پرش به محتوا

آداب خوردن و آشامیدن در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
* [[پیامبر خدا]] {{صل}} در خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها به مقدار کم آن بسنده می‌‌کرد و تنها به مقدار [[ضرورت]] و رفع [[گرسنگی]] از آنها بهره می‌‌گرفت<ref>نویری، نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۶.</ref>؛ ایشان هیچ گاه غذای خاصی درخواست نمی‌کرد و هر آنچه حاضر بود، می‌‌خورد و آنچه از [[غذا]] و نوشیدنی برایش آماده می‌‌کردند، می‌‌پذیرفت <ref>همان و قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۸۷. </ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷.</ref>.
* [[پیامبر خدا]] {{صل}} در خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها به مقدار کم آن بسنده می‌‌کرد و تنها به مقدار [[ضرورت]] و رفع [[گرسنگی]] از آنها بهره می‌‌گرفت<ref>نویری، نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۶.</ref>؛ ایشان هیچ گاه غذای خاصی درخواست نمی‌کرد و هر آنچه حاضر بود، می‌‌خورد و آنچه از [[غذا]] و نوشیدنی برایش آماده می‌‌کردند، می‌‌پذیرفت <ref>همان و قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۱۸۷. </ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷.</ref>.
* [[خاتم انبیا]] {{صل}} در استفاده از خوردنی‌های [[مباح]] سختگیر نبود<ref>نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref> و هر آنچه از [[غذا]] در خانه بود، می‌‌خورد؛ اگر خرمایی می‌‌یافت، آن را می‌‌خورد و اگر نان یا شوائی<ref>تکه گوشت کباب‌شده و بریانی و مانند آن.</ref> به دست می‌‌آورد، از آن استفاده و اگر شیری هم می‌‌یافت، بدان اکتفا می‌‌کرد<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۹۰؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص ۳۴ و نهایة الإرب، ج۱۸، ص۲۴۷.</ref>. هیچ گاه نانش از سبوس خالی نبود<ref>بخاری، صحیح، ج ۶، ص ۱۹۹؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۶؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۲۸ و امتاع الأسماع، ج ۷، ص ۲۶۶.</ref> و تا زنده بود، از نان گندم و جو، سیر نخورد<ref>روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۶.</ref>، و پیوسته گرسنه بود و چیزی برایش محبوب‌تر از آن نبود که همیشه گرسنه و ترسان از [[خدای متعال]] باشد<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۱۳۰ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۳۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷-48.</ref>.
* [[خاتم انبیا]] {{صل}} در استفاده از خوردنی‌های [[مباح]] سختگیر نبود<ref>نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref> و هر آنچه از [[غذا]] در خانه بود، می‌‌خورد؛ اگر خرمایی می‌‌یافت، آن را می‌‌خورد و اگر نان یا شوائی<ref>تکه گوشت کباب‌شده و بریانی و مانند آن.</ref> به دست می‌‌آورد، از آن استفاده و اگر شیری هم می‌‌یافت، بدان اکتفا می‌‌کرد<ref>تقی الدین مقریزی، امتاع الأسماع، ج ۲، ص ۱۹۰؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص ۳۴ و نهایة الإرب، ج۱۸، ص۲۴۷.</ref>. هیچ گاه نانش از سبوس خالی نبود<ref>بخاری، صحیح، ج ۶، ص ۱۹۹؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۶؛ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۲۸ و امتاع الأسماع، ج ۷، ص ۲۶۶.</ref> و تا زنده بود، از نان گندم و جو، سیر نخورد<ref>روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۶.</ref>، و پیوسته گرسنه بود و چیزی برایش محبوب‌تر از آن نبود که همیشه گرسنه و ترسان از [[خدای متعال]] باشد<ref>کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۱۳۰ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۳۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷-48.</ref>.
* ایشان لاغرترین اهل [[دنیا]] و از جهت خوردن، گرسنه‌ترین آنها بود<ref>نهج البلاغه، ص ۲۲۸.</ref>. تا گرسنه نمی‌شد، [[غذا]] نمی‌خورد و می‌‌فرمود: "ما گروهی هستیم که تا گرسنه نشویم، نمی‌خوریم و چون خوردیم، پیش از سیر شدن، از [[غذا]] دست می‌کشیم"<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص۳۵۲ و محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. عائله‌اش بسیار بود؛ و هیچ گاه پیش نیامد که سفره‌ای در خانه‌اش جمع شود و غذایی در آن مانده باشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص۳۰۷؛ سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۳۵۸ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۱۵۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸.</ref>.
* ایشان لاغرترین اهل [[دنیا]] و از جهت خوردن، گرسنه‌ترین آنها بود<ref>نهج البلاغه، ص ۲۲۸.</ref>. تا گرسنه نمی‌شد، [[غذا]] نمی‌خورد و می‌‌فرمود: «ما گروهی هستیم که تا گرسنه نشویم، نمی‌خوریم و چون خوردیم، پیش از سیر شدن، از [[غذا]] دست می‌کشیم»<ref>ابوالفرج حلبی شافعی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص۳۵۲ و محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ج۱، ص۱۸۱.</ref>. عائله‌اش بسیار بود؛ و هیچ گاه پیش نیامد که سفره‌ای در خانه‌اش جمع شود و غذایی در آن مانده باشد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص۳۰۷؛ سلیمان بن احمد الطبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۳۵۸ و احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۶، ص۱۵۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸.</ref>.
* روی [[زمین]] می‌‌نشست و [[غذا]] می‌‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۲، ص۴۴۲.</ref> و تا زنده بود، چون [[ثروتمندان]] بر سر سفره رنگین [[غذا]] نخورد<ref>مسند احمد، ج ۲۴، ص ۴۳۵؛ صحیح بخاری، ص ۹۲ و ابن ماجه، سنن، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref>. هنگام خوردن به چیزی تکیه نمی‌داد و می‌‌فرمود: "در حال تکیه‌دادن [[غذا]] نمی‌خورم"<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص۹۲؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۸۸؛ مسند احمد، ج۴، ص۳۰۸ و صحیح بخاری، ج۶، ص۲۰۱.</ref>. هنگام [[غذا]] خوردن، پاهای خود را جمع می‌‌کرد و مثل [[نمازگزار]]، حالت تشهد به خود گرفته، بر ران چپ تکیه می‌‌کرد و می‌‌فرمود: "من، [[بنده]] هستم و مانند [[بندگان]] [[غذا]] می‌‌خورم و مانند آنان می‌‌نشینم"<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۸۸ و احمد بن عیسی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۷۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸.</ref>.
* روی [[زمین]] می‌‌نشست و [[غذا]] می‌‌خورد<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۹۳؛ مجموعه ورام، ج ۱، ص ۲۰۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۲، ص۴۴۲.</ref> و تا زنده بود، چون [[ثروتمندان]] بر سر سفره رنگین [[غذا]] نخورد<ref>مسند احمد، ج ۲۴، ص ۴۳۵؛ صحیح بخاری، ص ۹۲ و ابن ماجه، سنن، ج۲، ص۱۰۹۵.</ref>. هنگام خوردن به چیزی تکیه نمی‌داد و می‌‌فرمود: «در حال تکیه‌دادن [[غذا]] نمی‌خورم»<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیه، ص۹۲؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۸۸؛ مسند احمد، ج۴، ص۳۰۸ و صحیح بخاری، ج۶، ص۲۰۱.</ref>. هنگام [[غذا]] خوردن، پاهای خود را جمع می‌‌کرد و مثل [[نمازگزار]]، حالت تشهد به خود گرفته، بر ران چپ تکیه می‌‌کرد و می‌‌فرمود: «من، [[بنده]] هستم و مانند [[بندگان]] [[غذا]] می‌‌خورم و مانند آنان می‌‌نشینم»<ref>الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص۱۸۸؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۸۸ و احمد بن عیسی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱۰، ص۳۷۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸.</ref>.
* در [[خوراک]] بر غلامان و کنیزان خود [[برتری]] نداشت و هر آن‌چه آنان می‌‌خوردند، او نیز می‌‌خورد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۶ - ۱۴۷.</ref> و هیچ گاه در سفرهاش دو نوع [[غذا]] دیده نشد<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۴۸.</ref>؛ مگر آنکه یکی را می‌‌خورد و دیگری را در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌داد<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۴۸ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱۵، ص ۴۲۷. </ref>. هرگز غذایی را [[مذمت]] نمی‌کرد؛ اگر [[دوست]] داشت از آن می‌‌خورد و اگر [[دوست]] نداشت، از آن عیبجویی نمی‌کرد<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۱۳۴؛ ابن حبان، صحیح، ج ۱۴، ص ۳۴۸ و سید ابن طاووس، الطرائف، ج ۲، ص۳۶۲.</ref>. هرگاه خود، غذایی را نمی‌خورد، دیگری را از خوردن آن منع نمی‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص۳۰ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۵، ص۸.</ref>. پیش از [[غذا]] و پس از آن، دستش را می‌‌شست یا وضو می‌‌گرفت<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۱۸.</ref> و پس از خوردن گوشت، این کار را با دقت بیشتری انجام می‌‌داد<ref>مکارم الاخلاق، ص۳۱ و یوسف بن اسماعیل النبهانی، وسائل الوصول إلی شمائل الرسول {{صل}}، ص۱۵۹.</ref> و می‌‌فرمود: "خجستگی و [[برکت]] [[غذا]] در وضوی پیش و پس از خوردن شماست"<ref>حاکم نیشابورری، المستدرک، ج۴، ص۱۰۶-۱۰۷ و ترمذی، سنن، ج۳، ص۱۸۴.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>.
* در [[خوراک]] بر غلامان و کنیزان خود [[برتری]] نداشت و هر آن‌چه آنان می‌‌خوردند، او نیز می‌‌خورد<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۶ - ۱۴۷.</ref> و هیچ گاه در سفرهاش دو نوع [[غذا]] دیده نشد<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۴۸.</ref>؛ مگر آنکه یکی را می‌‌خورد و دیگری را در [[راه خدا]] [[صدقه]] می‌داد<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص ۴۸ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۱۵، ص ۴۲۷. </ref>. هرگز غذایی را [[مذمت]] نمی‌کرد؛ اگر [[دوست]] داشت از آن می‌‌خورد و اگر [[دوست]] نداشت، از آن عیبجویی نمی‌کرد<ref>مسند احمد، ج ۲، ص ۴۷۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۱۳۴؛ ابن حبان، صحیح، ج ۱۴، ص ۳۴۸ و سید ابن طاووس، الطرائف، ج ۲، ص۳۶۲.</ref>. هرگاه خود، غذایی را نمی‌خورد، دیگری را از خوردن آن منع نمی‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص۳۰ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۵، ص۸.</ref>. پیش از [[غذا]] و پس از آن، دستش را می‌‌شست یا وضو می‌‌گرفت<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۱۸.</ref> و پس از خوردن گوشت، این کار را با دقت بیشتری انجام می‌‌داد<ref>مکارم الاخلاق، ص۳۱ و یوسف بن اسماعیل النبهانی، وسائل الوصول إلی شمائل الرسول {{صل}}، ص۱۵۹.</ref> و می‌‌فرمود: «خجستگی و [[برکت]] [[غذا]] در وضوی پیش و پس از خوردن شماست»<ref>حاکم نیشابورری، المستدرک، ج۴، ص۱۰۶-۱۰۷ و ترمذی، سنن، ج۳، ص۱۸۴.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸-۴۹.</ref>.
* محبوب‌ترین [[غذا]] برایش غذایی بود که افراد بسیاری بر سر سفره بنشینند<ref>جلال‌الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۸؛ ‌ کنزالعمال، ج۱۵، ص۲۳۳ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref>؛ در حد امکان، تنها [[غذا]] نمی‌خورد<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ‌ ج۲، ص۸۸۶ و مکارم الاخلاق، ص۳۱. </ref> و می‌‌فرمود: "برای خوردن، دور هم جمع شوید که خجستگی و [[برکت]] در این کار است"<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۹۴؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۹۳ و مستدرک الوسائل، ج۱۶، ‌ص۲۳۳.</ref>. اگر در میان جمعی [[غذا]] می‌‌خورد، اول از همه شروع می‌‌کرد و آخر از همه از خوردن دست می‌‌کشید تا همگان از [[غذا]] به خوبی بهره‌مند شوند<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۸۵، المحاسن، ص ۴۴۸ و علی بن جعفر {{عم}}، مسائل، ص ۳۴۱.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹.</ref>.
* محبوب‌ترین [[غذا]] برایش غذایی بود که افراد بسیاری بر سر سفره بنشینند<ref>جلال‌الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۸؛ ‌ کنزالعمال، ج۱۵، ص۲۳۳ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۶، ص۲۳۱.</ref>؛ در حد امکان، تنها [[غذا]] نمی‌خورد<ref>قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ‌ ج۲، ص۸۸۶ و مکارم الاخلاق، ص۳۱. </ref> و می‌‌فرمود: «برای خوردن، دور هم جمع شوید که خجستگی و [[برکت]] در این کار است»<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۹۴؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۲۹۳ و مستدرک الوسائل، ج۱۶، ‌ص۲۳۳.</ref>. اگر در میان جمعی [[غذا]] می‌‌خورد، اول از همه شروع می‌‌کرد و آخر از همه از خوردن دست می‌‌کشید تا همگان از [[غذا]] به خوبی بهره‌مند شوند<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۸۵، المحاسن، ص ۴۴۸ و علی بن جعفر {{عم}}، مسائل، ص ۳۴۱.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹.</ref>.
* شروع خوردن [[رسول خدا]] {{صل}} با نمک بود و دیگران را نیز بدین کار توصیه می‌‌کرد<ref>حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۱۲ و محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۳، ص ۳۹۸.</ref>. هنگام برداشتن لقمه از سه انگشتش [[کمک]] می‌‌گرفت<ref>الکافی، ج ۶، ص۲۹۷؛ مسند احمد،، ج ۶، ص۳۸۶ و صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۱۴.</ref> و [[مردم]] را از خیره‌شدن به صورت یکدیگر در هنگام [[غذا]] خوردن بازمی داشت<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۵؛ همو، الخصال، ‌ج۲، ص۴۸۶ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۷۷.</ref>؛ به خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها فوت نمی‌کرد<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۹۴؛ ‌ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۶۵ و کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۶.</ref> و دیگران را نیز از این کار [[نهی]] می‌‌کرد<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج۱، ص۱۷۰.</ref>. غذای داغ نمی‌خورد و می‌‌فرمود: "[[خداوند]]، [[آتش]] را به ما نخورانیده است، غذای داغ [[برکت]] ندارد؛ پس، آن را سرد کنید"<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۸ و وسائل الشیعة، ج ۲۴، ص ۴۳۵ و با اندکی اختلاف در الکافی، ج ۶، ص ۳۲۲.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
* شروع خوردن [[رسول خدا]] {{صل}} با نمک بود و دیگران را نیز بدین کار توصیه می‌‌کرد<ref>حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص ۱۲ و محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۳، ص ۳۹۸.</ref>. هنگام برداشتن لقمه از سه انگشتش [[کمک]] می‌‌گرفت<ref>الکافی، ج ۶، ص۲۹۷؛ مسند احمد،، ج ۶، ص۳۸۶ و صحیح مسلم، ج ۲، ص۱۱۴.</ref> و [[مردم]] را از خیره‌شدن به صورت یکدیگر در هنگام [[غذا]] خوردن بازمی داشت<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۵؛ همو، الخصال، ‌ج۲، ص۴۸۶ و تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۷۷.</ref>؛ به خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها فوت نمی‌کرد<ref>سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۹۴؛ ‌ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۶۵ و کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۶.</ref> و دیگران را نیز از این کار [[نهی]] می‌‌کرد<ref>ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج۱، ص۱۷۰.</ref>. غذای داغ نمی‌خورد و می‌‌فرمود: «[[خداوند]]، [[آتش]] را به ما نخورانیده است، غذای داغ [[برکت]] ندارد؛ پس، آن را سرد کنید»<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۸ و وسائل الشیعة، ج ۲۴، ص ۴۳۵ و با اندکی اختلاف در الکافی، ج ۶، ص ۳۲۲.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹-۵۰.</ref>.
* از آن‌چه برابرش بود، می‌‌خورد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۵، الخصال، ج ۲، ص ۴۸۶ و جامع الاخبار، ص ۱۷۷.</ref>. پس از خوردن هر غذایی و نوشیدن هر آبی می‌‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَطْعَمَنَا خَيْراً مِنْه!}} و چون شیر میل می‌‌کرد، می‌‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۳۹، مسند احمد، ج ۱، ص ۲۲۵ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۰۳.</ref> همچنین [[روایت]] شده است که هرگاه غذایی را نزدش می‌آوردند: می‌‌فرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً كَثِيراً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيهِ غَيْرَ مُوَدَّعٍ و لا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنا}}<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۵۲؛ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۲۱۴ و المستدرک، ص ۵۲۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰.</ref>.
* از آن‌چه برابرش بود، می‌‌خورد<ref>من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۵۵، الخصال، ج ۲، ص ۴۸۶ و جامع الاخبار، ص ۱۷۷.</ref>. پس از خوردن هر غذایی و نوشیدن هر آبی می‌‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَطْعَمَنَا خَيْراً مِنْه!}} و چون شیر میل می‌‌کرد، می‌‌فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ}}<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۳۶؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۳۹، مسند احمد، ج ۱، ص ۲۲۵ و سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۰۳.</ref> همچنین [[روایت]] شده است که هرگاه غذایی را نزدش می‌آوردند: می‌‌فرمود: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً كَثِيراً طَيِّباً مُبَارَكاً فِيهِ غَيْرَ مُوَدَّعٍ و لا مُسْتَغْنًى عَنْهُ رَبَّنا}}<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۲۵۲؛ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۲۱۴ و المستدرک، ص ۵۲۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰.</ref>.
* پس از خوردن [[غذا]] اگر در جایی مهمان بود، برای صاحب‌خانه [[دعا]] می‌‌فرمود<ref>ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۱۸؛ محیی الدین النووی، المجموع، ج ۱۶، ص ۴۰۴ - ۴۰۵ و ابن الاثیر الجزری، جامع الأصول من احادیث الرسول {{صل}}، ج ۵، ص ۱۰۱.</ref>. پس از خوردن [[غذا]] ظرفش را تمیز می‌‌کرد و می‌‌فرمود: "ته‌مانده [[غذا]] پربرکت‌ترین قسمت آن است"<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۲۰ و مکارم الاخلاق، ص ۳۰. </ref>. از [[پرخوری]] و پرنوشی برحذر می‌‌داشت و می‌‌فرمود: "دل‌هایتان را با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن نمیرانید؛ [[دل‌ها]] همانند کشتزاران‌اند که هرگاه [[آب]]، بسیار شود، می‌‌میرند"<ref>نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص ۶۷۵؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۷ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۶.</ref>. شب‌ها پس از [[نماز]] عشا [[شام]] می‌‌خورد و می‌‌فرمود: "خوردن [[شام]] را ترک نکنید؛ زیرا باعث خرابی [[بدن]] است"<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۸۸؛ الخصال، ج ۲، ص ۶۱۹ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۰. </ref>. به [[آرامش]] و راحتی [[بدن]] در زمان [[غذا]] خوردن اهمیت می‌‌داد و می‌‌فرمود: "هنگام خوردن، کفش‌هایتان را در آورید که مایه [[آسایش]] شماست"<ref>المحاسن، ج ۲، ص ۴۴۹؛ ابوالعباس مستغفری، طب النبی، ص ۲۰ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۶۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰.</ref>.
* پس از خوردن [[غذا]] اگر در جایی مهمان بود، برای صاحب‌خانه [[دعا]] می‌‌فرمود<ref>ابن اشعث سجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۲۱۸؛ محیی الدین النووی، المجموع، ج ۱۶، ص ۴۰۴ - ۴۰۵ و ابن الاثیر الجزری، جامع الأصول من احادیث الرسول {{صل}}، ج ۵، ص ۱۰۱.</ref>. پس از خوردن [[غذا]] ظرفش را تمیز می‌‌کرد و می‌‌فرمود: «ته‌مانده [[غذا]] پربرکت‌ترین قسمت آن است»<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۲۰ و مکارم الاخلاق، ص ۳۰. </ref>. از [[پرخوری]] و پرنوشی برحذر می‌‌داشت و می‌‌فرمود: «دل‌هایتان را با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن نمیرانید؛ [[دل‌ها]] همانند کشتزاران‌اند که هرگاه [[آب]]، بسیار شود، می‌‌میرند»<ref>نهج الفصاحه، تحقیق و ترجمه: ابوالقاسم پاینده، ص ۶۷۵؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۵۷ و مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۶.</ref>. شب‌ها پس از [[نماز]] عشا [[شام]] می‌‌خورد و می‌‌فرمود: «خوردن [[شام]] را ترک نکنید؛ زیرا باعث خرابی [[بدن]] است»<ref>الکافی، ج ۶، ص ۲۸۸؛ الخصال، ج ۲، ص ۶۱۹ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۲۰. </ref>. به [[آرامش]] و راحتی [[بدن]] در زمان [[غذا]] خوردن اهمیت می‌‌داد و می‌‌فرمود: «هنگام خوردن، کفش‌هایتان را در آورید که مایه [[آسایش]] شماست»<ref>المحاسن، ج ۲، ص ۴۴۹؛ ابوالعباس مستغفری، طب النبی، ص ۲۰ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۶۶.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰.</ref>.
* غذایش بیشتر [[آب]] و خرما بود<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۹ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۵.</ref> و به حلوا و عسل نیز علاقه‌ای وافر داشت<ref>صحیح بخاری، ج ۶، ص ۲۰۸؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۶۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۵ و سنن ترمذی، ج ۳، ص۱۷۸.</ref>. سرکه و خرما را بسیار [[دوست]] می‌‌داشت و آن را از [[بهترین]] غذاها می‌‌شمرد<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۲۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۳۸.</ref>. همواره خرما و شیر را می‌‌ستود و آن دو را "خوردنی‌های [[پاکیزه]]" می‌‌دانست<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص۴۷؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۹ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۶.</ref>. درباره شیر می‌‌فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ يُجْزِي مَكَانَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ غَيْرُ اللَّبَنِ}}<ref>طب النبی، ص۲۵.</ref>؛ [[جانشینی]] بهتر و کامل‌تر از شیر برای [[غذا]] و نوشیدنی یافت نمی‌شود"<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰-۵۱.</ref>.
* غذایش بیشتر [[آب]] و خرما بود<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۹ و وسائل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۵.</ref> و به حلوا و عسل نیز علاقه‌ای وافر داشت<ref>صحیح بخاری، ج ۶، ص ۲۰۸؛ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۶۸؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۵ و سنن ترمذی، ج ۳، ص۱۷۸.</ref>. سرکه و خرما را بسیار [[دوست]] می‌‌داشت و آن را از [[بهترین]] غذاها می‌‌شمرد<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۲۸ و المحاسن، ج ۲، ص ۴۳۸.</ref>. همواره خرما و شیر را می‌‌ستود و آن دو را «خوردنی‌های [[پاکیزه]]» می‌‌دانست<ref>مجموعه ورام، ج ۱، ص۴۷؛ کنز العمال، ج ۷، ص ۱۰۹ و مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۱۰۶.</ref>. درباره شیر می‌‌فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَ يُجْزِي مَكَانَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ غَيْرُ اللَّبَنِ}}<ref>طب النبی، ص۲۵.</ref>؛ [[جانشینی]] بهتر و کامل‌تر از شیر برای [[غذا]] و نوشیدنی یافت نمی‌شود«<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۰-۵۱.</ref>.
* دوست‌داشتنی‌ترین [[غذا]] برایش گوشت بود و آن را سرور غذاهای [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌دانست<ref>المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۲۰۲ و مکارم الاخلاق، ص ۳۰.</ref> و از میان گوشت‌ها گوشت سردست و کتف را بیشتر می‌‌پسندید<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۱۵؛ المحاسن، ج ۲، ص ۴۰۷ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷. </ref> و می‌‌فرمود: {{متن حدیث|إِنَ أَطْيَبَ اللَّحْمِ لَحْمُ الظَّهْرِ}}<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۴؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۰۰ و المستدرک، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>. به کدو علاقه بسیار داشت و به [[عایشه]] می‌‌فرمود: "ای [[عایشه]]، هرگاه در دیگ [[غذا]] می‌‌پزید، کدو در آن بسیار بریزید که [[دل]] [[غمگین]] را شاد می‌‌کند"<ref>العینی، عمدة القاری، ج ۲۱، ص ۶۲ و المناوی، فیض الغدیر، ج ۵، ص ۲۶۳. </ref>. کشمش یا خرما را در [[آب]] تمیز خیسانده، سپس از آن استفاده می‌‌کرد<ref>صحیح مسلم، ج ۶، ص ۱۰۳؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۲۸ و مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۲۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱.</ref>.
* دوست‌داشتنی‌ترین [[غذا]] برایش گوشت بود و آن را سرور غذاهای [[دنیا]] و [[آخرت]] می‌دانست<ref>المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۲۰۲ و مکارم الاخلاق، ص ۳۰.</ref> و از میان گوشت‌ها گوشت سردست و کتف را بیشتر می‌‌پسندید<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۱۵؛ المحاسن، ج ۲، ص ۴۰۷ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷. </ref> و می‌‌فرمود: {{متن حدیث|إِنَ أَطْيَبَ اللَّحْمِ لَحْمُ الظَّهْرِ}}<ref>مسند احمد، ج ۱، ص ۲۰۴؛ سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۰۰ و المستدرک، ج ۴، ص ۱۱۱.</ref>. به کدو علاقه بسیار داشت و به [[عایشه]] می‌‌فرمود: »ای [[عایشه]]، هرگاه در دیگ [[غذا]] می‌‌پزید، کدو در آن بسیار بریزید که [[دل]] [[غمگین]] را شاد می‌‌کند«<ref>العینی، عمدة القاری، ج ۲۱، ص ۶۲ و المناوی، فیض الغدیر، ج ۵، ص ۲۶۳. </ref>. کشمش یا خرما را در [[آب]] تمیز خیسانده، سپس از آن استفاده می‌‌کرد<ref>صحیح مسلم، ج ۶، ص ۱۰۳؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۲۸ و مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۲۸.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱.</ref>.
* در میان سبزی‌ها، کاسنی، ریحان کوهی و کلم را [[دوست]] داشت<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۷ و سنن النبی، ص۷۷.</ref> و از سیر، تره و پیاز اجتناب می‌‌کرد<ref>الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۵۹ و کنز العمال، ج۷، ص۷۷.</ref>؛ غذایی را که در آن سیر بسیار داشت، نمی‌خورد تا [[مردم]] را با بویش آزرده خاطر نکند<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۹۵؛ نسائی، سنن، ۱۹۳۰م، ج۴، ص۱۴۸ و المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۲۷.</ref>. به روغن زیتون علاقه داشت و می‌‌فرمود: {{متن حدیث|كُلُوا الزَّيْتَ وَ ادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَة}}<ref>الکافی، ج۶، ص۳۳۱؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۹۹ و المحاسن، ج۲، ص۴۸۴.</ref> روغن زیتون بخورید و آن را [برای شفا] به [[بدن]] بمالید؛ به درستی که درخت زیتون، درختی [[خجسته]] است<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱.</ref>.
* در میان سبزی‌ها، کاسنی، ریحان کوهی و کلم را [[دوست]] داشت<ref>المناقب، ج۱، ص۱۴۷ و سنن النبی، ص۷۷.</ref> و از سیر، تره و پیاز اجتناب می‌‌کرد<ref>الجامع الصغیر، ج۲، ص۳۵۹ و کنز العمال، ج۷، ص۷۷.</ref>؛ غذایی را که در آن سیر بسیار داشت، نمی‌خورد تا [[مردم]] را با بویش آزرده خاطر نکند<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۹۵؛ نسائی، سنن، ۱۹۳۰م، ج۴، ص۱۴۸ و المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۲۷.</ref>. به روغن زیتون علاقه داشت و می‌‌فرمود: {{متن حدیث|كُلُوا الزَّيْتَ وَ ادَّهِنُوا بِهِ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَة}}<ref>الکافی، ج۶، ص۳۳۱؛ عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۹۹ و المحاسن، ج۲، ص۴۸۴.</ref> روغن زیتون بخورید و آن را [برای شفا] به [[بدن]] بمالید؛ به درستی که درخت زیتون، درختی [[خجسته]] است<ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۱.</ref>.
* از میان میوه‌های تازه؛ هندوانه، خربزه و انگور را بیش از همه [[دوست]] داشت<ref>المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷.</ref>. خربزه را با نان و [[شکر]] و بسیاری اوقات با خرما میل می‌‌کرد<ref>الخصال، ج ۲، ص ۴۴۳، المحاسن، ج ۲، ص ۵۵۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۹. </ref> و می‌‌فرمود: "خربزه را گاز بزنید و تکه تکه نکنید. خربزه، میوه‌ای است [[خجسته]]، [[پاکیزه]] کننده دهان، تقویت کننده [[قلب]]، سفید کننده دهان و [[خشنود]] کننده [[خداوند]]؛ بوی خوشش از عنبر و آبش از کوثر و گوشتش از [[بهشت]] و لذتش از مینو و خوردن آن، [[عبادت]] است"<ref>طب النبی، ص ۲۸ و بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۹۶. </ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲.</ref>.
* از میان میوه‌های تازه؛ هندوانه، خربزه و انگور را بیش از همه [[دوست]] داشت<ref>المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷.</ref>. خربزه را با نان و [[شکر]] و بسیاری اوقات با خرما میل می‌‌کرد<ref>الخصال، ج ۲، ص ۴۴۳، المحاسن، ج ۲، ص ۵۵۷ و مکارم الاخلاق، ص ۲۹. </ref> و می‌‌فرمود: »خربزه را گاز بزنید و تکه تکه نکنید. خربزه، میوه‌ای است [[خجسته]]، [[پاکیزه]] کننده دهان، تقویت کننده [[قلب]]، سفید کننده دهان و [[خشنود]] کننده [[خداوند]]؛ بوی خوشش از عنبر و آبش از کوثر و گوشتش از [[بهشت]] و لذتش از مینو و خوردن آن، [[عبادت]] است«<ref>طب النبی، ص ۲۸ و بحارالانوار، ج ۵۹، ص ۲۹۶. </ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲.</ref>.
* انار را [[دوست]] می‌‌داشت و در خوردن آن کسی را با خود شریک نمی‌کرد<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۵۲ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۴۱۱. </ref>. به خوردن "به" سفارش، و آن را جلادهنده [[قلب]] و تقویت کننده [[بدن]] معرفی می‌‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۷۲ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۴۰۱. </ref>. خیار را همراه نمک و خرما میل می‌‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۹ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷. </ref>. به میوه‌های نوبر علاقه داشت و دیگران را هم به خوردن میوه‌های نوبرانه سفارش می‌‌کرد<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۲۹ و مکارم الاخلاق، ۲۴. </ref> و در میان میوه‌های نوبر به خوردن انار و ترنج بیشتر تأکید داشت<ref>قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۵۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۳۴. </ref>. چون میوه تازه‌ای برایش می‌‌بردند، آن را می‌‌بویید و بر چشم می‌‌نهاد و می‌‌فرمود: "خداوندا! چنان که اول میوه را در حال [[سلامتی]] و عافیت به ما دادی، تا آخر، آن را همچنان در عافیت و [[سلامت]] نگهدار!"<ref>امالی صدوق، ص ۲۶۶؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۷ و مکارم الاخلاق، ص ۱۷۰.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲.</ref>.
* انار را [[دوست]] می‌‌داشت و در خوردن آن کسی را با خود شریک نمی‌کرد<ref>الکافی، ج ۶، ص ۳۵۲ و وسائل الشیعه، ج ۲۴، ص ۴۱۱. </ref>. به خوردن »به« سفارش، و آن را جلادهنده [[قلب]] و تقویت کننده [[بدن]] معرفی می‌‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۱۷۲ و مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۴۰۱. </ref>. خیار را همراه نمک و خرما میل می‌‌کرد<ref>مکارم الاخلاق، ص ۲۹ و المناقب، ج ۱، ص ۱۴۷. </ref>. به میوه‌های نوبر علاقه داشت و دیگران را هم به خوردن میوه‌های نوبرانه سفارش می‌‌کرد<ref>مستدرک الوسائل، ج ۱۶، ص ۳۲۹ و مکارم الاخلاق، ۲۴. </ref> و در میان میوه‌های نوبر به خوردن انار و ترنج بیشتر تأکید داشت<ref>قطب الدین راوندی، الدعوات، ص ۱۵۹ و مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۴۳۴. </ref>. چون میوه تازه‌ای برایش می‌‌بردند، آن را می‌‌بویید و بر چشم می‌‌نهاد و می‌‌فرمود: »خداوندا! چنان که اول میوه را در حال [[سلامتی]] و عافیت به ما دادی، تا آخر، آن را همچنان در عافیت و [[سلامت]] نگهدار!«<ref>امالی صدوق، ص ۲۶۶؛ روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۳۷ و مکارم الاخلاق، ص ۱۷۰.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲.</ref>.
   
   
== [[آداب]] آشامیدن ==
== [[آداب]] آشامیدن ==
* [[رسول خدا]] {{صل}} [[آب]] را [[بهترین]] آشامیدنی می‌‌دانست و همواره می‌‌فرمود: "عالی‌ترین نوشیدنی‌ها در [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[آب]] است"<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۵، ص ۲۹۱ و مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. هنگام آشامیدن، بسم‌الله می‌‌گفت و پس از نوشیدن یکی دو جرعه، اندکی درنگ می‌‌فرمود و [[خدا]] را می‌‌ستود. سپس بار دیگر با گفتن بسم‌اللّه به نوشیدن می‌‌پرداخت و این کار را تا سه بار تکرار می‌‌فرمود و در پایان نیز الحمدلله می‌‌گفت<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۷، ص ۲۸۴؛ نسائی، السنن الکبری، ج ۴، ص ۱۹۸ و سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۹۴.</ref>. سپس اضافه آن [[آب]] یا شربت را در صورت درخواست، برای استفاده به نفر سمت راستش می‌داد<ref>نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲-۵۳.</ref>.
* [[رسول خدا]] {{صل}} [[آب]] را [[بهترین]] آشامیدنی می‌‌دانست و همواره می‌‌فرمود: »عالی‌ترین نوشیدنی‌ها در [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[آب]] است«<ref>دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۰۹؛ کنز العمال، ج ۱۵، ص ۲۹۱ و مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۵.</ref>. هنگام آشامیدن، بسم‌الله می‌‌گفت و پس از نوشیدن یکی دو جرعه، اندکی درنگ می‌‌فرمود و [[خدا]] را می‌‌ستود. سپس بار دیگر با گفتن بسم‌اللّه به نوشیدن می‌‌پرداخت و این کار را تا سه بار تکرار می‌‌فرمود و در پایان نیز الحمدلله می‌‌گفت<ref>بیهقی، السنن الکبری، ج ۷، ص ۲۸۴؛ نسائی، السنن الکبری، ج ۴، ص ۱۹۸ و سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۹۴.</ref>. سپس اضافه آن [[آب]] یا شربت را در صورت درخواست، برای استفاده به نفر سمت راستش می‌داد<ref>نهایة الإرب، ج ۱۸، ص ۲۴۷.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۲-۵۳.</ref>.
* هنگام آشامیدن، [[نفس]] نمی‌کشید و اگر می‌‌خواست [[نفس]] بکشد، ظرف [[آب]] را از دهانش دور نگه می‌‌داشت <ref>الدعوات، ص ۱۴۴، النووی، شرح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۰ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱.</ref>. از و ظروف شکسته، [[آب]] نمی‌نوشید<ref>نجم الدین راوندی، شرف النبی، ص ۹۶.</ref>. در کاسه‌های چوبی، چرمی وسفالی [[آب]] می‌‌نوشید و نوشیدن [[آب]] و شربت را در پیاله شامی خوش داشت<ref>پیاله‌ای شیشه‌ای که از شام می‌‌آوردند و آب را در آن می‌‌ریختند تا خنک بماند.</ref>. گاه با [[کف دست]] آّب می‌نوشید و می‌‌فرمود: "ظرفی پاکیزه‌تر از دست نیست"<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۳۵؛ ابو یعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۶۵ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref>. هرگاه غذایی چرب می‌‌خورد، کمتر [[آب]] می‌‌نوشید و چون از ایشان می‌‌پرسیدند که چرا کم [[آب]] می‌‌نوشید، می‌‌فرمود: "برای این [[غذا]] کم‌نوشیدنِ [[آب]]، بهتر است"<ref>المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۲ و وسائل‌الشیعه، ج۲۵، ص۲۳۹.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳.</ref>.
* هنگام آشامیدن، [[نفس]] نمی‌کشید و اگر می‌‌خواست [[نفس]] بکشد، ظرف [[آب]] را از دهانش دور نگه می‌‌داشت <ref>الدعوات، ص ۱۴۴، النووی، شرح مسلم، ج ۳، ص ۱۶۰ و مکارم الاخلاق، ص ۳۱.</ref>. از و ظروف شکسته، [[آب]] نمی‌نوشید<ref>نجم الدین راوندی، شرف النبی، ص ۹۶.</ref>. در کاسه‌های چوبی، چرمی وسفالی [[آب]] می‌‌نوشید و نوشیدن [[آب]] و شربت را در پیاله شامی خوش داشت<ref>پیاله‌ای شیشه‌ای که از شام می‌‌آوردند و آب را در آن می‌‌ریختند تا خنک بماند.</ref>. گاه با [[کف دست]] آّب می‌نوشید و می‌‌فرمود: »ظرفی پاکیزه‌تر از دست نیست«<ref>سنن ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۱۳۵؛ ابو یعلی الموصلی، مسند، ج ۱۰، ص ۶۵ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۴.</ref>. هرگاه غذایی چرب می‌‌خورد، کمتر [[آب]] می‌‌نوشید و چون از ایشان می‌‌پرسیدند که چرا کم [[آب]] می‌‌نوشید، می‌‌فرمود: »برای این [[غذا]] کم‌نوشیدنِ [[آب]]، بهتر است"<ref>المحاسن، ج ۲، ص ۵۷۲ و وسائل‌الشیعه، ج۲۵، ص۲۳۹.</ref><ref>[[سید جواد موسوی بردکشکی|موسوی بردکشکی، سید جواد]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۵۳.</ref>.


== [[خوردن و آشامیدن]] ==
== [[خوردن و آشامیدن]] ==
۷۳٬۱۶۷

ویرایش