه]] ایفا میکند، باور به رجعت به [[دنیا]] در [[عصر ظهور]]، نیز میتواند نقش مهم و بهسزایی در [[نشاط]] دینی و [[امید]] به حضور در [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} ایفا کند، چرا که [[انسان]] با دیدن افرادی که همۀ [[عمر]] خود را در [[انتظار ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} سپری کردهاند و آنگاه بدون [[درک]] [[ظهور]] از [[دنیا]] میروند، دچار سرخوردگی شده و حتی در [[جایگاه انتظار]] نیز دچار [[ناامیدی]] خواهد شد و اگر بداند در [[هنگام ظهور]] در صورت دارا بودن شرایط، امکان بازگشت او به [[دنیا]] و حضور در محضر [[آخرین امام]] {{ع}} را دارد در [[امیدواری]] او نقش بسیاری خواهد داشت. | ||
علاوه بر آن، شخص علاقهمند به [[درک]] محضر [[آخرین حجت الهی]]، نهایت [[تلاش]] خود را به کار خواهد بست که به درجات بالای [[ایمان]] رسیده تا در زمرۀ [[مؤمنان]] رجعت کننده باشد<ref>[ | علاوه بر آن، شخص علاقهمند به [[درک]] محضر [[آخرین حجت الهی]]، نهایت [[تلاش]] خود را به کار خواهد بست که به درجات بالای [[ایمان]] رسیده تا در زمرۀ [[مؤمنان]] رجعت کننده باشد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۳.</ref>. | ||
== امکان وقوع و یا وجوب رجعت == | == امکان وقوع و یا وجوب رجعت == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
با این تعبیر آنگاه که رجعت و [[معاد]] از یک سنخ دانسته شد دلائل امکان هر دو یک چیز خواهد شد و شکی نیست که [[ادله]] فراوانی بر [[معاد]] اقامه شده است. | با این تعبیر آنگاه که رجعت و [[معاد]] از یک سنخ دانسته شد دلائل امکان هر دو یک چیز خواهد شد و شکی نیست که [[ادله]] فراوانی بر [[معاد]] اقامه شده است. | ||
کوتاه سخن اینکه: «زنده شدن گروهی از مردگان در این [[دنیا]] از محالات نیست، همان گونه که زنده شدن همۀ [[انسانها]] در [[قیامت]] ممکن است و شگفتی از چنین امری، همچون شگفتی گروهی از [[مشرکان]] [[دوران جاهلیت]] از مسئله [[معاد]] است و تمسخر در برابر آن چونان تمسخر [[کفار]] و [[مشرکان]] دربارۀ [[معاد]] است، چرا که [[عقل]] چنین چیزی را محال نمیداند و [[قدرت]] [[خدا]] آن چنان گسترده است که همۀ این موارد در برابر آن آسان است»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۶.</ref><ref>[ | کوتاه سخن اینکه: «زنده شدن گروهی از مردگان در این [[دنیا]] از محالات نیست، همان گونه که زنده شدن همۀ [[انسانها]] در [[قیامت]] ممکن است و شگفتی از چنین امری، همچون شگفتی گروهی از [[مشرکان]] [[دوران جاهلیت]] از مسئله [[معاد]] است و تمسخر در برابر آن چونان تمسخر [[کفار]] و [[مشرکان]] دربارۀ [[معاد]] است، چرا که [[عقل]] چنین چیزی را محال نمیداند و [[قدرت]] [[خدا]] آن چنان گسترده است که همۀ این موارد در برابر آن آسان است»<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۵۵۶.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۹۵.</ref> | ||
در مجموع احیای مردگان و [[رجوع]] مجدد آنان به نشئه [[دنیا]] نه محذور عقلی و نه منع نقلی دارد. بنابراین، اصل رجعتِ فرد یا گروهی به [[دنیا]] نه ممتنع عقلی است و نه [[ممنوع]] شرعی؛<ref>تفسیر قرآن کریم؛ ج ۴، ص ۴۹۸.</ref> و به همین لحاظ گفته شده: [[خداوند]] قادر بر چنین کاری هست<ref>رسائل المرتضی؛ ج۱، ص ۳۰۲ - ۳۰۳. </ref> <ref>[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/thesaurus1.php?term_code1=66903 پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی]</ref>. | در مجموع احیای مردگان و [[رجوع]] مجدد آنان به نشئه [[دنیا]] نه محذور عقلی و نه منع نقلی دارد. بنابراین، اصل رجعتِ فرد یا گروهی به [[دنیا]] نه ممتنع عقلی است و نه [[ممنوع]] شرعی؛<ref>تفسیر قرآن کریم؛ ج ۴، ص ۴۹۸.</ref> و به همین لحاظ گفته شده: [[خداوند]] قادر بر چنین کاری هست<ref>رسائل المرتضی؛ ج۱، ص ۳۰۲ - ۳۰۳. </ref> <ref>[http://thesaurus.islamicdoc.org/thesaurus/thesaurus1.php?term_code1=66903 پایگاه مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی]</ref>. | ||
== وقوع رجعت در تاریخ == | == وقوع رجعت در تاریخ == | ||
از آنجایی که [[قرآن]] پایهایترین ابزار برای اثبات حقایق دینی است، در مسئله رجعت نیز به عنوان نخستین منبع و اصلیترین آنها، بدان توجه میشود. با یک نگاه گذرا به [[آیات]] مربوط به رجعت، پدیدار شدن آن امری مسلم مینماید<ref>[ | از آنجایی که [[قرآن]] پایهایترین ابزار برای اثبات حقایق دینی است، در مسئله رجعت نیز به عنوان نخستین منبع و اصلیترین آنها، بدان توجه میشود. با یک نگاه گذرا به [[آیات]] مربوط به رجعت، پدیدار شدن آن امری مسلم مینماید<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۵.</ref>. [[قرآن کریم]] در موارد متعددی، از رجعت افراد یا اقوامی به [[دنیا]] یاد کرده است. این موارد، افزون بر آنکه [[امکان رجعت]] را اثبات می کند، وقوع آن را در [[تاریخ]] نیز بیان میدارد: | ||
#{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابههای) شهری (با خانههایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده میگرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کردهای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است) و (این) برای آن (است) که تو را نشانهای برای مردم کنیم و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا میچینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن میپوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>. این شخص، [[عُزَیر پیامبر]] باشد یا [[پیامبری]] دیگر، تفاوت نمیکند. مهم، صراحت [[قرآن]] دربارۀ زندگی پس از [[مرگ]] در همین دنیاست. [[مفسران]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اتفاق نظر]] دارند که این [[آیه]] در برابر منکران [[قدرت]] [[خدا]] در زنده کردن مردگان آمده است و نمونهای از آن را در همین [[دنیا]] بیان میکند<ref>از جمله مفسران [[اهل سنت]]، عبارتند از: [[طبری]] در تفسیر الطبری: ج۲ جزء۲ ص۵۸۶، [[ابن کثیر]] در تفسیر ابن کثیر: ج۱ ص۴۶۴، [[زمخشری]] در الکشاف: ج۱ ص۱۵۷، ابن قتیبه در غریب القرآن: ج۱ ص۸۶، و بسیاری دیگر.</ref>. | #{{متن قرآن|أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>یا همچون (داستان) آن کس که بر (خرابههای) شهری (با خانههایی) فرو ریخته گذشت. گفت: چگونه خداوند (مردم) این (شهر) را پس از مرگ آن (ها) زنده میگرداند؟ و خداوند همو را صد سال میراند و سپس (دوباره به جهان) باز آورد؛ فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پارهای از یک روز درنگ داشتم؛ فرمود: (نه) بلکه صد سال است که درنگ کردهای، به آب و غذایت بنگر که دگرگونی نپذیرفته است و (نیز) به درازگوش خود بنگر (که مرده و پوسیده است) و (این) برای آن (است) که تو را نشانهای برای مردم کنیم و به استخوانها بنگر که چگونه آنها را جنبانده، کنار هم فرا میچینیم آنگاه گوشت (و پوست) بر آن میپوشانیم، و چون بر وی آشکار شد گفت: میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>. این شخص، [[عُزَیر پیامبر]] باشد یا [[پیامبری]] دیگر، تفاوت نمیکند. مهم، صراحت [[قرآن]] دربارۀ زندگی پس از [[مرگ]] در همین دنیاست. [[مفسران]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[اتفاق نظر]] دارند که این [[آیه]] در برابر منکران [[قدرت]] [[خدا]] در زنده کردن مردگان آمده است و نمونهای از آن را در همین [[دنیا]] بیان میکند<ref>از جمله مفسران [[اهل سنت]]، عبارتند از: [[طبری]] در تفسیر الطبری: ج۲ جزء۲ ص۵۸۶، [[ابن کثیر]] در تفسیر ابن کثیر: ج۱ ص۴۶۴، [[زمخشری]] در الکشاف: ج۱ ص۱۵۷، ابن قتیبه در غریب القرآن: ج۱ ص۸۶، و بسیاری دیگر.</ref>. | ||
# {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به زندگی [[دنیا]] سخن میگوید. بدیهی است که این رجعت، غیر از احیای مردگان در [[قیامت]] است که به گروهی خاص، محدود نمیشود و شامل همۀ موجودات است. | # {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَشْكُرُونَ}}<ref>آیا در (کار) کسانی ننگریستهای که از بیم مرگ از سرزمین خود بیرون رفتند و آنان هزاران کس بودند و خداوند به آنان فرمود: بمیرید سپس آنان را زنده کرد؛ بیگمان خداوند دارای بخشش بر مردم است اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند؛ سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>. این [[آیه]] به صراحت، از بازگشت جمعی از [[مردم]] به زندگی [[دنیا]] سخن میگوید. بدیهی است که این رجعت، غیر از احیای مردگان در [[قیامت]] است که به گروهی خاص، محدود نمیشود و شامل همۀ موجودات است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
# افزون بر [[دانشمندان]] [[شیعه]]، بیشتر [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] نیز بر این باورند که در گذشته، رجعتهایی صورت گرفته است. | # افزون بر [[دانشمندان]] [[شیعه]]، بیشتر [[دانشمندان]] [[اهل سنت]] نیز بر این باورند که در گذشته، رجعتهایی صورت گرفته است. | ||
بنابراین شکی نخواهد ماند که در گذشته، به خواست [[پروردگار]] انسانهای فراوانی پس از مردن، دوباره با همان بدنی که از [[دنیا]] رفتهاند زنده شده، به زندگی دنیایی ادامه دادهاند<ref>[ | بنابراین شکی نخواهد ماند که در گذشته، به خواست [[پروردگار]] انسانهای فراوانی پس از مردن، دوباره با همان بدنی که از [[دنیا]] رفتهاند زنده شده، به زندگی دنیایی ادامه دادهاند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۶.</ref>. | ||
== ادلۀ اثبات رجعت == | == ادلۀ اثبات رجعت == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
== مقارنت رجعت با [[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} == | == مقارنت رجعت با [[قیام]] [[امام مهدی]] {{ع}} == | ||
از [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} استفاده میشود، رجعت همزمان با [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آغاز میشود و در [[دوران ظهور]] ادامه خواهد داشت و همانند برخی از حوادث دیگر جزء [[کرامات]] به شمار میآید؛ زندهشدن مردگان و بیرون آمدن از قبرها در حالی که سر و رویشان را غبار و [[خاک]] گرفته و آنان از سر میافشانند، حالتی است که [[مردم]] آن را ندیدهاند و در آن روز خواهند دید<ref>[ | از [[روایات]] [[معصومین]] {{عم}} استفاده میشود، رجعت همزمان با [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آغاز میشود و در [[دوران ظهور]] ادامه خواهد داشت و همانند برخی از حوادث دیگر جزء [[کرامات]] به شمار میآید؛ زندهشدن مردگان و بیرون آمدن از قبرها در حالی که سر و رویشان را غبار و [[خاک]] گرفته و آنان از سر میافشانند، حالتی است که [[مردم]] آن را ندیدهاند و در آن روز خواهند دید<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۴ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۴]]، ص ۱۹۳.</ref>. | ||
در این باره چند گونه [[حدیث]] وجود دارد: | در این باره چند گونه [[حدیث]] وجود دارد: |