پرش به محتوا

آیه سقایة الحاج: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
== شأن نزول‌ ==
== شأن نزول‌ ==
{{اصلی|شأن نزول آیه سقایة الحاج}}
{{اصلی|شأن نزول آیه سقایة الحاج}}
آیه {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}} خبر از حادثه‌ای می‌دهد که در [[عصر نبوی]] رخ داده است و صرفاً بیان یک [[قانون]] کلّی نیست؛ یعنی حقیقتاً چنین مقایسه‌ای انجام شده است. بنابراین، آیه شریفه شأن نزولی دارد، بدین جهت شأن نزول‌های متعدّدی برای آن ذکر شده، که خلاصه معروف‌ترین آنها به شرح زیر است:
آیه {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}} خبر از حادثه‌ای می‌دهد که در عصر نبوی رخ داده است و صرفاً بیان یک [[قانون]] کلّی نیست؛ یعنی حقیقتاً چنین مقایسه‌ای انجام شده است. بنابراین، آیه شریفه شأن نزولی دارد، بدین جهت شأن نزول‌های متعدّدی برای آن ذکر شده، که خلاصه معروف‌ترین آنها به شرح زیر است:


«عبّاس»، [[عموی پیامبر]]، و «[[شیبه]]» که از [[فرزندان]] عبدالمطّلب است، در [[مسجد الحرام]] با هم [[گفت‌وگو]] می‌کردند. عبّاس خطاب به شیبه گفت: [[خداوند متعال]] افتخاری نصیب من کرده که نصیب هیچ کس ننموده، و آن {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}}<ref>[[سیراب کردن]] [[حجّاج]] در «[[منی]]» و «[[عرفات]]» و «[[مشعر الحرام]]» در [[موسم حج]] را [[سقایة الحاج]] می‌گویند. سرزمین‌های سه‌گانه فوق، هیچ‌گاه از خود آب نداشته و همواره آب آن از نقاط دیگر تأمین می‌شده است، حتّی امروزه آب مورد استفاده حجّاج در این امکنه [[مقدّس]] سه‌گانه، از [[مکّه]] مکرّمه یا نقاط دیگر از طریق شبکه لوله‌کشی تأمین می‌شود. در زمان‌های قدیم حجّاج مجبور بودند آب مورد نیازشان را، در ایّامی که در منی و عرفات و مشعر الحرام هستند، از مکّه همراه خویش ببرند. بدین جهت [[روز]] هشتم ذیحجّه، که حجّاج در آن زمان‌ها در چنین روزی آب مورد نیاز را تهیّه و بر شتران بار می‌کردند، «[[یوم]] الترویة» (روز برداشتن آب) نامیده شد. به هر [[حال]]، عبّاس عموی پیامبر در [[زمان]] خودش [[مسئول]] آب‌رسانی به حجّاج بوده و این [[مسئولیّت]]، مخصوصاً در آن عصر و زمان، بسیار مهمّ بوده است؛ زیرا ضروری‌ترین نیاز حجّاج در «منی» و «مشعر الحرام» و «عرفات» آب بوده است.</ref> است. «شیبه» در پاسخ گفت: [[خداوند]] [[افتخار]] {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}}<ref>با توجّه به اهمّیّت فوق العاده «مسجد الحرام» که به تعبیر [[قرآن مجید]] اوّلین خانه‌ای است که ساخته شده و مقدّس‌ترین مکان روی [[زمین]] است به گونه‌ای که هر رکعت [[نماز]] در آن (طبق برخی [[روایات]]) برابر با یک میلیون رکعت نماز در مکان‌های دیگر است، مسأله «کلیدداری کعبه» و {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}} اهمّیّت ویژه‌ای دارد، [[کلیددار]] کعبه مسئول [[حفظ]] و [[حراست]] و مرمّت و بازسازی کعبه معظّمه و [[مسجد الحرام]] بوده است.</ref> را نصیب من کرده است و افتخاری بالاتر از [[کلیدداری]] [[کعبه]] وجود ندارد. بنابراین افتخاری که‌ نصیب من شده، بالاتر از [[افتخار]] توست.
«عبّاس»، عموی پیامبر و «شیبه» که از [[فرزندان]] عبدالمطّلب است، در [[مسجد الحرام]] با هم گفت‌وگو می‌کردند. عبّاس خطاب به شیبه گفت: [[خداوند متعال]] افتخاری نصیب من کرده که نصیب هیچ کس ننموده، و آن {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}}<ref>[[سیراب کردن]] [[حجّاج]] در «[[منی]]» و «[[عرفات]]» و «[[مشعر الحرام]]» در [[موسم حج]] را [[سقایة الحاج]] می‌گویند. سرزمین‌های سه‌گانه فوق، هیچ‌گاه از خود آب نداشته و همواره آب آن از نقاط دیگر تأمین می‌شده است، حتّی امروزه آب مورد استفاده حجّاج در این امکنه [[مقدّس]] سه‌گانه، از [[مکّه]] مکرّمه یا نقاط دیگر از طریق شبکه لوله‌کشی تأمین می‌شود. در زمان‌های قدیم حجّاج مجبور بودند آب مورد نیازشان را، در ایّامی که در منی و عرفات و مشعر الحرام هستند، از مکّه همراه خویش ببرند. بدین جهت [[روز]] هشتم ذیحجّه، که حجّاج در آن زمان‌ها در چنین روزی آب مورد نیاز را تهیّه و بر شتران بار می‌کردند، «[[یوم]] الترویة» (روز برداشتن آب) نامیده شد. به هر حال، عبّاس عموی پیامبر در [[زمان]] خودش [[مسئول]] آب‌رسانی به حجّاج بوده و این [[مسئولیّت]]، مخصوصاً در آن عصر و زمان، بسیار مهمّ بوده است؛ زیرا ضروری‌ترین نیاز حجّاج در «منی» و «مشعر الحرام» و «عرفات» آب بوده است.</ref> است. «شیبه» در پاسخ گفت: [[خداوند]] افتخار {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}}<ref>با توجّه به اهمّیّت فوق العاده «مسجد الحرام» که به تعبیر [[قرآن مجید]] اوّلین خانه‌ای است که ساخته شده و مقدّس‌ترین مکان روی [[زمین]] است به گونه‌ای که هر رکعت [[نماز]] در آن (طبق برخی [[روایات]]) برابر با یک میلیون رکعت نماز در مکان‌های دیگر است، مسأله «کلیدداری کعبه» و {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}} اهمّیّت ویژه‌ای دارد، [[کلیددار]] کعبه مسئول [[حفظ]] و [[حراست]] و مرمّت و بازسازی کعبه معظّمه و [[مسجد الحرام]] بوده است.</ref> را نصیب من کرده است و افتخاری بالاتر از [[کلیدداری]] [[کعبه]] وجود ندارد. بنابراین افتخاری که‌ نصیب من شده، بالاتر از افتخار توست.


علی{{ع}} که از کنار آنها عبور می‌کرد و سخنان آنها را شنید، به نزد ایشان رفت و پس از [[سلام]] و ادای [[احترام]]، [[اجازه]] خواست سخنی بگوید، اجازه [[سخن]] داده شد. حضرت فرمود: «[[خداوند]] افتخاری به من عنایت کرده که از همه افتخارات بالاتر و نصیب هیچ کس نشده است!» گفتند: آن چیست؟ فرمود: من قبل از همه شما [[ایمان]] آوردم و به خاطر رضای خداوند قبل از همه [[هجرت]] کردم، و در [[راه خدا]] با [[مال]] و جانم [[جهاد]] نمودم! و شما و امثال شما، به [[برکت]] جهاد من و امثال من [[مسلمان]] شدید و [[اسلام]] را پذیرفتید! بنابراین بالاترین افتخار {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}} یا {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}} نیست، بلکه «[[ایمان به خدا]]» و «هجرت در مسیر رضای او» و «جهاد در راه او» بالاترین افتخار است.
علی{{ع}} که از کنار آنها عبور می‌کرد و سخنان آنها را شنید، به نزد ایشان رفت و پس از [[سلام]] و ادای [[احترام]]، [[اجازه]] خواست سخنی بگوید، اجازه [[سخن]] داده شد. حضرت فرمود: «[[خداوند]] افتخاری به من عنایت کرده که از همه افتخارات بالاتر و نصیب هیچ کس نشده است!» گفتند: آن چیست؟ فرمود: من قبل از همه شما [[ایمان]] آوردم و به خاطر رضای خداوند قبل از همه [[هجرت]] کردم، و در [[راه خدا]] با [[مال]] و جانم [[جهاد]] نمودم! و شما و امثال شما، به [[برکت]] جهاد من و امثال من [[مسلمان]] شدید و [[اسلام]] را پذیرفتید! بنابراین بالاترین افتخار {{متن قرآن|سِقَايَةَ الْحَاجِّ}} یا {{متن قرآن|عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}} نیست، بلکه «[[ایمان به خدا]]» و «هجرت در مسیر رضای او» و «جهاد در راه او» بالاترین افتخار است.
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش