پرش به محتوا

حب امام علی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:


===[[حب علی]]{{ع}} [[ایمان]] است===
===[[حب علی]]{{ع}} [[ایمان]] است===
فراوانند روایاتی که حب علی را ایمان شمرده‌اند و در مهم‌ترین کتاب‌ها به صورتی چشمگیر آمده‌اند. به دو نمونه بسنده می‌کنیم. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید:
فراوانند روایاتی که حب علی را ایمان شمرده‌اند و در مهم‌ترین کتاب‌ها به صورتی چشمگیر آمده‌اند. به دو نمونه بسنده می‌کنیم. [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: [[سوگند]] به آن‌که دانه را شکافت و [[آفریدگان]] را آفرید، این [[عهد]] [[پیامبر امی]] است نزد من که جز [[مؤمن]] مرا دوست نمی‌دارد و جز [[منافق]] مرا دشمن نمی‌دارد<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۸۶، ح۷۸؛ ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۲، ج۱۱۴؛ نسانی، سنن النسائی، ج۸، ص۱۱۷؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳، ۳۷۳۶؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۱۸۳، ح۶۴۲. بنابراین، این روایت در چهار کتاب صحیح اهل‌سنت، به اضافه مسند ابن حنبل آمده است.</ref>.
[[سوگند]] به آن‌که دانه را شکافت و [[آفریدگان]] را آفرید، این [[عهد]] [[پیامبر امی]] است نزد من که جز [[مؤمن]] مرا دوست نمی‌دارد و جز [[منافق]] مرا دشمن نمی‌دارد<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۸۶، ح۷۸؛ ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۲، ج۱۱۴؛ نسانی، سنن النسائی، ج۸، ص۱۱۷؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳، ۳۷۳۶؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۱۸۳، ح۶۴۲. بنابراین، این روایت در چهار کتاب صحیح اهل‌سنت، به اضافه مسند ابن حنبل آمده است.</ref>.
همچنین [[ترمذی]] از [[ام سلمه]]، [[همسر رسول خدا]]{{صل}}، نقل می‌کند: «[[رسول خدا]] همواره می‌فرمود که هیچ منافقی علی را [[دوست]] نمی‌دارد و هیچ مؤمنی کینه‌اش به [[دل]] نمی‌گیرد»<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳، ح۳۷۳۶.</ref>. از بسیاری [[صحابه]] نیز نقل شده است: «در [[زمان پیامبر]] [[منافقان]] را با [[بغض]] علی{{ع}} می‌شناختیم». این صحابه عبارتند از: [[ابوسعید خدری]]، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن مسعود]]، [[زید بن ارقم]]، [[ابن عباس]] و [[امام حسین]]{{ع}}<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۱۱، ص۲۸۷-۲۸۳.</ref>.


شمار فراوان نقل‌ها، تردیدی در صدور این مفاهیم بلند و هشداردهنده از [[پیامبر]] بر جای نمی‌گذارد و همچنین آشکار می‌کند که این موضوع در میان [[صحابه پیامبر]] مشهور بوده است. اکنون دو نکته گفتنی است:
همچنین [[ترمذی]] از [[ام سلمه]]، [[همسر رسول خدا]]{{صل}}، نقل می‌کند: «[[رسول خدا]] همواره می‌فرمود که هیچ منافقی علی را [[دوست]] نمی‌دارد و هیچ مؤمنی کینه‌اش به [[دل]] نمی‌گیرد»<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳، ح۳۷۳۶.</ref>. از بسیاری [[صحابه]] نیز نقل شده است: «در زمان پیامبر [[منافقان]] را با [[بغض]] علی{{ع}} می‌شناختیم». این صحابه عبارتند از: [[ابوسعید خدری]]، [[ابوذر]]، [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[عمر بن خطاب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن مسعود]]، [[زید بن ارقم]]، [[ابن عباس]] و [[امام حسین]]{{ع}}<ref>ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۱۱، ص۲۸۷-۲۸۳.</ref>.
اول. بنابر این [[احادیث]]، [[حب]] و بغض علی{{ع}} معیار [[ایمان]] و [[نفاق]] است، و ایمان و علی{{ع}} چنان در هم تنیده‌اند که آن کس که [[اهل]] ایمان است، نمی‌تواند علی{{ع}} را دوست نداشته باشد و منافقی که [[دین]] را نمی‌پسندد، نمی‌تواند علی را دوست بدارد. چگونه کسی که از دین بیزار است، نمونه عملی و عینی‌اش را دوست بدارد؟! بنا به نقل [[ابن عساکر]]، پیامبر به علی{{ع}} فرمود:
[[خدا]] از [[مؤمنین]] بر [[دوستی]] تو [[پیمان]] گرفته و از منافقان بر دشمنی‌ات پیمان ستانده است. اگر بر روی [[مؤمن]] شمشیرکشی، تو را [[دشمن]] نمی‌دارد و اگر سکه‌های طلا بر [[منافق]] بریزی، تو را دوست نمی‌دارد. ای علی، تو را جز مؤمن دوست نمی‌دارد و جز منافق دشمن نمی‌دارد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۷۷، ح۸۸۰۴.</ref>.


دوم. به رغم چنین روایت‌های مشهوری، برخی از سخت‌ترین [[دشمنان امیرمؤمنان]]{{ع}} نزد گروهی از [[مسلمانان]] دارای [[ارج]] و منزلتند و این برای هر پژوهشگر صادقی [[پرسش]] برانگیز است. در مباحث [[آینده]] در این باره سخن خواهیم گفت.
شمار فراوان نقل‌ها، تردیدی در صدور این مفاهیم بلند و هشداردهنده از [[پیامبر]] بر جای نمی‌گذارد و همچنین آشکار می‌کند که این موضوع در میان [[صحابه پیامبر]] مشهور بوده است. اکنون دو نکته گفتنی است: اول. بنابر این [[احادیث]]، [[حب]] و بغض علی{{ع}} معیار [[ایمان]] و [[نفاق]] است، و ایمان و علی{{ع}} چنان در هم تنیده‌اند که آن کس که [[اهل]] ایمان است، نمی‌تواند علی{{ع}} را دوست نداشته باشد و منافقی که [[دین]] را نمی‌پسندد، نمی‌تواند علی را دوست بدارد. چگونه کسی که از دین بیزار است، نمونه عملی و عینی‌اش را دوست بدارد؟! بنا به نقل [[ابن عساکر]]، پیامبر به علی{{ع}} فرمود: [[خدا]] از [[مؤمنین]] بر [[دوستی]] تو [[پیمان]] گرفته و از منافقان بر دشمنی‌ات پیمان ستانده است. اگر بر روی [[مؤمن]] شمشیرکشی، تو را [[دشمن]] نمی‌دارد و اگر سکه‌های طلا بر [[منافق]] بریزی، تو را دوست نمی‌دارد. ای علی، تو را جز مؤمن دوست نمی‌دارد و جز منافق دشمن نمی‌دارد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۲۷۷، ح۸۸۰۴.</ref>.
روایاتی بسیار، [[اثبات]] می‌کنند که [[محبت امام علی]]{{ع}} [[واجب]] است. این [[روایات]] برخی به گونه مستقیم [[فرمان]] می‌دهند که باید علی{{ع}} را دوست بداریم و برخی به گونه غیرمستقیم. حتی اگر روایتی نیز در میان نبود که به گونه مستقیم [[حب علی]]{{ع}} را [[واجب]] بشمارد، آیا می‌توان کسی را که [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} را [[دوست]] دارد و دوستی‌اش با [[دوستی]] و دشمنی‌اش با [[دشمنی]] خدا و رسول{{صل}} پیوند خورده است، دوست نداشت؟ کسی که دوستی‌اش [[ایمان]] و دشمنی‌اش [[نفاق]] و [[کفر]] است، آیا می‌توان گفت که [[محبت]] او لازم و واجب، و دشمنی‌اش [[حرام]] نیست؟ در اینجا به دو [[روایت]]، که [[گواه]] [[دستور الهی]] به [[پیامبر]] برای سفارش [[مردم]] به حب علی{{ع}} است، بسنده می‌کنیم. پیامبر فرمود:
خدای - عزوجل – مرا [[فرمان]] داده است که چهار نفر را دوست بدارم و به من خبر داده است که آنان را دوست می‌دارد. تو ای علی از آنانی، تو ای علی از آنانی<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۶۴۸، ح۱۱۰۳.</ref>.


در نقل دیگر همین [[حدیث]]، که [[ترمذی]] و [[ابن ماجه]] و [[احمد بن حنبل]] و دیگران آورده‌اند، نام سه تن دیگر نیز آمده است.
دوم. به رغم چنین روایت‌های مشهوری، برخی از سخت‌ترین [[دشمنان امیرمؤمنان]]{{ع}} نزد گروهی از [[مسلمانان]] دارای ارج و منزلتند و این برای هر پژوهشگر صادقی [[پرسش]] برانگیز است. در مباحث [[آینده]] در این باره سخن خواهیم گفت.
[[خداوند]] مرا فرمان داده است که چهار تن را دوست بدارم و به من خبر داده است که آنان را دوست می‌دارد. [وقتی از پیامبر خواستند که آن چهار تن را نام برد، فرمود:] علی از زمره آنان است. [این [[کلام]] را سه بار تکرار فرمود و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[سلمان]] را نیز نام برد.]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۶، ح۳۷۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۳، ح۱۴۹؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۹، ص۲۴، ح۲۳۰۷۶.</ref>
روایاتی که از [[امام علی]]{{ع}} سخن گفته‌اند و در آنها ماده «و ل ی» به کار رفته است، چنان بسیارند که گردآوری‌شان سخت می‌نماید. در این [[روایات]]، واژه‌هایی مانند «ولایه، اولی، [[مولی]]، ولی، ولیکم بعدی» به چشم می‌خورند<ref>از جمله: ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۲، ص۲۰۷، الفصل السابع: احادیث الولایه.</ref>. البته مشهورترین این روایات، روایت [[غدیر]] است که پیامبر در مراسمی با [[شکوه]] و در خطبه‌ای مفصل فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}}. واژه «[[مولی]]» را در [[زبان عربی]] حدود سی معنا است<ref>ر.ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنه والادب، ج۱، ص۳۶۲.</ref>؛ مانند [[سرپرستی]]، [[محبت]]، [[دوستی]] و [[نصرت]]، که بر اساس قرینه‌هایی که در گفتار گوینده هست، مقصود را می‌توان به دست آورد. به [[باور]] [[شیعه]] در [[حدیث غدیر]] و بیشتر احادیثی که ماده «ولی» در آنها به کار رفته است، «مولی» به معنای [[سرپرست]] و [[حاکم]] و [[اولی به تصرف]] است. شیعه بر این [[حقیقت]]، استدلال‌هایی بسیار دارد که پرداختن به آنها در اینجا ممکن نیست. در برابر، [[اهل‌سنت]]، حدیث غدیر و [[احادیث]] مانند آن را غالباً به محبت و دوستی و مانند آن [[تفسیر]] می‌کنند. حال اگر این نظریه پذیرفته شود، گروه بسیار بزرگی از [[روایات]] به روایات [[حب علی]]{{ع}} افزوده می‌شود؛ زیرا [[پیامبر]] ده‌ها هزار نفر را در هوایی بسیار گرم<ref>ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۳، ح۶۲۷۲.</ref> و در منطقه‌ای غیرمسکونی و نامناسب<ref>ر.ک: ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج۵، ص۲۳۱، ح۷۲۸.</ref> نگاه می‌دارد و گرد می‌آورد و [[فرمان]] می‌دهد جایگاهی مرتفع بسازند و در خطبه‌ای مفصل از [[وجوب محبت]] علی{{ع}} سخن می‌گوید و او را در این باب همسان خود می‌سازد که: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}.
اما باید دانست که بنا بر نظر شیعه نیز این دسته روایات با مسئله [[حب]] [[بیگانه]] نیستند، بلکه کاملاً ارتباط دارند؛ زیرا اولاً پاره‌ای از این روایات، با توجه به قرینه‌ها، در موضوع محبت نقل شده‌اند؛ چنان‌که در حدیث غدیر نیز پیامبر در ادامه آن، [[محبت علی]]{{ع}} را مطرح می‌فرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ‌}}، ثانیاً باور شیعه درباره [[ولایت]]، بسی بالاتر از محبت است نه اینکه با آن ناسازگار باشد.


برای روشن شدن این حقیقت، لازم است ماده «ولی» را از جهت مفهوم لغوی بررسیم. راغب [[اصفهانی]] در مفردات می‌گوید: «الولاء والتوالی آن است که میان دو یا چند چیز [[پیوستگی]] باشد و هیچ غیری میانشان نباشد». راغب، این معنا را معنای اصلی این ماده می‌داند و [[معتقد]] است که دیگر معانی این ماده از همین معنای اصلی سرچشمه می‌گیرند و چون معنای اصلی [[پیوستگی]] و نزدیکی است، در ارتباط و نزدیکی مکانی، نسبی، [[دینی]] و همچنین ارتباط میان دو [[دوست]] و [[یار]] و [[والی]] و [[مردم]] به کار رفته است<ref>ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>. فیروزآبادی نیز «[[الولی]]» را به پیوستگی و نزدیکی و [[باران پیاپی]] معنا می‌کند<ref>ر.ک: فیروز آبادی، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۱.</ref>.
روایاتی بسیار، [[اثبات]] می‌کنند که محبت امام علی{{ع}} [[واجب]] است. این [[روایات]] برخی به گونه مستقیم [[فرمان]] می‌دهند که باید علی{{ع}} را دوست بداریم و برخی به گونه غیرمستقیم. حتی اگر روایتی نیز در میان نبود که به گونه مستقیم [[حب علی]]{{ع}} را [[واجب]] بشمارد، آیا می‌توان کسی را که [[خدا]] و [[رسول]]{{صل}} را [[دوست]] دارد و دوستی‌اش با [[دوستی]] و دشمنی‌اش با [[دشمنی]] خدا و رسول{{صل}} پیوند خورده است، دوست نداشت؟ کسی که دوستی‌اش [[ایمان]] و دشمنی‌اش [[نفاق]] و [[کفر]] است، آیا می‌توان گفت که [[محبت]] او لازم و واجب، و دشمنی‌اش [[حرام]] نیست؟ در اینجا به دو [[روایت]]، که [[گواه]] [[دستور الهی]] به [[پیامبر]] برای سفارش [[مردم]] به حب علی{{ع}} است، بسنده می‌کنیم. پیامبر فرمود: خدای ـ عزوجل ـ مرا [[فرمان]] داده است که چهار نفر را دوست بدارم و به من خبر داده است که آنان را دوست می‌دارد. تو ای علی از آنانی، تو ای علی از آنانی<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۶۴۸، ح۱۱۰۳.</ref>.
بنابراین، [[ولایت]]، در [[حقیقت]]، گونه‌ای پیوستگی و ارتباط تنگاتنگ و جدا نشدنی است و [[رسول خدا]]{{صل}} در [[ماجرای غدیر]] با جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} ولایت و پیوستگی و ارتباط خود را با [[امت]] به علی{{ع}} واگذاشت و امت باید همان ارتباط همه جانبه و تنگاتنگ را با علی{{ع}} برقرار می‌ساخت و در بعد [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] و...، همان‌گونه که با [[پیامبر]] در ارتباط بود، با علی{{ع}} نیز مرتبط می‌گشت.<ref>[[سید محمود طباطبایی نژاد|طباطبایی نژاد، سید محمود]]، [[حب امام علی (مقاله)| مقاله «حب امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۲۵۳.</ref>
 
در نقل دیگر همین [[حدیث]]، که [[ترمذی]] و [[ابن ماجه]] و [[احمد بن حنبل]] و دیگران آورده‌اند، نام سه تن دیگر نیز آمده است. [[خداوند]] مرا فرمان داده است که چهار تن را دوست بدارم و به من خبر داده است که آنان را دوست می‌دارد. [وقتی از پیامبر خواستند که آن چهار تن را نام برد، فرمود:] علی از زمره آنان است. [این [[کلام]] را سه بار تکرار فرمود و [[ابوذر]] و [[مقداد]] و [[سلمان]] را نیز نام برد]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۶۳۶، ح۳۷۱۸؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۳، ح۱۴۹؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۹، ص۲۴، ح۲۳۰۷۶.</ref>.
 
روایاتی که از [[امام علی]]{{ع}} سخن گفته‌اند و در آنها ماده «و ل ی» به کار رفته است، چنان بسیارند که گردآوری‌شان سخت می‌نماید. در این [[روایات]]، واژه‌هایی مانند «ولایه، اولی، [[مولی]]، ولی، ولیکم بعدی» به چشم می‌خورند<ref>از جمله: ر.ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج۲، ص۲۰۷، الفصل السابع: احادیث الولایه.</ref>. البته مشهورترین این روایات، روایت [[غدیر]] است که پیامبر در مراسمی با شکوه و در خطبه‌ای مفصل فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌}}. واژه «[[مولی]]» را در زبان عربی حدود سی معنا است<ref>ر.ک: امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنه والادب، ج۱، ص۳۶۲.</ref>؛ مانند [[سرپرستی]]، [[محبت]]، [[دوستی]] و [[نصرت]]، که بر اساس قرینه‌هایی که در گفتار گوینده هست، مقصود را می‌توان به دست آورد. به [[باور]] [[شیعه]] در [[حدیث غدیر]] و بیشتر احادیثی که ماده «ولی» در آنها به کار رفته است، «مولی» به معنای [[سرپرست]] و [[حاکم]] و اولی به تصرف است. شیعه بر این [[حقیقت]]، استدلال‌هایی بسیار دارد که پرداختن به آنها در اینجا ممکن نیست. در برابر، [[اهل‌سنت]]، حدیث غدیر و [[احادیث]] مانند آن را غالباً به محبت و دوستی و مانند آن [[تفسیر]] می‌کنند. حال اگر این نظریه پذیرفته شود، گروه بسیار بزرگی از [[روایات]] به روایات [[حب علی]]{{ع}} افزوده می‌شود؛ زیرا [[پیامبر]] ده‌ها هزار نفر را در هوایی بسیار گرم<ref>ر.ک: حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۶۱۳، ح۶۲۷۲.</ref> و در منطقه‌ای غیرمسکونی و نامناسب<ref>ر.ک: ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج۵، ص۲۳۱، ح۷۲۸.</ref> نگاه می‌دارد و گرد می‌آورد و [[فرمان]] می‌دهد جایگاهی مرتفع بسازند و در خطبه‌ای مفصل از وجوب محبت علی{{ع}} سخن می‌گوید و او را در این باب همسان خود می‌سازد که: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}.
 
اما باید دانست که بنا بر نظر شیعه نیز این دسته روایات با مسئله [[حب]] [[بیگانه]] نیستند، بلکه کاملاً ارتباط دارند؛ زیرا اولاً پاره‌ای از این روایات، با توجه به قرینه‌ها، در موضوع محبت نقل شده‌اند؛ چنان‌که در حدیث غدیر نیز پیامبر در ادامه آن، محبت علی{{ع}} را مطرح می‌فرماید: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ‌}}، ثانیاً باور شیعه درباره [[ولایت]]، بسی بالاتر از محبت است نه اینکه با آن ناسازگار باشد.
 
برای روشن شدن این حقیقت، لازم است ماده «ولی» را از جهت مفهوم لغوی بررسیم. [[راغب اصفهانی]] در مفردات می‌گوید: «الولاء والتوالی آن است که میان دو یا چند چیز پیوستگی باشد و هیچ غیری میانشان نباشد». راغب، این معنا را معنای اصلی این ماده می‌داند و [[معتقد]] است که دیگر معانی این ماده از همین معنای اصلی سرچشمه می‌گیرند و چون معنای اصلی پیوستگی و نزدیکی است، در ارتباط و نزدیکی مکانی، نسبی، [[دینی]] و همچنین ارتباط میان دو [[دوست]] و یار و والی و [[مردم]] به کار رفته است<ref>ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>. فیروزآبادی نیز «الولی» را به پیوستگی و نزدیکی و [[باران پیاپی]] معنا می‌کند<ref>ر.ک: فیروز آبادی، القاموس المحیط، ج۴، ص۴۰۱.</ref>.
 
بنابراین، [[ولایت]]، در [[حقیقت]]، گونه‌ای پیوستگی و ارتباط تنگاتنگ و جدا نشدنی است و [[رسول خدا]]{{صل}} در [[ماجرای غدیر]] با جمله {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} ولایت و پیوستگی و ارتباط خود را با [[امت]] به علی{{ع}} واگذاشت و امت باید همان ارتباط همه جانبه و تنگاتنگ را با علی{{ع}} برقرار می‌ساخت و در بعد [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] و...، همان‌گونه که با [[پیامبر]] در ارتباط بود، با علی{{ع}} نیز مرتبط می‌گشت<ref>[[سید محمود طباطبایی نژاد|طباطبایی نژاد، سید محمود]]، [[حب امام علی (مقاله)| مقاله «حب امام علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۵۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش