زندان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←زندان
(←مقدمه) |
(←زندان) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | ==مقدمه== | ||
در لغت به معنای جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگه میدارند و به آن «بندی [[خانه]]» و «قید خانه» نیز گفته میشود<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۴۱۷؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص۱۷۵۳؛ فرهنگ سخن، ج ۵، ص۳۸۸۷، «زندان».</ref> و در اصطلاح [[حقوق]] به جایی گفته میشود که محکومان و بزهکارانی را که [[حکم]] آنان [[قطعی]] شده است با معرفی [[مقامات]] صلاحیتدار [[قضایی]] و قانونی، برای مدتی معین، برای [[تحمل]] [[کیفر]] و با [[هدف]] [[اصلاح]]، [[ارشاد]] و [[آموزش]] در آنجا نگه میدارند<ref>ترمینولوژی حقوق، ج ۳، ص۲۱۰۴ - ۲۱۰۵؛ مجموعه قوانین دومین دوره مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۸؛ معجم مصطلحات الشریعة والقانون، ص۲۲۲.</ref>. برای زندان در [[عربی]] معادلهایی مانند سِجْن<ref>العین، ج ۶، ص۵۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۳۷؛ مفردات، ص۲۲۵، «سجن».</ref>، حَبْس، مَحبِس، مَحْبَسه<ref>العین، ج ۳، ص۱۵۰؛ لسانالعرب، ج ۶، ص۴۴، «حبس».</ref> و [[حصیر]]<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۴، «حصر»؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۲۳.</ref> ذکر شده است. | در لغت به معنای جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگه میدارند و به آن «بندی [[خانه]]» و «قید خانه» نیز گفته میشود<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۴۱۷؛ فرهنگ فارسی، ج ۲، ص۱۷۵۳؛ فرهنگ سخن، ج ۵، ص۳۸۸۷، «زندان».</ref> و در اصطلاح [[حقوق]] به جایی گفته میشود که محکومان و بزهکارانی را که [[حکم]] آنان [[قطعی]] شده است با معرفی [[مقامات]] صلاحیتدار [[قضایی]] و قانونی، برای مدتی معین، برای [[تحمل]] [[کیفر]] و با [[هدف]] [[اصلاح]]، [[ارشاد]] و [[آموزش]] در آنجا نگه میدارند<ref>ترمینولوژی حقوق، ج ۳، ص۲۱۰۴ - ۲۱۰۵؛ مجموعه قوانین دومین دوره مجلس شورای اسلامی، ص۲۱۸؛ معجم مصطلحات الشریعة والقانون، ص۲۲۲.</ref>. برای زندان در [[عربی]] معادلهایی مانند سِجْن<ref>العین، ج ۶، ص۵۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۳، ص۱۳۷؛ مفردات، ص۲۲۵، «سجن».</ref>، حَبْس، مَحبِس، مَحْبَسه<ref>العین، ج ۳، ص۱۵۰؛ لسانالعرب، ج ۶، ص۴۴، «حبس».</ref> و [[حصیر]]<ref>لسانالعرب، ج ۴، ص۱۹۴، «حصر»؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۲۳.</ref> ذکر شده است. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
از دیدگاه [[اسلام]] [[زندانیان]] [[حقوقی]] دارند که باید رعایت شوند؛ از جمله جدا کردن زندانیان [[زن]] از مرد، [[نوجوانان]] از بزرگسالان و افراد معمولی از مجرمان سابقهدار<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۵۵.</ref>، سرعت در رسیدگی به کار آنان<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴، «السجن»؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۶۷.</ref>، تأمین مخارج زندانی و خانوادهاش از [[بیتالمال]] در صورت [[فقیر]] بودن<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴ - ۲۹۵؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۵۸ - ۴۵۹.</ref>، [[حرمت]] ضرب و شتم<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص۲۱؛ فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۶؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴.</ref>، وسیع بودن محل [[حبس]]<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۵؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۶۹.</ref> و فراهم کردن زمینه انجام [[اعمال]] [[دینی]]<ref>وسائل الشیعه، ج ۷، ص۳۴۰؛ ج ۲۷، ص۳۰۱؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۷۴ - ۴۷۵.</ref>. در صورتی که به سبب کوتاهی زندانبان، [[زندانی]] تلف شود، زندانبان ضامن است و با توجه به مورد، باید [[قصاص]] شود یا [[دیه]] بپردازد<ref>المبسوط، طوسی، ج ۷، ص۱۸؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۷۰ - ۴۷۱.</ref>. در [[قرآن کریم]]، مشتقات واژه [[سجن]] ۱۲ بار به کار رفتهاند<ref>سوره یوسف آیه ۲۵، ۳۲، ۳۳، ۳۵، ۳۶، ۳۹، ۴۱، ۴۲، ۱۰۰؛ سوره شعراء آیه ۲۹؛ سوره مطفّفین آیات ۷، ۸</ref> که ۱۰ مورد آن یاد کردن از [[زندان]] به عنوان ابزاری در دست [[ستمگران]] است و مشتقات واژه [[حصر]] ۶ بار به کار رفته که دو مورد آن مربوط به موضوع مقاله است<ref>سوره توبه آیه ۵؛ سوره اسراء آیه ۸</ref> و مشتقات واژه حبس دو بار در معنایی غیر از زندان به کار رفته است؛ همچنین واژهها و تعبیرهایی دیگر نیز در قرآن به کار رفته که در برخی منابع تفسیری، در بیان معنای آنها از زندان سخن به میان آمده است؛ مانند ارجاء <ref>{{متن قرآن|قَالُوٓا۟ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِى ٱلْمَدَآئِنِ حَـٰشِرِينَ}}«(و به فرعون) گفتند: او و برادرش را باز دار و گردآورندگانی را به شهرها (دنبال جادوگران) بفرست؛» سوره اعراف، آیه ۱۱۱.</ref>، مکظوم <ref>{{متن قرآن|فَٱصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌۭ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>، [[عذاب]] شدید<ref>{{متن قرآن|لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابًۭا شَدِيدًا أَوْ لَأَا۟ذْبَحَنَّهُۥٓ أَوْ لَيَأْتِيَنِّى بِسُلْطَـٰنٍۢ مُّبِينٍۢ}} «او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد» سوره نمل، آیه ۲۱.</ref>، [[اثبات]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ ٱللَّهُ وَٱللَّهُ خَيْرُ ٱلْمَـٰكِرِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref>، عَضل<ref>{{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُوا۟ ٱلنِّسَآءَ كَرْهًۭا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا۟ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأْتِينَ بِفَـٰحِشَةٍۢ مُّبَيِّنَةٍۢ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكْرَهُوا۟ شَيْـًۭٔا وَيَجْعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيْرًۭا كَثِيرًۭا}} «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان دادهاید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید و اگر ایشان را نمیپسندید (بدانید) بسا چیزی را ناپسند میدارید و خداوند در آن خیری بسیار نهاده است» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>، امساک<ref>{{متن قرآن|وَٱلَّـٰتِى يَأْتِينَ ٱلْفَـٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَٱسْتَشْهِدُوا۟ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةًۭ مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا۟ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِى ٱلْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا}} «و از زنان شما آنان که زنا کنند چهار تن از میان خود بر آنان گواه گیرید و اگر گواهی دهند، آنها را در خانهها بازدارید تا مرگ، آنان را دریابد یا خداوند، راهی (دیگر) پیش پای آنها بگذارد» سوره نساء، آیه ۱۵.</ref>، [[وقف]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ تَرَىٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَـٰذَا بِٱلْحَقِّ قَالُوا۟ بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا۟ ٱلْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ}} «و کاش میدیدی آنگاه را که در پیشگاه پروردگارشان باز داشته شوند (و خداوند) فرماید: آیا این (عرصه) بر حق نیست؟ میگویند: چرا (هست) به پروردگارمان سوگند؛ میفرماید: پس، عذاب را برای انکاری که میکردید بچشید!» سوره انعام، آیه ۳۰.</ref>، مَوْبِق<ref>{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُولُ نَادُوا۟ شُرَكَآءِىَ ٱلَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا۟ لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُم مَّوْبِقًۭا}}«و روزی که میفرماید: شریکهایی را که برای من میپنداشتید فرا خوانید؛ آنان را فرا میخوانند اما پاسخی بدیشان نمیدهند و میان آنان نابودگاهی نهادهایم» سوره کهف، آیه ۵۲.</ref>، فلق<ref>{{متن قرآن|بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلْفَلَقِ}} «بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم» سوره فَلَق، آیه ۱.</ref> و [[نفی]] از [[زمین]].<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَٰٓؤُا۟ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسْعَوْنَ فِى ٱلْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓا۟ أَوْ يُصَلَّبُوٓا۟ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَـٰفٍ أَوْ يُنفَوْا۟ مِنَ ٱلْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْىٌۭ فِى ٱلدُّنْيَا وَلَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>.<ref>[[سید محمد اسماعیلی|اسماعیلی، سید محمد]]، [[زندان (مقاله)|مقاله «زندان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴]]، ص ۵۳۸.</ref>. | از دیدگاه [[اسلام]] [[زندانیان]] [[حقوقی]] دارند که باید رعایت شوند؛ از جمله جدا کردن زندانیان [[زن]] از مرد، [[نوجوانان]] از بزرگسالان و افراد معمولی از مجرمان سابقهدار<ref>دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۵۵.</ref>، سرعت در رسیدگی به کار آنان<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴، «السجن»؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۶۷.</ref>، تأمین مخارج زندانی و خانوادهاش از [[بیتالمال]] در صورت [[فقیر]] بودن<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴ - ۲۹۵؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۵۸ - ۴۵۹.</ref>، [[حرمت]] ضرب و شتم<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۹، ص۲۱؛ فقه السنه، ج ۳، ص۴۶۶؛ الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۴.</ref>، وسیع بودن محل [[حبس]]<ref>الموسوعة الذهبیه، ج ۲۷، ص۲۹۵؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۶۹.</ref> و فراهم کردن زمینه انجام [[اعمال]] [[دینی]]<ref>وسائل الشیعه، ج ۷، ص۳۴۰؛ ج ۲۷، ص۳۰۱؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۷۴ - ۴۷۵.</ref>. در صورتی که به سبب کوتاهی زندانبان، [[زندانی]] تلف شود، زندانبان ضامن است و با توجه به مورد، باید [[قصاص]] شود یا [[دیه]] بپردازد<ref>المبسوط، طوسی، ج ۷، ص۱۸؛ دراسات فی ولایة الفقیه، ج ۲، ص۴۷۰ - ۴۷۱.</ref>. در [[قرآن کریم]]، مشتقات واژه [[سجن]] ۱۲ بار به کار رفتهاند<ref>سوره یوسف آیه ۲۵، ۳۲، ۳۳، ۳۵، ۳۶، ۳۹، ۴۱، ۴۲، ۱۰۰؛ سوره شعراء آیه ۲۹؛ سوره مطفّفین آیات ۷، ۸</ref> که ۱۰ مورد آن یاد کردن از [[زندان]] به عنوان ابزاری در دست [[ستمگران]] است و مشتقات واژه [[حصر]] ۶ بار به کار رفته که دو مورد آن مربوط به موضوع مقاله است<ref>سوره توبه آیه ۵؛ سوره اسراء آیه ۸</ref> و مشتقات واژه حبس دو بار در معنایی غیر از زندان به کار رفته است؛ همچنین واژهها و تعبیرهایی دیگر نیز در قرآن به کار رفته که در برخی منابع تفسیری، در بیان معنای آنها از زندان سخن به میان آمده است؛ مانند ارجاء <ref>{{متن قرآن|قَالُوٓا۟ أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِى ٱلْمَدَآئِنِ حَـٰشِرِينَ}}«(و به فرعون) گفتند: او و برادرش را باز دار و گردآورندگانی را به شهرها (دنبال جادوگران) بفرست؛» سوره اعراف، آیه ۱۱۱.</ref>، مکظوم <ref>{{متن قرآن|فَٱصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ ٱلْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌۭ}} «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود» سوره قلم، آیه ۴۸.</ref>، [[عذاب]] شدید<ref>{{متن قرآن|لَأُعَذِّبَنَّهُۥ عَذَابًۭا شَدِيدًا أَوْ لَأَا۟ذْبَحَنَّهُۥٓ أَوْ لَيَأْتِيَنِّى بِسُلْطَـٰنٍۢ مُّبِينٍۢ}} «او را سخت عذاب خواهم کرد یا سرش را خواهم برید مگر آنکه حجّتی آشکار برای من بیاورد» سوره نمل، آیه ۲۱.</ref>، [[اثبات]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ ٱللَّهُ وَٱللَّهُ خَيْرُ ٱلْمَـٰكِرِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref>، عَضل<ref>{{متن قرآن|يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُوا۟ ٱلنِّسَآءَ كَرْهًۭا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا۟ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأْتِينَ بِفَـٰحِشَةٍۢ مُّبَيِّنَةٍۢ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكْرَهُوا۟ شَيْـًۭٔا وَيَجْعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيْرًۭا كَثِيرًۭا}} «ای مؤمنان! بر شما حلال نیست که از زنان بر خلاف میل آنان (با نگه داشتن در نکاح خود) میراث برید و برای آنکه (با طلاق خلع) برخی از آنچه بدیشان دادهاید باز برید، با آنان سختگیری نکنید مگر آنکه به زشتکاری آشکاری دست یازیده باشند و با آنان شایسته رفتار کنید و اگر ایشان را نمیپسندید (بدانید) بسا چیزی را ناپسند میدارید و خداوند در آن خیری بسیار نهاده است» سوره نساء، آیه ۱۹.</ref>، امساک<ref>{{متن قرآن|وَٱلَّـٰتِى يَأْتِينَ ٱلْفَـٰحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَٱسْتَشْهِدُوا۟ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةًۭ مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا۟ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِى ٱلْبُيُوتِ حَتَّىٰ يَتَوَفَّىٰهُنَّ ٱلْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ ٱللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا}} «و از زنان شما آنان که زنا کنند چهار تن از میان خود بر آنان گواه گیرید و اگر گواهی دهند، آنها را در خانهها بازدارید تا مرگ، آنان را دریابد یا خداوند، راهی (دیگر) پیش پای آنها بگذارد» سوره نساء، آیه ۱۵.</ref>، [[وقف]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ تَرَىٰٓ إِذْ وُقِفُوا۟ عَلَىٰ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَـٰذَا بِٱلْحَقِّ قَالُوا۟ بَلَىٰ وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا۟ ٱلْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ}} «و کاش میدیدی آنگاه را که در پیشگاه پروردگارشان باز داشته شوند (و خداوند) فرماید: آیا این (عرصه) بر حق نیست؟ میگویند: چرا (هست) به پروردگارمان سوگند؛ میفرماید: پس، عذاب را برای انکاری که میکردید بچشید!» سوره انعام، آیه ۳۰.</ref>، مَوْبِق<ref>{{متن قرآن|وَيَوْمَ يَقُولُ نَادُوا۟ شُرَكَآءِىَ ٱلَّذِينَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا۟ لَهُمْ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُم مَّوْبِقًۭا}}«و روزی که میفرماید: شریکهایی را که برای من میپنداشتید فرا خوانید؛ آنان را فرا میخوانند اما پاسخی بدیشان نمیدهند و میان آنان نابودگاهی نهادهایم» سوره کهف، آیه ۵۲.</ref>، فلق<ref>{{متن قرآن|بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلْفَلَقِ}} «بگو: به پروردگار سپیدهدم پناه میبرم» سوره فَلَق، آیه ۱.</ref> و [[نفی]] از [[زمین]].<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَٰٓؤُا۟ ٱلَّذِينَ يُحَارِبُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَسْعَوْنَ فِى ٱلْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوٓا۟ أَوْ يُصَلَّبُوٓا۟ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَـٰفٍ أَوْ يُنفَوْا۟ مِنَ ٱلْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْىٌۭ فِى ٱلدُّنْيَا وَلَهُمْ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسین عذابی سترگ خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>.<ref>[[سید محمد اسماعیلی|اسماعیلی، سید محمد]]، [[زندان (مقاله)|مقاله «زندان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴]]، ص ۵۳۸.</ref>. | ||
== رابطه بحث زندان با پیامبر خاتم == | |||
از مسائل [[تهدید]] آمیز حیات پیامبر که در دوران [[دعوت]] اتفاق افتاده و به آن خبر میدهد، [[توطئه]] زندانی کردن حضرت در [[شهر مکه]] است. سران [[مشرکان]] نقشه کشیدند که اگر نمیتوانند او را بکشند، زندانی کنند. {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ میباختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ میباختند و خداوند تدبیر میکرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در [[تفسیر]] کلمه {{متن قرآن|لِيُثْبِتُوكَ}} از [[ابن عباس]] و [[حسن]] و [[مجاهد]] و قتاده [[نقل]] شده که گویند: یعنی میخواستند ترا به بند بکشند. عطا و سدی گویند: یعنی میخواستند ترا زندانی کنند<ref>[[مجمع البیان]] ج ۱۰ ص ۲۰۴.</ref>.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱]]، ص ۶۷۰.</ref> | |||
==یادکردهای [[تاریخی]] [[قرآن]] از [[زندان]]== | ==یادکردهای [[تاریخی]] [[قرآن]] از [[زندان]]== |