بنی هاشم: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۲۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ۱۵ ژوئن
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:


'''[[ستایش]] از بنی‌هاشم:''' بسیاری از [[شاعران]] و نویسندگان [[مسلمان]] نیز در [[ستایش]] [[بنی‌هاشم]] از یکدیگر [[سبقت]] می‌جستند. [[ابوعبدالله بن ابی‌خصال]] قصیده‌ای به نام "[[معراج]] المناقب و [[منهاج]] الحسب الثاقب" سروده و آن را به [[محمد]] {{صل}}‌ [[هاشمی]] ابطحی که [[خاتم رسولان]] است، پیشکش کرده است.<ref>الاکتفاء، ج۱، ص۲۱.</ref> [[ابوالبرکات سعدی]] تونسی در سروده‌اش [[یقین]] می‌ورزد که اگر پس از مردنش در [[بقیع]] در [[مدینه طیبه]] به [[خاک]] سپرده شود، در [[حمایت]] صاحب آرامگاه یعنی [[پیامبر]] {{صل}} برانگیخته شده از خاندان‌ [[هاشم]] قرار خواهد داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج۱، ص۲۰۶.</ref> [[ابوالفرج علی بن حسین اصفهانی]] در کتاب [[مقاتل]] الطالبیین نام و شرح حال حدود ۳۰۰ تن از مردان [[خاندان]] [[ابوطالب]] را که تا [[سال ۳۱۳ق]]. به [[قتل]] رسیده‌اند و کسانی را که به قتل آنان [[همت]] گماشته‌اند، آورده است. او [[اذعان]] کرده که شاید شماری فراوان از نام‌های خاندان ابوطالب در اثرش نیامده باشد و این بدان سبب است که گزارش آنها به او نرسیده است؛ زیرا این خاندان در [[مشرق]] و [[مغرب]] پراکنده‌اند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص۲۴-۲۵.</ref> همچنین [[ابن‌شهرآشوب مازندرانی]] کتابی به نام [[مناقب]] [[آل]] [[ابی‌طالب]] نگاشته است. در سده نهم ق. [[ابن‌عنبه]] کتابی با نام عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب نگاشت.<ref>[[رضا کردی|کردی، رضا]]، [[بنی هاشم (مقاله)|مقاله «بنی هاشم»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۶۰۶-۶۰۹.</ref>
'''[[ستایش]] از بنی‌هاشم:''' بسیاری از [[شاعران]] و نویسندگان [[مسلمان]] نیز در [[ستایش]] [[بنی‌هاشم]] از یکدیگر [[سبقت]] می‌جستند. [[ابوعبدالله بن ابی‌خصال]] قصیده‌ای به نام "[[معراج]] المناقب و [[منهاج]] الحسب الثاقب" سروده و آن را به [[محمد]] {{صل}}‌ [[هاشمی]] ابطحی که [[خاتم رسولان]] است، پیشکش کرده است.<ref>الاکتفاء، ج۱، ص۲۱.</ref> [[ابوالبرکات سعدی]] تونسی در سروده‌اش [[یقین]] می‌ورزد که اگر پس از مردنش در [[بقیع]] در [[مدینه طیبه]] به [[خاک]] سپرده شود، در [[حمایت]] صاحب آرامگاه یعنی [[پیامبر]] {{صل}} برانگیخته شده از خاندان‌ [[هاشم]] قرار خواهد داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج۱، ص۲۰۶.</ref> [[ابوالفرج علی بن حسین اصفهانی]] در کتاب [[مقاتل]] الطالبیین نام و شرح حال حدود ۳۰۰ تن از مردان [[خاندان]] [[ابوطالب]] را که تا [[سال ۳۱۳ق]]. به [[قتل]] رسیده‌اند و کسانی را که به قتل آنان [[همت]] گماشته‌اند، آورده است. او [[اذعان]] کرده که شاید شماری فراوان از نام‌های خاندان ابوطالب در اثرش نیامده باشد و این بدان سبب است که گزارش آنها به او نرسیده است؛ زیرا این خاندان در [[مشرق]] و [[مغرب]] پراکنده‌اند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص۲۴-۲۵.</ref> همچنین [[ابن‌شهرآشوب مازندرانی]] کتابی به نام [[مناقب]] [[آل]] [[ابی‌طالب]] نگاشته است. در سده نهم ق. [[ابن‌عنبه]] کتابی با نام عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب نگاشت.<ref>[[رضا کردی|کردی، رضا]]، [[بنی هاشم (مقاله)|مقاله «بنی هاشم»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۶۰۶-۶۰۹.</ref>
==[[بنی‌هاشم]]==
به [[فرزندان]] [[هاشم بن عبدمناف]]، جد اعلای [[رسول خدا]]، بنی‌هاشم گفته می‌شود. به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} هم به همین جهت بنی‌هاشم گفته می‌شود. هاشم و اجدادش در میان [[عرب]] مشهور به [[نجابت]] و مورد [[احترام]] بودند و [[رسول الله]] از این [[دودمان]] بود<ref>فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص۷۹.</ref>.
به لحاظ آن [[شرافت]] و نیز به جهت احترام [[مقام نبوت]]، ویژگی‌های خاصی درباره این خاندانلحاظ شده: از جمله این که [[پرداخت زکات]] به آنها [[حرام]] گشته و [[خمس]] را به آنها اختصاص داده. از [[حضرت رسول]]{{صل}} [[روایت]] شده که فرمود: [[دشمنی با علی]]{{ع}} [[کفر]] و [[دشمنی]] با بنی‌هاشم، [[نفاق]] است و نیز از آن حضرت رسیده که [[عیادت]] بنی‌هاشم [[واجب]] و به دیدن آنها رفتن، [[سنت]] است<ref>{{متن حدیث|عِيَادَةُ بَنِي هَاشِمٍ فَرِيضَةٌ وَ زِيَارَتُهُمْ سُنَّةٌ}}؛ (بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۳۴).</ref>.
از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که [[رسول اکرم]]{{صل}} در مورد بنی‌هاشم احترام خاصی قائل بود، از جمله این که هر گاه یکی از آنها می‌مرد، حضرت بر جنازه‌اش [[نماز]] می‌خواند، آب به قبرش می‌پاشید و دست [[مبارک]] بر [[قبر]] می‌نهاد، آن چنان که اثر دست در گل‌های قبر باقی می‌ماند. وقتی شخص غریبی از آنجا می‌گذشت و قبر را می‌دید، می‌گفت: کدام یک از [[خاندان پیامبر]] مرده است<ref>معارف و معاریف دائرةالمعارف جامع اسلامی، سید مصطفی حسینی دشتی، ج۳، ص۲۸۰.</ref>. [[امام حسین]]{{ع}} نیز در یکی از رجزهای خویش در [[روز عاشورا]]، به این [[نسب]] [[شریف]] اشاره کرده و به آن [[افتخار]] می‌کند.
{{متن حدیث|أَنَاابْنُ‌عَلِيِّ‌الْخَيْرِمِنْ آلِ هَاشِمٍ‌كَفَانِي بِهَذَا مَفْخراً حِينَ أَفْخَرُ}}<ref>فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، صفحه ۷۹.</ref>.
[[بنی‌امیه]]، از آغاز با بنی‌هاشم [[مخالفت]] و دشمنی داشتند و این [[بغض]] و [[عداوت]] در [[دوران ائمه]] نیز ادامه داشت، «[[حادثه کربلا]]» اوج عداوت و [[کینه]] [[امویان]] با بنی‌هاشم بود. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فرمود:
{{متن حدیث|بغض بني هاشم نفاقه}}<ref>بحارالانوار، ج۹۳، ص۲۲۱.</ref>؛«دشمنی و کینه با بنی‌هاشم [[نشانه نفاق]] است».
یزید چون [[حسین بن علی]]{{ع}} را به [[شهادت]] رساند و [[اهل بیت]] او را به [[اسارت]] گرفت، در مجلس [[جشن]] با [[چوب خیزران]] بر لب‌های [[امام حسین]]{{ع}} می‌زد و این اشعار را می‌خواند.
{{متن حدیث|لَعِبَتْ‌هَاشِمٌ‌بِالْمُلْكِ‌فَلَا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ‌
لَسْتُ مِنْ خِنْدِفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ‌ مِنْ بَنِي أَحْمَدَ مَا كَانَ فَعَلَ‌}}.
یعنی [[بنی‌هاشم]] با [[ملک]] و [[سلطنت]] [[بازی]] کردند، نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است،اگر از [[فرزندان]] احمد [[انتقام]] نگیرم، از [[نسل]] [[خندف]] نیستم<ref>فرهنگ عاشورا، محدثی، ص۷۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۲۰۷.</ref>


== [[پرسش]] مستقیم ==
== [[پرسش]] مستقیم ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش