پرش به محتوا

حدیث سد ابواب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
}}
}}


'''حدیث سد الابواب''' اشاره به قضیه بسته شدن در حجره‌هایی است که به سمت [[مسجد النبی]] باز شده بود و [[پیامبر]] {{صل}} به [[دستور خداوند]] [[امر]] به بسته شدن آنها داد، غیر از در [[خانه علی]] {{ع}}. [[روایات]] فراوانی در این زمینه از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده که سند آنها صحیح و [[روایت]]، متواتر است. مضمون این [[احادیث]]، بیان یکی از [[فضایل]] مهم [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است.
'''حدیث سد الابواب''' اشاره به قضیه بسته شدن در حجره‌هایی است که به سمت [[مسجد النبی]] باز شده بود و [[پیامبر]] {{صل}} به [[دستور خداوند]] [[امر]] به بسته شدن آنها داد، غیر از در خانه علی {{ع}}. [[روایات]] فراوانی در این زمینه از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] وارد شده که سند آنها صحیح و [[روایت]]، متواتر است. مضمون این [[احادیث]]، بیان یکی از [[فضایل]] مهم [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است.


== داستان سد الابواب ==
== داستان سد الابواب ==
خط ۲۸: خط ۲۸:
== احادیث سد ابواب ==
== احادیث سد ابواب ==
# از [[زید بن ارقم]] روایت شده است عده‌ای از صحابه [[رسول اکرم]] {{صل}} درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی {{ع}}". [[مردم]] به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شده‌ام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفه‌ای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>
# از [[زید بن ارقم]] روایت شده است عده‌ای از صحابه [[رسول اکرم]] {{صل}} درهایی به سوی مسجد داشتند. روزی حضرت فرمود: "این درها را ببندید جز در خانه علی {{ع}}". [[مردم]] به این امر اعتراض داشتند. حضرت که متوجه سخنان مردم شده بود، فرمود: "من به بستن این درها مأمور شده‌ام و شما در این باره سخنانی گفتید. به [[خدا]] [[سوگند]]! من خودسرانه به بستن یا گشودن دری [[دستور]] ندادم؛ [[مأمور]] به وظیفه‌ای شدم و [[تبعیت]] کردم"<ref>نیشابوری، المستدرک، ج۲، ص۱۲۵؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۳۴۲؛ محمد فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>
# [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: "تعداد افراد غریب [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " مسجد خود را تطهیر کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در [[خانه علی]] و [[فاطمه]] و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]] {{صل}} دستور داد که درهای [[خانه‌ها]] را که به مسجد باز می‌شد را ببندند و در [[خانه فاطمه]] {{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۷.</ref>
# [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] می‌کند که فرمود: "تعداد افراد غریب [[مسلمان]] که به [[مدینه]] وارد شده بودند، زیاد شده بود؛ به طوری که [[مسجد]] برای آنها تنگ شده و گنجایش همه آنها را نداشت. پس [[خداوند]] به [[پیامبر]] {{صل}} چنین [[وحی]] فرمود: " مسجد خود را تطهیر کن و نگذار کسی شب در آنجا بخوابد و دستور بده درهای باز شده به مسجد بسته شود، مگر در خانه علی و [[فاطمه]] و جنب از داخل مسجد عبور نکند و غریبی در آن نخوابد". پس از آن، [[رسول خدا]] {{صل}} دستور داد که درهای [[خانه‌ها]] را که به مسجد باز می‌شد را ببندند و در [[خانه فاطمه]] {{س}} را به حال خود باقی گذارند<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[حبیب عباسی| عباسی، حبیب]]، [[علی بن ابی‌طالب (مقاله)| مقاله «علی بن ابی‌طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص:۱۴۷.</ref>
# بنا به [[نقلی]]، پیامبر در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر {{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>
# بنا به [[نقلی]]، پیامبر در پاسخ [[اعتراض]] معترضان فرمود: "ای کسانی که [[ایمان]] آورده‌اید! من این درها را نبستم و نگشودم؛ بلکه خداوند آنها را بست". سپس پیامبر {{صل}} این [[آیات]] را خواند: {{متن قرآن|وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«سوگند به ستاره چون فرو افتد که همنشین شما گمراه و بیراه نیست و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۱-۴.</ref>.<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۹۰؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[سد ابواب (مقاله)|سد ابواب]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۶.</ref>


۱۰۸٬۵۱۱

ویرایش