بحث:آداب خوردن و آشامیدن در معارف و سیره نبوی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اینکه بگوییم رسول اکرم (ص) لذت‌های زندگی را دوست نمی‌داشت یا از لذت‌های متعارف بدش می‌آمد، سخنی نادرست است؛ زیرا او نیز مانند همه انسان‌ها بود: ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ[۱]. تفاوت او با دیگران تنها در دریافت وحی بود: ﴿يُوحَى إِلَيَّ[۲] البته او مانند فرشتگان نیز آفریده نشده بود که غریزه انسانی نداشته باشد. با این حال، ایشان برخلاف ما و پادشاهان روزگار بود. «دنیا او را مغرور نکرد و تجملات و زیبایی‌های آن گرفتارش نساخت، بلکه آن را با چشم‌های عفیف‌تر نگریست»[۳].

حضرت رسول در عین بهره مندی، خود را مانند ضعیف‌ترین افراد می‌پنداشت. به همین دلیل، غذایش بسیار ساده و اندک بود و در مصرف غذا مراقبت‌هایی داشت. برای نمونه، غذای داغ نمی‌خورد و صبر می‌کرد تا سرد شود و می‌فرمود: «خداوند به ما آتش نخورانیده است. همانا غذای داغ برکت ندارد. آن را سرد کنید»[۴].

از سوی دیگر، هنگام غذا خوردن، ﴿بِسْمِ اللَّهِ می‌گفت و با سه انگشت و از پیش خود غذا می‌خورد و از پیش کسی غذا برنمی‌داشت. چون غذا می‌آوردند، پیش از دیگران آغاز می‌کرد و با سه انگشت ابهام، مسبعه و وسطی، غذا می‌خورد و گاهی از انگشت چهارم هم کمک می‌گرفت[۵]. رسول گرامی اسلام پرخوری را دوست نداشت و دیگران را از این کار بازمی‌داشت. ایشان گرسنگی و تفکر را از عوامل بلندپایگی نزد خدا می‌شمرد: «بلندپایه‌ترین شما نزد خداوند متعال کسانی است که مدت‌های طولانی‌تری گرسنگی بکشد و به تفکر بپردازد و منفورترین شما نزد خداوند متعال هر آن کسی است که پرخواب و پرخور و پرنوش باشد».[۶].

به باور محمد رسول الله (ص)، آدمی آرزوی خوردن و آشامیدن بسیاری از چیزها را دارد، ولی باید بداند که کمترین حد اسراف، برآوردن این خواسته‌هاست: «إِنَّ مِن السَّرَفِ أَن تَأْكُلَ كُلُّ مَا اشْتَهَيْتَ‌»؛ «اینکه هر چه دلت بخواهد بخوری، اسراف است»[۷]. به فضه، خدمتکار فاطمه (س) گفتند: چرا سبوس نان علی (ع) را نمی‌گیری و آرد را الک نمی‌کنی؟ علی (ع) آن را شنید و فرمود: «پدر و مادرم فدای رسول خدا (ص) باد که سبوس طعامش را نمی‌گرفت و از نان سبوس‌دار هم سیر نشد تا دار فانی را وداع گفت»[۸].

گاهی پیش می‌آمد که تا سه روز غذایی به ایشان نمی‌رسید[۹]. هیچ‌گاه سیر غذا نمی‌خورد. به همین دلیل، لاغر اندام بود. علی (ع) در وصف ایشان می‌فرماید: پیامبر از دنیا رفت، در حالی که معده و شکمش خالی و بدنش لاغر بود و وارد سرای آخرت شد، در حالی که دینش سالم بود[۱۰]. حضرت رسول برای خوردن غذا همیشه سفره‌ای اگر چه کوچک می‌گسترد و در برابر آن دو زانو می‌نشست. غذا خوردن را با نام و یاد خدا آغاز می‌کرد و با سپاس خدا به پایان می‌برد. غذای داغ را غذای دوزخیان می‌دانست و می‌گفت که برکت ندارد. همچنین غذایی نمی‌خورد که دهان را بدبو کند به ویژه در وقت‌هایی که با مردم قرار دیدار داشت. تا زمانی که هنوز اشتها داشت، از آن دست می‌کشید و هرگز خود را کاملاً سیر نمی‌کرد. با هر لقمه‌ای که می‌خورد، حمد و سپاس خدا می‌گفت و او را بر این نعمت‌ها می‌ستود. در غذا اسراف نداشت؛ یعنی چیزی بیش از حد سیری نمی‌خورد. تبذیر نیز نداشت؛ یعنی مراقب بود که تکه نانی را دور نریزد[۱۱]. پیش از غذا خوردن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ می‌گفت و پس از غذا و حمد و سپاس، دعا می‌کرد و می‌فرمود: «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَبْدِلْنَا بِهِ خَيْراً مِنْهُ‌»؛ «خداوندا! در این غذا برای ما برکتی مقرر فرما و به جای مصرفی که از آن کردیم، عوضی بهتر از آن عنایت فرما»[۱۲].

شستن دست پیش و پس از غذا سنّت نیکوی محمد (ص) است: «وَ السُّنَّةُ فِي ذَلِكَ غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعَامِ وَ بَعْدَهُ»[۱۳]. چون با مردم غذا می‌خورد، نخستین کسی بود که به سوی غذا دست دراز می‌کرد و آخر از همه دست می‌کشید تا مردم بدون خجالت غذا بخورند[۱۴]. بهترین طعام نزد پیامبر، غذایی بود که شرکت‌کنندگان در آن بیشتر باشند[۱۵]. تا پایان عمر، هرگز در حال تکیه دادن غذا نخورد[۱۶].

در آداب آب خوردن رسول الله (ص) نیز وارد شده است: «وقتی آب می‌نوشید، در ظرف آب نفس نمی‌کشید، بلکه هر وقت می‌خواست نفس بکشد، آن را از دهان دور نگه می‌داشت».[۱۷].

آب را یک‌باره نمی‌نوشید، بلکه می‌کوشید آن را در سه نفس بنوشد و در هر نفس، خدا را شکر می‌کرد[۱۸]. پس از نوشیدن آب، خدا را سپاس می‌گفت که نوشیدنی او را آبی گوارا قرار داده است و می‌فرمود: «سپاس خدا را که آب را به واسطه گناهان ما تلخ قرار نداد و به واسطه نعمت خود، آن را گوارا و شیرین قرار داد».[۱۹].

پیامبر اکرم (ص) وقتی غذایی چرب می‌خورد، کمتر آب می‌نوشید. عرض کردند: چرا کم آب می‌نوشید؟ فرمود: «برای این غذا، کم نوشیدن آب سازگارتر است»[۲۰].

پیامبر هنگام خوردن به کسی که روبه‌رویش نشسته بود، تعارف می‌کرد، ولی هنگام آب نوشیدن به کسی که در طرف راست نشسته بود، آب می‌داد[۲۱]. ایشان وقتی که شیر می‌نوشید، می‌فرمود: «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ‌»؛ «خداوندا! در این غذا به ما برکت بده و بر آن بیفزای»[۲۲].

رسول الله (ص) وقتی که بخشی از لقمه غذا را می‌خورد، می‌فرمود: «خداوندا! ستایش تو را که غذا و آب دادی و سیراب کردی. تو را سپاس بدون آنکه کفران نعمت شوی و نعمتت رها شود و از تو احساس بی‌نیازی گردد».[۲۳][۲۴].

پانویس

  1. «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  2. «(جز اینکه) به من وحی می‌شود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.
  3. بحارالانوار، ج۱۲، ص۲۲۰.
  4. مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۸.
  5. مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۸.
  6. «أَفْضَلُكُمْ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى أَطْوَلُكُمْ جُوعاً وَ تَفَكُّراً وَ أَبْغَضُكُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى كُلُّ نَئُومٍ وَ أَكُولٍ وَ شَرُوبٍ‌»؛ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۶۴۸.
  7. میزان الحکمه، ج۵، ص۲۴۶۲.
  8. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ص۴۷.
  9. بحارالانوار، ج۱، ص۲۴۵.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۹.
  11. قائمی، در مکتب رسول الله (ص)، ص۲۹۷ و ۲۹۸، به نقل از: سنن النبی.
  12. سنن النبی، ص۳۲۴.
  13. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۱۰۲.
  14. احمد بن محمد برقی، محاسن، ص۳۷۶.
  15. مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۶.
  16. مکارم الاخلاق، ج۱، ص۲۲.
  17. «وَ كَانَ لَا يَتَنَفَّسُ فِي الْإِنَاءِ إِذَا شَرِبَ فَإِنْ أَرَادَ أَنْ يَتَنَفَّسَ أَبْعَدَ الْإِنَاءَ عَنْ فِيهِ حَتَّى يَتَنَفَّسَ»؛ مکارم الاخلاق، ج۲، ص۳۲.
  18. سنن النبی، ص۱۶۹.
  19. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَجْعَلْهُ أُجَاجاً بِذُنُوبِنَا وَ جَعَلَهُ عَذْباً فُرَاتاً بِنِعْمَتِهِ»؛ ابی محمد بن محمد دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص۹۰.
  20. محاسن، ص۴۱.
  21. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۹۴.
  22. وسایل الشیعه، ج۲۵، ص۲۷۳.
  23. «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَطْعَمْتَ وَ سَقَيْتَ وَ أَرْوَيْتَ فَلَكَ الْحَمْدُ غَيْرَ مَكْفُورٍ وَ لَا مُوَدَّعٍ»؛ سنن النبی، ص۱۷۷، به نقل از: اقبال الاعمال، ص۳۶۴.
  24. اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص ۳۷.