←الهام در حدیث
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
از این رو، الهام در یک کاربرد عام، علاوه بر الهام اصطلاحی الهام [[قلبی]]، شامل الهام [[فطری]]، الهام غریزی و الهام [[تکوینی]] یا طبیعی برای جمادات هم میشود. البته بعضی، وحی طبیعی و [[فطری]] و غریزی را از سنخ [[علوم]] لدنّی دانسته و آن را به خلاف الهام، علمی دانستهاند که عارضی و قابل زوال نیست<ref>الفتوحات، ج۱، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱.</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[الهام ۱ (مقاله)|مقاله «الهام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۹۶-۴۰۲.</ref> | از این رو، الهام در یک کاربرد عام، علاوه بر الهام اصطلاحی الهام [[قلبی]]، شامل الهام [[فطری]]، الهام غریزی و الهام [[تکوینی]] یا طبیعی برای جمادات هم میشود. البته بعضی، وحی طبیعی و [[فطری]] و غریزی را از سنخ [[علوم]] لدنّی دانسته و آن را به خلاف الهام، علمی دانستهاند که عارضی و قابل زوال نیست<ref>الفتوحات، ج۱، ص ۳۶۰ـ ۳۶۱.</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[الهام ۱ (مقاله)|مقاله «الهام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۳۹۶-۴۰۲.</ref> | ||
از جست وجو در [[احادیث]] معلوم میشود که [[الهام]] همانند واژه [[وحی]] به دو معنای عام و خاص به کار رفته است؛ معنای خاص آن، القای چیزی و [[معرفتی]] در [[قلب]] [[انسان]] است که مقابل معنای خاص وحی "وحی [[نبوّت]]"، و برای بیان [[تمییز]] میان [[نبیّ]] و [[ولیّ]] است<ref>بحارالأنوار، ج۸، ص۲۸؛ ج۱۶، ص۳۷۰ و ۳۲۲ و ۳۱۸؛ و ج۴۹، ص۱۹۶.</ref>. [[الهام]] به این معنا، در برخی احادیث مقابل [[تحدیث]] هم قرار گرفته؛ به این بیان که تحدیث، نواختن [[سمع]] و القای در [[قوه]] [[شنوایی]] است و الهام، انداختن در قلب است<ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۸؛ و ج۶۶، ص۴۷۸.</ref>، و به [[توفیق الهی]]<ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص۷۷.</ref> و [[وقار]] و سکینهای که در پی الهام برای او حاصل میشود<ref>بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶۰ و اصول کافی، ج۱، ص۳۲۶.</ref>. از [[وسوسه شیطانی]] بازشناخته میشود. آنچه به قلب الهام میشود تنها از سنخ [[علم]] و [[معرفت]] نیست بلکه از الهام [[حُبّ]] و [[بغض]]<ref>بحارالأنوار، ج۴۰، ص۴۷.</ref> و [[طاعت]]<ref>بحارالأنوار، ج۵۱، ص۳۱۵؛ ج۵۳، ص۷۸.</ref> و [[شکر]] و [[دعا]]<ref>بحارالأنوار، ج۸۶، ص۱۸۲.</ref> و [[صبر]]<ref>بحارالأنوار، ج۹۵، ص۳۱۱.</ref> و امور دیگر هم سخن به میان رفته است. | |||
از جست وجو در [[احادیث]] معلوم میشود که [[الهام]] همانند واژه [[وحی]] به دو معنای عام و خاص به کار رفته است؛ معنای خاص آن، القای چیزی و [[معرفتی]] در [[قلب]] [[انسان]] است که مقابل معنای خاص | |||
اما | اما الهام به معنای عام، علاوه بر [[انسانها]]، [[فرشتگان]]<ref>بحارالأنوار، ج۱۹، ص۲۸۷؛ ج۳، ص۲۷۲.</ref> و حیواناتی چون [[زنبور عسل]]<ref>بحارالأنوار، ج۱۹، ص۲۸۷.</ref> را هم شامل میشود و میتوان میان الهام و وحی به معنای عام آن دو رابطه عموم من وجه را [[استنباط]] کرد<ref>بحارالأنوار، ج۱۸، ص۲۵۴.</ref>.<ref>[[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم]]، [[الهام ۱ (مقاله)|مقاله «الهام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۳۹۶-۴۰۲.</ref> | ||
== کاربرد الهام در [[علم کلام]] و سایر علوم اسلامی == | == کاربرد الهام در [[علم کلام]] و سایر علوم اسلامی == |